قانون ضعیف و فرهنگ فراموش‌شده گردشگران

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از پایگاه خبری تحلیلی «صاحب نیوز»؛ با فرا رسیدن تعطیلات، بار دیگر پای گردشگران به نقاط تاریخی و طبیعی ایران باز شد؛ اما در کنار حضور مشتاقانه خانواده‌ها در مناطق گردشگری، اخبار نگران‌کننده‌ای از تخریب میراث فرهنگی و بوم‌زیستی کشور منتشر شد؛ از یادگاری‌نویسی روی پل تاریخی سی‌وسه پل اصفهان گرفته تا کندن لاله‌های واژگون در حال انقراض در دامنه زاگرس، از نابودی خاک نقره‌ای جزیره هرمز تا آسیب به فرهنگ بومی جنوب در جشنواره‌های محلی.

میراثی که به بازی گرفته شد

تصاویر و فیلم‌هایی که در شبکه‌های اجتماعی دست به دست شد، نمونه‌ای از رفتارهای مخرب برخی گردشگران با مواریث فرهنگی و طبیعی کشور بود. یادگاری نوشتن روی پل تاریخی سی‌وسه پل، کندن و بردن لاله‌های واژگون، ضربه به فرهنگ محلی بوشهر در فستیوال «کوچه» و همچنین انتقال غیرمجاز خاک جزیره هرمز نشان می‌دهد که توسعه گردشگری بدون ملاحظات فرهنگی و زیست‌محیطی، نه تنها کمکی به توسعه پایدار نمی‌کند بلکه به تخریب سرمایه‌های ملی منجر می‌شود.

فرهنگ‌سازی در سایه فراموشی

دکتر لیلا کرمانی، جامعه‌شناس فرهنگی در گفتگو با خبرنگار صاحب‌نیوز با اشاره به نقش نهادهای فرهنگی در پیشگیری از آسیب‌های رفتاری گردشگران گفت: ما سال‌هاست که با پدیده‌ای به‌نام گردشگری غیرمسئولانه مواجه‌ایم. اینکه فردی بدون آگاهی از ارزش یک منطقه طبیعی یا تاریخی به آنجا سفر می‌کند و به‌سادگی آن را تخریب می‌کند، نشانه‌ای از کم‌کاری عمیق در آموزش عمومی است. رسانه‌ها، آموزش و پرورش، شهرداری‌ها و حتی اپراتورهای تلفن همراه که به‌راحتی تبلیغات گردشگری می‌کنند، باید در این مسیر مسئولیت‌پذیر باشند.

وی تصریح کرد: «وقتی ما نتوانیم به کودک و نوجوان خود بیاموزیم که لاله واژگون، خاک جزیره، یا دیواره‌های تاریخی بخشی از هویت اوست، او هم در آینده به سادگی از کنار این میراث خواهد گذشت یا حتی در تخریب آن مشارکت می‌کند.»

وی ادامه داد: ما نیاز به آموزش مداوم داریم. کمپین‌های ملی، تبلیغات هدفمند، تابلوهای هشدار فرهنگی در محیط‌های گردشگری، تولید محتوای جذاب در شبکه‌های اجتماعی و حتی آموزش‌های ضمن خدمت به کارکنان نهادهای گردشگری می‌تواند آغازگر یک مسیر فرهنگی موثر باشد. اما متأسفانه اغلب به جای فرهنگ‌سازی، فقط به توسعه زیرساخت‌ها فکر می‌کنیم و همین باعث شده تا گردشگری بدون پشتوانه تربیتی پیش برود.

قانون‌هایی که اجرا نمی‌شوند

دکتر مهدی شبانی، پژوهشگر حقوق محیط زیست و استاد دانشگاه، در گفت‌وگو با خبرنگار ما ضمن انتقاد از وضعیت حقوقی حفاظت از میراث طبیعی و فرهنگی کشور گفت: ما در قوانین خود خلأ نداریم؛ قانون حفظ آثار ملی داریم، قانون حمایت از محیط‌زیست داریم، اما مسئله اصلی ضمانت اجرا و اهتمام به اجرای این قوانین است. چه کسی برخورد می‌کند با کسی که لاله واژگون می‌چیند؟ یا خاک جزیره را در کیسه می‌ریزد و با خودش می‌برد؟

وی تأکید کرد: ما باید به جای واکنش‌های هیجانی بعد از وقوع تخریب، سازوکاری برای پیشگیری طراحی کنیم. این یعنی حضور مأموران آموزش‌دیده در سایت‌های گردشگری، استفاده از دوربین‌های هوشمند، پیگیری قضایی تخلفات، و البته شفاف‌سازی رسانه‌ای درباره احکام صادرشده برای متخلفان تا جنبه بازدارندگی پیدا کند.

