به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ در دعای روز چهارم ماه مبارک رمضان آمده است: اقامه اوامر الهی بستگی به مقاومت و ایستادگی دارد. برای ایستادگی و مقاومت نیز، قوت و نیرو لازم است که از خدا میخواهیم به وسیله صبر در اطاعت این قدرت را به ما بدهد.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
«اللهمّ قوّنی فیهِ علی إقامَةِ أمْرِکَ واذِقْنی فیهِ حَلاوَةَ ذِکْرِکَ و أوْزِعْنی فیهِ لأداءِ شُکْرَکَ بِکَرَمِکَ واحْفَظنی فیهِ بِحِفظْکَ و سِتْرِکَ یا أبْصَرَ النّاظرین»
«خدایا نیرومندم نما در آن روز به بپا داشتن فرمانت، و بچشان در آن شیرینی یادت را، و مهیا کن مرا در آن روز برای انجام سپاسگزاریت، به کرم خودت نگهدار مرا در آن روز به نگاه داریت و پرده پوشی خودت، ای بیناترین بینایان.»
به گزارش ایسنا، در تبیین دعای روز چهارم ماه مبارک رمضان میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
خواستههای روز چهارم ماه مبارک رمضان
۱- نیرومندی در برپایی فرمانهای الهی.
۲- چشیدن حلاوت و شیرینی یادخدا.
۳- توفیق در سپاسگزاری نعمتها.
۴- از حوادث و رسوایی محفوظ و مصون بودن.
«اللّٰهُمَّ قَوِّنِی فِیهِ عَلَیٰ إِقامَةِ أَمْرِکَ» از خداوند درخواست اقامه فرامین الهی را خواسته چون خداوند تنها کسی است که باید اطاعت شود.
سوره نساء آیه ۵۹ میفرماید: ای کسانی که ایمان آوردید، خدا را اطاعت کنید.
اگر ما رسول گرامی و امامان را نیز اطاعت میکنیم چون خداوند فرموده است: پس اطاعت از رسول و اولی الامر به خاطر اطاعت از خداست. (وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الأَمْرِ مِنْکُمْ)
و اگر کسی خدا را اطاعت کرد پاداشش همنشینی با شخصیتهای برتر است.
سوره نساء آیه ۶۹ میفرماید: و کسانی که از خدا و پیامبر اطاعت کنند، در زمره کسانی از پیامبران و صدیقان و شهیدان و شایستگان خواهند بود که خدا به آنان نعمت [ایمان، اخلاق و عمل صالح] داده؛ و اینان نیکو رفیقانی هستند.
اقامه اوامر الهی بستگی به مقاومت و ایستادگی دارد پس برای ایستادگی و مقاومت نمودن، قوت و نیرو لازم است که از خدا میخواهد و به این مقاومت در اطاعت، به وسیله صبر در اطاعت نیز اشاره شده است که یکی از مراتب صبر است و حاکی از آن است که اقامه اوامر الهی کاری بسیار دشوار است.
«وَأَذِقْنِی فِیهِ حَلاوَةَ ذِکْرِکَ» پیامبر گرامی (ص) فرمودند: سه چیز است که فوق طاقت و توان این امت است:
۱- مواسات و برابری با برادر مؤمن در مال؛
۲- با انصاف با مردم تعامل داشتن؛
۳- ذکر خدا در تمام احوال.
مراد از ذکر ترنمات زبانی نیست بلکه ذکر یعنی توجه قلبی پس ذاکر کسی است که قلباً متوجه خداست و زبانش مترنم به توصیف او.
حضرت امیر(ع) میفرمایند: خدای سبحان را از روی غفلت و سهو توصیف نکن و او را فراموش مکن، خدا را به تمام و کمال ذکر بگو به طوری که دلت با زبانت و نهانت با آشکارت هماهنگ و موافق باشد. خدا را به حقیقت یاد نمیکنی جز در صورتی که در حال ذکر، نفس خودت را فراموش نمایی و در انجام کار خودت را نیابی (یعنی تو محو باشی و آنچه ظهور دارد خدا باشد.) این حالت برای جان آدمی شیرین است، حلاوت دارد. این حالت برای انسان آرامش میآورد.
«وَأَوْزِعْنِی فِیهِ لِأَداءِ شُکْرِکَ بِکَرَمِکَ» شکر یکی از ثمرات حکمت است.
سوره لقمان آیه ۱۲ میفرماید: به راستی ما به لقمان حکمت عطا کردیم که نسبت به خدا سپاس گزار و شاکر باشد.
ولی اکثر مردم شاکر نیستند. (بقره / ۲۴۳)
شکر، سپاسگزاری در مقابل نعمت است ولی اکثر مردم شاکر نیستند.
چون شکرگزاری لازمهاش این است که:
۱- نعمتهای الهی را بشناسیم؛ گاه نعمتهای الهی در قالبهایی هستند که انسان از آن ناخشنود است.
سوره بقره آیه ۲۱۶ میفرماید: چه بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است.
نعمت دیدن پدیدهها چشم بینا و بصیر میخواهد!
۲- نعمتها را از ناحیه خدا بدانیم و برای دریافت آن خودمان را قابل ندانیم. حقیقت آن است که خدا لطف کرده نه اینکه من لایق هستم.
ولی چنین درکی در اکثر موارد وجود ندارد و از طرفی قرآن در سوره نحل آیه ۱۸ میفرماید: اگر نعمتهای خدا را شماره کنید، هرگز نمیتوانید.
پس وقتی نمیتوان نعمت را شمرد چگونه میتوان شکر کرد؟ بنابراین باید از خدا بخواهیم که روحیه شکرگذاری را عنایت فرماید.
«وَاحْفَظْنِی فِیهِ بِحِفْظِکَ وَسَتْرِکَ، یَا أَبْصَرَ النَّاظِرِینَ» در فقره آخر از خداوند میخواهیم که ما را در مقابل حوادث زیانبار مانند زلزله، بیماری، فقر و ... حفظ کند چون خدا بهترین نگهبان است و او مهربان ترین مهربانان است. (فَاللهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ) {یوسف/ ۶۴} و در مقابل رسواییها، او ستارالعیوب است و چنان عمل میکند که هیچکس مطلع نشود.
امیرالمؤمنین (ع) در دعای کمیل میفرمایند خداوند این گونه عمل میکند: خدایا، ای سرور من چه بسیار زشتی مرا پوشاندی و چه بسیار بلاهای سنگین و بزرگی که از من معاف کردی و چه بسیار لغزشی که مرا از آن نگهداشتی و چه بسیار ناپسندی که از من دور کردی و چه بسیار ستایش نیکویی که شایسته آن نبودم و تو در میان مردم پخش کردی.
لازمه این محافظت و نگهبانی این است که نگهبان، بینا باشد پس چنین عرضه میکنیم که: «یَا أَبْصَرَ النَّاظِرِینَ.» تو بیناترین بینایان هستی.