جنگ غزه معماری نظم منطقه‌ای خاورمیانه را تغییر دارد/ مقاومت فلسطین موجب شکل‌گیری معادلات جدیدی در خاورمیانه شد

نوید کمالی کارشناس غرب آسیا در گفتگو با خبرنگار بین‌الملل شبکه اطلاع‌رسانی راه دانا؛ با بیان اینکه تداوم مقاومت فلسطین در نوار غزه برای بیش از پانزده ماه، پدیده‌ای چندوجهی است که نیازمند تحلیل راهبردی و چند سطحی است؛ اظهار داشت: از منظر خرد و تاکتیکی، انگیزه‌های فردی رزمندگان مقاومت که نشات گرفته از باورهای عمیق مذهبی، ملی‌گرایی و احساس تعلق به آرمان فلسطین است به عنوان موتور محرک اصلی پایداری در این نبرد طولانی و پر هزینه عمل کرد.

وی افزود: کمی فراتر از سطح خرد و در سطح عملیاتی، ساختار سازمانی مقاومت با شبکه‌های غیرمتمرکز و انعطاف‌پذیر، ظرفیت بالای انطباق با شرایط متغیر نبرد و بهره‌گیری از تاکتیک‌های جنگ نامتقارن که در طی دهه‌های گذشته و در جریان نبردهای مختلف با دشمن توسعه یافته‌اند، از جمله عوامل اساسی در حفظ توان رزمی و استمرار عملیات بوده‌اند. 

وی ادامه داد: در سطح کلان و راهبردی، حمایت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی از مقاومت، هرچند محدود، در تقویت بنیه لجستیکی و اطلاعاتی مقاومت نقش داشته است؛ همچنین، ضعف سیستم‌های اطلاعاتی و تحلیل استراتژیک رژیم صهیونیستی، که منجر به برآوردهای نادرست از توانایی‌های مقاومت و استقامت مردم فلسطین و خاصه غزه شد، فرصتی برای استمرار مقاومت فراهم آورد.

این کارشناس غرب آسیا با اشاره به اینکه این پایداری، به واسطه استراتژی مقاومت مبنی بر جنگ فرسایشی و استفاده از فضای جغرافیایی غزه برای ایجاد بازدارندگی و افزایش هزینه جنگ برای رژیم صهیونیستی، ممکن شد؛ تصریح کرد: این رویکرد سبب شد که رژیم صهیونیستی نتواند در یک بازه زمانی کوتاه به اهداف خود دست یابد و در نهایت تن به آتش بس یا گروهی داد که سودای نابودش‌اش را در سر می‌پروراند.

ناکامی رژیم صهیونیستی در دستیابی به اهداف خود

وی با بیان اینکه ناکامی رژیم صهیونیستی در دستیابی به اهداف اعلام شده خود در غزه، در چارچوب نظریه‌های روابط بین‌الملل قابل بررسی است؛ خاطر نشان کرد: از منظر رئالیسم، این شکست ناشی از تفاوت در موازنه قدرت نظامی و عدم درک صحیح از محیط عملیاتی است؛ ارتش به ظاهر قدرتمند رژیم صهیونیستی با وجود برتری تکنولوژیکی، در برابر تاکتیک‌های جنگ نامتقارن و توانایی مقاومت در جنگ‌های شهری و در میانه خرابه‌های بجای مانده از بمباران‌های پی‌در‌پی، کارایی خود را از دست داد. 

وی در ادامه با بیان اینکه فشارهای بین‌المللی و خاصه فشار افکار عمومی جهان، دامنه مانور نظامی رژیم صهیونیستی را محدود کرد؛ تاکید کرد: باید به این نکته دقت کرد که اقدامات رسانه‌ای و آگاهی بخشانه مقاومت در ماه‌های گذشته نقش مهمی در محکومیت اقدامات رژیم صهیونیستی داشت؛ در این میان، فقدان استراتژی جامع برای مقابله با مقاومت و وابستگی بیش از حد به قدرت نظامی سخت، از اشتباهات کلیدی رژیم صهیونیستی بود که موجب ناکامی این رژیم در دستیابی به اهدافش شد.

به گفته کمالی؛ این شکست تاریخی نشان می‌دهد که صرف داشتن تجهیزات پیشرفته نظامی، لزوماً به پیروزی در جنگ منجر نمی‌شود و عوامل غیرمادی همچون عزم و اراده و هویت مقاومت‌گرایانه نقش تعیین‌کننده‌ای در نبرد دارند.

تاثیر پیروزی مقاومت بر آینده فلسطین

وی با بیان اینکه پیروزی مقاومت، فارغ از اینکه چه تعریفی از پیروزی در این شرایط داشته باشیم، دارای پیامدهای بلندمدت بر آینده فلسطین است؛ عنوان کرد: از منظر سیاسی، این پیروزی می‌تواند موجب تقویت جایگاه جنبش‌های مقاومت و به چالش کشیدن گفتمان مسلط سازش با نظام سلطه و رژیم صهیونیستی شود؛ این پیروزی، منجر به افزایش اعتماد به نفس در میان فلسطینیان و تقویت خواسته‌های ملی آنها برای تشکیل دولت مستقل خواهد شد.

