به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ کمی مانده به بهشت زهرا، خودروی حامل امام خمینی (ره) خاموش شد. حضرت امام اصرار داشتند که پیاده شوند و میگفتند: «ما باید به قطعه ۱۷ برویم، مردم منتظرند.» سرانجام، بالگردی از راه رسید و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران را تا قطعه ۱۷ بهشت زهرا منتقل کرد. خلبانان این بالگرد از پرسنل هوانیروز بودند که وقتی برنامه زنده شبکه سراسری از ورود امام قطع شد، خودشان برای مشاهده ماجرا از نزدیک به آنجا آمدند.پیش از سخنرانی امام، پسرکی ۱۱ ساله چند آیه از قرآن را تلاوت کرد؛ او کسی نبود جز محمد اصفهانی که بعدها نامش بر سر زبانها افتاد. پس از آن، سرود برخیزید ای شهیدان راه خدا اجرا شد. حضرت امام سخنرانی خود را آغاز کردند. صدایشان بم اما رسا بود. هنگامی که امام خمینی فرمودند: «من دولت تعیین میکنم، من توی دهن این دولت میزنم»، ابتدا جمعیت با کف زدن و سوت کشیدن واکنش نشان داد، اما یکی از همراهان امام فریاد زد: «تکبیر!» و مردم نیز با گفتن تکبیر پاسخ دادند. از آن روز، گفتن تکبیر در میان سخنرانیها به یک سنت تبدیل شد.
آیتالله العظمی امام خمینی پس از ۱۴ سال دوری از وطن، در میان پرشورترین استقبال مردمی، ساعت ۹:۳۶ صبح روز ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ با پرواز اختصاصی خطوط هوایی فرانسه وارد تهران شدند. به مناسبت این رویداد تاریخی، گروههای مختلف مردم با شور و شعف فراوان در خیابانها و مغازهها، عکسهایی از امام خمینی و پرچمهای مختلف نصب کردند. با ورود ایشان به سالن فرودگاه، فریادهای «الله اکبر» فضای فرودگاه را به لرزه درآورد. استقبالکنندگان با خواندن سرود خمینی ای امام و اشکهای شوق، لحظه ورود رهبر انقلاب را گرامی داشتند.مسیر ۳۳ کیلومتری حرکت امام خمینی (ره) از فرودگاه مهرآباد تا بهشت زهرا (س)، با تلاش گروه تدارکات کمیته استقبال و همکاری مردم، پاکسازی و آماده شد. مردم نیز با سردادن شعارهایی چون «امام خمینی به وطن خوش آمدید» و «مقدم رهبر انقلاب مردمی ایران را گرامی میداریم»، ورود ایشان را با شکوهی بینظیر جشن گرفتند.
حضرت روحالله الموسوی امام خمینی (ره) در بهشت زهرا (س)، سخنرانی تاریخی و بهیادماندنیای درباره محمدرضا پهلوی، دولت، مجلسین، ارتش و برنامههای آینده انقلاب ایراد کردند.امام خمینی (ره) روز پنجشنبه ۱۲ بهمن، در قطعه ۱۷ بهشت زهرا، خطاب به مردم چنین فرمودند: وقتی چشمم به بعضی از این پدران و مادرانی که فرزندان خود را از دست دادهاند میافتد، سنگینی عظیمی بر دوشم احساس میکنم که تاب تحمل آن را ندارم. محمدرضا پهلوی فرار کرد و همه هستی ما را به باد داد. کشور ما را ویران کرد و گورستانهای ما را آباد.بنیانگذار جمهوری اسلامی در ادامه سخنان خود افزودند: اصلاحات ارضی ضربهای چنان سهمگین به کشور وارد کرد که شاید تا ۲۰ سال دیگر هم نتوانیم آن را جبران کنیم. نزدیک به ۵۰ سال است که دانشگاه داریم، اما به دلیل خیانتهای صورتگرفته، پیشرفتی حاصل نشده است. آنها سرمایه انسانی ما را نابود کردند و مانع رشد استعدادهای ملت شدند.
بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در ادامه سخنان خود اعلام کردند: دولت غیرقانونی باید کنار برود. دولت ما متکی به آرای ملت و حکم خداست و بر همه واجب است که این نهضت را ادامه دهند تا زمانی که اینها ساقط شوند. ما براساس آزادی مردم، دولت و مجلس را تشکیل خواهیم داد. من لازم میدانم به ارتش یک نصیحت کنم و از برخی قشرهای آن تشکر نمایم. نصیحت من این است که ما میخواهیم شما مستقل باشید. ما برای این استقلال، زحمت کشیدیم، خون دادیم و حیثیت و آبروی خود را فدا کردیم.امام راحل در میان مردم و عاشقان خود فرمودند: مشایخ ما به زندان رفتند و زجر کشیدند. ما میخواهیم ارتش مستقل باشد. ما خواهان کشوری با نظامی مقتدر هستیم، اما نظامی که برخاسته از ملت و در خدمت مردم باشد، نه نظامی که بیگانگان آن را سرپرستی کنند و دیگران برای آن فرمان صادر کنند.
سخنرانی امام به پایان رسید، اما بالگردی که برای انتقال ایشان آمده بود، سهبار تلاش کرد تا فرود بیاید، اما به دلیل ازدحام شدید جمعیت موفق نشد. همراهان امام، ایشان را دوباره به جایگاه بازگرداندند.
پس از مدتی، یک آمبولانس متعلق به شرکت نفت از راه رسید. مرحوم سید احمد آقا همراه امام سوار آمبولانس شدند و خودرو به سمت جاده قم حرکت کرد. در این میان، بالگرد نیز از آسمان آنها را دنبال میکرد تا سرانجام، در موقعیت و فضایی مناسب فرود آمد و امام را به آن منتقل کردند.