به گزارش راه دانا؛ دیروز نامه سرگشاده ای خطاب به رییس جمهور محترم آقای دکتر پزشکیان توسط اولین مدیر عامل ایسنا که پانزده سال است، جلای وطن کرده و در بلاد کفر! ساکن شده اند، منتشر شده که علیرغم تلاشی که برای نشان دادن "دغدغه مندی" و "دلسوزی" نسبت به سرنوشت رسانه در ایران به خصوص ایسنا شده، به سادگی و به راحتی میتوان نشانه های عصبانیت، سردرگمی و به یک معنا "رو دست خوردن" را در آن مشاهده کرد. اما واقعیت ماجرا چیست؟!
۱. خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) بر اساس مدلی که اتفاقا توسط خود آقای فاتح و استاد گرانقدرشان آقای دکتر منتظری طراحی و اجرا شده، به عنوان یک موسسه فرهنگی ، ثبت شده و به تبع آن دارای هیئت مدیره ایست که مدیر عامل را انتخاب میکنند. این روند و فرآیندی قانونی است که در تمام بیست و پنج سال گذشته در این موسسه دقیقا مطابق قوانین جاری کشور انجام شده است.
نکته اینجاست که ظاهرا آقای فاتح و دوستانشان، میخواهند همیشه آن نفری که مد نظر آنهاست، مدیر عامل شود؛ به همین خاطر هر وقت گزینه مورد نظر آنها انتخاب شده، همه چیز قانونی و خوب بوده و هر وقت احیانا خلاف نظر آنان، اتنخابی توسط هئیت مدیره انتخاب گرفته، فریاد "وا اسلاما" و "وا مصیبتا" بلند شده که چه نشسته اید که در ایران رسانه آزاد نیست و ایسنا از دست رفت و چه و چه و ...
آقای فاتح! برادر عزیز! با مردم صادق باشید و خواسته قلبی خودتان را بگویید و اینقدر آسمان و زمین را به هم نبافید!
۲.آقای فاتح گفته اند که چرا از اعضای رشید مشغول به کار در ایسنا به عنوان مدیر عامل انتخاب نمی شوند و این گزینه را جوری مطرح کرده اند که انگار پیش از این چنین چیزی نبوده و این ایده ناب فقط و فقط به ذهن خلاق ایشان رسیده است! ایشان بهتر از همه می دانند که در دوره هایی هم مدیران عامل ایسنا از درون ایسنا بوده اند؛ افرادی مثل آقایان حسن زاده، نادعلی زاده و ...
اما به تایید همگان رونق و پیشرفت مادی و معنوی ایسنا اتفاقا در دوره هایی اتفاق افتاده که مدیران عامل آن از بیرون ایسنا آمده اند؛ دوره هایی مثل دوران آقایان والی زاده، خیرجو و...
پس اینجا هم مساله این نیست که مدیر ایسنا از درون یا بیرون جهاد هستند یا باشند؛ مساله آقای فاتح و دوستانشان این است که معتقدند بعد از بیست و پنج سال از عمر ایسنا، همچنان می بایست مدیر عامل این خبرگزاری را آنها تعیین کنند و به قول معروف "قیم" آن باشند. اگر این اتفاق بیفتد، همه چیز عالیست و در غیر اینصورت، موضوع به مساله ای بحرانی در سطح ملی! بدل میشود که باید به رییس جمهور نامه نوشت!!!
۳. نکته جالب اینجاست که بر خلاف خود آقای فاتح که اتفاقا رسانه ای نبوده اند و مدیر عامل ایسنا شدند ، افرادی که از بیرون ایسنا به عنوان مدیر عامل آن انتخاب شده اند، عموما درس خوانده رسانه ، با سابقه طولانی در کار رسانه ای و به قول معروف "رسانه چی" بوده اند؛ مگر افرادی مثل برخی آقایان که اتفاقا با فشار همین آقای فاتح و دوستانشان و استاد گرانقدرشان، مدیرعامل ایسنا شده است...
۴.آقای فاتح تلاش کردند که خودشان را دلسوز رسانه در ایران جلوه دهند که قطعا از ایشان این نوع دلسوزی ها از راه دور قابل قبول و پذیرفته نیست، چرا که اگر ذره ای دلسوزی "برای ایران" در ایشان و هم فکرانشان وجود داشت، فتنه ۸۸ را طراحی و اجرا نمیکردند و بعد هم سکونت در لندن را ترجیح نمیدادند. آقای فاتح اول باید برادری اش را ثابت کند و بعد ادعای "ارث" داشته باشند...
توصیه به این برادر بزرگوار این است که به ایران برگردند و در کنار دولت همراه و همفکر خود که الان زمام عموم را به دست دارند ، آستین را بالا زده و کمک کنند که رسانه از این وضعیت به قول ایشان نامناسب، نجات پیدا کند.
۵. اگر به هر دلیل جناب ایشان نمیخواهند یا نمیتوانند یا شهامت پاسخگویی به سوالات در خصوص گذشته خود را ندارند و به کشور برنمیگردند، خوب است گوشه ای از این دغدغه مندی و دلسوزی نسبت به وضعیت رسانه در ایران را برای انتصابات دولت دوست و همفکر در سایر جاها هم نشان بدهند و برای انتصابات صورت گرفته در آنجاها هم دست به قلم بشوند و به رییس جمهور محترم نامه بزنند. چطور وقتی برخی با آن سابقه مشعشع، رئیس برخی مجموعه ها میشوند ، آقای فاتح نگران نمیشوند؟! اینجاست که به قول معروف "دم خروس" بیرون میزند ...
۶. آرزوی جداکردن خبرگزاری ایسنا از اصل خودش یعنی جهاددانشگاهی و دانشگاه و دانشجویان ، آرزویی محال و خوابی غیر قابل تعبیر است که بزرگتر از آقای فاتح هم نتوانستند آن را انجام بدهند. ایسنا فرزند انقلاب و رهبری و جهاددانشگاهی بوده، هست و انشاالله خواهد بود.