بازی با حاصل جمع صفر؛ آیا ایران دوباره به دام وعده‌های توخالی غرب خواهد افتاد؟

به گزارش خبرنگار سیاسی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ مذاکرات هسته‌ای ایران و ایالات متحده با خروج یک‌جانبه ایالات متحده از توافق هسته‌ای در سال ۲۰۱۸ تحت ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ تا امروز، همواره تحت تأثیر تحولات داخلی و بین‌المللی قرار داشته است و اکنون با تغییر دولت در ایالات متحده و در آستانه آغاز به کار دولت جدید ترامپ، مذاکرات هسته‌ای مجدداً وارد فاز جدیدی شده است؛ اما تجربیات تلخ و چالش‌های گذشته و نیز بحران‌های داخلی ایران، منجر به سوالات اساسی در مورد روند مذاکرات و امکان اعتماد به توافقات جدید شده است.

توافق هسته‌ای برجام؛ از امید تا ناامیدی

توافق هسته‌ای برجام در سال ۲۰۱۵ میان ایران و گروه ۱+۵ (آلمان و پنج کشور دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد) به امضا رسید؛ هدف این توافق محدود کردن برنامه هسته‌ای ایران در ازای کاهش تحریم‌ها و بهبود وضعیت اقتصادی کشور بود؛ این توافق به‌عنوان یک گام بزرگ در راستای کاهش تنش‌ها میان ایران و غرب تلقی می‌شد. ایران امیدوار بود که با اجرای این توافق، تحریم‌های اقتصادی کاهش یابند و دستاوردهایی در زمینه بهبود وضعیت اقتصادی، به‌ویژه در بخش‌های نفت، گاز، و تجارت بین‌المللی، داشته باشد.

در ابتدا، برجام به‌عنوان یک موفقیت دیپلماتیک مهم ارزیابی شد. ایران تمامی تعهدات خود را به‌طور کامل انجام داد؛ اما در عمل، مشکلات زیادی در تحقق وعده‌های اقتصادی به‌ویژه در زمینه لغو کامل تحریم‌ها و بازگشت اموال مسدود شده از سوی کشورهای غربی بروز کرد؛ ایران همچنان با محدودیت‌هایی در روابط اقتصادی و تجاری مواجه بود و نتواست از ظرفیت‌های برجام برای بهبود شرایط اقتصادی به‌طور کامل بهره‌برداری کند.

اما بدترین ضربه به این توافق زمانی وارد شد که ایالات متحده در سال ۲۰۱۸ به‌طور یک‌جانبه از برجام خارج شد و تحریم‌ها را دوباره علیه ایران اعمال کرد؛ این اقدام، که تحت ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ صورت گرفت، عملاً توافق هسته‌ای را ناکام گذاشت و باعث شد که ایران دیگر نتواند به مزایای اقتصادی برجام دست یابد. این اتفاق نه‌تنها موجب وخامت شرایط اقتصادی در ایران شد، بلکه بحران جدیدی در روابط ایران و کشورهای اروپایی، که همچنان به برجام پایبند بودند، ایجاد کرد.

تأثیرات منفی خروج آمریکا از برجام

خروج ایالات متحده از برجام یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های پیش روی سیاست خارجی ایران در دوران پس از برجام بوده است؛ این اقدام باعث شد که ایران با یک بحران جدی در روابط خارجی خود مواجه شود. تحریم‌های شدید و تحریم‌های ثانویه علیه کشورها و شرکت‌هایی که با ایران روابط تجاری داشتند، منجر به کاهش صادرات نفت ایران و به‌طور کلی انزوای اقتصادی کشور شد.

این شرایط باعث شد که ایران در برابر تعهدات خود در برجام تنها بماند، در حالی که کشورهای دیگر (به‌ویژه اروپایی‌ها) نتواستند به‌طور مؤثر در برابر فشارهای ایالات متحده مقاومت کنند؛ یکی از اصلی‌ترین مشکلات اجرایی برجام، به‌ویژه پس از خروج آمریکا، این بود که ایران نتواست از مزایای اقتصادی برجام بهره‌مند شود؛ در حالی که کشورمان به‌طور کامل به تعهدات خود در چارچوب این توافق عمل کرده بود، طرف‌های مقابل، به‌ویژه ایالات متحده، به تعهدات خود پایبند نماندند.

این نارضایتی عمومی در ایران به‌شدت افزایش یافت و در نهایت منجر به اعتراضات اجتماعی و بحران اقتصادی شد؛ از آن زمان، بسیاری از مقامات کشورمان به این باور رسیده‌اند که مذاکرات با غرب، به‌ویژه ایالات متحده، بدون تضمین‌های معتبر و سازوکارهای اجرایی قوی، ممکن است به تکرار اشتباهات گذشته منجر شود.

دولت روحانی و مشکلات سیاست خارجی

دولت روحانی در دوره ریاست‌جمهوری خود به‌طور ویژه بر روی مذاکرات هسته‌ای و توافق برجام متمرکز بود؛ در آن زمان، بسیاری از مقامات کشورمان به‌ویژه اصلاح‌ طلبان و معتدلین، به‌دنبال این بودند که از طریق تعامل با غرب و به‌ویژه ایالات متحده، راهی برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور بیابند؛ در این راستا، دولت روحانی با اعتماد به وعده‌های آمریکا و کشورهای اروپایی، سعی داشت تا تحریم‌ها را لغو کند و از مزایای اقتصادی برجام بهره‌برداری نماید.

