شکستِ پیوندها، رنجِ نهفته در دل‌ها

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از پایگاه خبری تحلیلی «کردتودی»، در گوشه‌ای از شهر سنندج، جایی که کوچه‌های خاکی و کوه‌های بلند به هم گره خورده‌اند و هوای تیره و دلگیر، گاهی آرامش را از دل مردم می‌رباید، زندگی‌هایی در سایهٔ طلاق به بن‌بست می‌رسند، سنندج، شهری با تاریخ و فرهنگ غنی، به‌رغم همه زیبایی‌ها و پیچیدگی‌هایش، گاه شاهد قصه‌هایی تلخ از شکست‌های عاطفی است که در دادگستری‌ها به ثبت می‌رسد.

 طلاق، این واژهٔ سنگین و تکراری در بسیاری از خانواده‌ها به‌عنوان یک پایان‌نامهٔ عاطفی و اجتماعی نمایان می‌شود. این پدیده که در عمق دل‌ها و ذهن‌ها کاشته می‌شود، نه‌تنها زندگی مشترک را از هم می‌گسلد؛ بلکه در عمق جامعه نیز شیارهایی عمیق از اثرات منفی خود برجای می‌گذارد.

 در دادگستری‌های سنندج، جایی که هر روز پرونده‌هایی از جدایی‌های خانوادگی روی میز قاضی قرار می‌گیرد، ممکن است نوار زندگی‌های چندین ساله در چند دقیقه بریدگی بیابد. آنجا که زنان و مردان با نگاه‌های خسته و بی‌پناه، گاه از راهروهای سرد دادگاه عبور می‌کنند، نشانه‌ای از همان شکسته‌دل‌ها و داغ‌های بزرگ در دل دارند. پرونده‌هایی که نه فقط به دلایل قانونی و شرعی، بلکه به دلایل روان‌شناختی و فرهنگی به درگاه عدالت سپرده می‌شود.

 در اینجا، نه فقط صفحات پرونده‌ها، بلکه اشک‌هایی که در پشت درب‌های بسته می‌ریزد، گواهی از آسیب‌های عاطفی و اجتماعی است که نمی‌توان آن‌ها را به‌راحتی نادیده گرفت. طلاق، به‌ویژه در جامعه‌ای همچون سنندج، علاوه بر اینکه عواقب فردی عمیقی دارد، ممکن است به‌نوعی بر ساختارهای اجتماعی نیز تأثیر بگذارد.

 در این میان، فشارهای فرهنگی و سنتی به زن و مرد در آستانهٔ جدایی، بار دوچندان بر دوش آنان می‌گذارد. در سنندج که همچنان در گوشه‌هایی از آن، فرهنگ‌های قدیمی در تضاد با تغییرات نوین اجتماعی قرار دارند، فردی که تصمیم به جدایی می‌گیرد نه‌تنها خود را در برابر خانواده و اطرافیان می‌بیند، بلکه از شرم و فشارهای روانی جامعه نیز رنج می‌برد. شاید این فشارها، در بسیاری از مواقع، باعث گردد که فرد در برابر طلاق مقاومت کند و این تنها خود را در باتلاقی از استرس و اضطراب بیابد.

 در دادگستری‌ها، جایی که معضلات خانوادگی به مرحلهٔ قانونی می‌رسد، شاید بتوانیم شکوه و تلخی انسان‌ها را در یک نگاه از نزدیک احساس کنیم. صدای قلم‌های وکیل‌ها که در پرونده‌ها ثبت می‌شود و فشار ساعت‌ها انتظار در کنار دیوارهای سرد دادگاه، به‌گونه‌ای است که احساس تنهایی و ناامیدی را به‌شدت می‌توان لمس کرد.

