دعای عرفه میراث ماندگار امام حسین (ع)

به گزارش خبرنگار فرهنگی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛  روز نهم ذی الحجة را به نام روز عرفه می شناسیم، عرفه یک روز پیش از عید قربان است و بنا بر نظر فقها و مراجع شیعه، کسانی که حج به جا می‌آورند باید از ظهر تا غروب شرعی این روز را در این منطقه توقف کنند. این وقوف یکی از ارکان اعمال حج‌گزاران است؛ یعنی اگر یک حج‌گزار به «عرفات» نرود و مقداری هرچند کوتاه در آنجا نباشد، حج او باطل خواهد بود. شیرینی و حلاوت روز عرفه، بویژه برای زائران خانه خدا، مضاعف خواهد بود؛ آنان که در لباس سفید احرام، با قلبی مملو از عشق خداوند، دعای عرفه امام حسین (ع) را در سرزمین عرفات زمزمه می‌کنند، از این زلال معرفت ناب، بیش از دیگران سیراب می‌شوند.

یکی از اعمال سفارش شده این روز، قرائت و تأمل بر دعای عرفه است. دعایی که از امام حسین علیه السلام برای ما به یادگار مانده و سرشار از مضامین اخلاقی است. سیدالشهدا علیه السلام در ساختار دعای عرفه، بسیاری از آموزه‌های اخلاقی را نیز آموزش داده است. این آموزه‌ها که به شکل درخواست آن حضرت از خداوند بازتاب داده شده، به صورت غیرمستقیم شخص دعاخوان را به آراسته شدن به این خُلق و خوهای زیبا فراخوانده، در او این رغبت را بر می‌انگیزاند که وی نیز چون امامش، به این اخلاق کریمانه دست یابد، و در پی آن به خویشتن تعالی روحی بخشد. 

دعای عرفه، مکتب تربیتی امام حسین علیه السلام است. از این دعا می‌توان به جهان بینی و هستی شناسی ژرف امام حسین (ع) و بخش والایی از شخصیت سیدالشهداء (ع) به ویژه شخصیت اخلاقی و عرفانی ایشان پی برد.

یکی از آموزش‌های اخلاقی دعای عرفه، یادآوری نعمت‌های بی شماری است که خداوند به ما ارزانی داشته است. بی گمان یادکرد نعمت خداوند و برشمردن آن، افزون بر آنکه نشان ادب بنده در برابر پروردگار است و موجب رفتار درست با این نعمت‌ها و حفظ آن از اسراف و تباهی می‌شود، یکی از عوامل ایجاد و افزایش محبت به خداوند در دل بنده او نیز خواهد بود. بنده‌ای که به نعمت‌های زیبای خداوند به عنوان موهبت زیبای او توجه می‌کند و در دل این نعمت‌ها، لطف و دوستی پنهانی خداوند را به خویش می‌بیند، دل داده پروردگارش می‌شود و محبت او را به دل می‌گیرد.

در بندهایی از آن می‌خوانیم پروردگارا، تو کسی هستی که نعمت دادی؛ تو کسی هستی که نیکویی و احسان کردی؛ تو کسی هستی که روزی بخشیدی؛ تویی که بی‎نیازی بخشیدی؛ تویی که امور مرا کفایت کردی؛ تویی که هدایت فرمودی؛ تویی که مرا از گناهان حفظ کردی؛ تویی که بر گناهانم پرده پوشانیدی؛ تویی که مرا آمرزیدی». و در بخش دیگری می‌خوانیم: «ای کسی که مرا در کودکی حفظ کردی و در بزرگی، روزی ام دادی. ای آنکه نعمت‌هایش قابل شماره نیست، و کسی نمی‌تواند شکر نعمت‌هایش را به جا آورد. ای کسی که با احسان با من روبه رو شد، ولی من با بدی با او روبه رو شدم. ای کسی که مرا به ایمان هدایت کرد، پیش از آنکه من شکرگزار نعمت‌هایش باشم. ای خدایی که به هنگام بیمار شدنم او را خواندم و شفایم داد، و از او لباس خواستم مرا پوشاند، و گرسنه بودم سیرم کرد و تشنه بودم سیرابم نمود، و یاری خواستم یاری ام کرد. خدایا، اگر بخواهم نعمت‌ها و عطایای تو را برشمارم، هرگز قادر به انجام این کار نخواهم بود.

بی گمان کسی که در اثر برخوردار بودن از روحیه قناعت و چشم دل سیری و مانند اینها، به بی نیازی نفسانی رسید، بی نیاز واقعی است و آن گاه است که نه اندک بودن دارایی او، وی را اندوهگین می‌کند، و نه فراوانی ثروت وی، او را زیاده خواه و اهل طمع می‌نماید.

