به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ 11 اردیبهشت ماه مصادف است با روز جهانی کارگر؛ روز جهانی کارگر یادبود و مراسمی است که از سوی طبقات کارگر هر ساله در روز یکم ماه می (برابر با ۱۱ اردیبهشت) برگزار میشود. در ایران نیز گرامیداشت روز کارگر با قدردانی از زحمات این قشر جامعه، برگزار می گردد.
طبق ماده ۶۳ قانون کار، روز ۱۱ اردیبهشت به عنوان تعطیلی رسمی ویژه کارگران شناخته شده و کارفرمایان موظفند این روز را برای کارگران تعطیل کنند؛ بنابراین اگرچه ۱۱ اردیبهشت در سطح ادارات دولتی، بانکها و مدارس تعطیل عمومی نیست، اما کارگران و شاغلان تحت پوشش قانون کار، طبق مقررات باید در این روز استراحت کنند.
روز جهانی کارگر بر اساس قوانین قانون کار برای کارگرانی که تابع این قانون هستند روز تعطیل محسوب میشود که مزد آن نیز مطابق ایام تعطیل سال باید به کارگران پرداخت شود و اگر به هر دلیلی کارخانهای تعطیل نشود، اولاً باید حضور در کار گارگران با توافق بین کارگران و کارفرما باشد و ثانیاً و مطابق اضافه کاری در روز تعطیل برای کارگران محاسبه شود.
اما یکی از مهمترین موضوعات اقتصاد اسلامی، موضوع اجرت و مزد کار است. مسائلی چون جواز و عدم جواز اجرت برای کار، میزان اجرت، شرایط موجر و اجیر و مانند آنها بخشی از مسائلی است که در آموزههای قرآن مطرح است.
اجرت و اجیر شدن در قرآن
در همه جوامع بشری، همانطوری که حیوانات برای کارهای بدنی به کار گرفته میشوند و مزدی چون علوفه در اختیار حیوان قرار میگیرد، انسانها نیز یکدیگر را برای کارهای بدنی و حتی غیر بدنی به کار میگیرند؛ زیرا ساختار اجتماعی بودن انسان مقتضی این معنا است که انسان بتواند از کارها و خدمات دیگر همنوعان بهره گیرد؛ چرا که میان انسانها فرقهایی در ابعاد گوناگون از جمله جنسیتی، توان و قدرت بدنی، اندیشه و تفکر، قوه ادراک، خلاقیت، انجام فعالیتها و مانند آنها است، به طوری که هر انسانی به تنهایی نمیتواند از عهده همه مسئولیتها و نیز نیازهای زندگی دنیوی خویش برآید؛ از همین رو، نیازمند آن است که به کار متقابل رو آورد و در چارچوب عدالت به بده و بستان و مقابله به مثل بپردازد. لذا از همان آغاز حضور انسان در زمین، افراد انسانی به خدمت متقابل قیام کردند که در چارچوب قوانین عدالتمحور، بده و بستان و مقابله به مثل انجام میگرفت.
قرآن به این نیاز اجتماعی و تعاملات اقتصادی در قالب ارائه کار و خدمات متقابل در آیاتی اشاره داشته و به عنوان نمونه در آیه 32 سوره مبارکه زخرف میفرماید: آيا آنانند كه رحمت پروردگارت را تقسيم مى كنند، ما وسايل معاش آنان را در زندگى دنيا ميانشان تقسيم كردهايم؛ و برخى از آنان را از نظر درجات، بالاتر از بعضى ديگر قرار دادهايم تا بعضى از آنها بعضى ديگر را در خدمت گرفته و به تسخیر خویش درآورند؛ و رحمت پروردگار تو از آنچه آنان مىاندوزند، بهتر است.
از نظر قرآن، فرقهایی که میان اقشار مختلف در طبقات اجتماعی به وجود میآید، در کلیت به نفع اجتماعات بشری است، به شرط آنکه انسانها از این فرقها در راستای ظلم و ستم بهره نگیرند، بلکه بدون اجحاف در حق دیگری، از رفعت خویش بهره برند و در راستای کمال خود و اجتماع انسانی گام بردارند و از این قدرت و ثروت برای آخرت خویش و دیگران تلاش کنند.
