به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، توجه جهان بیش از هر زمان دیگری به سلاحهای هستهای معطوف شد: پس از آنکه دو بمب اتمی در پایان جنگ جهانی دوم شهرهای هیروشیما و ناگازاکی را ویران کردند، همگان دریافتند که قدرت تخریب یک سلاح میتواند سرنوشت تمدن را تعیین کند.
در آن زمان چندین کشور به فناوری تولید و آزمایش بمب هستهای دستیافته بودند و پیشبینی میشد که رقابتهای نظامی، کشورهای بیشتری را بهسمت ساخت زرادخانههای هستهای سوق دهد.
در فضای پرتنش «جنگ سرد» میان دو ابرقدرت، جامعه جهانی بهطورجدی نگران گسترش این سلاحها شد. تحلیلگران هشدار میدادند که اگر روند به همین شکل ادامه یابد، تا پایان قرن ممکن است بیش از ۲۰ تا ۳۰ کشور جهان به زرادخانه هستهای مجهز شوند. این خطر نهتنها تهدیدی برای امنیت جهانی بود، بلکه خطر وقوع جنگهای منطقهای یا حتی یک جنگ تمامعیار هستهای را افزایش میداد.
در چنین شرایطی، تلاشهایی در سطح جهانی آغاز شد برای تنظیم یک چارچوب مشترک: توافقی که بتواند مسیر توسعهی سلاحهای هستهای را متوقف کند، استفاده صلحآمیز از فناوری هستهای را ممکن سازد و گفتوگو درباره کاهش زرادخانهها را در دستور کار قرار دهد.
نتیجه این تلاشها، پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (Treaty on the Non-Proliferation of Nuclear Weapons) بود؛ معاهدهای بینالمللی که ۵۰ سال پیش به تصویب رسید و لازمالاجرا شد. این پیمان شامل یازده ماده است و همچنان یکی از مهمترین اسناد حقوقی در حوزه امنیت و فناوری هستهای جهان به شمار میرود.
ساختار حقوقی و اجرایی NPT: از حرف تا عمل
یک پیمان بینالمللی بدون سازوکارهای اجرایی مناسب هرگز خروجی کارآمدی نخواهد داشت و صرفاٌ در حد متنی زیبا باقی میماند. به همین دلیل طراحان NPT سیستم مفصلی برای تبدیل تعهدات کاغذی به واقعیتهای عملی تدارک دیدند. این سیستم مانند شبکهای از نهادها، قوانین و فرایندها عمل میکند که از سطح ملی تا بینالمللی بسط مییابد.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی
یکی از ارکان کلیدی اجرای پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT)، نظارت مستمر و فنی بر فعالیتهای هستهای کشورهای عضو است. این مسئولیت بر عهده سازمانی بینالمللی و مستقل بهنام آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) قرار دارد.
این آژانس تخصصی سازمان ملل، مسئولیت دوگانهای دارد که در ظاهر منفک، اما در عمل مکمل یکدیگرند: از یک سو باید استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای را بپذیرد و مورد حمایت قرار دهد و از سوی دیگر باید اطمینان حاصل کند که این فناوریها برای اهداف نظامی به کار گرفته نمیشوند.
سیستم پادمانها
برای اینکه آژانس بتواند نظارت مؤثری داشته باشد، کشورهای غیرهستهای عضو پیمان باید توافقنامههای پادمان جامع (CSA) را با آژانس امضا کنند.
این توافقنامهها، به آژانس اجازه میدهند:
- اطلاعات دقیق دربارهی مواد، تجهیزات، و تأسیسات هستهای کشور دریافت کند.
- بازرسیهای میدانی انجام دهد.
- گزارشهای منظمی دربارهی فعالیتهای هستهای تهیه کند.
- در صورت مشاهدهی هرگونه انحراف از فعالیتهای صلحآمیز هشدارهای لازم را صادر کند.
در برخی موارد ضروری، آژانس از مهروموم، دوربینهای نظارتی، نمونهبرداری محیطی و بازبینی اسناد فنی برای پایش دقیق استفاده میکند.
