به گزارش خبرنگار شبکه اطلاعرسانی راه دانا، توافق اخیر میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان با دخالت آمریکا، مسیر استراتژیک زنگزور را به نقطهای حساس در ژئوپلیتیک ترانزیت منطقه تبدیل کرده است. با واگذاری مدیریت این گذرگاه ۴۳ کیلومتری به یک شرکت آمریکایی، ایران با خطر قطع دسترسی به یکی از مهمترین راههای زمینی خود به قفقاز و اروپا روبهرو شده است. این تحول، نه یک پروژه عمرانی ساده، بلکه یک تغییر نقشه استراتژیک است که میتواند موقعیت راهبردی ایران را در تجارت منطقهای تضعیف کند.
مسیر زنگزور، گذرگاهی کوچک در خاک ارمنستان، سالهاست که نقش حیاتی در ترانزیت کالاهای ایرانی به کشورهای قفقاز، گرجستان و روسیه ایفا میکند. این مسیر زمینی، تنها راه ارتباط مستقیم ایران با شمال قفقاز بوده و حجم قابل توجهی از حملونقل ترانزیتی کالاهای ایرانی از طریق آن انجام میشد.
اما تحولات اخیر، این وضعیت را بهشدت دگرگون کرده است. بر اساس توافقی میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان با میانجیگری ایالات متحده، گذرگاه ۴۳ کیلومتری زنگزور که نخجوان را به باکو متصل میکند، تحت مدیریت یک شرکت آمریکایی و در قالب قراردادی ۹۹ ساله قرار خواهد گرفت.
این طرح، با وجود ابعاد اقتصادی، در واقع یک تغییر ژئوپلیتیک عمیق است. با توجه به اینکه ارزش تجاری سالانه این کریدور بین ۵۰ تا ۱۰۰ میلیارد دلار برآورد شده و دارای مزیت لجستیکی بزرگ در انتقال کالا بین آسیا و اروپا است، ایران نمیتواند این تحول را به سادگی بپذیرد.
🔹 چه چالشهایی برای ایران ایجاد میشود؟
در صورت اجرای این طرح، کامیونهای ایرانی با چالشهای جدی مواجه خواهند شد:
- افزایش هزینهها: احتمال اعمال تعرفههای سنگین توسط مدیر آمریکایی، هزینه عبور کالا را برای شرکتهای ایرانی به شدت افزایش خواهد داد.
- محدودیتهای سیاسی و امنیتی: حضور آمریکا در این مسیر میتواند به بهانههای امنیتی یا تحریمی، دسترسی ایرانیها را محدود یا حتی مسدود کند.
- کاهش حجم ترانزیت: با گران شدن و پرخطر شدن مسیر، شرکتهای حملونقل ایرانی به سمت مسیرهای جایگزین سوق پیدا خواهند کرد — مسیرهایی که هنوز آماده نیستند.
🔹 تأثیرات راهبردی: تضعیف جایگاه ایران
از منظر استراتژیک، این تحول تأثیرات گستردهای بر موقعیت ایران دارد:
- کاهش درآمدهای ترانزیتی: با کاهش عبور کالا از مسیرهای ایرانی، درآمدهای میلیونی از دست خواهد رفت.
- تضعیف قدرت چانهزنی ایران: اگر ترکیه و آذربایجان بتوانند بدون عبور از خاک ایران به آسیای مرکزی متصل شوند، نیاز به همکاری با ایران کاهش مییابد.
- تهدید ارتباط با ارمنستان: ارمنستان، حلقه اصلی اتصال زمینی ایران به گرجستان و روسیه است. با تغییر مسیر ترانزیت، این ارتباط در معرض خطر جدی قرار میگیرد.
- رشد رقابت ناعادلانه: کالاهای ایرانی با مسیرهای طولانیتر، گرانتر و کمسرعتتر روبهرو خواهند شد و سهم بازارشان به نفع رقبایی مانند ترکیه و چین کاهش خواهد یافت.
