زیبایی‌های ازدواج سنتی در سیستان

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ از  «عصرهامون» جشن‌های عروسی و ازدواج یکی از وجوه زندگی مردمان ایران اسلامی است که در هر منطقه و در هر گوشه ایران آداب خاص خود را دارد؛ مثلاً مراسمات عروسی در گیلان، مازندران، لرستان با عروسی‌های سیستان و بلوچستان، آذربایجان، کردستان و سواحل خلیج‌فارس فرق می‌کند و هرکدام زیبایی خاص خود را دارد.
 
ازدواج یکی از مهم‌ترین مراسم زندگی در ایران است که در هر منطقه با آداب و رسوم خاصی همراه است؛ در سیستان، این مراسم با سنت‌های کهن و رسوم خاصی برگزار می‌شود که همچنان در بسیاری از روستاها پابرجاست.
 
خصوصاً در روستاهای سیستان سنت‌های کهن هنوز پابرجا و ماندگار است؛ در کشور ما ایران نیز که ازدواج سنت پیامبر دانسته شده و از پایگاه مذهبی قوی برخوردار است؛ آداب و رسوم خاصی برای پیوند زناشویی وجود دارد و این سنت‌ها در اقوام مختلف به شیوه‌های متفاوت برگزار می‌گردد.
 
در این گزارش کوشش شده است که به برخی از آداب و رسوم آنان نیز پرداخته شود، همان‌گونه که ذکر شد کم‌رنگ شدن برخی از این آداب ناشی از موارد متعدد است و طبیعتاً مسئولان امور فرهنگی باید با توجه و ارج‌نهادن به این آداب و رسوم و ترویج مطالعه خاص در این زمینه در حفظ آن بکوشند.
 


تاریخچه و نمادهای جشن ازدواج
محمدعلی ابراهیمی، پژوهشگر میراث‌فرهنگی سیستان و بلوچستان در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «عصرهامون» بیان کرد: جشن ازدواج ایرانیان علی‌رغم گوناگونی‌های منطقه‌ای، ریشه در آداب و رسوم زرتشتیان باستان دارد و با ورود اسلام و سفارشات پیامبر معظم (ص) و ائمه اطهار (ع) رنگ و بویی اسلامی گرفت، جشن‌های کنونی سیستان و بلوچستان کمابیش به همان سبک قدیم برگزار می‌شوند.
 
بیشتر زوجین در سیستان ناف برید بوده‌اند
وی افزود: اکثر ازدواج‌ها در سیستان، فامیلی و درون‌گروهی است؛ ضرب‌المثل معروفی است که عقد پسرعمو و دخترعمو در آسمان‌ها بسته شده است؛ به همین دلیل بیشتر زوجین در سیستان ناف برید بوده و یکدیگر را می‌شناسند.
 
پژوهشگر میراث‌فرهنگی سیستان و بلوچستان تصریح کرد: اگر ازدواج خارج از فامیل صورت گیرد؛ خواستگاری یا قاصدی تحقیق و تفحص برای یافتن یک دختر خوب از طرف خانواده پسر آغاز می‌گردد و اولین سؤال این است که دختر فلانی «خوزگار» (خواستگار، نامزد) دارد یا ندارد؟ اگر از خوزگار، نداشته باشد؛ اقدامات جهت مراسم «قاصدی» (خواستگاری) رسمی آغاز می‌شود.
 
وی ادامه داد: به هر حال اگر دختر نامزد نداشت دوستان یا خویشانی که واسطه این کار هستند؛ اول ترتیب ملاقاتی را جهت دیدن دختر توسط پسر فراهم می‌کنند؛ این دیدار بدون اطلاع والدین و معمولاً دختر در منزل همسایه یا سر نهر و مزرعه صورت می‌گیرد؛ بعد از یکبار دیدار ظاهری و گذرا تحقیق در اطراف از جهت عیب و ایراد آغاز می‌شود؛ مثلاً نماز می‌خواند یا نه؟ لکنت‌زبان دارد یا نه؟
 
ابراهیمی عنوان کرد: درگذشته که خانم‌ها خانه‌دار بودند؛ مسائلی که سنجش توانمندی بانوان را بررسی می‌کردند هم‌بسته به کارهای خانه داشت؛ مثلاً دستش بو می‌دهد یا نه؟ زیرا مردم سیستان اعتقاد دارند، اگر دست دختری بوی بد بدهد نان یا خمیری هم که پخت می‌کند، بد بوست.
 
