به گزارش خبرنگار ورزشی شبکه اطلاعرسانی راه دانا؛ آنچه در زاگرب ۲۰۲۵ رقم خورد، بیش از آنکه تنها یک موفقیت ورزشی باشد، جلوهای از همنشینی ورزش، هویت ملی و سیاست در سطح جهانی بود. در ظاهر ماجرا، تیم ملی کشتی آزاد ایران پس از ۱۲ سال توانست بر سکوی نخست جهان بایستد؛ اما اگر لایههای پنهانتر این واقعه را بنگریم، روشن میشود که چرا قهرمانی یک تیم ورزشی، به موضوعی سیاسی ـ رسانهای در ابعاد گسترده تبدیل شد و چگونه یک حرکت نمادین، مثل ادای احترام نظامی کشتیگیران ایران در برابر پرچم جمهوری اسلامی، موجی از واکنشها را در داخل و خارج از کشور برانگیخت.
برای درک اهمیت این قهرمانی باید به تاریخ کشتی آزاد ایران رجوع کرد. پیش از ۲۰۲۵، تیم ملی ایران پنج مرتبه در سالهای ۱۹۶۱، ۱۹۶۵، ۱۹۹۸، ۲۰۰۲ و ۲۰۱۳ قهرمان جهان شده بود. آخرین قهرمانی به ۲۰۱۳ در مجارستان بازمیگردد و از آن زمان، تیم ملی ایران طی دوازده سال بارها تا آستانه قله رفت؛اما نهایتاً به نایبقهرمانی بسنده کرد.
در دو دوره اخیر مسابقات جهانی (۲۰۲۳ و ۲۰۲۴)، ایران با شایستگی روی سکوی دوم ایستاد، اما فاصلهاش با صدرنشینان همچنان محسوس بود. بنابراین قهرمانی در ۲۰۲۵، آن هم در خاک اروپا و میزبانی زاگرب، معنایی فراتر از یک برد ورزشی داشت: بازگشت تاریخی ایران به رأس کشتی جهان و اثبات بلوغ ساختار تیمی در تمامی اوزان.
در این رقابتها، ایران با کسب ۱۴۵ امتیاز بالاتر از آمریکا (۱۳۴ امتیاز) و ژاپن (۱۱۱ امتیاز) ایستاد. این فاصله امتیازی نشان داد قهرمانی ایران نه محصول درخشش یکی دو ستاره، بلکه نتیجه انسجام تیمی و ظهور یک نسل طلایی در سبکوزنها، میانوزنها و سنگینوزنها بود.
ستارههای نسل جدید
از دل این قهرمانی، چند چهره شاخص بیرون آمدند که نامشان فراتر از یک مدال، به نماد ملی بدل شد:
-
رحمان عموزاد (۶۵ کیلوگرم): با برد قاطع ۱۰ بر صفر مقابل حریف ژاپنی، انتقام شکست المپیک ۲۰۲۴ را گرفت و حیثیت ملی را بازگرداند. این برد در رسانههای داخلی به عنوان «انتقام ورزشی ایران از ژاپن» بازتاب یافت.
-
امیرحسین زارع (۱۲۵ کیلوگرم): با سومین طلای جهانی خود، جایگاه سنگینوزن ایران را در بالاترین سطح کشتی جهان تثبیت کرد. رسانههای بینالمللی این پیروزی را نمادی از «اقتدار پایدار ایران» دانستند.
-
امیرعلی آذرپیرا (۹۷ کیلوگرم): با شکست دادن تاجالدینوف شکستناپذیر، تابویی تاریخی را شکست. هرچند در فینال به مدال نقره رسید، اما همان برد نیمهنهایی لحظهای ماندگار در تاریخ کشتی شد.
-
احمد محمدنژاد جوان (۶۱ کیلوگرم): کشتیگیر ۲۱ سالهای که در نخستین حضور جهانی به مدال نقره دست یافت و طلسم ناکامی کشتیگیران خراسانی را شکست.
-
امیرحسین فیروزپور (۹۲ کیلوگرم): با برد بر کوروگلیف قزاقستانی، مدال برنز گرفت و نشان داد نسل جوان در حال تثبیت جایگاه خود است.
-
محمد نخودی (۷۹ کیلوگرم): با برد ۳ بر ۲ مقابل جبرئیل گاژیف از آذربایجان، مدال برنز دیگری به حساب ایران افزود.
این ترکیب، تصویری از نسل طلایی جدید کشتی ایران بود؛ نسلی که نشان داد در سبک وزن، میان وزن و سنگین وزن همزمان مدعی است؛ اما آنچه زاگرب را متفاوت کرد، لحظهای بود که کشتیگیران ایران پس از قهرمانی تیمی، در برابر پرچم سهرنگ جمهوری اسلامی ایران، احترام نظامی گذاشتند. حرکتی که در نگاه اول شاید نمادین به نظر برسد، اما در فضای سیاستزده جهان امروز، معنای عمیقی یافت.
