شرم یا گناه؟ تفاوت این دو احساس و تأثیر آن بر رشد شخصی

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ شرم یعنی حس کنیم که مشکل‌داریم، یعنی به جای اینکه فکر کنیم «کاری را اشتباه انجام داده‌ایم»، این احساس را داشته باشیم که «آدم بدی هستیم». 

 وقتی کودکی پاسخ اشتباهی در مقابل سوال معلم داده باشد به این فکر می‌کند که من هیچ چیز را بلد نیستم پس هیچ‌وقت نباید صحبت کنم. اما همان کودک اگر به جای شرم، احساس گناه را تجربه کند، ممکن است فکر کند که جوابم اشتباه بود، اما دفعه‌ بعد بیشتر مطالعه می‌کنم تا پاسخ صحیحی داشته باشم.

شرم ما را متوقف می‌کند، اما گناه می‌تواند ما را به جلو ببرد، شرم باعث می‌شود خودمان را دوست نداشته باشیم، اما گناه می‌تواند کمک کند که خودمان را بپذیریم و تغییرات مثبتی ایجاد کنیم. 

 کسی که در کودکی مدام تحقیر شده، ممکن است در بزرگسالی هنگام اشتباهات کوچک احساس شرم کند و با خود بگوید من به درد نخور هستم، هیچ‌وقت موفق نمی‌شوم اما اگر احساسش را به سمت گناه هدایت کند، ممکن است بگوید این‌بار اشتباه کردم، اما می‌توانم یاد بگیرم و دفعه‌ی بعد بهتر عمل کنم.

 رفتار را از هویت جدا کنیم، درباره‌ی شرم حرف بزنیم شرم در سکوت رشد می‌کند، اما وقتی در این مورد بحث را باز کنیم، کم‌رنگ‌تر خواهد شد.

 افراد با یک دوست یا مشاور درباره‌ احساس شرم صحبت کنند اگر هم نتوانند، آن را با صدای بلند برای خودشان بازگو کنند، انگار که با یک دوست حرف می‌زنند.

افراد باید گذشته را مرور کنند و ریشه‌ی شرمشان را پیدا کنند، بعضی از احساسات شرم، از گذشته سرچشمه می‌گیرد، گفت: افراد باید دنبال راه جبران باشند اگر احساس گناه می‌کنند و به جای سرزنش، به این فکر کنند که چه کاری می‌توانند انجام دهند.

به جای فکر کردن به اشتباهات گذشته، لیستی از کارهایی که می‌توانند برای جبران، انجام دهند، تهیه کنند، حتی اگر کار کوچکی باشد، مهم این است که حس کنند در حال حرکت هستند.

 همه‌ی انسان‌ها اشتباه می‌کنند، اما این اشتباهات ارزش فرد را تغییر نمی‌دهد بلکه باید از آن عبرت بگیریم. 

احساس شرم باعث می‌شود فرد از دیگران فاصله گرفته، خود را پنهان کرده یا از ترس قضاوت، کمتر در اجتماع حضور پیدا کند.