با این حال، به دلیل اعتماد بیش‌ازحد به این وعده‌ها، فرصت‌های اقتصادی کشور به‌طور کامل محقق نشد و مشکلات اقتصاد داخلی ایران نیز به‌ویژه در دوران سخت تحریم‌ها شدت گرفت؛ نارضایتی‌های عمومی و اعتراضات اقتصادی که بخشی از آن ناشی از عدم تحقق وعده‌های برجام بود، موجب شد که مردم احساس کنند که دولت روحانی در برابر غرب و به‌ویژه ایالات متحده، تسلیم شده است.

در دوران پس از برجام، بدعهدی‌های ایالات متحده و کشورهای اروپایی باعث شد که در داخل ایران نقدهای جدی به سیاست‌های خارجی دولت روحانی وارد شود؛ بسیاری از سیاستمداران و نخبگان ایرانی، بر این باور بودند که تعاملات با آمریکا و غرب هیچ‌گونه تأثیر مثبتی بر وضعیت اقتصادی کشور نداشته و تنها باعث تضعیف موقعیت ایران در برابر غرب شده است.

چالش‌های پیش‌روی مذاکرات جدید در سایه بازگشت ترامپ

با بازگشت مجدد دونالد ترامپ به کاخ سفید، مذاکرات هسته‌ای ایران و ایالات متحده وارد فاز جدیدی شده است؛ یکی از اصلی‌ترین چالش‌ها، کاهش اعتماد به ایالات متحده است. تجربه خروج یک‌جانبه از برجام نشان داده است که ایالات متحده ممکن است در هر زمانی تعهدات خود را نقض کند و توافقات بین‌المللی را نادیده بگیرد.

ایران اکنون به‌خوبی آموخته است که برای هرگونه توافق جدید، باید سازوکارهای اجرایی قوی و تضمین‌های معتبر وجود داشته باشد؛ در غیر این صورت، احتمال اینکه همان اشتباهات گذشته تکرار شود، بسیار زیاد است. در شرایط فعلی، مذاکرات بدون تضمین‌های کافی نه‌تنها منجر به تحقق منافع اقتصادی ایران نخواهد شد، بلکه می‌تواند به تضعیف بیشتر موقعیت بین‌المللی ایران منجر شود.

از سوی دیگر، بحران‌های داخلی ایران نیز باعث شده که سیاستمداران در داخل کشور با شک و تردید بیشتری به مذاکرات نگاه کنند؛ بخش قابل توجهی از جامعه ایرانی به‌ویژه بسیاری از سیاستمداران و نخبگان کشورمان، به‌دلیل تجربه تلخ برجام، معتقدند که ایران نباید به‌دنبال مذاکره مجدد با ایالات متحده باشد؛ این گروه‌ها بر این باورند که ایالات متحده هیچ‌گاه به‌طور کامل به تعهدات خود عمل نکرده و تکرار همان اشتباهات می‌تواند ایران را در شرایطی دشوارتر از قبل قرار دهد.

تکرار اشتباهات یا تغییر مسیر؟

حال در آستانه آغاز به کار دولت ترامپ، گمانه‌زنی‌ها درباره مذاکرات ایران و آمریکا شدت گرفته است و مقامات ایرانی به تازگی نشانه‌هایی از شروع این مذاکرات را اعلام کرده‌اند؛ علی عبدالعلی‌زاده، نماینده ویژه رئیس‌جمهور در امور اقتصاد دریامحور، بر لزوم مذاکره با ترامپ تأکید کرد و گفت: «باید با  ترامپ مذاکره کنیم، زیرا نمی‌توانیم مسائل کشور را معلق نگه داریم.»

عراقچی، معاون وزیر امور خارجه نیز در گفت‌وگویی اظهار داشت که مذاکرات باید شرافتمندانه و بر اساس احترام متقابل باشد و فرمول «اعتمادسازی در برابر رفع تحریم‌ها» که در برجام مطرح شده بود، هنوز معتبر است.

همچنین، مسعود پزشکیان، رئیس جمهورکشورمان، در مصاحبه‌ای با شبکه ان‌بی‌سی از آمادگی ایران برای مذاکره «اصولی» با آمریکا صحبت کرد.

این تحولات نشان‌دهنده تغییرات احتمالی در رویکرد ایران به مذاکرات است؛ حال سوال کلیدی این است که آیا ایران باید به مذاکرات ادامه دهد یا با تجربه تلخ برجام، از این مسیر خودداری کند؟ این تصمیم به عوامل مختلفی از جمله وضعیت اقتصادی و فشار تحریم‌ها بستگی دارد؛ برخی ممکن است بر این باور باشند که مذاکرات می‌تواند به بهبود شرایط اقتصادی منجر شود، اما تجربه گذشته نشان می‌دهد که بدون تضمین‌های معتبر، چنین مذاکراتی احتمالاً به تکرار اشتباهات خواهد انجامید.

در نهایت، ایران باید در رویکرد خود در مذاکرات با آمریکا بسیار محتاطانه عمل کند؛ ایران باید به‌دنبال سازوکارهایی باشد که اجرای هرگونه توافق جدید را تضمین کند و از هرگونه وعده‌وعیدهای بدون ضمانت اجتناب نماید؛ در این میان کشورمان نباید به‌سادگی به وعده‌های ایالات متحده اعتماد کند، بلکه باید با تکیه بر توانمندی‌های داخلی و تقویت روابط با شرکای اقتصادی معتمد، از وابستگی به مذاکرات با آمریکا دوری کند.

با بازگشت ترامپ و درس‌های تلخ برجام، ایران بار دیگر در آستانه مذاکره با غرب قرار گرفته است؛ تجربه‌ای که نشان داد اعتماد به وعده‌های توخالی، بدون تضمین‌های اجرایی، می‌تواند به ضرر ایران تمام شود؛ اما آیا این بار نیز شاهد تکرار بازی با حاصل جمع صفر و افتادن در دام وعده‌های توخالی خواهیم بود؟