به گزارش خبرنگار ورزشی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ سالی که گذشت ورزش ایران چند رویداد مهم و کلیدی را پشت سر گذاشت سال 1402 یک سال شلوغ و پررویداد برای ورزش ایران بود و اتفاقات گوناگونی در بدنه ورزش رخ داد. ورزش ایران در این سال شلوغ نتایج پر فراز و نشیبی گرفت. باشگاه استقلال یک سال عجیب را پشت سر گذاشت. سالی لبالب از ناکامی و سرشار از سر و صدا.
کارنامه استقلال در سال 1402 پربار نیست و این تیم نتوانست در سالی که گذشت به دستاورد مهمی برسد. استقلال در سال 1402 دو جام را از دست داد و به سبب تغییرات متعدد مدیریتی نتوانست در نهایت کفه ترازو را به سمت و سوی خود سنگین کند. نقل و انتقالات نه چندان موفقیتآمیز و حواشی مربوط به درگیریهای لفظی نکونام و خطیر فضای نامناسبی را برای این باشگاه پدید آورد و تنها نقطه امیدبخش سال جاری قهرمانی نیم فصل آبیها در لیگ بیست و سوم بود که امیدها برای کسب عنوان قهرمانی در فصل جاری را افزایش داده. حال اگر استقلال سال آینده به جام قهرمانی لیگ برتر برسد، میتواند از همین نقطه سال جدید را برای خود متفاوت رقم بزند. به شرط آنکه استقلال از مسیری که اکنون در آن قرار گرفته، خارج نشود.
اولین باخت سال در دربی
استقلال سال را خوب شروع کرده بود. 3 برد پی در پی در روزهای آغازین سال استقلال را با حداکثرامیدواری به میدان دربی فرستاد اما آنچه در دربی رقم خورد با محاسبات آبیها در تضاد بود و استقلال در تاریخ سوم اردیبهشت ماه سال 1402 با گلی که عیسی آلکثیر وارد دروازه سید حسین حسینی کرد، عملاً شانسهای خود برای رسیدن به جام قهرمانی لیگ برتر را از کف داد و بازیکنان با چهرههایی مغموم و غمزده از بازی مهم با پرسپولیس خارج شدند. تردیدی نبود اگر استقلال در این بازی به برتری میرسید استقلال با امید بیشتری به قهرمانی چشم میدوخت اما شکست مقابل پرسپولیس موجب شد استقلال عملاً دیگر هیچ شانسی برای قهرمانی خود در لیگ برتر در ذهن متصور نباشد و به بازیهای باقی مانده بیتفاوت نگاه کند.
جام دوم هم از کف رفت
تاریخ عدد 10 خرداد سال 1402 را نشان میداد. استقلال لیگ را از دست داده بود اما توانست خود را به سلامت به بازی پایانی جام حذفی برساند. حریف هم تیمی نام آشنا بود؛ پرسپولیس که با قهرمانی در لیگ برتر به این دیدار رسیده بود و از انرژی و روحیه کافی برای خلق یک موفقیت دیگر برخوردار بود. استقلال با ساپینتو اما عمیقاً تشنه دستیابی به جام مینمود و آن روزها که استقلال از لحاظ مدیریتی اوضاع آشفته و نابسامانی داشت، قهرمانی در جام حذفی میتوانست مرهمی بر زخمها باشد. استقلال در آن بازی نیز اما به آنچه میخواست نرسید و به رغم آنکه با گل محمدحسین مرادمند در دقایق پایانی ناگهان زنده شده بود و بازی را به وقتهای اضافه برد اما پرسپولیس بار دیگر موفق شد دروازه استقلال را باز کند و با گل دقیقه 115 امید عالیشاه باخت دیگری را به آبیها تحمیل کند. در عرض کمتر از دو ماه استقلال دو بار به پرسپولیس باخت و دو جام را تقدیم رقیب سنتی خود کرد تا همه آمال و آرزوهای ساپینتو برای تداوم حضور در این باشگاه درهم بشکند و استقلال یک فصل سراسر ناکامی را بعد از قهرمانی در لیگ بیست و یکم تجربه کند.
