به گزارش خبرنگار اقتصادی شبکه اطلاعرسانی راه دانا، تنشها و جنگهای نظامی میان ایران و اسرائیل نه تنها پیامدهای امنیتی به همراه داشتهاند، بلکه اقتصاد اسرائیل را نیز در معرض بحران قرار دادهاند. کاهش ارزش پول ملی، افزایش هزینههای زندگی، کاهش سرمایهگذاری خارجی و بالا رفتن بدهی عمومی، از جمله عواملی هستند که وضعیت اقتصادی این رژیم را به شدت تحت فشار قرار دادهاند. در ادامه به بررسی دقیق این پیامدها و آینده اقتصاد اسرائیل میپردازیم.
جنگ و تنشهای نظامی همواره بهعنوان عواملی تعیینکننده در شکلگیری وضعیت اقتصادی کشورها شناخته شدهاند. در مورد اسرائیل، این موضوع اهمیت مضاعفی پیدا کرده است؛ زیرا ساختار اقتصادی این کشور در سالهای اخیر با چالشهای متعددی روبهرو شده است. بر اساس گزارشهای منتشر شده از سوی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، اقتصاد اسرائیل بهشدت تحت تأثیر نوسانات نرخ ارز، کاهش سرمایهگذاری خارجی و فشارهای بینالمللی قرار گرفته است.
تفاقات اخیر، از جمله حملات موشکی ایران و پاسخهای نظامی اسرائیل، بار سنگینی را بر دوش اقتصاد این رژیم نهاده است. این وضعیت نه تنها بر بودجه دولتی، بلکه بر معیشت مردم نیز تأثیر منفی گذاشته است.
کاهش ارزش پول ملی و تورم
از آغاز تشدید تنشها، شاهد کاهش چشمگیر ارزش شِکِل اسرائیل در برابر دلار آمریکا بودهایم. این موضوع، مطابق گزارشهای بانک مرکزی ایران، نشاندهنده افزایش نااطمینانیهای اقتصادی در بازارهای مالی جهانی نسبت به وضعیت اسرائیل است. کاهش ارزش پول ملی، هزینه واردات را افزایش داده و بهطور مستقیم بر تورم و هزینههای زندگی شهروندان اسرائیلی تأثیر گذاشته است.
تورم بالا، کاهش قدرت خرید مردم و افزایش قیمت کالاهای اساسی، از جمله نتایج این وضعیت هستند. این شرایط باعث شده است که شهروندان اسرائیلی با فشارهای اقتصادی بیشتری روبرو شوند و اعتماد عمومی به اقتصاد کشور کاهش یابد.
کاهش سرمایهگذاری خارجی و سقوط اعتبار مالی
یکی از پیامدهای مهم ادامه جنگ، کاهش سرمایهگذاری خارجی است. سقوط رتبه اعتباری اسرائیل نیز از پیامدهای بالقوه این وضعیت است که میتواند جریان سرمایهگذاری خارجی را قطع کند. این موضوع بهطور مستقیم هزینههای قرضگیری دولت را افزایش داده و فشار بیشتری بر بودجه عمومی وارد میکند.
سرمایهگذاران خارجی به دلیل عدم اطمینان از ثبات اقتصادی اسرائیل، تمایل خود را به سرمایهگذاری در این کشور کاهش دادهاند. این وضعیت میتواند در بلندمدت به کاهش رشد اقتصادی و افزایش بیکاری منجر شود.
هزینههای نظامی و افزایش بدهی عمومی
هزینههای نظامی در دوران جنگ، یکی از مهمترین عوامل افزایش بدهی عمومی در کشورهای درگیر در تقابلهای نظامی است. در مورد اسرائیل نیز این موضوع صادق است. طبق محاسبات انجام شده توسط سازمان برنامهریزی و بودجه کشور، هزینههای روزانه جنگ برای اسرائیل در حال حاضر به میلیونها دلار میرسد.
این هزینهها شامل عملیاتهای هوایی، شلیک سامانههای دفاعی و مدیریت بحران است. ادامه این وضعیت به افزایش بدهی عمومی، کسری بودجه و کاهش اعتبار مالی این رژیم در بازارهای جهانی منجر خواهد شد. بنابراین، میتوان پیشبینی کرد که جنگ با ایران، تأثیرات بلندمدتی بر وضعیت اقتصادی و مالی اسرائیل خواهد داشت.
لازم به یادآوری است، از آغاز تنشها بین ایران و اسرائیل، شاهد کاهش چشمگیر ارزش شِکِل اسرائیل در برابر دلار آمریکا بودهایم. این موضوع، مطابق گزارشهای منتشر شده، نشاندهنده افزایش نااطمینانیهای اقتصادی در بازارهای مالی جهانی نسبت به وضعیت اسرائیل است. کاهش ارزش پول ملی، هزینه واردات را افزایش داده و بهطور مستقیم بر تورم و هزینههای زندگی شهروندان اسرائیلی تأثیر گذاشته است.
مهرداد حاجیزاده فلاح، استاد دانشگاه و پژوهشگر علوم بانکی، تصریح کرد که این وضعیت بهویژه در شرایطی که ارزش شِکِل به پایینترین سطح خود در ۱۴ سال گذشته رسیده است، نشاندهنده آسیبپذیریهای عمیق اقتصاد اسرائیل است. ادامه این تنشها میتواند منجر به سقوط رتبه اعتباری اسرائیل شود و جریان سرمایهگذاری خارجی را به طور قابل توجهی کاهش دهد.
