به گزارش خبرنگار شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ دهه ۴۰ شمسی دورانی بود که ایران در آن با تحولات عمیقی مواجه شد. شاه با اجرای اصلاحاتی تحت عنوان «انقلاب سفید»، قصد داشت کشور را به سمت مدرنیزاسیون و رشد اقتصادی ببرد. اما این اصلاحات، بهویژه تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، نگرانیهای عمیقی در میان روحانیت و مردم ایجاد کرد. امام خمینی (ره) این سیاستها را تهدیدی علیه هویت دینی و استقلال ملی میدانستند و با سخنرانیهای افشاگرانه، وابستگی حکومت به بیگانگان را فاش کردند.
این اعتراضات، حکومت پهلوی را در موقعیت دفاعی قرار داد و در نهایت منجر به دستگیری امام خمینی (ره) در سحرگاه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ شد. این رویداد، آتشسوزی اعتراضات مردمی را رقم زد و پایههای رژیم پهلوی را لرزاند.
خرداد؛ طلیعهای که تاریخ را متحول کرد
انتشار خبر بازداشت امام خمینی (ره)، لحظهای تاریخی را رقم زد. در شهرهای مختلفی همچون قم، تهران، شیراز و ورامین، مردم کفنپوش به خیابانها آمدند و اعتراضات گستردهای شکل گرفت. در ورامین و پیشوا، عزاداران حسینی که در حال برگزاری آئین سنتی بنیاسد بودند، مراسم را به اعتراض تبدیل کردند و راهی خیابان شدند.
رژیم پهلوی با سیاست سرکوب خشونتآمیز، نیروهای نظامی را به صدور فرمان آتش علیه تجمعات اعتراضی واداشت. این حمله منجر به شهادت بسیاری از مبارزان شد. این قیام، رابطه میان حکومت و مردم را به سطحی غیرقابل بازگشت رساند و مشروعیت پهلوی را به شدت تضعیف کرد.
روایت شاهد عینی از قیام مردم ورامین
محمد مهماندوست، از اهالی ورامین، وقایع آن روز را اینگونه تعریف میکند: «هوای ورامین سنگین بود. زمزمههایی از تغییر، نگرانی و خشم در میان مردم پیچیده بود. حاج سید احمدی، با صدایی رساتر از همیشه، گفت: 'یا حسین!' جمعیت انگار منتظر همین لحظه بود و یکصدا پاسخ دادند.»
وی ادامه میدهد: «خبر دستگیری امام، همچون آتشی در دل مردم افتاد. خیابانها پر شدند و شعارها بلندتر از همیشه در هوا طنین انداختند. مردم آماده حرکت بودند و مقصد مشخص بود: تهران.»
امیر اکبری، کسبه محله، برای اطمینان از وضعیت قیام، راهی تهران شد. او در میدان شوش دید که تهران به جوش آمده است و مردم دیگر منتظر هیچچیز نبودند. وقتی بازگشت، به بازار گفت: «تهران به پا خاسته است!»
صبح روز بعد، گروههای کوچک تبدیل به سیل جمعیت شدند و از پاچناری که امروز طالقانی نام دارد، اولین صفوف حرکت کردند. شعارها یکپارچه بود: «یا مرگ یا خمینی!»
لحظات سرکوب و شهادت
حکومت به خوبی میدانست که این حرکت عادی نیست و در تپهها، نیروهایش را مستقر کرد. ابتدا گلولههای هوایی و بعد تیراندازی مستقیم. طباطبایی جلو رفت، بیهراس و با صدایی بلند گفت: «مرغابی را از آب میترسانید!» و سپس سینهاش را سپر کرد. اولین گلوله، اولین شهید و پس از او، امیر معصوم شاهی را به شهادت رساند.
شاهد عینی میگوید: «لحظات پر از آشوب بود و رگبار گلولهها، چهرههای خشمگین مردم را به خون کشید. کفنها سرخ شدند و زمین مجروحان را در آغوش گرفت.»
شب سایهای از درد بر ورامین انداخت، اما مردم هنوز زنده بودند، هنوز قلبشان میتپید، هنوز امید داشتند.
قیام ۱۵ خرداد، سنگ بنای انقلاب اسلامی
سالها بعد، ورامین هنوز خاطره آن روز را با خود داشت و اولین مراسم ۱۵ خرداد، سال ۵۸ به دستور امام برگزار شد. امام خمینی (ره) در تحلیل این رخداد، تأکید کردند: «۱۵ خرداد مبدأ انقلاب اسلامی است، قیامی که ریشه ظلم را لرزاند و طاغوت را به سقوط کشاند.»
قیام ۱۵ خرداد تنها یک اعتراض نبود، بلکه نقطه عطفی در تاریخ ایران بود که نشان داد حکومت پهلوی در برابر قدرت مردمی ناتوان است. این قیام سنگ بنای حرکتهای بعدی شد و پانزده سال بعد با پیروزی انقلاب اسلامی به نتیجه رسید.