ورود پرحاشیه نکونام
30 خرداد ماه و درست در روزهایی که نیاز بود مدیران وقت اقدامات آیندهنگرانهای در راستای حفظ ستارهها انجام دهند، جواد نکونام سرمربی استقلال شد. تصمیمی که با حواشی بسیار عملی گردید و همه به یاد دارند که برای حضور این مربی روی نیمکت استقلال چه اما و اگرهایی به وجود آمد. بعد از جدایی ساپینتو اوضاع به حدی غیرمنتظره پیش میرفت که روشن نبود نکونام تأیید نهایی را برای جلوس روی نیمکت استقلال خواهد گرفت یا خیر. در هر حال با تأیید نهایی این مربی و خواست عمومی هواداران نکونام سرمربی استقلال شد و جای ساپینتوی پرحاشیه را گرفت اما حقیقتاً تیم قابل ذکری تحویل نکونام نشد و سرنوشت بسیاری از ستارهها در زمان ورود نکونام به استقلال کاملاً نامشخص بود به طوری که سرمربی آبیها در اولین مصاحبه خود دست گذاشت روی همین موضوع و صراحتاً اعلام کرد نه وقت کافی برای تمرین دارد و نه اینکه تیمش کامل است و نه حتی تکلیف ستارهها مشخص شده است. با این حال چون نکونام علاقه داشت به هرشکل ممکن مربیگری در استقلال را تجربه کند، با وجود تمام ابهاماتی که وجود داشت، کارش را در استقلال شروع کرد.
بیرانوند سوهان روح
درعذابآور بودن تیرماهی که گذشت فقط نباید به ماجرای جدایی محبی و قایدی ستارههای فصل پیش اشاره کرد. در داغی تابستان مدیران سابق آبی با اقداماتی نمایشی و تنها به جهت آنکه خود را مشتاق به جذب ستارهها نشان دهند دست روی گزینهای گذاشتند که حقیقتاً ضرورتی هم نداشت این اندازه برای جذب او هیاهو شود. حجت کریمی که قصد داشت با جذب بیرانوند جایگاه خود را در استقلال حفظ کند و فصل بیست و سوم نیز روی صندلی مدیریت این باشگاه بنشیند، به سراغ علیرضا بیرانوند رفت و پیشنهاد بزرگی به این دروازهبان داد. بیرو هم از خدا خواسته از پیشنهاد استقلال نهایت بهره را برد و بعد از ایام طولانی سرکار گذاشتن مدیران استقلال در نهایت با رسیدن به خواسته هایش قراردادش با پرسپولیس را تمدید کرد تا همین موضوع دستمایهای باشد برای متولیان باشگاه استقلال و حجت کریمی را از این باشگاه کنار بگذارند. به واقع ماجرای بیرانوند وقت زیادی از استقلال در نقل و انتقالات گرفت و بسیاری از کارشناسان آبی هم اعتقاد داشتند تفاوت آن چنانی میان این دروازهبان و سیدحسین حسینی وجود ندارد و کریمی اگر چنین پولی داشت باید به سراغ دو ستاره دیگر لیگ برتر میرفت و آنها را به خدمت میگرفت که عملاً هیچیک میسر نشد.