پژوهشگر میراث‌فرهنگی سیستان و بلوچستان با اشاره به اینکه در صورت پسندیدن دو طرف، از خانواده دختر وقت گرفته می‌شود و یک هیأت چندنفره از طرف خانواده پسر عازم منزل دختر می‌شوند، اظهار کرد: خانواده عروس با روی خوش و جملات «خوش آمدید، چه‌عجب، منزل ما پاانداز شما» از میهمانان استقبال می‌کنند؛ میهمانان نیز جواب می‌دهند؛ قربان ابروی باز شما و غیره.
 


خواستگاری و یا قاصدی در ازدواج سیستانی‌ها
وی افزود: بعد از پذیرایی و از هر دری سخنی بالاخره اصل مطلب با صلوات ریش‌سفید و فرد مسن مجلس آغاز می‌شود؛ وکیل یا نماینده داماد از پدر عروس یا نماینده آنها می‌پرسد آیا فلان آقا (نام داماد) را به غلامی یا فرزندی خود قبول می‌کنید؟
 
ابراهیمی با بیان اینکه در صورتی که جواب مثبت بود با خوشحالی صلوات فرستاده می‌شود، تشریح کرد: کلمه «مبارک است، به‌پای هم پیر شوند» بین اعضای خانواده عروس و داماد رد و بدل می‌شود و پیر مجلس می‌گوید: «پو هیچ کدک و رو نمیفته؛ یا پای هیچ‌کدام از دو خانواده در گودال نمی‌افتد» و کنایه از این است که اصالت هیچیک با این ازدواج به خطر نمی‌افتد.

پژوهشگر میراث‌فرهنگی سیستان و بلوچستان بیان کرد: بعد از شب‌نشینی خداحافظی کرده و هر کس به منزل خود می‌رود تا مقدمات کار عروسی را فراهم نمایند؛ برای اینکه ازدواج برای مردم سیستان اتفاقی است که باید با افتخار صورت گیرد، به صورت علنی و با حضور مهمانان فراوان برگزار می‌شود.
 
وی ادامه داد: در گذشته تمامی تصمیمات مربوط به ازدواج به عهدهٔ والدین و یا ریش‌سفیدان عروس و داماد بود؛ این روال هنوز هم در مناطق روستایی متداول است؛ جوانان امروزی همسر آیندهٔ خود را خودشان انتخاب می‌کنند؛ ولی مراسم رسمی خواستگاری و ازدواج در قدیم به عهدهٔ بزرگ‌ترهاست.
 


نواختن موسیقی برای آگاه‌کردن مردم از مراسم ازدواج
ابراهیمی با اشاره به اینکه برای آگاه کردن مردم شهر یا روستا از برگزاری مراسمی نوازندگان در محل جشن موسیقی می‌زدند، خاطرنشان کرد: سنت بر این بود که عروس و داماد هر دو سفید می‌پوشیدند؛ چرا که رنگ سفید نماد خلوص، پاکی و وفاداری است؛ اما امروزه اغلب از مدل‌های اروپایی تقلید می‌شود.
 
این پژوهشگر سیستان و بلوچستان اذعان کرد: نامزدی پیشکشی و تعیین مهریه بعد از مراسم قاصدی یا خواستگاری، خانواده و بزرگان عروس و داماد در یک روز مشخص گرد هم می‌آیند تا در مورد مهریه یا پیشکش و شیربهاء به توافق برسند.
 
تعیین مهریه برای عروس در مجلس قاصدی
وی افزود: در ابتدا پدر عروس می‌گوید مهریه دخترم فلان قدر باید باشد؛ پدر یا مادر داماد در جواب او می‌گوید: «هر چه مهریه زن پسر شما باشد، پیشکش مبلغ پول نقدی است که از طرف داماد به خانواده عروس جهت تهیه جهیزیه داده می‌شود.»
 
ابراهیمی تصریح کرد: در صورتی که مبلغ مهریه زیاد باشد با پادرمیانی مجلس، سهم مجلس، سهم فلان ریش‌سفید مبلغ مهریه از طرف خانواده عروس کم و متعادل می‌شود؛ بعد از تعیین مهریه و پیشکش نوبت به مسئله شیربهاء می‌رسد؛ از مادر دختر سؤال می‌شود که آیا شیربهاء می‌طلبد یا خیر؟ و جواب آری یا نه است؛ گاهی هم بدین صورت توافق می‌شود که نه چیزی می‌دهیم و نه چیزی می‌گیریم که در اینجا منظور جهیزیه است.
 
