به گزارش خبرنگار اقتصادی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ حمله ایران به بندر حیفا، بخشی از سری پاسخهای نظامی اسلامی به تجاوزات مکرر رژیم صهیونیستی است. هدف این عملیات، تنها تخریب فیزیکی نیست، بلکه آسیبزدن به ستونهای اصلی اقتصاد و زیرساختهای لجستیکی تلآویو است. با این اقدام، ایران به خوبی نشان داده است که قادر است نقاط ضعف استراتژیک دشمن را شناسایی کرده و از آن به عنوان اهرم فشار استفاده کند.
عملیاتی که با عنوان «وعده صادق ۳» شناخته میشود، نه تنها پیامدهای نظامی، بلکه تأثیرات عمیق اقتصادی و روانی نیز بر جای گذاشته است. بندر حیفا که قرار بود گره اصلی اتصال هند به اروپا در قالب طرح کریدور عرب-مدیترانه (IMEC) باشد، اکنون بیش از گذشته از دسترس بینالمللی خارج شده و تحرک تجاری آن متوقف شده است.
تبعات فوری: توقف تبادل کالا و بحران زنجیره تأمین
بر اساس گزارشهای مؤسسه امنیت دریایی "امبری" (AMBREY)، بندر حیفا بهطور رسمی در فهرست مناطق پرخطر قرار گرفته است. این موضوع منجر به کاهش شدید تردد کشتیها و تعطیلی فعالیتهای صادراتی و وارداتی شده است. بندری که سالانه بیش از ۳۰ میلیون تن کالا و حدود یک میلیون و چهل هزار کانتینر را خدماتدهی میکرد، اکنون غیرفعال است.
این تعطیلی فوری، زنجیره تأمین کالاهای اساسی در داخل رژیم صهیونیستی را تحت تأثیر قرار داده است. کمبود سوخت، دارو، مواد غذایی و تجهیزات صنعتی، افزایش تورم، و در نهایت رکود اقتصادی، از مهمترین پیامدهای کوتاهمدت این وضعیت است.
تحلیل اقتصادی: رژیمی در آستانه فروپاشی مالی
اقتصاد رژیم صهیونیستی در سالهای اخیر با چالشهای جدی مواجه بوده است. بدهی عمومی این کشور به ۳۵۷ میلیارد دلار رسیده که ۶۹ درصد از تولید ناخالص داخلی آن را تشکیل میدهد. با توجه به این شرایط، هرگونه اختلال در زیرساختهای کلیدی مانند بندر حیفا میتواند ضربهای قطعی به این ساختار اقتصادی وارد کند.
متخصصان اقتصادی هشدار میدهند که ادامه این بحران میتواند منجر به فروپاشی کامل اقتصادی رژیم شود. این موضوع به ویژه در شرایطی برجسته میشود که تلاشهای تلآویو برای جذب سرمایههای خارجی و توسعه روابط اقتصادی منطقهای با شکست مواجه شده است.
تحول در مدیریت بندری: از دست دادن امنیت و قابلیت رقابت
بندر حیفا پیش از این بهصورت ۷۰ درصدی به شرکت بنادر هند و ۳۰ درصدی به گروه گادوت اسرائیلی واگذار شده بود. این تصمیم با هدف توسعه ظرفیت ترانزیتی و افزایش امنیت اتخاذ شده بود، اما حالا این بندر درگیر بحران امنیتی است.
بعضی از تحلیلگران انفجار بندر بیروت در سال ۲۰۲۰ را قسمتی از تلاشهای رژیم صهیونیستی برای از بین بردن رقبای منطقهای و تقویت موقعیت حیفا دانستهاند. با این حال، حملات اخیر ایران ثابت کرده است که این استراتژی شکست خورده و بندر حیفا دیگر نمیتواند جایگزین دیگر بنادر منطقه شود.
