به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از پایگاه خبری تحلیلی «صاحب نیوز»؛ انقلاب اسلامی ایران که در سال 1357 با قیام امام خمینی -رحمة الله علیه- به پیروزی رسید در طول 45 ٣٢٣ق عمر خود فراز و نشیبهای فراوانی در عرصههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و غیره در کشور داشته است.
امام راحل در آن زمان به تنهایی با دست خالی در برابر رژیم مسلّح و دارای پشتیبان نظام استکباری جهان نهضت خود را علیه حکومت طاغوت آغاز کرد و نهی دوستان نیز او را در این راه متوقف نکرد.
پیروزی انقلاب اسلامی در چنین شراطی غیرممکن به نظر میرسید اما به برکت حضور جهادی و انقلابی مردم و رهبری مردمی به وقوع پیوست.
این اتفاق در مقابل چشم همه مردم ایران و همه مردم جهان به وقوع پیوست و همه دیدند قدرت ایمان و توکل به خدا بر هر قدرت دیگری چیره شده و غلبه میکند و میتواند با برداشتن همه موانع، فرد را به پیروزی و موفقیت برساند.
امام همان گونه که مردم خواستند و به حکومت اسلامی رأی دادند باید همین مردم به بلوغی میرسیدند که دولتی اسلامی نیز تشکیل دهند. تشکیل دولت اسلامی مرحله بعد از حکومت اسلامی است و در این رابطه توجه مخاطبان گرامی را جلب میکنم به سخنان رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم انقلاب.
اصل جامعه و اعضای جامعه هستند و قرار نیست در کشور حالا به واسطه رهبری الهی یا هر چیز دیگری رفعتاً خوشبختی مردم حاصل شود. بلکه همان گونه که هدف خلقت است باید جامعه به رشد برسد و جامعه نیز زمانی به رشد میرسد که اعضای جامعه یعنی مردم به رشد برسند.
حکومت اسلامی وظیفه دارد با فراهم کردن زمینه کسب آگهی و رشد، مردم جامعه را ارتقا دهد. این رشد زمانی به وجود میآمد که مردم خود با آگاهی و انتخاب خود به این مرحله دست پیدا میکردند. لذا بعد از انقلاب جلو بر سرکار آمدن تفکرات انحرافی از اصل تفکر انقلابی گرفته نشد تا مردم خود انتخاب کنند؛ عواقب انتخاب خود را ببینند؛ انتخاب خوب و بد را درک کنند و سرانجام پی ببرند چگونه باید انتخاب کنند و دولت اسلامی موضوع گام دوم انقلاب را با چه افرادی تشکیل دهند.
لذا بعد از انقلاب تفکرات مختلف بر سر کار آمدند. عرصه برای هیچ کسی بسته نشد با وجود این که امامین انقلاب بر این امر واقف بودند. اما همین طور که به واسطه حضور مردم انقلاب رقم خورد، رسیدن به دولت اسلامی نیز باید با انتخاب خود مردم حاصل شود.
تفکر سرمایهداری، تفکر لیبرالی و غیره آمدند و رفتند و مردم از شهید رجایی سادهزیست که شام او یک وعده نان و پنیر بود تا مسئولان اشرافی که تفریحشان قایقسواری در سد لتیان بود را به چشم دیدند، نتیجه حضور ایشان در مسند قدرت را درک کردند و در یک کلام آنها را تجربه کردند.
زمان گذشت تا پای چهرهای جدید در عرصه سیاست باز شد. هر چند سالها بود سیدابراهیم رئیسی در مناسب بالای کشوری حضور داشت اما عموم مردم وی را در سال 1396 وقتی در انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری شرکت کرد شناختند.
یک سال پس از این انتخابات رهبر معظم انقلاب وی را به عنوان رئیس قوه قضائیه منصوب کردند. حضور وی در این قوه موجب تحولات اساسی در آن شد؛ از تارومار کردن فساد در این قوه که به معاون اول قوه متصل شده بود گرفته تا توجه به ضرورت استیفای حقوق عامه توسط دادستانها.
در سال 1400 مردم با شناختی که از رئیسی پیدا کرده بودند از بین گزینههایی که وجود داشت او را به عنوان هشتمین رئیس جمهور کشور بعد از انقلاب انتخاب کردند تا دولت سیزدهم با تفکری انقلابی شکل بگیرد.
رئیسی گفتمان امام خمینی -رحمة الله علیه- را زنده کرد. همان گفتمانی که به او آموخته بود مشکلات را باید خودش از زبان مردم بشنود، با ایشان صحبت کند و چاره این مشکلات را در همان محل جستجو کند. گفتمانی که او را وادار کرده بود هر روز در سفر و در میان مردم مختلف کشور باشد.
او زمانی آمد که رئیس جمهور قبلی حتی برای بازدید از یک کارخانه ایرانی با خودروی لندکروز شیشه دودی درون سولههای کارخانه تردد میکرد و از خودرو پیاده نمیشد. او زمانی در میان مردم رفت که رئیس جمهور قبلی را حتی وزرایش نمیتوانستند ببینند. او زمانی حتی به نحوه برخورد محافظانش با مردم توجه میکرد و همین امر او را سوژه تمسخر برخی قرار داده بود، که رئیس جمهور قبلی برای هر پوشش و هر جلسهاش رنگ ریش خود را باید ست میکرد.
شهید آیت الله رئیسی مسئول تراز انقلاب اسلامی بود. مسئولی که مردم بعد از آزمودن تفکرات مختلف وی را برگزیده بودند و چه زیبا گفتند که مردم ما به جایی رسیدهاند که دیگر شهدا را برای مسئولیتها انتخاب میکنند.
انتخاب وی حاصل رشد مردم بود که موجب شد کشور در این سه سال به برکت حرکت جهادی و انقلابی وی و توکل او بر خدای متعال متحول شود. کشوری که به اذعان خود دولتمردان با خزانه خالی و بدهی فراوان و در یک کلام مینگذاری شده تحویل او شد.
اما انقلابیگری شهید رئیسی کشور را از این بحران خارج کرد و توکل او سبب رزق من حیث لایحتسب برای کشور شد. چین، روسیه و دهها کشور دارای اقتصاد با ایران قرارداد بستند و کار تا جایی پیش رفت که اصلاً در این سالها کسی از تحریم سخن نمیگفت چون عملاً ناکارآمد شده بود. بدون این که آمریکای شیطان را کدخدا بداند و با وزیرخارجه خبیث آن در خیابان قدم بزند و در مقابل امیر کویت زانو بزند.
او در حال اصلاح سازوکار داخل کشور و گلوگاههایی بود که هنوز در دست تفکرات منسوخ شده گذشته بود. همان تفکراتی که وضعیت کشور را این چنین عقب نگه داشته بود.
شهادت اجر و مزد این تلاش مجاهدانه و زندگی انقلابی شهید رئیسی بود و اکنون بزنگاه دیگری برای انقلاب است تا فردی بر سر کار بیاید که با ادامه راه او کار نیمه تمام وی را تمام کند و کشور را از چالشها و مشکلات رهایی بخشد.
گفتمان امام راحل عدم وابستگی به غیر از خدا و کمر همت بستن برای خدمت به خلق بدون وقفه بود و این گفتمان سالها توسط دولتمردان کنار گذاشته شده بود. رئیسی جسم این گفتمان شد.