پژوهشگر میراث‌فرهنگی سیستان و بلوچستان گفت: با خرید یک یا دودست لباس و شیرینی و در یک شب عقد و در شب دوم عروسی انجام می‌گیرد و می‌گویند عروسی پیغمبری برگزار شده است؛ اگر کار پیغمبری و ساده برگزار نشد قرار بر این تعلق می‌گرفت که تا عقد ازدواج طرفین چه مقدار وقت نیاز دارند تا مقدمات عروسی را فراهم آورند.
 
وی ادامه داد: توافق که انجام شد، مثلاً پدر داماد می‌گوید: «ما (نشان) می‌آوریم، تا پسر هم به فکر کار شود»، اگر چنین توافقی صورت گرفت، هر چند ماهی مخصوصاً در اعیاد عید قربان و فطر از طرف خانواده پسر مقداری هدایا از قبیل لباس، کفش، چادر یا گوسفند جهت قربانی به منزل عروس فرستاده می‌شود.
 
ابراهیمی با بیان اینکه نشان که یک حلقه انگشتر و یکدست لباس و کفش یا چادر است، تصریح کرد: این معنی را دارد که هیچ‌کس حق ندارد به خواستگاری آن دختر بیاید؛ در حقیقت این نشان و مجلس اولیه که منعقد می‌شود، ناظر و ضامن، مقاوله‌نامه‌ای است که از سند محضری محکم‌تری است و یک قرارداد اجتماعی و قومی است.
 
پژوهشگر میراث‌فرهنگی سیستان و بلوچستان با اشاره به اینکه دو مرحله برای ازدواج وجود داشته و دارد که اکثر اوقات با هم و گاهی اوقات هم جدا از هم برگزار می‌شوند، تأکید کرد: در قدیم اگر سن عروس پایین بود بین این دو مرحله فاصلهٔ چندساله‌ای می‌انداختند تا عروس بزرگ‌تر شود.
 


عقد بعد از تعیین مهریه اولین مرحله مراسم است
ابراهیمی بیان کرد: مرحلهٔ اول عقد نام دارد که به معنای پیوند است؛ در این مرحله، کارهای قانونی لازم انجام می‌شود و عروس و داماد و شاهدان عقد قرارداد عقد، را که از قبل با قرار مهریه تنظیم شده است، امضا می‌کنند.
 
وی افزود: مرحلهٔ دوم، مرحلهٔ جشن و عروسی است که در قدیم ۷ تا ۳ روز به طول می‌انجامید؛ مراسم ازدواج در اتاقی صورت می‌گیرد که با تزئینات فراوانی آراسته شده است و سفرهٔ عقد در آن پهن شده بود؛ مراسم عقد هم معمولاً در طول روز انجام می‌گیرد؛ چون در زمان زرتشت تاریکی نماد ارواح خبیثه بوده است.
 
این پژوهشگر اذعان کرد: ابتدا داماد بر سر سفرهٔ عقد می‌نشیند و بعد عروس در سمت راست او می‌نشیند؛ چرا که بر اساس اعتقاد زرتشتیان سمت راست نشان احترام است؛ عروس و داماد هر کدام باید حداقل یک شاهد برای عقد داشته باشند که معمولاً از مردان متأهل فامیل هستند؛ عاقد هم بعد از دعای خیر از شاهدان و قیمان عروس و داماد و از عروس و داماد سؤال می‌پرسد و بعد قرارداد عقد امضا می‌شود.
 


حنابندان مراسم اصلی در ازدواج‌های سنتی سیستان
پژوهشگر میراث‌فرهنگی سیستان و بلوچستان گفت: چون زمان مراسم عروسی نزدیک شود، چند روز قبل زنان ده یا روستا از طرف مادر و خواهران داماد دعوت می‌شوند و مقداری هدایا که از طرف خانواده داماد تهیه شده است به منزل عروس می‌برند.