 اما در پس این همه تلخی، هر طلاقی داستانی دارد. برخی از این داستان‌ها بر اساس بی‌توجهی‌ها و بی‌مهرهایی که به‌تدریج جان می‌گیرد، رقم می‌خورد. برخی دیگر، در سایهٔ جهل و ناتوانی در ارتباطات عاطفی و اجتماعی شکل می‌گیرند. هر چند که هر طلاق، داستانی متفاوت و منحصربه‌فرد است، اما در نهایت، به‌عنوان یک پدیده اجتماعی، به یکی از مهم‌ترین چالش‌های زمانه تبدیل می‌شود.

 آری، طلاق تنها یک پایان نیست. این پدیده همچون جراحتی عمیق بر پیکر جامعه است که از پس آن، در هر گوشه از شهر، دمی از زندگی به‌گونه‌ای دیگر دوباره آغاز می‌شود.

 ماجرای یک زوج که طلاق گرفته‌اند

 ما دو نفر که زمانی به هم قول داده بودیم در کنار هم بمانیم، امروز در این نقطه ایستاده‌ایم که دیگر نمی‌توانیم در چشم‌های یکدیگر نگاه کنیم و باور کنیم که روزی عاشق هم بوده‌ایم. خیلی وقت‌ها به روزهای اول فکر می‌کنیم؛ وقتی که دست همدیگر را گرفته بودیم، با شور و شوق در دل، دنیای جدیدی را شروع کرده بودیم. اما حالا، بعد از سال‌ها، نمی‌توانیم حتی در کنار هم نفس بکشیم.

 در دادگاه، در مسیر پرونده‌ها، در دالان‌های سرد و بی‌روح دادگستری، جایی که هر روز دیگران هم آمده‌اند با داستان‌های خود، انگار که زندگی‌مان به یک کاغذ تبدیل شده است. اینجا دیگر عشق و خاطرات شیرین جایی ندارند. فقط مدارک، امضاها، و گاهی اشک‌هایی که نمی‌توانیم پنهان کنیم، باقی‌مانده‌اند.

 زندگی‌مان از روزهای خوب به روزهای بدی تبدیل شد که نمی‌توانستیم درک کنیم چه اتفاقی افتاده است. شاید از همان لحظه‌های بی‌توجهی، از بی‌کلامی‌ها و حرف‌های نگفته بود که کم‌کم فاصله‌ها شروع شد و این فاصله‌ها که ابتدا خیلی کوچک بودند، به دره‌های عمیقی تبدیل شدند که نمی‌شد از آن‌ها عبور کرد.

 ما دو نفر که زمانی با هم می‌خندیدیم و برای آینده‌مان نقشه می‌کشیدیم، حالا در دادگستری سنندج، در میان کاغذهای سفید، باید تصمیم بگیریم که هرکدام از زندگی دیگری جدا شویم. جدایی‌ای که هیچ‌کدام‌مان از آن راضی نیستیم، اما می‌دانیم که ادامه‌دادن این زندگی، دیگر امکان‌پذیر نیست.

 هر کدام از ما، در درون خود، بخشی از این شکست را تقصیر دیگری می‌اندازیم. اما وقتی به آن لحظه‌ها فکر می‌کنیم، می‌بینیم که هر دو اشتباه کرده‌ایم، هر دو فضاهایی از یکدیگر را ندیده‌ایم، هر دو راه‌هایی رفته‌ایم که به این نقطه رسیدیم.

 اینجا، در دادگاه، به‌جای آن که از قوانین و جزئیات حق و حقوق حرف بزنیم، می‌خواهیم فقط دردی را که در دل داریم بیان کنیم؛ دردِ شکست یک زندگی، دردِ از دست‌دادن کسی که زمانی برایش زندگی می‌کردیم. طلاق، برای ما دیگر یک تصمیم حقوقی نیست. بلکه یک ضربه به قلب است، یک شکست عاطفی است که هیچ‌چیزی نمی‌تواند آن را جبران کند.