بنادر دیگر هم دیگر «استحکام» نیستند
همزمان با آسیب دیدن حیفا، تلاشهای اسرائیل برای تضعیف بنادر سوریه، از جمله لاذقیه و طرطوس، نیز نتیجهای نداشته است. در عوض، بنادر داخلی مانند اشدود و ایلات هم بهجای اینکه به عنوان نقاط استراتژیک عمل کنند، به نقاط ضعف تلآویو تبدیل شدهاند.
این تحولات نشان میدهد که محور مقاومت با برنامهریزی دقیق و اجرای ضربات هدفمند، توانسته است ضعفهای اقتصادی و لجستیکی رژیم صهیونیستی را شناسایی کرده و به اهرم فشار تبدیل کند. این ضربات، نه تنها تأثیرات نظامی، بلکه پیامدهای ژئوپلیتیکی عمیقی دارند.
لازم به ثوضیح است که حملات ایران به بندر حیفا تنها باعث آسیب فیزیکی به زیرساختهای این بندر نشد، بلکه تمامی فعالیتهای تجاری و لجستیکی آن را متوقف کرد. این موضوع نه تنها به اسرائیل، بلکه به کل شبکه بینالمللی حمل و نقل دریایی ضربه وارد کرده است. شرکت «مرسک»، یکی از بزرگترین شرکتهای حملونقل دریایی جهان، اعلام کرده است که به دلیل افزایش ریسک امنیتی، تمام فعالیتهای خود را در این بندر متوقف کرده است.
این تصمیم، یکی از محورهای اصلی کریدور IMEC را از مدار خارج کرده و زنجیره حملونقل کالا از هند به اروپا را با مشکلاتی روبرو کرده است. این کریدور که با هدف کوتاه کردن مسیر تجاری و کاهش هزینهها طراحی شده بود، اکنون با تأخیر، افزایش هزینه و عدم امنیت مواجه شده است.
ناامنی حیفا؛ چالشی برای کل کریدور IMEC
بندر حیفا قرار بود نقش اتصالی بین آسیا و اروپا را ایفا کند. اما اکنون، به دلیل ناامنی و تهدیدات نظامی، این بندر دیگر نمیتواند عملکردی منظم داشته باشد. این وضعیت، هزینههای بیمه را بالا برده، زمان تحویل کالا را افزایش داده و جذابیت سرمایهگذاری در این منطقه را کاهش داده است.
تحلیلگران معتقدند که این بحران، نه تنها زیرساختهای فیزیکی کریدور IMEC را تحت تأثیر قرار داده، بلکه اعتبار امنیتی و استراتژیک این طرح را نیز زیر سوال برده است. برخی از منتقدان حتی از «رکود استراتژیک» در این پروژه سخن گفتهاند — یعنی پروژهای که قبل از بهرهبرداری کامل، دچار بحران عمیق شده است.
خروج شرکتهای بزرگ؛ علامتی از از دست رفتن اعتماد
شرکتهای بینالمللی در حوزه حملونقل، لجستیک و زیرساخت، دیگر تمایلی به سرمایهگذاری در بندر حیفا ندارند. ناامنی این منطقه و ریسکهای ژئوپلیتیکی، این بندر را از لیست اولویتهای سرمایهگذاران خارج کرده است. این اتفاق، نه تنها برای اسرائیل، بلکه برای کل کشورهایی که در طرح IMEC مشارکت داشتند، یک هشدار جدی است.
همچنین، حمایت آمریکا و همکاری برخی کشورهای عربی، دیگر نمیتواند اطمینانی برای بازگشت ثبات در این منطقه ایجاد کند. سرمایهگذاران خارجی، بهویژه اروپاییها، با تردیدهای بیشتری نسبت به آینده این کریدور مواجه هستند.
آسیبهای اقتصادی بر اروپا؛ ناامنی در مسیرهای جایگزین
کشورهای اروپایی که IMEC را به عنوان گزینهای امن و استراتژیک برای دور زدن مسیرهای تحت نفوذ محور مقاومت میدیدند، اکنون با واقعیتی مواجه شدهاند که امنیت، پایداری و قابلیت اتکای این مسیر به شدت زیر سؤال رفته است.