وی با بیان اینکه یکی از زنان با صدای بلند نام هدایایی که تقدیم عروس می‌شود با صدای بلند می‌خواند و حاضرین کف می‌زنند؛ ادامه داد: مثلاً می‌گوید:
«انگشتر نو رسید» کف،
«پیراهن عروس» کف،
«کفش عروس» و با کف‌زدن حضار یا زنان همراه خانواده داماد به صورت دسته‌جمعی می‌خوانند:
هزار، هزار آورده‌ایم،
شتر قطار آورده‌ایم،
پیرهن یار آورده‌ایم،
ما می‌بریم عروس را،
ما می‌بریم عروس را،
شب اول عروسی در سیستان به شب حنابندانی معروف است؛ البته در اصطلاح محلی شب «سرشویی» هم گفته می‌شود.
 
ابراهیمی خاطرنشان کرد: حنا به مقدار زیاد خیس می‌شود؛ بعد از اینکه حنا آماده شد، برای اطلاع همسایه‌ها و اقوام مقداری از حنا به در خانه‌ها برده می‌شود و توزیع می‌شود؛ اقوام و آشنایان داماد در خانه پدر او جمع می‌شوند.
 
وی افزود: سپس دسته‌جمعی در حالی که دو سینی حنای مخصوص که برای داماد و عروس تدارک دیده‌اند و در جلو جمعیت دو نفر بر روی سر دارند به خانه عروس می‌روند و زنان همراه داماد با کف و دایره با آهنگ زیبا این ابیات را می‌خوانند:
امشب حنا می‌بنده،
به دست و پا می‌بنده،
اگر حنا نباشه،
خشک از طلا می‌بنده،
حنا، حنا می‌بنده،
به دست و پا می‌بنده،
حنای کرمانی را فامیل شاه [داماد] می‌بنده،
حنا، حنا حنایه حنا خوش نمایه،
دست عروس می‌بنده تا مادرش بیایه،
در شب حنابندانی، عروس در خانه‌ای مخصوص قرار می‌گیرد و اقوام عروس درب ورودی را می‌بندند؛ تا خانواده داماد به‌راحتی عروس را نبرند.
 


خواندن ابیاتی سیستانی در مراسم حنابندان 
پژوهشگر میراث‌فرهنگی سیستان و بلوچستان گفت: اقوام عروس بر طبق یک سنت قدیمی درب خانه عروس را می‌بندند و پشت درب محکم می‌ایستند و تکیه می‌دهند و ابیات ذیل بیانگر نزاع مادر عروس با دامادش است که نمی‌خواهد دخترش را از خود دور ببیند.
 
وی ادامه داد: زنان همراه داماد در حالی که کف می‌زنند و پشت درب بسته خانه عروس قرار دارند به صورت دسته‌جمعی می‌خوانند: زنان اقوام داماد:
«درواکنه، درواکنه، حنا می‌آره ورشما»،
زنان اقوام عروس: «حنای شما، مال شما، ما زن نداریم ور شما»،
زنان اقوام داماد: «درواکنه، درواکنه، ساعت می‌آره ورشما»،
زنان اقوام عروس: «ساعت شما، مال شما، ما زن نداریم ور شما»،
زنان اقوام داماد: «درواکنه، درواکنه، دستمال می‌آره ورشما»،
زنان اقوام عروس: «دستمال شما، مال شما، ما زن نداریم ور شما»،
زنان اقوام داماد: هزار، هزار، آورده‌ایم شتر قطار آورده‌ایم،
پیرهن یار آورده‌ایم،
ما می‌بریم عروس را،
می‌بریم عروس را،
زنان خانواده عروس پاسخ می‌دهند: شتر قطار را پس ببر،
پیرهن یار را پس ببر،
ما نمی‌دیم عروس را،
ما نمی‌دیم عروس را،
این ابیات که به‌صورت دسته‌جمعی در این سو و آن‌سوی درب بسته شده اجرا می‌شود، بسیار زیباست.
 
 ابراهیمی در ادامه گفت: سپس با اعلام اینکه «درواکنه درواکنه داماد می‌آره ورشما» به احترام نام داماد و نه هدایا، درب باز می‌شود و به قول معروف درب «قلعه فتح» و منزل پدر عروس به تصرف طرف‌داران داماد در می‌آید.
 