نشانه انسان با اخلاص، رها بودن کارهای نیک او از گرو تحسین دیگران و رستن از دام شهوت و کسب موقعیت اجتماعی است. در واقع، فرد مخلص، رضایت خداوند را بر رضایت دیگران ترجیح می‌دهد و بر این باور است که در دلِ عمل خالصانه، محبوبیت اجتماعی و عزت و کرامت نیز نهفته است. بنابراین، او از میان کارهای ریاورزانه که از او شخصیتی دروغین و لرزان در جامعه می‌سازد و کارهای خالصانه که شخصیتی راستین و استوار برای او رقم می‌زند، اعمال خالصانه را می‌پسندد و از ریاکاری‌ها روی برمی‌گرداند.

از این رو، زشتی ریاکاری و زیبایی اخلاص را از جمله باید در همین رویکرد روان شناسانه و جامعه شناسانه آن جویا شد و بر این باور بود که: شخصیت برآمده از ریاکاری، دروغین، غیرقابل اطمینان و آمیخته با هراس و اضطراب است؛ در حالی که شخصیت شکل گرفته از اخلاص، حقیقی، اطمینان بخش و همراه با آرامش ژرف قلبی است.

انسان‌های بزرگ و عارف، از دام کمال پنداری و ورطه کمال انگاری خویش رها هستند. آنان با وجود تلاش فراوان در انجام دادن وظایف خود و کوشش بسیار برای پرهیز از کوتاهی‌ها، همواره به تقصیر خویش معترف‎اند و خود را پیراسته از کاستی‌ها نمی‌بینند. بی‎گمان کمترین ثمره احساس کاستی و کوتاهی، تلاش همیشگی به منظور کاستن از کوتاهی‌ها، پیش رفت همه روزه و نزدیک تر شدن پیوسته و روزبه روز به قله کمال و تعالی است. در مقابل، کسی که در خود کاستی و کوتاهی نمی‌بیند و دچار کمال پنداری است، افزون بر آنکه در معرض گرفتار آمدن به غرور و خودبینی قرار خواهد گرفت، دلیلی برای تلاش و کوشش نمی‌بیند؛ چون خویش را کامل می‌پندارد. بر این اساس، اعتراف به لغزش‌ها و کاستی‌ها در پیشگاه خداوند، و احساس کوتاهی داشتن در زندگی، عاملی برای حرکت و تلاش انسان به منظور رشد روزافزون و تعالی روحی است؛ در حالی که کامل پنداشتن خویش، مایه رکود و عقب گرد انسان می‌شود و نه تنها او را از رسیدن به بسیاری از فضیلت‌ها باز می‌دارد، بلکه موجب افزایش روزافزون کوتاهی‌ها و کاستی‌های او نیز می‌گردد.

بندهایی از دعای عرفه، به اعتراف به لغزش‌ها و کاستی‌ها در پیشگاه خداوند اختصاص یافته است. این در حالی که سیدالشهدا علیه السلام از نگاه ما شیعه، معصوم و پیراسته از هرگونه لغزش و کاستی است. بی‎گمان این بندهای دعا، آموزشی اخلاقی است که امام حسین علیه السلام برای آموزش پیروان خود، آن را در نیایش روز عرفه خویش آورده است: ای خدای من، به لغزش‌ها و گناهانم اعتراف می‌کنم، پس آنها را ببخش! من کسی هستم که بدی نموده ام؛ من کسی هستم که مرتکب خطا شده ام؛ من کسی هستم که پیمانی را که با تو بستم شکستم؛ من کسی هستم که غفلت ورزیدم؛ من کسی هستم که دچار سهو شدم؛ من کسی هستم که به لغزش‌ها و کاستی‌هایم اعتراف دارم. پس ای کسی که گناهان بندگان، هیچ زیانی به او نمی‌رساند، و از طاعت بندگانش بی نیاز است، مرا ببخش و از گناهانم درگذر، ای آن که رحم کننده ترین رحم کنندگانی.

تقوا و پرهیزگاری، یکی دیگر از ویژگی‌های اخلاقی است که امام حسین علیه السلام آن را در دعای عرفه از خداوند درخواست می‌کند. از آن حضرت در این باره آمده است: وَ اَسْعِدْنی بِتَقْویک؛ خدایا، مرا در اثر تقوا و پرهیزکاری، سعادت بخش. در اهمیت تقوا و پرهیزکاری همین بس که خداوند در قرآن کریم، آن را تنها معیار برای گرامی داشت خود از بندگان دانسته و در آیه ۱۳ سوره مبارکه حجرات فرموده است: إِنَّ أَکرَمَکمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکمْ؛ همانا گرامی‌ترین شما نزد خداوند، پرهیزکارترین شماست.