خطیر پایانی بر تغییرات سریالی
در تاریخ 23 مرداد ماه سرانجام تصمیمگیران باشگاه استقلال درباره انتخاب علی خطیر به عنوان مدیرعامل استقلال به جمعبندی نهایی رسیدند و معاون سابق استقلال را به عنوان مدیرعامل برگزیدند تا دور تسلسل تغییرات در آبی ها ادامه پیدا کند. استقلال فصل پیش را با آجورلو شروع کرد، سپس فتحاللهزاده مدیرعامل شد و بعد از او کریمی به عنوان سرپرست موقت کار را پیش برد تا در نهایت قبل از شروع فصل بیست و سوم علی خطیر روی این صندلی لرزان بنشیند. به واقع این تغییرات را بسیاری ریشه بحرانهای این تیم در فصل گذشته که به ماههای ابتدای سال کشیده شد، میدانند و معتقدند اگر این اندازه تغییرات در بخش مدیریت انجام نمیشد شاید لااقل استقلال یک جام به دست میآورد اما تصمیمسازان باشگاه استقلال طوری پیش رفتند که تحولات متعدد به این باشگاه لطمههای بسیاری زد و تعدد مدیران که از گذشته نیز با این باشگاه همکاری کرده بودند، به نقطه مطلوبی ختم نشد و استقلال یک فصل سیاه را از این منظر در تاریخ حیات خود به ثبت رساند.
نقل و انتقالاتی که داغ نبود
بخشی از نقل و انتقالات پیش فصل استقلال در ید علی خطیر بود و مدیرعامل جدید فرصت داشت با خریدهای آنچنانی جای خالی بازیکنانی همچون قایدی، محبی و سیلوا را پر کند اما خریدهای استقلال چندان چشمگیر نبود و عملاً تنها بازیکنی که تا حدی سروصدا کرد مهرداد محمدی بود که در نهایت قبل از شروع لیگ بیست و سوم به جمع آبیها ملحق شد. اگر نگاهی به ترکیب استقلال در اولین بازی فصل جدید بیندازیم به این نتیجه میرسیم که فقط سهرابیان به عنوان بازیکن جدید در ترکیب اصلی استقلال پیش از شروع فصل جای گرفت که البته این بازیکن هم چندان چهره جدیدی برای هواداران این باشگاه محسوب نمیشد و جزو بازیکنانی محسوب میشود که قبلا برای استقلال بازی کرده. در واقع استقلال با کمترین تغییرات ممکن وارد فصل جدید شد و در عمل مدیریت نتوانست جای خالی رفتهها از این باشگاه را پر کند. خطیر نیز البته ادله خودش را داشت و معتقد بود باشگاه استقلال بدهی انباشته دارد و چندان نمیشود روی خریدهای جدید مانور کرد. بیان این موضوع البته سرآغاز چالشهای تازه میان او و مدیرعامل بود و اولین جرقههای اختلافات از همین جا زده شد. اختلافاتی که تا به امروز ادامه دارد.
قهرمان نیم فصل
در حالی که اوضاع استقلال از لحاظ نیروی انسانی آنچنان امیدبخش به نظر نمیرسید اما نکونام و تیمش لیگ را خوب شروع کردند و به رغم آنکه در هفته سوم در اصفهان باختند اما در نهایت موفق شدند نیم فصل را با صدرنشینی به پایان برسانند. استقلال تا قبل از پایان سال موفق شد به نوعی تلافی باخت در اصفهان را سر سپاهان دربیاورد و این تیم را در تهران شکست دهد تا همچنان صدرنشین لیگ باشد و به قهرمانی خود در نیم فصل اعتبار بیشتری ببخشد. در واقع استقلال برخلاف پیشبینیها حرکت کرد و درحالی که تصور میشد به دلیل در اختیار نبودن ستارههای آنچنانی و کوچ دسته جمعی بسیاری از چهرهها به اصفهان، سپاهان فاصله خود را با رقبا زیاد کند اما استقلال بود که در نهایت توانست از دیگر رقبا سبقت بگیرد و شرایط مطلوبی برای خود در جدول ایجاد کند. اینکه استقلال سال بعد را هم با همین هیبت کلید بزند و به جام قهرمانی برسد، سؤالی است که در اردیبهشت ماه پاسخ روشن خواهد شد و با گذشت زمان پردهها کنار خواهد رفت و ماهیت این تیم مشخص خواهد شد. اگر نکونام بتواند با استقلال صاحب جام شود، اولین سرمربی خواهد بود که در نخستین فصل مربیگری موفق شده جام قهرمانی در لیگ برتر را صاحب شود.