وی با اشاره به اینکه زمان وارد شدن به محیط منزل عروس، لحظه بسیار شادی آفرینی است، بیان کرد: این حرکات حالت سمبلیک دارد و نمایش‌دهنده زورمندی‌ها و قلدری‌های دوران قدیم است که زنان به‌زور و به عنوان بخشی از غنایم اصلی به ازدواج اقوام پیروز در می‌آمدند؛ چه‌بسا که حاکمی، خانی، کدخدایی درگذشته‌ها بدون در نظر گرفتن عواطف و احساسات فلان دختر از او خواستگاری می‌کرد و خانواده عروس از ترس، تن به آن وصلت می‌دادند؛ شاید بیت «حنای شما مال شما ما زن نداریم ور شما» حکایت چنین دردهایی باشد.

سرتراشک برای اصلاح سر و صورت داماد انجام می‌شود
این پژوهشگر میراث‌فرهنگی با بیان اینکه سرتراشک اگر هوا خوب باشد در فضای باز فرش پهن می‌شود و گرنه در اتاق بزرگی مکانی در نظر گرفته می‌شود؛ عنوان کرد: در حالی که داماد به‌اصطلاح بر تخت (صندلی یا چند بالش تمیز) نشسته است؛ دلاک جوراب‌های داماد را درآورده و مراسم حنابندان شروع می‌شود؛ بزرگان و ریش‌سفیدان در قسمت بالای مجلس و دور و بر تخت شاه (داماد) نشسته و نظارگر مراسم حنابندان هستند.
 
وی ادامه داد: سپس هر کدام بلند می‌شود و مقداری پول نقد به‌پای داماد می‌ریزند؛ این پول‌ها در حقیقت همان حق‌الزحمه دلاک است؛ در اتاق مجاور، زن دلاک مراسم حنابندان عروس را به شرحی که در مورد داماد گفته شد انجام می‌دهد.
 
ابراهیمی بیان کرد: بر اساس یک رسم، داماد این شب را تا صبح در منزل پدر همسر خود می‌ماند؛ در منزل داماد نیز تمام اقوام داماد به نحوی در تهیه و تدارک غذای فردا که افرادی زیادی می‌آیند از دور و نزدیک کمک می‌کنند و اهتمام می‌ورزند تا مراسم به نحو مطلوبی برگزار شود.
 


کمکی در طول روز هزینه‌ای برای کمک به داماد داده می‌شود
پژوهشگر میراث‌فرهنگی سیستان و بلوچستان خاطرنشان کرد: از ساعت ۱۱ صبح کم‌کم سر و کله میهمانان، نزدیکان، همسایه‌ها و دوستان پیدا می‌شود؛ در اتاق بزرگ که به همین منظور تدارک دیده شده است؛ میهمانان می‌نشیند؛ هنگامی که تعداد به ۵۰ یا ۱۰۰ نفر رسید؛ مسئول سفره کسی را مأمور شمارش میهمانان می‌کند؛ مثلاً آمارگیر اعلام می‌کند ۱۰۰ نفر، سپس سفره‌های غذا پهن و میهمانان غذا تناول می‌کنند؛ بعد از خوردن غذا میهمانان به فراخور حال مقداری پول نقد به فردی که از طرف خانواده داماد تعیین شده است، به‌عنوان «کمکی» می‌دهند.
 

گرابردن 
ابراهیمی با اشاره به اینکه بعد از اتمام کار پذیرایی، اقوام داماد به‌صورت دسته‌جمعی با ساز و دهل به‌طرف خانه عروس حرکت می‌کنند تا مراسم «روعو» انجام شود؛ ادامه داد: برای این کار، داماد را بر اسبی (امروزه بر موتوری) می‌نشانند و درحالی‌که پسربچه خردسالی در جلوی او نشسته (به امید اینکه فرزندشان پسر باشد) به سمت رودخانه، نهر یا هر جای دیگری که آب باشد به راه می‌افتند.
 
وی افزود: در طول مسیر، همراهان با دهل و ساز به رقص می‌پردازند و دلاک، آبادی درحالی‌که لباس‌های نو را در یک مجموعه بزرگ قرار داده و روی آن را با روپوشی زیبا (با سوزن‌دوزی عروس) پوشانده است؛ آن را بر سرخود می‌گذارد و رقص زیبایی را به نمایش می‌گذارد؛ وقتی به آب رسیدند، داماد را لخت نموده توسط دلاک روستا استحمام و سپس لباس نو می‌پوشند.
 