از نظر فطری، هر انسانی به دنبال کمالی می‌گردد که با داشتن آن از دیگران امتیاز پیدا کند و در میان افراد جامعه، دارای شرافت و کرامتی مخصوص گردد، و از آنجا که دل بستگی عموم مردم به زندگی مادی و دنیوی است، قهراً این امتیاز و کرامت را در همان مزایای زندگی دنیا، یعنی در مال و جمال و اولاد جست‌وجو می‌کنند، و همه تلاش و توان خود را در به دست آوردن آن به کار می‌گیرند، تا با آن به دیگران فخر بفروشند؛ در حالی که این گونه مزایا، مزیت‌های موهوم و خالی از حقیقت است. این در حالی است که از نظر قرآن کریم، مزیت حقیقی که مایه کرامت بشر می‌گردد، چیزی جز تقوا و پرهیزکاری نیست. در آیات کریمه فراوانی از قرآن کریم، به صورت‌های مختلف، لفظ تقوا یا مشتقات آن وارد شده است. در واقع یکی از بزرگ‌ترین ارزش‌ها در نظام ارزشی اسلام، یا بگوییم محور همه ارزش‌ها، تقواست.... اگر روحیه تقوا و خدا پروایی در نهاد آدمی وجود نداشته باشد؛ یعنی مواظبت نباشد که احکام الهی را رعایت کند و واجبات را انجام دهد و محرمات را ترک کند، راه به جایی نمی‌برد. انسانی که حالت بی بند و باری و بی مبالاتی و بی تفاوتی بر او حاکم باشد، در زندگی خود سردرگم است و راه به جایی نمی‌برد. اولین شرط در مسیر تکامل آن است که آدمی، برای اعمال و رفتار خود معیار و ضابطه‌ای در اختیار داشته باشد و هواهای نفسانی خود را تحت کنترل بگیرد؛ و هواهای نفسانی نیز تنها با تقوا و پرهیزکاری کنترل خواهد شد.

در تعالیم دینی بر این مسئله تأکید شده است که انسان باید بداند بر کل هستی و حوادث تلخ و شیرین که در این عالم اتفاق می‌افتد، تدبیر کلی الهی حاکمیت دارد. درست است که در این موارد، ما با پدیده‌های وحشت بار و غم‌انگیز مواجه می‌شویم و گمان می‌کنیم به وقوع پیوستن این امور، ناشی از نقص و کاستی در تدبر جهان است، ولی از وجود نظم و تدبیر که در کل نظام هستی حاکم است، درک می‌کنیم که مسائلی کلی‌تر و فراگیرتر وجود دارد که ما از آنها غافلیم، و در واقع هم نباید از آنها مطلع باشیم؛ چون اینها وسیله آزمایش هستند و اگر آدمی آنها را بداند، آن آزمایش درست انجام نمی‌گیرد.اینجاست که شخص مؤمن به برکت یقینی که به تدبیر الهی دارد، می‌داند که این حوادث، عبث و بیهوده نیستند. این یقین و اعتقاد به حکمت خداوند و مدبّرانه بودن کارهای الهی، و یقین به اینکه نظام خلقت بر استوارترین شکل بنا شده است، باعث می‌شود که شخص، در برخورد با حوادث ناگوار و غم و اندوه فراوان، آرامش خود را از کف ندهد، و در این باره به هر میزان که شخص از یقین بیشتری نسبت به تدبیر الهی در جهان هستی برخوردار باشد، از آرامش بیشتری برخوردار خواهد بود. اگر ما معرفت و یقین خود را به خدای متعال افزایش دهیم و باورهای ذهنی و نگرش‎مان را به حضرت حق، تصحیح کنیم، همیشه با آرامش و اطمینان خاطر به استقبال حوادث ناگوار و رخدادهای تلخ می‌رویم، و حتی این نگرش و باور ذهنی، باعث می‌شود غم و غصه دنیا نتواند ما را از فعالیت و تلاش بازدارد؛ بلکه به عکس، ما را در خدمت به دیگران و انجام وظایفمان ترغیب می‌کند.

یکی از اعمال سفارش شده روز عرفه، خواندن و تأمل بر دعای عرفه است. دعایی که از امام حسین علیه السلام برای ما به یادگار مانده و سرشار از مضامین عرفانی و عاشقانه با خدای متعال است.