وی اضافه کرد: از منظر ژئوپلیتیک، پیروزی مقاومت می‌تواند بر موازنه قدرت در منطقه تأثیر گذاشته و زمینه را برای تغییر در ترتیبات امنیتی فراهم کند. همچنین، پیروزی مقاومت ممکن است باعث تقویت محور مقاومت و ایجاد فضای همکاری بیشتر بین بازیگران منطقه‌ای حامی آرمان فلسطین شود.

این تحلیل گر مسائل بین الملل افزود: از منظر اجتماعی، این پیروزی می‌تواند منجر به افزایش انسجام و وحدت ملی در بین فلسطینیان شده و زمینه‌ساز تقویت نهادهای مدنی و جامعه مدنی شود. علاوه بر این، پیروزی مقاومت می‌تواند الگویی برای سایر جنبش‌های آزادی‌بخش و مقاومت در سراسر جهان شود و این تصور را که قدرت نظامی همه‌چیز نیست، تقویت کند.

دادگاه لاهه و محاکمه مقامات صهیونیستی؛ راهبردهای حقوقی و دیپلماتیک

کمالی همچنین با بیان اینکه پیگیری مطالبه دستگیری نتانیاهو و سایر سران رژیم صهیونیستی در دادگاه لاهه، مستلزم رویکردی هوشمندانه، جامع و مبتنی بر حقوق بین‌الملل است؛ گفت: از منظر حقوقی، ارائه مستندات دقیق و جامع مبنی بر ارتکاب جنایات جنگی، جنایت علیه بشریت و نقض کنوانسیون‌های بین‌المللی از سوی مقامات صهیونیستی، از الزامات اصلی است. این مستندات شامل گزارش‌های نهادهای حقوق بشری، شهادت شاهدان عینی، و تجزیه و تحلیل شواهد مادی است که باید به شکل جدی توسط حامیان مقاومت پیگیری شود. 

وی بیان کرد: از منظر سیاسی، ایجاد اجماع بین‌المللی در محکومیت اقدامات رژیم صهیونیستی و حمایت از دادگاه لاهه، نیازمند دیپلماسی فعال و رایزنی با کشورهای عضو سازمان ملل است. همچنین، استفاده از ظرفیت‌های سازمان‌های بین‌المللی و جامعه مدنی، می‌تواند به افزایش فشار بر مقامات صهیونیستی و ترغیب دادگاه لاهه به انجام وظایف خود کمک کند.

این کارشناس مسائل غرب آسیا با بیان اینکه استفاده از ابزارهای حقوقی و سازوکارهای بین‌المللی برای پاسخگو کردن مقامات صهیونیستی و جلوگیری از فرار آنها از مجازات نیز، حائز اهمیت است؛ تصریح کرد: با وجود چالش‌های سیاسی و فشارهای احتمالی بر دادگاه لاهه، پیگیری مستمر و هماهنگ این مطالبه، می‌تواند گامی مهم در جهت اجرای عدالت و پاسخگو کردن ناقضان حقوق بین‌الملل باشد.

رژیم صهیونیستی از آسیب‌پذیری امنیتی بالایی برخوردار است

کمالی در ادامه با بیان اینکه عملیات طوفان الاقصی و پیامدهای آن، تأثیرات عمیقی بر موجودیت و جایگاه رژیم صهیونیستی در سطح منطقه‌ای و جهانی خواهد داشت؛ خاطر نشان کرد: از منظر امنیتی، این عملیات نشان داد که رژیم صهیونیستی، برخلاف تبلیغات رسانه‌ای، از آسیب‌پذیری امنیتی بالایی برخوردار است. این مسئله، دکترین امنیت ملی رژیم را به چالش کشیده و موجب افزایش نگرانی‌ها در میان شهروندان و نخبگان اسرائیلی شده است.

وی افزود: از منظر سیاسی، عملیات طوفان الاقصی، موجب افزایش شکاف‌های سیاسی و اجتماعی در داخل رژیم صهیونیستی و افزایش انتقادات بین‌المللی از سیاست‌های رژیم شده است. از منظر اقتصادی، خسارات وارده به اقتصاد رژیم و افزایش هزینه‌های امنیتی، تبعات منفی بر چشم‌انداز رشد اقتصادی رژیم خواهد داشت. از منظر بین‌المللی، این عملیات، تصویر رژیم صهیونیستی به عنوان یک قدرت اشغالگر و ناقض حقوق بین‌الملل را تقویت کرده و باعث افزایش انزوای بین‌المللی آن شده است.

این کارشناس مسائل غرب آسیا در پایان گفت: در بلندمدت، این تحولات می‌تواند موجب کاهش نفوذ رژیم در منطقه و جهان شود و زمینه‌ساز تغییر در موازنه قدرت به نفع جریان مقاومت و حامیان آرمان فلسطین شود. همچنین، این تحولات می‌تواند منجر به بازتعریف نظم منطقه‌ای و جهانی با رویکردی عادلانه‌تر و پایدارتر گردد.

کارشناس غرب آسیا گفت: پیروزی مقاومت می‌تواند الگویی برای سایر جنبش‌های آزادی‌بخش و مقاومت در سراسر جهان شود و این تصور را که قدرت نظامی همه‌چیز نیست، تقویت کند.