سرشویی
پژوهشگر میراث‌فرهنگی سیستان و بلوچستان اظهار کرد: بعد از استحمام، مراسم «سرتراشک» برگزار می‌شود؛ داماد بر روی تختی که از قبل آماده شده است؛ می‌نشیند یا جوانی از اقوام داماد او را به دوش کرده با شور و شادی به روی تخت می‌نشاند.
 
وی افزود: پارچه سفید یا «لنگ» که عروس آماده کرده بر گردن داماد بسته می‌شود و دلاک مشغول آرایش می‌گردد؛ پول خرد و نقل‌ونبات از پشت‌بام می‌پاشند؛ مادر داماد، خواهر، خاله و خویشاوندان داماد دایره‌وار دور تخت داماد می‌ایستند درحالی‌که دلاک (آرایشگر) مشغول آرایش و اصلاح است، همراه با کف این‌گونه می‌خوانند:
سر تراشک مبارک باشد،
آنجا که سر متراشیده،
نقل و نبات می‌پاشیده،
سر تراشک مبارک باشد،
آنجا که سر متراشیده،
کلاه خوب می‌بخشیده،
سر تراشک مبارک باشد،
آنجا که سر متراشیده،
قبای خوب می‌بخشیده،
سر تراشک مبارک باشد،
آنجا که سر متراشیده،
شلوار خوب می‌بخشیده،
آنجا که سر متراشیده،
ساعت خوب می‌بخشیده،
آنجا که سر متراشیده،
انگشتر خوب می‌بخشیده،
آنجا که سر متراشیده،
دختر خوب می‌بخشیده،
آنجا که سر متراشیده،
داماد خوب می‌بخشیده،
هم‌زمان با خواندن این اشعار، اقوام داماد و عروس در پارچه یا لنگی که بر گردان داماد است، پول می‌اندازند و لنگ پر از پول می‌شود و هرچه جمع شد برای دلاک است.
 
ابراهیمی تشریح کرد: به هنگام تراشیدن ابیات زیر نیز به‌صورت دسته‌جمعی توسط دختران و زنان طایفه خوانده می‌شود و به‌نوعی گزارش مراسم داده می‌شود: شاه بر سر کوه اسب متازه، شاه پائین کوه حجله مسازه، شاه «لنگوته» نوحالا مپوشه، شاه شلوار کهنه حالا مبخشه
 


پژوهشگر میراث‌فرهنگی سیستان و بلوچستان بیان کرد: شاه مسرور اسب شادی را می‌تازد؛ اما اقوام شاه در پایین در حال تدارک حجله هستند؛ داماد عمامه نو به سر می‌کند و لباس‌های کهنه خود را به دلاک می‌بخشد؛ هنگامی که شاه و عروس، کنار هم ایستاده‌اند و قرار است مراسم آینه در قرآن و شمعدان اجرا گردد؛ ابیات ذیل خوانده می‌شود که امروزه عمومیت ندارد: ماه نو ابروی دلدار مبارک بادا، آشنایی من و یار مبارک بادا، چادری بر سر یارست بمانند کتان، پیرهن دانه انارست مبارک بادا، به رخ ماه نشسته است چنان گردوغبار، به دست شاه دو دستمال مبارک بادا، مجلس‌آرا چو فردوس که آخنه آمد، به یکی حمد زقرآن مبارک بادا.
 

 
گرابرد مراسمی که عروس به خانه داماد می‌رود
وی با بیان اینکه زمان عقد در سیستان به آن «عقد بندونی» می‌گویند و تقریباً شبیه سایر جاهای ایران است؛ بیان کرد: مراسم عروس‌کشان یا «گرابرد» در سیستان بسیار جذاب و دیدنی است؛ پدر عروس اگر در قید حیات نباشد؛ برادر بزرگ و غیره پیش عروس می‌آیند و از او می‌خواهند بلند شود؛ عروس درحالی‌که کمی غمگین است و بعضاً گریه می‌کند؛ پدر عروس یا برادر بزرگ او پیشانی عروس را می‌بوسد و می‌گوید: «برخیر و به خانه بخت برو» یا به لهجه سیستانی می‌گویند «گل م ورخیز وقت رفتنه» که همان معنا را می‌دهد.
 

