رقابت ژئوپلیتیکی و نقش پروژه‌های زیرساختی در شکل‌دهی به آینده غرب آسیا

به گزارش خبرنگار اقتصادی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ در دنیای امروز، که اقتصاد جهانی به سرعت در حال تغییر است، رقابت بین قدرت‌های بزرگ بر سر کنترل مسیرهای تجاری و انرژی، نقشی حیاتی در تعیین آینده سیاسی و اقتصادی مناطق مختلف ایفا می‌کند. این موضوع به‌ویژه در منطقه خاورمیانه، که به عنوان پل ارتباطی میان آسیا، اروپا و آفریقا شناخته می‌شود، برجسته‌تر است. پروژه‌های زیرساختی مانند "راه‌آهن چین–ایران" و "کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا (IMEC)"، نمونه‌هایی از این رقابت ژئوپلیتیکی هستند که هر کدام با حمایت یک قدرت بزرگ، به دنبال تثبیت نفوذ خود در این منطقه‌اند.

چین و طرح "کمربند و جاده": رویای تسلط بر مسیرهای تجاری جهانی

چین با اجرای طرح "کمربند و جاده" (BRI)، که یکی از طولانی‌ترین و پیچیده‌ترین پروژه‌های زیرساختی تاریخ است، به دنبال ایجاد شبکه‌ای جهانی از راه‌آهن، جاده‌ها و بنادر است که اقتصاد کشورهای عضو را به هم متصل کند. این پروژه نه تنها از لحاظ اقتصادی بلکه از منظر ژئوپلیتیکی نیز اهمیت بالایی دارد.

راه‌آهن چین–ایران، که از دل کویرهای مرکزی ایران و بیابان‌های قزاقستان و ترکمنستان عبور می‌کند، نمونه‌ای از این طرح است. این راه‌آهن با طول ۱۳۵۰ کیلومتر، جنوب شرق ایران را به آسیای مرکزی متصل می‌کند و وابستگی به نقاط حساس دریایی مانند تنگه مالاکا را کاهش می‌دهد. برای چین، این مسیر نه تنها فرصتی برای صادرات محصولات خود فراهم می‌کند، بلکه راهی برای دور زدن تحریم‌ها و کاهش وابستگی به گلوگاه‌های دریایی تحت کنترل آمریکا است.

به گفته کارشناسان، این راه‌آهن نمادی از اراده چین برای تغییر موازنه قدرت در منطقه است. ایران نیز از این پروژه بهره‌های فراوانی می‌برد؛ به عنوان هاب ترانزیتی اوراسیا، می‌تواند نقش مهمی در تجارت جهانی ایفا کند و درآمدهای ارزی جدیدی کسب کند.

کریدور IMEC: پاسخ آمریکا به "کمربند و جاده"

در مقابل طرح چین، ایالات متحده نیز با ارائه "کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا" (IMEC) به دنبال ایجاد تعادل در منطقه است. این پروژه که تحت حمایت دولت ترامپ قرار دارد، هدف دارد تا مسیری جایگزین برای تجارت بین اروپا و آسیا فراهم کند.

با این حال، موفقیت این پروژه به تعهد بلندمدت ایالات متحده و همکاری چندجانبه کشورهای منطقه بستگی دارد. تحلیلگران معتقدند که کشورهای عربی خلیج فارس نیز به دلیل وابستگی اقتصادی به هر دو طرف، تمایلی به انتخاب کامل یک طرف در این رقابت ندارند.

تحریم‌ها و تحولات اقتصادی ایران

یکی از مهم‌ترین ابزارهای آمریکا برای محدود کردن نفوذ ایران و چین، تحریم‌های نفتی است. با این حال، این تحریم‌ها دیگر به اندازه گذشته اثر قاطعی ندارند. چین به دلیل نیازهای انرژی خود، همچنان یکی از بزرگ‌ترین خریداران نفت ایران است و این موضوع مانع از صفر شدن صادرات نفت ایران شده است.

ایران نیز با توسعه پالایشگاه‌های کوچک مستقل در خاک چین و استفاده از شبکه شرکت‌های پوششی، تلاش می‌کند تا از این تحریم‌ها عبور کند. این استراتژی‌ها نشان‌دهنده عمق اراده چین و ایران در مقابله با فشارهای آمریکا است.

تحولات سیاسی و نقش دونالد ترامپ

در صورت بازگشت دونالد ترامپ به قدرت، عدم اطمینان عمیقی در منطقه ایجاد خواهد شد. سیاست‌های او که غالباً غیرقابل پیش‌بینی هستند، می‌تواند به بی‌ثباتی دامن بزند و دستاوردهایی که به سختی به دست آمده‌اند را از بین ببرد. ترامپ با تمرکز بر دکترین "اول آمریکا"، به دنبال تقویت صنعت داخلی و اعمال تعرفه‌های سنگین بر واردات خارجی است.

در این میان، روابط ایران و چین با منطقه خلیج فارس نیز پیچیده‌تر می‌شود. تحریم‌های شدیدتر علیه ایران می‌تواند واکنش‌هایی از سوی تهران به همراه داشته باشد که ممکن است تعادل قدرت در منطقه را به هم بزند.

نظر کارشناسان: آینده منطقه در معرض چالش‌های جدید

دکتر تمیمی، کارشناس ژئوپلیتیک، معتقد است که بازیگران منطقه‌ای ترجیح می‌دهند همزیستی عملگرایانه داشته باشند. به عبارت دیگر، کشورهای خلیج فارس به دنبال حفظ روابط متنوع خود با همه طرف‌ها هستند و نمی‌خواهند درگیر رقابت‌های بزرگ قدرت‌ها شوند.

اما با وجود این، رقابت ژئوپلیتیکی بین آمریکا و چین ادامه خواهد داشت. این رقابت نه تنها بر بازارهای انرژی، بلکه بر قیمت نفت و ثبات منطقه نیز تأثیر خواهد گذاشت.

به گزارش راه دانا، پروژه‌های زیرساختی مانند "راه‌آهن چین–ایران" و "کریدور IMEC" نشان‌دهنده این هستند که آینده منطقه خاورمیانه تحت تأثیر رقابت قدرت‌های بزرگ قرار خواهد گرفت. این رقابت می‌تواند فرصت‌هایی برای کشورهای منطقه ایجاد کند، اما همچنین می‌تواند به بی‌ثباتی و تنش‌های بیشتر دامن بزند.

برای ایران، این دوران می‌تواند فرصتی برای تقویت موقعیت خود به عنوان هاب ترانزیتی اوراسیا باشد. اما برای رسیدن به این هدف، نیاز به استراتژی‌های هوشمندانه و همکاری با کشورهای مستقل از ساختار غربی مانند چین، هند و روسیه دارد. در نهایت، آینده منطقه به نحوه مدیریت این چالش‌ها و استفاده از فرصت‌ها بستگی خواهد داشت.

خاورمیانه، که به عنوان پل ارتباطی میان آسیا، اروپا و آفریقا شناخته می‌شود، برجسته‌تر است. پروژه‌های زیرساختی مانند "راه‌آهن چین–ایران" و "کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا (IMEC)"، نمونه‌هایی از این رقابت ژئوپلیتیکی هستند که هر کدام با حمایت یک قدرت بزرگ، به دنبال تثبیت نفوذ خود در این منطقه‌اند.