جزیره «بوموسی» قلب تپندۀ ایران/ ایران ۳ نقطه دارد؛ نه‌کم‌تر و نه بیش‌تر

به گزارش خبرنگار ورزشی شبکه اطلاع رسانی دانا؛ هُرم نور خورشید از پنجره شیشه‌ای کوچک هواپیما که به صورت‌مان می‌تابد، متوجه می‌شویم به کرانه‌های نیل‌گون خلیج همیشگی فارس رسیده‌ایم. چند دقیقه بعد یک خشکیِ ناشناخته در بین موج‌های متلاطم خلیج‌فارس پدیدار می‌شود؛ مقصد همین‌جاست، جزیره بوموسی. از پلکان هواپیما که پائین می‌آیی، شرجی و گرما به صورتت می‌زند؛ خاصیت آب‌وهوای خلیجی همین‌هاست.

استقبال مسئولان استانی به‌مانند تمام شهرهای جنوبی گرم است؛ مردمان جنوب و خلیج‌نشینان انگار لب‌خند را هرگز از یاد نمی‌برند. گرما، شرجی، کمبود امکانات یا هر چیز دیگر که مسافران را شاید کلافه کند، برای جنوبی‌ها هیچ معنایی ندارد. انگار ساکنان جزایر و بنادر خلیج‌فارس را باید با یک خصیصه مهم شناخت؛ مهمان‌نوازی همیشگی.

گزافه‌گویی‌هایی که طی هفته‌های اخیر در برخی مجامع بین‌المللی درباره جزایر همیشه ایرانی سه‌گانه یعنس تنب‌بزرگ، تنب‌کوچک و بوموسی شکل گرفته؛ عامل حضور ما در این‌جاست. بوموسی چندان توریستی نیست و شاید به‌همین دلیل هم باشد که به‌اندازه سایر جزایر مانند هنگام، هرمز، قشم و کیش شناسانده نشده اما اهمیتی دارد غیرقابل انکار.

بیشتر بخوانید؛
قلعه‌نویی: دولت به معیشت ساکنان جزایر سه‌گانه توجه ویژه کند/ انگار در خانه خودم هستم

جنوبی‌ترین نقطه ایران این‌جاست. بوموسی از آن جهت اهمیتی دوچندان دارد که آخرین نقطه مرزبانان ایرانی برای حفاظت از کیان ایران است. بوموسی به امارات‌متحده‌عربی نزدیک‌تر است تا نزدیک‌ترین بندر ایران اما تا دنیا دنیاست؛ بوموسی جزوی انکارناپذیر از تمامیت ارضی و خاک ایران بوده و هست.

در افکار عمومی شاید بوموسی یک جزیره نظامی باشد اما چیزهایی که دیدیم، رنگ و بوی زندگی در این جزیره داشت. بومیانی خون‌گرم و صمیمی که در این‌جا مشغول به‌کار هستند. یکی سوپرمارکت دارد، یکی معلم است، یکی در ادارات شهرستانی دولتی کار می‌کند و خیلی‌ها هم به مشاغل دریایی اعم از ماهی‌گیری مشغول هستند. نظامی‌گری بخشی از ماجراست اما نه همه آن؛ یک بخش مهم برای پاسداری از تک‌تک شن‌ریزه‌های خاک بوموسی.

بافت شن‌ریزه‌ای - مرجانی خاک بوموسی، اولین چیزی است که توجه‌ات را جلب می‌کند. برافراشتگی پرچم ایران و نام‌های فارسی بر هر کجای کوی و برزن این جزیره ۱۳ کیلومتری را می‌توانی ببینی. مشخص نیست آن‌هایی که قدمت کشورشان از قدمت یک باشگاه فوتبال ایرانی هم کم‌تر است، چگونه مدعی مالکیت بوموسی شده‌اند.

تهران سرد بود اما بوموسی گرم است، مثل تابستان‌های تهران. گستردگی اقلیمی باعث چهارفصل بودن ایران شده و گرمای جنوب یعنی دریا صدایت می‌کند. خلیج‌فارس مثل دامان یک مادر، زیر پایت گسترانیده شده تا بر ساحل آن قدم برداری، سوار قایق یا لنجی شوی و خودت را به موج‌های اَلَست بسپاری تا غرق شوی در بوی مام وطن، در حسی غریب.

بیشتر بخوانید؛
دنیامالی: عادت ندارم حرفی را بزنم و به آن عمل نکنم/ هنوز پا در دریا نگذاشتیم

همه با هم در لنجی محلی سوار می‌شویم و به سمت دریاها می‌رویم. خلیج‌فارس ما را به سوی خود می‌کشاند. از بالای لنج، پهنه آبی را نگاه می‌کنم و حس غرور وجودم را فرا می‌گیرد. انگار خلیج‌فارس، ایرانی‌ترین جای ایران است. تمام وجودت می‌شود عشق به وطن، عشق به مادر، عشق به خاک و آب. راست گفته‌اند وطن یعنی مادر.

بوموسی یا ابوموسی از بوموسو آمده؛ یعنی سرزمین یا بوم سبز. بافت گیاهی بوموسی اگر چه غالباً خشک است اما گیاهانی بندری و صحرایی در این خاک ریشه دوانده‌اند تا اسم این جزیره ایرانی را بسازند. ورزشی‌ها به بوموسی رسیده‌اند تا دیپلماسی ورزشی را به جهان نشان بدهند؛ صدور پیامی از قلب تپنده ایران به همه آن‌هایی که اصل و نسب خود را فراموش کرده و گنده‌گویی پیشه کرده‌اند.

برگزاری مسابقات ورزشی بهانه‌ای است برای نشان دادن اهمیت بوموسی. بسیج شدن جامعه ورزش برای سفر به بوموسی یعنی ما اهل خاک دادن نیستیم؛ به هیچ احدالناسی. ورزشکاران ما بارها و بارها از سر و صورت و چشم و دست و پای خود در میادین بین‌المللی گذشته‌اند تا پرچم را یک پله بالاتر بکارند؛ خیال باطلی است که مالکیت را حتی برای یک لحظه کوتاه هم که شده، برای گنده‌گوها دانست.

 

خبرنگار دانا سفری به جزیره بوموسی در خلیج‌فارس داشته است که در متن این گزارش، روایتی از حضور در قلب ایران را می‌خوانید.