پروتکل الحاقی (Additional Protocol)
با گذشت زمان، ضعفهایی در سیستم سنتی پادمان آشکار شد. برای رفع این مشکلات، آژانس در سال ۱۹۹۷ پروتکل الحاقی را معرفی کرد که یک سند اختیاری ولی تکمیلی است. براساس پروتکل الحاقی، کشورهای امضاکننده موظفند:
- دسترسیهای گستردهتری به بازرسان آژانس بدهند.
- اطلاعات دقیقتری دربارهی کل زنجیرهی تأمین و تولید مواد هستهای ارائه کنند.
- پذیرای بازرسیهای سرزده از تأسیسات اعلامنشده نیز باشند.
هدف اصلی این پروتکل، افزایش شفافیت و جلوگیری از فعالیتهای پنهانی خارج از پادمانهای رسمی است.
کنفرانسهای بازنگری (Review Conferences)
سالن General Assembly Hall سازمان ملل (UN HQ نیویورک) محل برگزاری اجلاس بازنگری NPT
BASIC
یکی از سازوکارهای کلیدی برای زنده نگهداشتن پیمان، برگزاری نشستهای بازنگری پنجساله میان کشورهای عضو است که اهداف زیر را دنبال میکنند:
- ارزیابی عملکرد پیمان
- بررسی اجرای تعهدات از سوی کشورهای هستهای و غیرهستهای
- ارائه پیشنهادهایی برای تقویت سازوکار نظارتی یا حقوقی
- ایجاد اجماع درباره چالشها و راهحلهای مشترک
نخستین کنفرانس بازنگری در سال ۱۹۷۵ برگزار شد. تا امروز، برخی از این اجلاس دستاوردهایی ملموس داشتهاند، مثل تمدید نامحدود پیمان در سال ۱۹۹۵. اما در برخی دورهها، عدم توافق بر سر موضوعات حساس (مثل خلعسلاح یا بازرسیهای آژانس) باعث شده نتیجه نهایی بدون اجماع منتشر شود.
ماده ۱۰ (X): حق خروج از پیمان NPT
ماده دهم معاهدهی NPT به کشورها این امکان را میدهد که در شرایط خاص از پیمان خارج شوند. این بند که از ابتدا باهدف انعطافپذیری و احترام به حاکمیت دولتها طراحی شد، میگوید:
هر یک از طرفهای پیمان حق دارند در صورت بروز رویدادهای استثنایی مرتبط با منافع عالی کشور، از پیمان خارج شوند. برای این کار، باید حداقل ۳ ماه قبل، تصمیم خود را بهصورت مکتوب به همه طرفین و شورای امنیت سازمان ملل اعلام کنند.
شاید مهمترین نکتهی این ماده، لزوم اعلام رسمی و دلیل مشخص خروج کشورها باشد، اما پیمان هیچ مرجع بینالمللیای برای بررسی و تأیید دلایل خروج تعیین نکرده و همین موضوع راه را برای تفسیرهای سیاسی باز گذاشته است.
تا به امروز کرهی شمالی تنها کشوری بوده که با استناد به مادهی دهم از معاهده خارج شده است. این کشور که سال ۱۹۸۵ به NPT پیوست، در سال ۲۰۰۳ پس از مخالفت با بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی و متهم شدن به برنامهریزی پنهانی برای ساخت سلاح هستهای تصمیم به خروج گرفت و تنها چند سال بعد، اولین آزمایش بمب اتمی خود را انجام داد.
خروج کره شمالی بزرگترین آزمون برای مادهی دهم بود و انتقادهایی را نسبت به نبود سازوکار بازدارندهی قوی از سوی شورای امنیت بهدنبال داشت.
باوجود همهی چالشها و ابهامات، NPT همچنان بهعنوان حیاتیترین معاهدهی بینالمللی برای جلوگیری از گسترش تسلیحات هستهای شناخته میشود. بسیاری از تحلیلگران معتقدند که بدون این پیمان، جهان امروز با مسابقهای فراگیر در ساخت بمبهای اتمی روبهرو بود.
اگرچه اصلاحاتی در ساختار، ضمانت اجرایی و شفافسازی مفاد ضروری بهنظر میرسد، اما استمرار گفتگو، اعتمادسازی و پایبندی همهجانبه به اصول NPT میتواند امنیت جهانی را تا حد زیادی تضمین کند.