این بحران، چندین پیامد اقتصادی مهم برای اروپا به همراه داشته است:
- افزایش هزینهها : با تعطیلی بندر حیفا، شرکتهای حملونقل ناچار به استفاده از مسیرهای طولانیتر و پرهزینهتر شدهاند.
- تأخیر در زنجیره تأمین : تاخیر در تحویل کالاها، بویژه در حوزههای حساس مانند انرژی و فناوری، فشار مضاعفی را بر اقتصاد اروپا وارد کرده است.
- ضعف اعتماد : اروپاییها به کریدورهای ترانزیتی تحت حمایت آمریکا و اسرائیل بیشتر از گذشته بد دیدهاند و احتمال مشارکت مجدد آنها در چنین طرحهایی کاهش یافته است.
جستوجوی گزینههای جدید؛ توجه به کریدور شمال-جنوب
در این شرایط، برخی کشورهای اروپایی به دنبال بازنگری در مسیرهای تجاری خود هستند. یکی از گزینههای جایگزینی که مورد توجه قرار گرفته است، کریدور شمال-جنوب (INSTC) است. این کریدور که از طریق ایران، روسیه و آسیای مرکزی حرکت میکند، دارای ثبات نسبی بیشتری است.
با توسعه زیرساختها و تضمین امنیت، INSTC میتواند به گزینهای واقعگرایانهتر برای اروپاییها تبدیل شود. این موضوع نشان میدهد که با تغییر موازن قدرت در منطقه، کریدورهای ترانزیتی نیز دچار دگرگونی میشوند.
حسینی دانا، دبیر علمی نشستهای رسانهای و رئیس اندیشکده راهبردی رسانهها و فضای مجازی درباره این موضوع در گفتگو با خبرنگار اقتصادی راه دانا به بررسی نقش ژئوپلیتیکی کریدور هند–خاورمیانه–اروپا (IMEC) پرداخت و آن را یک طرح استراتژیک با محوریت رژیم صهیونیستی و حمایت آمریکا دانست.
حسینی دانا در پاسخ به سؤال خبرنگار اقتصادی درباره اهمیت کریدور IMEC، گفت:"رقابتهای اقتصادی امروز تنها به توافقهای تجاری محدود نیست. کریدورهای بینالمللی امروز یکی از مهمترین ابزارهای قدرت در جهان هستند."
وی افزود:"کشورهایی مثل هند، امارات، عربستان، عمان، اسرائیل و برخی کشورهای غربی در قالب طرح IMEC، یک شبکه ترانزیتی گسترده را آغاز کردهاند که قرار است از بنادر هند شروع شود، از طریق خلیج فارس و زمین به بندر حیفا برسد و سپس کالاها را به اروپا منتقل کند."
وی تأکید کرد:"هدف این طرح فقط حمل کالا نیست، بلکه شامل خدمات، انرژی و حتی هیدروژن مایع نیز میشود. در واقع، این طرح یک ساختار استراتژیک است که قرار است جایگزین مسیرهای تحت نفوذ محور مقاومت شود."
ناامنی منطقه، بزرگترین چالش این کریدور
در پاسخ به این پرسش که آیا این طرح دارای بعد نظامی و ژئوپلیتیکی است یا خیر، حسینی دانا اظهار کرد:"این کریدور به عنوان یک استراتژی ژئوپلیتیکی طراحی شده است. هدف آن ایجاد یک شبکه امنتر از دید آمریکا و متحدانش است — شبکهای که بتواند مسیرهای تجاری تحت نفوذ محور مقاومت را دور بزند."
وی تصریح کرد:"اسرائیل در این طرح به عنوان یک گره لجستیکی منطقهای عمل میکند، اما این امر با واکنشهای عمیقی همراه بوده است. بویژه پس از ۴۸۰ روز جنگ فلسطین و جنایات رژیم صهیونیستی، اعتماد عمومی نسبت به مشارکت در چنین طرحهایی بسیار ضعیف شده است."
