به گزارش خبرنگار فرهنگی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ بحث درباره منزلت و کرامت انسان در قرآن کریم، نقطه تمایز نگاه اسلامی و قرآنی با بسیاری از مکاتب فکری و حقوقی دنیاست. جایی که آیات الهی بدون تبعیض نژادی، دینی یا جغرافیایی، انسان را شایسته بالاترین مقام میدانند و ارزش وجودی او را مبتنی بر ویژگیهایی بیان میکنند که در هیچ آموزه دیگری دیده نمیشود. این کرامت، ریشه در خودِ آفرینش انسان دارد و نه در اکتسابات یا صفات بیرونی.
«وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلًا» (اسراء، ۷۰)
این آیه شریفه، به صراحت بر "تکریم" بنیآدم تأکید دارد. این تکریم، نه یک هدیه مشروط، بلکه یک واقعیتِ ذاتی و ازلی است که خداوند به تمام فرزندان آدم اعطا کرده است. حمل انسان در خشکی و دریا، رزق روزیهای پاکیزه، و برتری بر بسیاری از مخلوقات، مظاهری از این تکریم هستند. این برتری، به هیچ قوم، قبیله، رنگ، یا عقیدهای محدود نمیشود و دامنه آن تمام بشریت را در بر میگیرد. این مفهومی جهانی و بیمرز است که فراتر از هرگونه تمایزات سطحی و ظاهری عمل میکند.
انسان؛ همزمان خاکی و آسمانی
در منظر قرآن، انسان موجودی دو بعدی است؛ ترکیبی شگفتانگیز از ساحت مادی و جسمانی و ساحت معنوی و الهی. این ترکیب، اساسِ برتری و کرامت اوست. انسان تنها جسمی نیست که در خاک آفریده شده، بلکه موجودی است که در کالبد مادیاش، روح الهی دمیده شده و وظیفه "خلافت" و امانتداری بر روی زمین به او سپرده شده است. همین ظرفیتِ پذیرشِ نفخه الهی و تحملِ امانتِ بزرگِ الهی، منشأ اصلی برتری و کرامت ذاتی بشر نسبت به سایر موجودات عالم است.
انسان، مسجود فرشتگان و امانتدار خداوند
انسان، قبله سجده فرشتگان؛ نشانه برتری تکوینی: قرآن، در آیات متعددی، به قصه سجده فرشتگان بر آدم اشاره دارد. این رویداد، تنها یک اتفاق تاریخی نیست، بلکه نمادی عمیق از جایگاه رفیع انسان در نظام هستی است. سجده فرشتگان، که خود مخلوقاتی مقرب و بدون گناه هستند، بر آدم، نشان میدهد که "خلافت و برتری" انسان نسبت به ملک و حیوان، حقیقتی همیشگی و تکوینی است؛ یعنی بخشی از ذات و ساختار وجودی اوست، نه یک اعتبار صرفاً زمانی یا انتسابی. این سجده، تجلیِ پذیرشِ عامِ مقامِ الهیِ انسان توسط تمامِ مخلوقاتِ مأمور به اطاعت از امرِ الهی است.
انسان، امانتدارِ خداوند؛ حاملِ مسئولیتِ بزرگ: قرآن کریم به صراحت بیان میدارد که امانت الهی – که در تفاسیر گوناگون شامل عقل، اختیار، اراده آزاد، و مسئولیتِ هدایتِ زمین میشود – تنها توسط انسان پذیرفته شد. «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ کَانَ ظَلُومًا جَهُولًا» (احزاب، ۷۲). این آیه، اوجِ ارج نهادن خداوند به تواناییهای انسان است؛ اینکه حتی آسمانها، زمین و کوهها که از عظمت و صلابت ویژهای برخوردارند، از حمل این امانتِ سنگین ناتوان بودند، اما انسان، با وجودِ ضعفها و جهلِ ذاتیاش، آن را پذیرفت. این پذیرش، نشاندهنده ظرفیتِ عظیمِ انسان برای پذیرشِ مسئولیت، انتخابِ آگاهانه، و انجامِ رسالتِ الهی بر روی زمین است.
کدام ویژگی کرامت انسان را رقم زد؟
پرسش بنیادین و همیشه جاری در فهم کرامت انسان این است که چه ویژگی یا ویژگیهایی موجب این برتری و کرامت ذاتی شده است؟ مفسران بزرگ قرآن، هر یک با نگاهی عمیق به آیات، به ابعاد مختلفی از این موضوع پرداختهاند.
عقل؛ چراغ هدایت و ابزار معرفت: بسیاری از مفسران، به ویژه اندیشمندانی چون علامه طباطبایی (رحمه الله علیه)، بر نقش "عقل" به عنوان محور اصلی کرامت انسانی تأکید دارند. عقل، ابزاری است که انسان را قادر میسازد تا حقایق هستی را درک کند، میان خیر و شر تمایز قائل شود، و مسیرِ درستِ زندگی را برگزیند. تواناییِ تفکر، استدلال، و تعقل، انسان را از حیوانات و سایر مخلوقات متمایز ساخته و زمینه را برای پذیرشِ رسالتِ الهی و رسیدن به کمال فراهم میآورد.
اراده و حق انتخاب آگاهانه؛ گوهرِ آزادی: گروهی دیگر، بر "اراده و حق انتخاب آگاهانه" انسان تأکید بیشتری دارند. قرآن، با بیانِ توان انتخابِ انسان میان مسیرهای گوناگون، او را موجودی آزاد و مختار معرفی میکند. شکوفاییِ ذاتیِ انسان در امکانِ انتخابِ مسئولانه، پذیرشِ نتایجِ آن، و تواناییِ نوآوری و خلاقیت است. این آزادیِ انتخاب، نه تنها بر کرامت او میافزاید، بلکه او را در برابر اعمالش مسئول میسازد و فرصتی بیبدیل برای رشد و تعالی معنوی فراهم میکند.
