به گزارش خبرنگار اقتصادی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ در دنیای امروز، زیرساختهای حملونقل نه فقط مسیرهایی برای جابهجایی کالا و مسافر هستند، بلکه ابزارهایی راهبردی برای نفوذ اقتصادی، سیاسی و ژئوپلیتیک محسوب میشوند. در این میان، پروژه راهآهن شلمچه-بصره، با وجود کوتاه بودن مسیر (۳۳ کیلومتر)، ظرفیت عظیمی برای تحول در روابط ایران و عراق دارد. اما با گذشت بیش از دو سال از کلنگزنی، این پروژه راهبردی همچنان در انتظار بهرهبرداری است.
زمانی که ۳۳ کیلومتر، معنای بیشتری دارد
خط ریلی شلمچه-بصره، تنها یک اتصال مرزی نیست، بلکه حلقه گمشده در زنجیره ارتباطی ایران با عراق و خاورمیانه است. این خط، نقطه صفر مرزی شلمچه در ایران را به شهر بصره در جنوب عراق متصل میکند و از طریق آن، بندر بصره و خلیج فارس به شبکه ریلی ایران و از آنجا به آسیای مرکزی و شرق آسیا پیوند میخورد.
با وجود این اهمیت، پروژه که در شهریور ۱۴۰۲ با حضور محمد شیاع سودانی، نخستوزیر عراق، و محمد مخبر، معاون اول ریاست جمهوری وقت ایران، آغاز شد، قرار بود ظرف ۱۸ ماه به بهرهبرداری برسد. اما اکنون، بیش از دو سال گذشته و تنها بخشی از تعهدات ایرانی انجام شده است.
وضعیت فعلی پروژه؛ پیشرفت نامتقارن
- طرف ایرانی: انجام مینروبی ۱۶ کیلومتری در خاک عراق، یکی از تعهدات ایران بود. به گفته سیدمصطفی داودی، معاون فنی حملونقل راهآهن ایران، این بخش پیش از موعد به پایان رسیده است.
- احداث پل متحرک ۸۰۰ متری بر روی شط العرب نیز در مرحله شمعکوبی قرار دارد.
- طرف عراقی: متولی ریلگذاری ۳۳ کیلومتری در خاک خود است، اما تاکنون هیچ اقدام عملیاتی در این زمینه گزارش نشده است.
این عدم تعادل در پیشرفت، باعث شده تا ایران، با وجود انجام تعهدات خود، نتواند از منافع اقتصادی و استراتژیک این پروژه بهرهمند شود.
اهمیت اقتصادی: افزایش تبادلات اقتصادی از ۱۲ به ۲۰ میلیارد دلار!
تجارت دوطرفه ایران و عراق از حدود ۶۰۰ میلیون دلار در اوایل دهه ۸۰ به بیش از ۱۲ میلیارد دلار در سالهای اخیر رسیده است. با این حال، مسئولان اقتصادی معتقدند که با ایجاد زیرساختهای مناسب، ظرفیت افزایش تجارت تا ۲۰ میلیارد دلار نیز وجود دارد.
حملونقل ریلی، در مقایسه با جادهای، هزینه کمتر، امنیت بیشتر و حجم بالاتر انتقال کالا را فراهم میکند. بدون این خط، کالاهای ایرانی مجبورند از طریق جادههای پرخطر و هزینهبر عبور کنند، در حالی که رقیبانی مانند ترکیه با توسعه شبکه ریلی خود در عراق، به سرعت نفوذ اقتصادی خود را گسترش میدهند.
بعد ژئوپلیتیک: راهآهن، نه فقط ریل!
از دیدگاه سیاسی و ژئوپلیتیک، خط شلمچه-بصره تنها یک پروژه عمرانی نیست، بلکه ابزاری برای تثبیت نفوذ ایران در عراق است. این خط، ایران را به کریدور بینالمللی راه ابریشم جدید (طرح چین) متصل میکند و در عین حال، عراق را از وابستگی به مسیرهای دریایی پرخطر دور میکند.
همچنین، این پروژه بخشی از طرح بزرگتر عراق به نام "راه توسعه" است که قصد دارد بصره را به ترکیه و اروپا متصل کند. در این بازی بزرگ، ایران میتواند پل ارتباطی بین آسیا و اروپا باشد، اما فقط اگر زودتر از رقبا حرکت کند.
بُعد مذهبی: اربعین، بدون ترافیک
سالانه میلیونها زائر ایرانی و خارجی برای شرکت در مراسم اربعین به عراق سفر میکنند. این جریان عظیم، فشار شدیدی بر جادهها، مرزها و زیرساختهای بهداشتی و امنیتی وارد میکند.
اتصال ریلی مستقیم شلمچه-بصره میتواند:
- سفر زائران را ارزانتر و ایمنتر کند.
- ترافیک مرزی را بهطور چشمگیری کاهش دهد.
- و به نگاه مثبت مردم عراق به ایران کمک کند.
این خط، نه تنها یک مسیر اقتصادی، بلکه نمادی از همبستگی مذهبی و فرهنگی دو ملت است.
تأخیر، چه کسی را سودمند میکند؟
تأخیر در بهرهبرداری از این پروژه، علاوه بر افزایش هزینههای ساخت، ایران را در رقابت منطقهای ضعیف کرده است. ترکیه با سرعت در حال گسترش شبکه ریلی خود در عراق است و این امر، نفوذ اقتصادی و سیاسی آنکارا را در بغداد تقویت میکند.
در مقابل، ایران با وجود انجام تعهدات فنی خود، به دلیل عدم پیشرفت طرف عراقی و شاید کمرنگ بودن فشار دیپلماتیک، عقب مانده است.
چالشها: فراتر از فنی
علیرغم سادگی فنی پروژه، چالشهای متعددی وجود دارد:
- تأخیر در تصمیمگیریهای سیاسی در عراق
- ضعف در هماهنگی دوطرفه
- عدم تعیین زمانبندی دقیق برای ریلگذاری
- و عدم وجود مکانیسم نظارتی مشترک
راهکار: فشار دیپلماتیک + سرعت عمل
وزارت راه و شهرسازی ایران باید:
- تعهدات خود را به سرعت تکمیل کند (احداث پل و اتصال ریلی به نقطه صفر).
- در سطح دیپلماتیک، از طرف عراقی مطالبه عملیاتی کند.
- مکانیسم نظارتی مشترک برای پیگیری روزانه پروژه ایجاد شود.
- و برای تسریع کار، کمک فنی و مالی در صورت لزوم ارائه شود.
جمعبندی: ۳۳ کیلومتر، یا ۳۳ فرصت از دست رفته؟
به گزارش راه دانا؛ خط ریلی شلمچه-بصره، با وجود کوتاهی، یکی از مهمترین پروژههای زیرساختی ایران در دهه ۱۴۰۰ است. بهرهبرداری از آن نه تنها هزینه حملونقل را کاهش میدهد، بلکه نفوذ ایران در عراق را تثبیت میکند، تجارت را رشد میدهد و سفر زائران را آسان میسازد.
اما با گذشت دو سال و نیم از زمان کلنگزنی، همچنان هیچ ریلی در خاک عراق نصب نشده است. حالا سؤال این است:
آیا دولت چهاردهم میتواند طلسم تأخیر را بشکند و این پروژه راهبردی را به بهرهبرداری برساند؟