 

در پوورداری مبالغی به عروس و داماد هدیه داده می‌شود
ابراهیمی در ادامه اظهار کرد: عروس آرام‌آرام درحالی‌که روبند بر سر و رو دارد پا بر می‌دارد؛ پدر عروس به‌عنوان اولین فرد مثلاً: فلان هکتار زمین یا فلان مقدار طلا به عروس هدیه می‌کند؛ اطرافیان به‌افتخار پدر عروس دست می‌زنند و هلهله می‌کنند؛ در منزل عروس فقط اقوام عروس هدیه می‌دهند که به آن «پوورداری» می‌گویند و در منزل پدر داماد اقوام داماد برای هر قدم که عروس بر می‌دارد؛ ۱۰ هزار تومان یا بیشترتقدیم می‌کنند و این کار تا در حجله ادامه دارد.
 
 پژوهشگر میراث‌فرهنگی سیستان و بلوچستان با اشاره به اینکه هنگامی که عروس به حجله می‌رسد باز مادرش را می‌خواهد و با گریه و زاری از او می‌خواهد که نگذارد او را ببرند؛ تا او همچنان در کنارش باشد، تشریح کرد: این نمادی است از مهر و الفت بی‌پایان فرزند به مادر و بالعکس در این زمان توسط زنان ابیات ذیل که زبان حال عروس است با کف و آهنگ خوانده می‌شود:
ننه مه کنجکه تونو،
منه نلی که بره (ای مادر من دختر توام، مرا نگذار که ببرند)
سوزن دستکه تونو، منه نلی که بره (کمک کار یا سوزن دست توام، مرا نگذار ببرند)
از راه گوری مبره، منه نلی که بره (مرا از راه روستا گوری می‌برند، نگذار ببرند)
خ جفت چوری مبره، منه نلی که بره (با یک جفت النگو می‌برند، نگذار که ببرند)
خ خیل سوار مبره، منه نلی که بره (با عده‌ای سوار می‌برند، نگذار که ببرند)
از ره بنجار مبره، منه نلی که بره (از بنجار می‌برند، نگذار که ببرند)
با ساز و تومک مبره، منه نلی که بره (با ساز و دهل می‌برند مرا نگذار ببرند)
از ره کمک مبره، منه نلی که بره (از روستای کمک می‌برند نگذار ببرند)
فردا نه حالا مبره منه نلی که بره همین حالا مرا می‌برند نگذار ببرند)
نه نه مه کنجکه تونو، منه نلی که بره (مادر من دخترک تو هستم مرا نگذار ببرند)
درب حجله، داماد، عروس را به داخل حجله می‌برد، زنی از نزدیکان عروس و غالباً خاله یا عمه عروس، نصایح لازم را به داماد و عروس می‌کند؛ سپس خارج می‌شود و پشت درب حجله به انتظار می‌نشیند.
 
 وی ادامه داد: لازم به ذکر است که نحوه برگزاری مراسم ازدواج باکیفیت یاد شده در حال حاضر خصوصاً در نقاط شهری، کمی تغییریافته اما در مناطق روستایی سیستان هنوز به همان‌گونه انجام می‌شود؛ بعضی مراسم مثل حنابندان در برخی خانواده‌های سیستانی حتی در نقاط شهری به همان شکل انجام می‌شود.
 


مراسم پاتختی روز بعد از شب عروسی انجام می‌شود
ابراهیمی در پایان خاطرنشان کرد: روز بعد از عروسی اقوام نزدیک به منزل عروس و داماد می‌روند و هدایایی به آنها می‌دهند؛ مراسم پوواکردن پدر عروس و پدر داماد با دعوت از آن‌ها و اقوام نزدیک مهمانی اول اصطلاحاً پای عروس و داماد را باز می‌کند و به‌نوبت بقیه اقوام هم مهمانی می‌دهند.
 
 مراسم ازدواج در سیستان با آداب و رسوم منحصربه‌فردی برگزار می‌شود که نشان‌دهنده هویت فرهنگی این منطقه است؛ اگرچه برخی از این سنت‌ها به‌مرور زمان کم‌رنگ شده‌اند، اما همچنان در بسیاری از روستاهای سیستان اجرا می‌شوند.
 
 مسئولین فرهنگی می‌توانند با ترویج این رسوم و آگاهی‌بخشی، در حفظ این میراث ارزشمند نقش مؤثری ایفا کنند.

مراسم ازدواج در سیستان با سنت‌های خاصی مانند «ناف‌بریدن، سرتراشک و حنابندان» همراه است؛ این آیین‌ها نشان‌دهنده فرهنگ غنی و اصالت مردم این منطقه است که همچنان پابرجاست.