🔹 تجربه تلخ: فرصتهای از دسترفته
این اولین بار نیست که ایران در حوزه ترانزیت فرصتهای بزرگی را از دست میدهد:
- فرودگاه امام خمینی که قرار بود به هاب هوایی شرق به غرب تبدیل شود، امروز در سایه استانبول و دبی قرار دارد.
- کریدور شمال-جنوب که میتوانست مسیر اصلی تجارت هند و روسیه باشد، سالهاست فقط روی کاغذ باقی مانده است.
- مسیر شرق به شمال غرب کشور به دلیل عدم برنامهریزی منسجم، هرگز به پتانسیل واقعی خود نرسیده است.
این تجربهها نشان میدهد که بیبرنامگی و تعلل، هزینههای سنگینی برای ایران داشته است.
🔹 راهکارهای فوری و استراتژیک
برای برونرفت از این بحران، ایران باید چهار اقدام اساسی را انجام دهد:
-
فعالسازی مسیرهای جایگزین
- اتصال ریلی چابهار – زاهدان – مشهد – سرخس میتواند مسیری مستقل و امن به آسیای مرکزی باز کند.
- توسعه مسیرهای زمینی از شرق کشور به آذربایجان غربی و کردستان برای ایجاد جایگزینهای داخلی.
-
تقویت روابط با کشورهای همسایه
- بازسازی و تعمیق روابط با ارمنستان، گرجستان و روسیه در حوزه ترانزیت و سرمایهگذاری مشترک.
- امضای توافقهای دوجانبه برای تسهیل عبور کالا و ایجاد موکبهای مشترک.
-
دیپلماسی اقتصادی فعال
- استفاده از سکوی اکو، شانگهای و اتحادیه اوراسیا برای طرح پیشنهادهای جایگزین.
- مقابله با انحصار مسیرهای جدید توسط ترکیه و آمریکا و جلب حمایت کشورهای عضو.
-
بهبود زیرساختهای داخلی
- توسعه شبکه ریلی با سرعت، امنیت و هزینه مناسب.
- تبدیل بندر چابهار به یک هاب لجستیکی جهانی.
- ارتقای فرودگاههای بینالمللی به مراکز حملونقل چندوجهی.
🔹 نقش بخش خصوصی: مشارکت، نه انزوا
دولت نمیتواند تنها بر دوش این بار سنگین بایستد. بخش خصوصی — شامل شرکتهای حملونقل، لجستیک و سرمایهگذاران — باید به عنوان شریک اصلی وارد عمل شود.
برای این منظور، دولت باید:
- مشوقهای مالی و مالیاتی ایجاد کند.
- فرآیندهای اداری را سادهسازی کند.
- امنیت سرمایهگذاری را تضمین کند.
🔹 از تماشاچی به بازیگر؛ از دفاع به حمل
در نهایت، ایران باید از یک نگاه دفاعی و واکنشی به یک نگاه تهاجمی و طراحیکننده برسد. به جای اینکه فقط به پروژههای دیگران واکنش نشان دهد، باید خودش طرحهای ترانزیتی منطقهای را طراحی و مدیریت کند.
مسیر زنگزور تنها یک جاده نیست، بلکه نمادی از حذف تدریجی ایران از نقشه ترانزیت منطقهای است. اما این تهدید میتواند نقطه شروع یک بازنگری استراتژیک باشد.
آیا ایران صحنهگردان خواهد بود؟
به گزارش راه دانا؛ ایران با موقعیت جغرافیایی منحصربهفرد، سابقه تاریخی و ظرفیتهای انسانی و صنعتی، شایستگی آن را دارد که نه فقط یک مسیر عبوری باشد، بلکه طراح و مدیر مسیرها باشد.
اما برای این تحول، نیاز به:
- اراده سیاسی قوی
- برنامهریزی بلندمدت
- هماهنگی بین بخشهای دولتی و خصوصی
- و دیپلماسی اقتصادی فعال
است. در پایان لازم به توضیح است: "در این رقابت، سکوت برابر با عقبنشینی است. اگر ایران نخواهد تماشاچی باشد، باید همین امروز صحنهگردان شود."