 در کنار درهای بستهٔ دادگستری، صدای قدم‌های کسانی که در همین مسیر رنج می‌کشند، برای لحظاتی با ما یکی می‌شود. هر کدام از ما داستانی داریم، داستانی که دیگر هیچ‌کس نمی‌تواند آن را به طور کامل بفهمد. اینجا، در میان پرونده‌های طلاق، هیچ‌چیز جز درد و تلخی وجود ندارد.

 ما امروز از هم جدا می‌شویم، اما یادمان نخواهد رفت که روزی با عشق و امید در کنار هم ایستاده بودیم. شاید روزی دیگر، زمانی که زخمی از این جدایی التیام یافت، به هم نگاه کنیم و به یاد بیاوریم که عشق هم روزی می‌تواند در دل‌هایمان زنده باشد، حتی اگر حالا هیچ‌چیز جز خاطرات تلخ از آن نمانده باشد.

 سازش ۲۳ درصدی پرونده‌های طلاق توافقی در کردستان

 به گزارش روابط‌عمومی دادگستری کردستان، سرپرست معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری کل استان کردستان گفت: ۲۳ درصد از پرونده‌های طلاق توافقی ارجاع شده به مراکز مشاوره خانواده دادگستری استان در ۶ماهه نخست سال ۱۴۰۳ منجر به سازش بین زوجین شده است.

 بهادر اسدی اظهار کرد: با استفاده از ظرفیت سامانه مسیر (مشاوره ساختن یک راه) و ارجاع پرونده‌های طلاق توافقی به مراکز مشاوره خانواده دادگستری استان از طریق این سامانه، مطابق آمار اخذ شده از مرکز امور وکلا، کارشناسان رسمی و مشاوران خانواده قوه قضاییه، تعداد یک هزار ۷۵۳ پرونده طلاق توافقی در ۶ ماهه نخست سال جاری به این مراکز ارجاع شد که از این تعداد، ۴۰۰ پرونده منجر به صلح و سازش بین زوجین شده است.

 وی، با اشاره به اینکه یکی از مزیت‌های سامانه مسیر، نظارت‌پذیر بودن این سامانه نسبت به عملکرد مشاوران خانواده است، افزود: سامانه مسیر بستری کاملاً الکترونیک است که به نحو مطلوبی می‌تواند امر مشاوره و ارتباط بین محاکم خانواده و مشاوران را تسهیل کند.

 سرپرست معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری استان کردستان، تصریح کرد: یکی از معضلات اجتماعی کشور و همچنین استان کردستان مسئله طلاق و آسیب‌های خانواده است به‌طوری‌که افزایش طلاق در جامعه آسیب‌هایی از جمله فقر، بیکاری، اعتیاد و گسستگی خانواده و آسیب‌های ناشی از فرزندان طلاق را به همراه دارد، لذا مراکز مشاوره در جلوگیری از فروپاشی خانواده و تحکیم بنیان آن می‌توانند مهم‌ترین نقش را داشته باشند.

 اسدی یادآور شد: ماهیت دعاوی خانواده با سایر پرونده‌ها متفاوت است و نیاز به رسیدگی‌های تخصصی با در نظر گرفتن مسائل روان‌شناختی و شناخت خانواده دارد تا به صلح و سازش و بازگشت به روابط سالم‌تر هدایت شود و در صورت عدم سازش، پیامدهای منفی ناشی از جدایی کاهش یابد، لذا در تعدادی از این دعاوی، ارائه خدمات مشاوره خوب می‌تواند از بروز طلاق جلوگیری کند.

شکست پیوندهای عاشقانه، تنها یک جدایی ظاهری نیست، این رنجِ نهفته در دل‌هاست که در سکوت، در دل‌های کسانی که از هم گسسته‌اند، همچنان باقی می‌ماند و طلاق نه تنها یک پایان قانونی، بلکه یک زخم عاطفی عمیق است که زمان، قادر به درمان آن نیست.