آتشبس فلسطین، شروع مجدد حرکت IMEC
در پاسخ به این سؤال که آیا این طرح پس از جنگ غزه شکل گرفته است، گفت:"بله، دقیقاً. پس از جنگ غزه و فشارهای بینالمللی، اسرائیل به دنبال بازگرداندن اعتبار خود در صحنه بینالمللی است. IMEC یکی از اولویتهای اصلی رژیم صهیونیستی است تا نشان دهد هنوز یک بازیگر اقتصادی مؤثر در منطقه است."
وی اضافه کرد:"در همین راستا، پس از آتشبس، نماینده اسرائیل به امارات فرستاده شد تا پیگیری عملیاتی این کریدور را آغاز کند. این موضوع نشان میدهد که برای رژیم صهیونیستی، این طرح پس از جنگ یک پروژه راهبردی محسوب میشود."
همکاری کشورهای عربی؛ نتیجه فشارهای سیاسی و رسانهای
در خصوص نحوه موافقت برخی کشورهای عربی با این طرح، گفت:"در حالی که افکار عمومی منطقه و دنیا به دلیل جنایات اسرائیل در غزه، نسبت به این رژیم احساس بیاعتمادی شدیدی دارند، بعضی از دولتها همچنان تصمیم به ادامه همکاریهای اقتصادی با این رژیم را میگیرند."
وی ادامه داد:"ما در اندیشکده رسانه و فضای مجازی، این موضوع را بررسی کردیم. مشخص شد که رسانههای برخی کشورها از طریق تبلیغات هوشمندانه و تقویت گفتمان «سلام» و «صبر»، مردم را نسبت به این همکاریها آماده میکنند، در حالی که جامعه عمومی هنوز تحت تأثیر اخبار فلسطین است."
در خصوص وضعیت کنونی کریدور IMEC، حسینی دانا گفت:"این کریدور با چالشهای جدی مواجه است. ناامنی منطقه، ضعف اعتماد بینالمللی، مقاومت عمومی و فرار سرمایهگذاران، همه و همه باعث شده است که این طرح هنوز قبل از بهرهبرداری کامل، با بحرانهای عمیقی روبرو شود."
وی توضیح داد:"حملات ایران به بندر حیفا یکی از گلوگاههای اصلی این کریدور را از کار انداخته است. همچنین شرکتهای بزرگی مثل مرسک فعالیت خود را در این بندر متوقف کردهاند. این اتفاقات، ثبات این کریدور را به شدت تحت تأثیر قرار داده است."
امنیت ژئوپلیتیک، کلید موفقیت پروژههای بزرگ
حمله ایران به بندر حیفا، تنها یک واکنش نظامی نبود، بلکه یک ضربه راهبردی به یکی از مهمترین پروژههای اقتصادی و ژئوپلیتیک غرب-اسرائیل-عربی بود. این اقدام، کریدور IMEC را دچار بحران کرده و نقاط آسیبپذیر آن را آشکار کرده است.
امروز، IMEC در وضعیتی بحرانی قرار دارد. آینده این پروژه، بیش از هر زمان دیگری، به تحولات نظامی، سیاسی و اقتصادی در منطقه گره خورده است. در حالی که بعضی از کشورها به دنبال راهکارهای جایگزین هستند، واضح است که بدون تضمین امنیت و ثبات، هیچ طرح بزرگ ترانزیتی نمیتواند موفق عمل کند.
اکنون محور مقاومت با تکیه بر استراتژیهای هوشمندانه، موفق به ایجاد بحرانهای زنجیرهای در ساختار اقتصادی دشمن شده است. این اتفاقات، نقشه ژئوپلیتیک منطقه را دوباره تعریف کرده و آینده اقتصادی رژیم صهیونیستی را با سؤالهای جدی مواجه کرده، این در حالی است که اکنون نقش کریدور شمال به جنوب و شرق به غرب ایران برجسته ترین طرح ترانزیتی هارتلند در جهان محسوب می شود.