به گزارش خبرنگار اجتماعی شبکه اطلاعرسانی راه دانا؛ در روزهایی که مردم با گرانی، گرما، آلودگی و افت کیفیت خدمات شهری دستوپنجه نرم میکنند، مدیریت شهری دست به کاری زده که نهتنها باری از دوش مردم برنداشته، بلکه موجی از خنده، تمسخر و تأسف را همزمان در فضای مجازی به راه انداخته است؛ نصب مجسمههایی با ظاهر عجیبوغریب بهعنوان نماد «شیر» در برخی از پارکها و میادین شهری.
این مجسمهها که در بعضی از شهرها دیده شدهاند، بهجای اینکه نمادی از شکوه شیر ایرانی، عظمت و هویت ملی باشند، بیشتر شبیه کاریکاتورهایی ناشیانه و بیمعنا هستند که نهتنها زیبایی ندارند، بلکه به نماد بصری شهر نیز لطمه میزنند.
تصاویر این شیرهای زرد و قهوهای با چهرههایی خندهدار یا ترسناک، بهسرعت در شبکههای اجتماعی دستبهدست شده و هزاران واکنش طنز و انتقادی را به دنبال داشته است.
مجسمههای بیمعنا
اگر شهر را خانه بزرگ شهروندان بدانیم، فضای شهری باید نهتنها کارکرد عملیاتی، بلکه هویتی و زیباشناسانه هم داشته باشد. طراحی نمادها، تندیسها و مجسمهها در میادین، پارکها، ورودیها و خروجیها جزو مهمترین مؤلفههای شکلگیری «چهره شهری» است؛ اما آنچه این روزها دیده میشود، نه «چهره»، بلکه چینش تصادفی و مضحکی از عناصر بیربط و بیمفهوم است.
مجسمههای موسوم به «شیر» که مشخص نیست بر چه اساس ساخته شدهاند، فاقد کوچکترین اصول طراحی، آناتومی حیوانی، رنگآمیزی اصولی و حتی زیبایی بصریاند. در بسیاری از موارد، چهرهها بهقدری خام، ترسناک یا خندهدارند که ذهن شهروندان را بیش از زیبایی، درگیر شوخی یا ترس کودکانه میکنند.
چه کسی پاسخگوی این زشتی عمومی است؟
حال سؤال کلیدی اینجاست که چه نهادی این پروژهها را طراحی، تصویب و اجرا کرده است؟ آیا هیچ مشاور هنری، شورای زیباسازی یا ناظر فرهنگی بر این پروژهها نظارت داشته؟ اگر چنین نهادی وجود دارد، باید درباره این حجم از ناهنجاری بصری پاسخگو باشد و اگر وجود ندارد، باید پرسید چگونه هزینه عمومی، به این راحتی صرف پروژههایی میشود که نه ارزش هنری دارند و نه جایگاه شهری؟
در بسیاری از شهرداریها، بودجهای برای زیباسازی شهری در نظر گرفته میشود که به جای صرف در مسیر بهبود چهره شهر، به پروژههایی عجیب، ناشیانه و حتی توهینآمیز نسبت به شعور بصری مردم اختصاص پیدا میکند. آیا واقعاً هنرمندان شایسته، طراحان باسابقه و دانشگاههای هنر در کشور آنقدر بینقش شدهاند که مجسمههایی اینچنین بیمفهوم را باید در پارکها نصب کرد؟
طنز تلخ فضای مجازی و درد جدی شهر
در روزهای اخیر، کاربران فضای مجازی به سرعت تصاویر این مجسمهها را به اشتراک گذاشته و آنها را دستمایه طنز و شوخی قرار دادند؛ اما در پس این خندههای تلخ، یک واقعیت جدیتر نهفته است: نارضایتی عمیق مردم از نحوه مدیریت فرهنگی و زیباسازی شهری.
وقتی هیچکس در شهرداری حاضر نیست در برابر کیفیت بصری آثار شهری پاسخگو باشد، طبیعی است که چنین پروژههایی به چشم مردم نماد سوءمدیریت، هدررفت بودجه عمومی و نادیدهگرفتن شأن شهروندی قلمداد شود. این مجسمهها فقط چند تکه سیمان و رنگ نیستند، بلکه آیینهای از وضعیت آشفته تصمیمگیری فرهنگی در سطوح اجراییاند.
زیبایی شهری، نیاز ثانویه نیست
برخی مدیران تصور میکنند در اولویتبندی امور شهری، زیباسازی در ردههای پایین است. اما واقعیت آن است که زیبایی، بخشی از کیفیت زندگی است؛ بخشی که با سلامت روان، نشاط اجتماعی، تعلق مکانی و حتی امنیت شهری گره خورده است. شهری که زشت باشد، شهروندانی خواهد داشت بیروحیه، بیاعتماد و منفعل. تکرار چنین پروژههایی، فقط نوعی توهین غیرمستقیم به مردمی است که مستحق فضایی زیبا و آبرومندند.
زنگ خطر برای شهرداریها
نصب این مجسمهها زنگ هشداری جدی برای شهرداریها و نهادهای ناظر است. باید بررسی شود بودجه این پروژهها از کجا تأمین شده، چه کسی قرارداد ساخت را بسته، چه فرآیندی برای تأیید اثر طی شده و چه نظارتی اعمال نشده که خروجی چنین شده است.
اگر اصلاح جدی در این حوزه انجام نشود، احتمالاً شاهد ادامه همین روند در آینده خواهیم بود؛ روندی که بهجای رشد فرهنگی، شهرها را به مضحکهای از مجسمههای بیمفهوم تبدیل میکند.