بنابراین، بده و بستانی که در میان همسران انجام میشود، بر اساس مدیریت اجتماعی است تا اینگونه هر دو از زندگی اجتماعی در یک اندازه بهرهمند شوند؛ پس اگر مردان ستونهای استواری برای ایستادن و تکیه دادن زنان قرار میگیرند و در زمینه مدیریت، تفضیل داده شدهاند، اما در همان حال در برابر حقی که برای آنان اثبات میشود، تکلیفی به همان میزان بر عهده آنان گذاشته میشود. در حقیقت در باطن هر حقی، تکلیفی است؛ چنانکه در باطن هر تکلیفی حقی است. پس این گونه نیست که تنها یکی بهرهمند شود و دیگری تنها تکلیفی بدون حق داشته باشد؛ زیرا تکلیف برای او حقی را ایجاد میکند که در حقیقت مزد و اجرت انجام آن تکلیف است.
تفاوت اجرت زن و مرد
همچنین از نظر قرآن مزد مرد و زن نیز میتواند با هم فرق داشته باشد؛ و این از مصادیق تبعیض جنسیتی نیست؛ به این معنا که اگر هر دو یک کار را انجام میدهند و جنسیت هیچ تاثیری در عملکرد آنان ندارد، اجرت یکسانی برای مرد و زن است؛ اما اگر تفاوت به سبب نوع کار و تفاوتهای جنسیتی است، به طور طبیعی نمیتوان از اجرت یکسان سخن گفت؛ زیرا در این صورت ظلم به جنس دیگر تلقی میشود و نمیتوان ظلم را به هیچ وجه در هر شکل تحت هیچ نام و عنوانی پذیرفت؛ زیرا ظلم در همه حال ظلم است. از همین رو قرآن با توجه به تفاوتهای جنسیتی، خواهان عدالت است و نمیپذیرد تا یکسان با هر دو جنس در موضوعی که تفاوت دارد برخورد شود و کسی نیز نمیبایست خواهان یکسان سازی در این موارد شود؛ چنانکه خداوند در آیه 32 سوره نساء میفرماید: و زنهار آنچه را خداوند به سبب آن بعضى از شما را بر بعضى ديگر برترى داده آرزو مكنيد! براى مردان از آنچه به اختيار كسب كردهاند بهرهاى است و براى زنان نيز از آنچه به اختيار كسب كردهاند بهرهاى است و از فضل خدا درخواست كنيد كه خدا به هر چيزى داناست.
به هر حال، نظام اقتصاد اسلامی بر ساختار عدالت شکل گرفته است. بر همین اساس در همه امور از جمله اجرت در مقابل کار نیز اصل اساسی عدالت همواره مد نظر بوده و هست. هر چند قرآن ناظر به کلیات به مسائل اقتصادی پرداخته و امهات اصول و قواعد آن را تبیین کرده است، اما در همین کلیات نیز مصادیق و مواردی را میتوان یافت که به جزئیات نیزاشاره شده است.
همچنین درباره اجرت و دستمزد فعالیتهای بدنی نیز در آیه 25 الی 27 سوره مبارکه قصص میفرماید: قَالَتْ إِنَّ أَبِي يَدْعُوكَ لِيَجْزِيَكَ أَجْرَ مَا سَقَيْتَ لَنَا؛ زن به موسی(ع) گفت: پدرم تو را مىطلبد تا تو را به پاداش آبدادن گوسفندان براى ما مزد دهد.
از این آیه به دست میآید که حتی میتوان مزد کارهایی که قراردادی در میان نیست، ولی ارزش مزد را دارد، پرداخت کرد؛ به سخن دیگر، دادن مزد به کارگری که با رضایت خود خدمتی کرده کاری پسندیده و خوب است. البته در شرایط کار و کارگر گفته میشود که کارگر و مستاجر باید در اصل کار با هم توافق و قراردادی داشته باشند؛ چنانکه لازم است از همان آغاز میزان و مقدار اجرت کار نیز مشخص شود
ضرورت قرارداد و تعیین نوع کار و میزان اجرت
هر کار و فعالیت بدنی و غیر بدنی میتواند در معرض فروش گذاشته شده و بابت آن دستمزد خواسته شود؛ زیرا اجاره از مصادیق خرید و فروش است و باید میزان ثمن و مثمن مشخص شود. پیشنهاد میزان اجرت میتواند از سوی هر یک از مستاجر و کارگر داده شود؛ چنانکه ساحران به عنوان کارگر به فرعون پیشنهاد میدهند که اجرتی داشته باشند و فرعون نیز میپذیرد تا آنان را در دربار حکومتی خویش جزو مقربان استخدام کند.(اعراف، آیات 113 و 114؛ شعراء، 41 و 42)
شرایط اجرت و دستمزد
در آیات قرآن برخی از شرایط برای کارهایی که میتوان در قبال آن اجرت گرفت بیان شده و حتی در برخی از موارد اجرتها حرام دانسته شده یا عملی پسندیده قلمداد نمیشود مانند اجرت ولی و سرپرست یتیم.