کمبود نیروی کار و اختلال در بازار کار
یکی از مهمترین چالشهای اقتصادی اسرائیل در این دوره، کمبود نیروی کار است. با توجه به محدودیت جغرافیایی این رژیم، جذب نیروهای کاری جدید با ریسک بالایی همراه است. در این شرایط، هزاران نفر از شهروندان اسرائیلی به جبهههای جنگ اعزام شدهاند و این موضوع باعث شده است که بسیاری از مشاغل خود را ترک کنند.
علاوه بر این، بخش قابل توجهی از نیروی کار در اسرائیل از میان فلسطینیها تشکیل شده است. با آغاز جنگ غزه، رژیم صهیونیستی تمامی این افراد را از کار برکنار و اخراج کرده است. همچنین، بخشی از نیروی کار اسرائیل را اتباع خارجی از کشورهای آسیایی و آفریقایی تشکیل میدادند که با آغاز جنگ با ایران، برخی از آنها نیز ترجیح دادند خاک این کشور را ترک کنند. این شرایط بهوضوح نشان میدهد که آینده تولید، صنعت و حتی کشاورزی اسرائیل در معرض تهدید جدی قرار گرفته است.
اختلال در زنجیره تأمین انرژی
در پی حملات موشکی ایران، پالایشگاه نفتی شهر حیفا که ستون فقرات تأمین سوخت در اسرائیل بهشمار میرود، دچار تعطیلی شد. از سوی دیگر، سکوی گازی لویاتان که حدود ۴۰ درصد برق مصرفی این کشور را تأمین میکرد، برای مدت زمان قابل توجهی از مدار خارج گردید. با تعطیلی موقت این منابع استراتژیک، تأمین گاز طبیعی برای نیروگاههای برق دچار اختلال جدی شد و دولت اسرائیل مجبور به واردات سوخت مایع بهعنوان جایگزین شد. این موضوع در شرایطی اتفاق افتاده است که بازار جهانی انرژی در وضعیتی پرنوسان و پرهزینه قرار دارد.
هزینههای سنگین نظامی و دفاعی
بخش نظامی اسرائیل در این جنگ بیش از هر زمان دیگری با چالشهای مالی جدی روبهرو شده است. هر روز از این درگیریها، میلیونها دلار هزینه جدیدی را برای عملیاتهای نظامی و پدافندی به دولت اسرائیل تحمیل کرده است. تنها در دو روز نخست حملات، حدود ۱٫۵ میلیارد دلار صرف پاسخهای نظامی، پروازهای جنگندهها و شلیک سامانههای دفاعی شده است. هزینه رهگیری هر موشک با سامانههایی همچون "گنبد آهنین" بین یک تا چهار میلیون دلار برآورد شده است.
با ادامه یافتن جنگ، پیشبینی میشود که کسری بودجه افزایش یابد، نرخ رشد اقتصادی کاهش پیدا کند و اختلال در تخصیص منابع مالی دولت به سایر بخشهای داخلی اتفاق بیفتد. این موضوعات نشاندهنده فشارهای اقتصادی شدیدی است که اسرائیل با آن روبرو است.
به گزارش راه دانا، در مجموع، جنگ و تنشهای نظامی اخیر بین ایران و رژیم صهیونیستی نشان داده است که عوامل نظامی و سیاسی میتوانند به طور مستقیم بر وضعیت اقتصادی یک کشور تأثیر بگذارند. با وجود ظاهر قدرتمند نظامی اسرائیل، این درگیریها آسیبپذیریهای اقتصادی عمیق این رژیم را آشکار کردهاند. تشدید تنشها منجر به کاهش شدید ارزش شِکِل، افزایش هزینههای نظامی و دفاعی، اختلال در زنجیره تأمین انرژی و کاهش جریان سرمایهگذاری خارجی شده است.
بحرانهای داخلی ناشی از نوسانات بازار کار، کمبود نیروی کار، تعطیلی تأسیسات حیاتی انرژی و افت تولید در بخشهای مختلف، فشار مضاعفی بر اقتصاد این رژیم وارد کرده است. بدون شک، ادامه این جنگ تنها باعث تعمیق بحرانهای اقتصادی اسرائیل خواهد شد و میتواند به تغییرات اساسی در موقعیت این رژیم در منطقه و جهان منجر شود.
در مجموع، جنگ اخیر بین ایران و اسرائیل نشان داد که این درگیریها تنها محدود به میدان نبرد نیستند و تأثیرات عمیقی بر اقتصاد و معیشت مردم دارند. کاهش ارزش پول ملی، افزایش هزینههای زندگی، کاهش سرمایهگذاری خارجی و افزایش بدهی عمومی، از جمله عواملی هستند که وضعیت اقتصادی اسرائیل را به شدت تحت فشار قرار دادهاند.
تحلیلگران اقتصادی هشدار دادهاند که حتی در صورت توقف جنگ، بازگشت شاخصهای اقتصادی اسرائیل به سطح پیشین ممکن است بیش از ۱۸ ماه زمان ببرد. این تجربه نشان میدهد که ابعاد اقتصادی و اجتماعی یک منازعه میتواند همانقدر و حتی بیش از ابعاد نظامی چالشبرانگیز باشد.