به گزارش خبرنگار ورزشی شبکه اطلاعرسانی دانا؛ پسر باهوش ترکمنصحرا عادت کرده که هر سال در لیست برترینها قرار بگیرد. سردار آزمون در سالی که گذشت، بیتردید سرتیتر اخبار فوتبال ایران بود اما نه از آن جنس اخبار زرد و حواشی. سردار آزمون در سال ۱۴۰۲، توانست نام خودش را از سایر همبازیناش متفاوت جلوه بدهد و گوی سبقت را در خیلی از جهات برباید تا در عین سادگی، کار خودش را به بهترین شکل ممکن انجام داده و حتی جور بقیه را هم بکشد. آزمون در سالی که گذشت در فرار از حواشی، مثل یک سردار به موقع و مدبرانه عمل کرد و جواب همه حاشیهسازیها را به وقتش در زمین فوتبال داد؛ جایی که سردار آزمون بهتر از هر کس دیگری مختصاتش را یاد گرفته و استفاده از موقعیتها را برای پاسخ دندانشکن بلد است.
یک نیمفصل ناموفق زیرنظر ژابی آلونسو، سردار آزمون را بر آن داشت تا زودر از موعد قراردادش به فکر ترک بایرلورکوزن بیفتد. او که خودش پس از مدتها فوتبال ایران را صاحب یک لژیونر کلاسیک در بوندسلیگای آلمان کرده بود، نتوانست در کنار هافبک سابق خوشفکر رئالمادرید و بایرنمونیخ هر آن چه در چنته دارد را رو کند. یعضیوقتها جدایی، بهترین گزینه برای تعالی است و هم سردار آزمون و هم ژابی آلونسو زمان جدایی را خوب دریافته بودند.
سردار برای نشان دادن این که هنوز چیزی کم ندارد، آلمان را ترک کرد تا در انتقالی جذاب به عنوان سفیر فوتبال ایران به سریآ ایتالیا قدم بگذارد؛ به باشگاه پرافتخار و اسطورهای آ.ا.س.رم. پس از دوران درخشان رحمان رضایی در این لیگ معتبر، فوتبال ایران ستارهای در حدواندازههای تیم ملی نداشت تا در ایتالیا به بازی گرفته شود اما آزمون ظرف مدت چند هفته هم زیرنظر شاگرد کار کرد و هم به اردوگاه استاد پیوست تا با لباس گرگها این بار زیر نظر ژوزه مورینیوی نامدار و آقای خاص فوتبال جهان، کریرش را ادامه بدهد.
تابستان که با انتقالی جذاب به پایان رسید، نوید پائیز دلانگیزی را برای سردار ایرانی داد. آزمون آهسته و پیوسته خودش را به اسکواد مورینیو تحمیل کرد و دوستیهای جالبی را هم با ستارههایی مانند پارادِس و پائولو دیبالا شروع کرد تا به یک عنصر دوست داشتنی در جمع گلادیاتورها تبدیل شود. سردار هر چه بهتر میشد، نگرانیها درباره شرایط قراردادی وی با رمیها برای حضور در اردوی تیم ملی در جام ملتهای آسیا افزون شد. از رئیس فدراسیون تا دبیرکل و سرمربی تیم ملی، همه بسیج شدند تا سردار بتواند در قطر کنار یوزها باشد. آن قدر آزمون برای تیم ملی اهمیت داشت و به پارتنر مخوفی برای طارمی تبدیل شده بود که گذشت از کنار اسم او برای هیچ سرمربیای آسان نباشد؛ چه مورینیو و چه امیر قلعهنویی.
درخشش سردار اما به ایتالیا ختم نشد و با پایان استرسها، او به قطر هم رفت. شاید همه فکر میکردند شرایط بدنی آزمون او را از ایدهالش دور کرده است و توجهات باید به سمت مهدی طارمی باشد اما سردار در قطر، کارستان کرد و به شماره بیستی تبدیل شد که نمرهاش هم حتی یک صدم از ۲۰ کمتر نیست. به ثمر رساندن ۵ گل و پاس گل در یک تورنمنت فشرده و کوتاه، شاید بالاتر از چیزی بوده که ژنرال از او میخواست. آزمون برخلاف همتایان دیگرش، در هر زمان که کار تیم گره میخورد میدرخشید و گل میزد و گل میساخت تا به آرزویش برسد؛ آرزویی که اما محقق نشد.
یوز پارسی که در لباس گرگهای رمی به قطر آمده بود، تمام توانش را برای ایرانی شدن جام نقرهای گذاشت اما بخت با او و ۲۵ سرباز دیگر یاری نکرد. چهره درهم و غمگین سردار در الثمامه، همان چیزی بود که هیچکدام از ایرانیان عاشق وطن نمیخواستند باز هم مشاهدهاش کنند. پس از اشکهای سردار در بازی با آمریکا، باز هم الثمامه از ایرانیها جان گرفت و جام نداد. با این همه اما سردار آزمون از معدود بازیکنانی بود که نمره قبولی گرفت و گل کاشت.
بیتردید اگر سردار را در این تورنمنت نداشتیم، فاکتورمان خیلی زود پیچیده میشد اما سردار جور بقیه را هم کشید و در تیم منتخب جام هجدهم جای گرفت. این روزها آزمون فوتبال ایران زیرنظر دانیل دهروسی در اردوی رم مشغول تمرین است و همه ایرانیها مشغول تماشای هنرنمایی پسر ترکمن ایران؛ در آن سوی مرزها و دوردستها که برایش همیشه خوشیمن بودهاند.