از نظر قرآن شخص میتواند ضمانتهایی را برای قرارداد اجاره در نظر گیرد یا درخواست ضمانت کند (یوسف، آیه 72) یا کارگر میتواند درخواست پیش پرداخت نیز داشته باشد(بقره، آیه 233) و بهتر است که موجر با این درخواست موافقت کند؛ زیرا امری پسندیده و عرف اجتماعی به شمار میآید.
همچنین در شرایط قرارداد اجاره به این نکته توجه داده میشود که ملاک تعیین میزان اجاره، عرف اجتماعی است؛ (نساء، آیه 6؛ بقره، آیه 233؛ طلاق، آیه 6) البته باید میزان و مقدار کار و اجرت از همان آغاز مشخص شود(قصص، آیه 27) و اگر توافقی شد قابل تغییر باتراضی طرفین است.
درباره شرایط کارگر گرفتن آمده است که مزد او را در وقت مقرّر و به همان مقدار که تعیین شده، به آنها پرداخت کنید. در روایات سفارش شده است که قبل از خشک شدن عرق کارگر، مزد او را بدهید.(الحیاهْ، حکیمی، ج 5، ص 502.) همچنین از امام صادق(ع) روایت شده که یکی از چرکینترین گناهان، ندادن مزد کارگر است. (بحارالانوار، ج 8، ص 197)
کارگر را باید گرامیداشت و بر خلاف عدالت با او رفتار نکرد؛ زیرا همه انسانها از کرامت ذاتی برخوردار هستند و اگر تقوای الهی پیشه گیرند افزون بر کرامت ذاتی از کرامت اکتسابی نیز برخودار میشوند. بنابراین، برخلاف توافق و عرف پسندیده اجتماعی نباید مزد و اجرت کارگر را کم داد، و به او اجحاف و ظلم روا داشت. پیامبر(ص) در اینباره میفرمایند: کسی که مزد مزد بگیر (کارگر) را کم دهد خداوند عملش را باطل گرداند و بوی بهشت را که از مسافت 500 ساله به مشام میرسد بر وی حرام کند. (امالی الصدوق، ص 347، حدیث 1؛ منتخب میزان الحکمه، ص 6)
پس باید حقوق کارگر را کامل داد و او را تکریم کرد و حتی باید دست کارگر و زحمت کش را که اهل ایمان و تقوا است بوسید؛ چنانکه هنگامى که پیامبر(ص) از غزوه تبوک بازمىگشت، سعد انصارى از او استقبال کرد، پیامبر(ص) پس از مصافحه با او، فرمود: «چرا دستت اینقدر زبر شده است؟». گفت: یا رسول اللَّه! بیل مىزنم و با این کار خرج عائلهام را به دست مىآورم. پیامبر خدا دست او را بوسید و فرمود: «این دستى است که آتش دوزخ به آن نمىرسد».(الحیاه، ج 5، ص 504)
هر انسانی نتیجه سعی و تلاش خویش را خواهد گرفت؛ پس کارگر نیز باید به درستی از نتیجه عمل و کار خویش بهره برد؛ چرا که حکم الهی این است و خدا در قرآن میفرماید: انسان نمیتواند چیزی جز نتیجه سعی و تلاشش را به دست آورد؛ ثمره سعی و تلاشش در آینده حتماً به میان خواهد آمد؛ و پاداش کار و کوشش او با تمام و کمال به او داده میشود. (نجم، 39، آیات 41)