وی ادامه داد: از طرف دیگر، باید از ظرفیت شوراهای محلی و گروه‌های مردمی بهره بگیریم. مردم محلی اگر بدانند میراث‌شان ارزشمند است و قانون هم از آن دفاع می‌کند، خودشان بهترین حافظان آن خواهند بود. اما در شرایطی که حتی مراسم‌های بومی‌شان در جشنواره‌ها به سخره گرفته می‌شود و دستگاه‌های مسئول هم فقط نظاره‌گر هستند، چگونه می‌توان انتظار مشارکت فرهنگی داشت؟

نگاه صنعتی به گردشگری، آفت توسعه پایدار

فریبا نصیری، کارشناس برنامه‌ریزی گردشگری، با اشاره به توسعه بی‌ضابطه گردشگری در برخی مناطق کشور بیان کرد: متأسفانه در برنامه‌ریزی‌های اخیر، گردشگری صرفاً به عنوان یک منبع درآمد دیده شده، نه به عنوان فرصتی برای ارتباط فرهنگی و تقویت هویت. همین نگاه ابزاری باعث شده که بدون ارزیابی ظرفیت اکولوژیک یا فرهنگی مناطق، تورهای انبوه برگزار شود، جشنواره‌هایی طراحی شود که فرهنگ بومی را تخریب می‌کند، و هیچ نظارتی بر عملکرد مجریان وجود نداشته باشد.

وی تصریح کرد: گردشگر باید بداند که قرار است مهمان یک بوم باشد، نه مهاجم آن. ما باید در بسته‌های گردشگری به جای بروشورهای رنگی، محتوای فرهنگی تولید کنیم. راهنمایان گردشگری باید آموزش‌دیده و آگاه باشند. مردم محلی باید در سود گردشگری سهیم شوند تا انگیزه حفاظت از محیط زندگی‌شان را داشته باشند.

وی ادامه داد: بیشتر تورهای فعلی فقط به فکر ثبت تصویر و جذب فالوئر هستند. این نگاه لحظه‌ای و مصرف‌گرا، آینده گردشگری ما را تهدید می‌کند. اگر نخواهیم با اصول علمی و فرهنگی به گردشگری نگاه کنیم، خیلی زودتر از آنچه تصور می‌کنیم، همه میراث‌مان را از دست خواهیم داد.

نقدی بر عملکرد دستگاه‌های اجرایی

یکی از مهم‌ترین انتقادها متوجه سازمان‌های مسئول در حوزه فرهنگ و گردشگری است. عملکرد منفعلانه این نهادها در ایام پرتردد نوروزی، نبود اطلاع‌رسانی مؤثر، ضعف در تولید محتوای فرهنگی و بی‌توجهی به نظارت میدانی از جمله مواردی است که بارها از سوی کارشناسان مورد اشاره قرار گرفته است.

توسعه گردشگری باید همزمان با توسعه فرهنگی و تقویت نظارت حقوقی همراه باشد. در غیر این صورت، آنچه باقی می‌ماند نه میراث، بلکه یک خاطره تلخ از تخریب خواهد بود.

چه باید کرد؟

برای مواجهه با این بحران فرهنگی و طبیعی، چند مسیر هم‌زمان باید دنبال شود. نخست، آموزش و فرهنگ‌سازی از سنین پایین است؛ از مدرسه تا رسانه. دوم، اصلاح سازوکارهای قانونی و تقویت ضمانت اجرای قوانین موجود؛ به طوری که تخریب میراث و زیست‌بوم با پیگیری واقعی همراه شود، نه فقط تذکر شفاهی.

سوم، مشارکت دادن مردم محلی در فرآیند حفاظت و برنامه‌ریزی گردشگری است. باید صدای آن‌ها را شنید، برای‌شان احترام قائل شد و آن‌ها را در سود گردشگری شریک کرد. در کنار این‌ها، باید رویکرد نهادهای متولی تغییر یابد؛ دیگر نمی‌توان تنها با برگزاری جشنواره یا چاپ بروشور، از میراث فرهنگی دفاع کرد.

اگر قرار است گردشگری به فرصتی برای تعالی فرهنگی و اقتصادی تبدیل شود، باید به آن نگاهی عمیق‌تر، انسانی‌تر و مسئولانه‌تر داشت. در غیر این صورت، همچنان باید منتظر نابودی گل‌های واژگون، سایش پل‌های تاریخی و گم‌شدن خاک جزایرمان در چمدان‌ها باشیم.

با نزدیک شدن به فصل سفر، بار دیگر تخریب طبیعت و میراث فرهنگی توسط برخی گردشگران خبرساز شد؛ توسعه گردشگری بدون فرهنگ‌سازی و قانون‌گذاری مؤثر، زیست‌بوم ایران را با خطر جدی روبرو کرده است.