جدایی یا ادغام؛ کدام‌‎یک به صلاح سینمای ایران است؟

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ یکی از خبرسازی‌های چند روز اخیر سینمای ایران، جداسازی بخش ملی و بین‌الملل جشنواره فیلم فجر از یکدیگر است. درست ۱۰ سال پیش بود که بخش بین‌الملل جشنواره از ساحت ملی آن جدا و به صورت مستقل برگزار شد. این استقلال تا سال ۱۴۰۰ ادامه داشت تا بخش بین‌الملل جشنواره فجر، طی ۸ دوره استقلال خود، تجربیات عملی زیادی به دست بیاورد.

در همان ۸ دوره‌ای که جشنواره فجر به شکل مستقل برگزار شد، اتفاق‌های خوب و بد با یکدیگر رخ داد که در حکم تجربه برای نخستین قدم‌های این رخداد به حساب می‌آید. وقتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاون بین‌الملل بنیاد فارابی را به سمت ریاست سازمان سینمایی برمی‌گزیند و در حکم رسمی او، بیشترین بندها را برای «ارتقای شاخص‌های بین‌المللی شدن سینمای ایران» در نظر می‌گیرد، بنابراین طبیعی است که این مسیر به برگزاری مستقل جشنواره جهانی فجر بیانجامد.

طی ۲ دوره اخیر جشنواره فجر، باز هم شاهد ادغام این دو بخش با یکدیگر بودیم. با توجه به اینکه طی یک دهه اخیر، شاهد هر دو بعد استقلال و ادغام این دو بخش با یکدیگر بودیم و از آنجا که این اتفاق، طی نظم جدید حاکم بر فضای سینمایی کشور رقم خورده، حالا می‌توان ارزیابی با داده‌های جدیدی در این مسیر داشته باشیم.

با اینکه طی سالیان اخیر، فضای سینمایی کشور با تغییرات بسیاری همراه بوده اما استدلال موافقان و مخالفان جدایی این دو بخش، همچنان طی یک دهه اخیر ثابت مانده است. بزرگ‌ترین استدلال مخالفان این جدایی، بحث «هزینه» بوده است حال آن‌که شاهد بوده‌ایم طی ۲ دوره اخیری که این دو بخش با یکدیگر ادغام شدند، سرریز هزینه عدم‌برگزاری جشنواره مستقل، به هیچ سمتی رهنمون نشد بنابراین نمی‌توان این‌گونه ادعا کرد که چون جشنواره مستقل بین‌المللی فجر هزینه دارد، نباید آن‌را برگزار کرد. ادغام این دو بخش نیز هزینه‌زا بوده و عدم‌برگزاری آن، هیچ غنیمتی را از بابت بودجه، نصیب سینما و فعالان این صنعت نمی‌کند.

اما حداقل مزیت برگزاری مستقل جشنواره آن است که می‌تواند توجهات ولو حداقلی را به‌نسبت شکل ادغام‌شده آن برانگیزاند. در شکل سنتی و ادغام‌شده این دو بخش، نه دبیر، نه رئیس سازمان سینمایی و نه دوستداران سینمای بین‌الملل، نمی‌توانستند از این فرصت استفاده کنند و این بخش عملا زیر سایه حواشی و اتفاقات بخش ملی، پنهان می‌ماند.استقلال بخش بین‌الملل، دامنه توجهات را گسترده می‌کند. سینمای ایران اکنون هیچ جشنواره جهانی برای سینمای بلند خود ندارد درحالی‌که در حوزه سینمای کودک، فیلم کوتاه، مستند و... پذیرای آثار جهانی است که چون آثار ایرانی حاضر در این رویدادها، به‌اندازه جشنواره فجر، جریان‌سازی همه‌گیری ندارند بنابراین آثار خوب خارجی این جشنواره‌ها دیده می‌شوند. بنابراین لازم است تا برای سینمای بلند که در حکم جریان اصلی است، تمهیدی در اندازه جشنواره بین‌الملل فیلم فجر اندیشیده شود تا اتفاق‌های مطلوب این حوزه در آن رویداد رخ دهد.

برخلاف این دعوای قدیمی موافقان و مخالفان جداسازی، اتفاقا باید از این منظر بحث شود که چرا جشنواره بین‌الملل فجر، تقویم ثابتی نداشته و این‌گونه با حیثیت جشنواره‌ای که به تعبیری پانزدهمین جشنواره الف جهانی بود، بازی می‌شود؟ بنابراین باید به این اندیشید تا با راهکاری، این جشنواره جهانی در تقویم ثابت سالیانه کشور قرار گرفته تا با هر تغییر دولتی، برگزاری آن تحت‌الشعاع قرار گیرد.

با جمیع جوانب، برگزاری مستقل بخش بین‌الملل جشنواره به صلاح سینمای ایران است. انتظار می‌رود آن دسته از مخالفان جداسازی که به موضوع، جناجی نگاه می‌کنند، این رویکرد را کنار گذاشته و ماهیت سینمای ایران را در نظر گرفته و پیشنهادات و انتقادات خود را برای برپایی هر چه باشکوه‌تر این رویداد با مدیران سازمان سینمایی در میان بگذارند. همچنین از ریاست سازمان سینمایی انتظار می‌رود تا با انتخاب دبیر و شروع به کار دبیرخانه این رویداد، تاریخ قطعی برگزاری این جشنواره مشخص شود تا این اتفاق بتواند با پیدا کردن جایگاه واقعی خود در سطح جهان، همپای مقولات کمی و کیفی سینمای ایران در عرصه بین‌المللی رشد پیدا کرده و بتواند رقیب خوبی برای مدعیان آسیایی باشد.

 

رئیس سازمان سینمایی در تصمیمی جدید، عنوان کرده که قرار است بخش بین‌الملل جشنواره فیلم فجر به صورت مستقل برگزار شود، این اتفاق پس از ۲ سال ادغام این دو بخش، در صورتی برای سال آینده اجرایی خواهد شد که همچنان موافقان و مخالفان خود را دارد.