در نهایت، قرآن، این دو بُعد را در هم تنیده میبیند. عقل، ابزارِ هدایتِ اراده است و اراده، تجلیِ عملیِ عقل در عالمِ خارج. این ترکیبِ پویا، انسان را به موجودی منحصر به فرد و شایسته کرامت تبدیل میکند.
انسان، اشرف مخلوقات؛ محور خلقت و پیشرفت
قرآن کریم، با بیانی صریح و قاطع، انسان را در "نیکوترین اعتدال و شایستهترین صورت" آفریده و او را بر دیگر آفریدهها برتری داده است. این برتری، نه تنها در ساختارِ وجودی، بلکه در جایگاهِ او در نظامِ هستی نیز مشهود است.
آیات متعدد، بر این حقیقت صحه میگذارند:
بهرهمندی از مواهب جهان: انسان، به اذن الهی، مالک و مسلط بر تمامِ آنچه در زمین است، آفریده شده است: «أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکُمْ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَأَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً...» (لقمان، ۲۰). این تسخیر، نه به معنای سلطه ظالمانه، بلکه به معنای امکانِ بهرهبرداریِ عاقلانه و شکرگزارانه از نعماتِ الهی است.
حق تصرف و توان کشف: انسان، با بهرهمندی از عقل و اراده، مجاز به تصرف در طبیعت، کشفِ قوانینِ هستی، و استفاده از منابع برای پیشرفت است. این توانایی، نشاندهنده نقشِ فعالِ انسان در چرخه خلقت و تکاملِ زمین است.
پیشبرندگی و ابتکار: انسان، موجودی است که میتواند با ابتکار و خلاقیت خود، مسیری نو در زندگی بسازد، فناوریهای جدید بیافریند، و تمدنها را ارتقا بخشد. این روحیه پیشبرندگی، بخشی جداییناپذیر از کرامتِ اوست.
این برتری، انسان را به محورِ خلقت و عاملی کلیدی در پیشرفتِ جهان بدل میسازد؛ عاملی که مسئولیتِ حفظِ تعادلِ هستی و ارتقای آن بر دوش اوست.
کرامت؛ حقی برای همه، وظیفهای برای همگان
کرامتِ قرآنیِ انسان، یک مفهومِ ذاتی و همگانی است. این کرامت، متعلق به هیچ گروهِ خاصی نیست؛ بلکه به تمامِ انسانها، صرفِ نظر از عقیده (مؤمن و کافر)، جنسیت (زن و مرد)، نژاد، یا منطقه جغرافیایی تعلق دارد. هیچ کس نمیتواند به صرفِ داشتنِ یک باور یا هویتِ خاص، کرامتِ انسانیِ دیگری را سلب کند.
انسان، مسئولِ تلاش و انتخابِ خویش است. هیچ موجودی، چه انسان و چه غیرانسان، نمیتواند اختیار و مسئولیتِ ذاتیِ او را از او بگیرد یا بر دوشِ او بگذارد. همین موقعیتِ منحصر به فرد، سنگ بنای حقوقِ اساسیِ بشر در اندیشه قرآنی است.
از سوی دیگر، این کرامتِ ذاتی، همزمان تکلیفی عظیم را بر دوشِ همگان نهاده است:
وظیفه احترام: وظیفه هر انسانی است که به کرامتِ ذاتیِ انسانهای دیگر احترام بگذارد، حقوقِ اساسیِ آنان را پاس بدارد، و از هرگونه ظلم، تبعیض، یا تحقیرِ انسانیت بپرهیزد.
وظیفه پاسداشت: پاسداشتِ این کرامت، به معنای فراهم آوردنِ شرایطی است که انسان بتواند در پرتوِ آن، به کمالِ مطلوبِ خویش دست یابد. این شاملِ فراهم آوردنِ امکاناتِ آموزشی، سلامت، امنیت، و آزادیهای اساسی است.
از این رو، کرامت، دو سویه است: حقی که خداوند به انسان عطا کرده و وظیفهای که انسان در قبالِ همنوعانِ خویش بر عهده دارد.
نگاه عمیق الهی به حقوق بشر
از منظر قرآن کریم، کرامت انسان تنها یک مفهومِ ظاهری یا اعتباری نیست؛ بلکه ریشه در حقیقتی عمیق و ذاتی دارد که با دو بالِ قدرتمندِ "شعور و اراده" به پرواز درمیآید. انسان، موجودی است که از سوی خداوند، امانتدارِ زمین، خلاق، مسئول، و محورِ تجربههای زمینی و آسمانی قرار داده شده است.
حقوقِ انسانی در نگاهِ قرآن، نه برتریِ سطحی و گذرا بر سایر مخلوقات، بلکه تجلیِ جایگاهِ والا و سرمایهای وجودی است. این حقوق، فرصتی بینظیر برای رشد، تعالی، شکوفاییِ استعدادها، و خدمت به جهان و خلقِ خداست. قرآن، با تأکید بر این کرامتِ همگانی و ذاتی، چارچوبی جامع و اخلاقی برای پاسداشتِ حقوقِ بشر ارائه میدهد که هیچگاه از ارزش و اعتبار نمیافتد. این نگاه، در واقع، غایتِ مهربانی و حکمتِ الهی است که انسان را در اوجِ شکوفاییِ مادی و معنوی متصور میشود.