احترام نظامی کشتیگیران حامل پیامی روشن بود: قهرمانی تنها موفقیت شخصی یا ورزشی نیست، بلکه بخشی از اقتدار ملی ایران است؛ در شرایطی که غرب تلاش دارد تصویر ایران را در عرصههای مختلف تضعیف کند، چنین حرکتی در یک رویداد جهانی پیام مقاومت، انسجام و هویت ملی را به مخاطبان جهانی منتقل کرد.
این مسئله بهخوبی نشان میدهد ورزش در ایران از عرصه رقابت صرف خارج شده و به «دیپلماسی نرم» و «ابزار بازنمایی هویت ملی» تبدیل شده است. به همین دلیل هم بود که بلافاصله پس از قهرمانی، رهبر انقلاب اسلامی در پیامی این افتخار را تبریک گفته و آن را نشانه «غرور ملی و تلاش خستگیناپذیر جوانان» دانستند. سران سه قوه، فرماندهان نظامی و بسیاری از شخصیتهای سیاسی نیز جداگانه پیام دادند. این حجم از واکنشهای رسمی ثابت کرد قهرمانی کشتی فراتر از یک موفقیت ورزشی دیده میشود و در سطح منافع ملی و سیاسی ارزیابی میگردد.
اما درست در همان لحظات، برخی رسانههای فارسیزبان خارج از کشور کوشیدند این موفقیت را از زاویهای دیگر بازتاب دهند. بیبیسی فارسی در گزارش خود شادی ملی را کمرنگ جلوه داد و بیشتر بر حواشی تیم و اختلافات انتخابیها تمرکز کرد. ایران اینترنشنال نیز در تحلیلهای خود کوشید پیروزی ایران را به مسائل سیاسی داخلی و شرایط اجتماعی پیوند بزند تا از بار ملی آن بکاهد.
این نوع رویکردها باعث شد برخی مخاطبان در شبکههای اجتماعی معتقد باشند رسانههای فارسیزبان خارج از کشور در انعکاس احساسات واقعی مردم ایران جانب انصاف را رعایت نکردند و به جای تمرکز بر ارزش ورزشی و غرور ملی، بیشتر دنبال برجستهسازی زاویههای انتقادی بودند.
به بیان دیگر، قهرمانی ایران در زاگرب به صحنهای از تقابل روایتها تبدیل شد: روایت داخلی که آن را تجلی غرور ملی و اقتدار ایران معرفی میکرد و روایت خارجی که میکوشید بار سیاسی یا اجتماعی متفاوتی به آن بدهد؛ این خود نشاندهنده جایگاه ویژه ورزش ایران در معادلات رسانهای و سیاسی جهانی است.
البته تیم ملی ایران بینقص نبود و در چهار وزن نتایج ضعیفتری داشت:
-
علی مؤمنی (۵۷ کیلوگرم) مقابل کشتیگیر مکزیکی شکست غیرمنتظرهای خورد.
-
یونس امامی (۷۴ کیلوگرم) با تحلیل نادرست از حریف ژاپنی به رتبه پنجم بسنده کرد.
-
امیرمحمد یزدانی (۷۰ کیلوگرم) و محمد نخودی (۷۹ کیلوگرم) نیز با وجود تلاش، به مدالهای طلا یا نقره نرسیدند.
اما حتی این ناکامیها نیز در مجموع، بخشی از فرآیند تجربهاندوزی نسل جدید بود و بازگشت این کشتیگیران در میادین آینده میتواند ضامن پایداری اقتدار تیمی ایران باشد.
لازم به ذکر است؛ پیروزیهای ایران بازتابی فراتر از ورزش داشت. در رسانههای منطقهای، این قهرمانی بهعنوان نشانهای از چالشطلبی ایران در برابر هژمونی آمریکا تحلیل شد. بهویژه پیروزیهای عموزاد و زارع در برابر حریفان آمریکایی و ژاپنی، بهصورت نمادین در قاب «رقابت ایران با قدرتهای جهانی» قرار گرفت.
از سوی دیگر، در رسانههای داخلی کشورهای همسایه نیز این قهرمانی با تأکید بر «انسجام و توان جوانان ایرانی» بازتاب یافت. حتی برخی رسانههای ورزشی اروپایی با اشاره به احترام نظامی کشتیگیران ایران نوشتند: «ورزش ایران چیزی فراتر از ورزش است؛ حامل پیام سیاسی و ملی است.»
تجربه زاگرب یک بار دیگر نشان داد که ورزش ایران تنها عرصه رقابت نیست، بلکه میدان نمایش هویت، اقتدار و مقاومت ملی است. در شرایطی که دشمنان با ابزار تحریم و جنگ رسانهای میکوشند روحیه ملی ایرانیان را تضعیف کنند، قهرمانی کشتی آزاد یادآور این حقیقت شد که ملت ایران حتی در میدانهای ورزشی نیز میتواند قلهها را فتح کند.
به همین دلیل، قهرمانی در زاگرب به موضوعی فراتر از ورزش بدل شد؛ موضوعی که هم به انسجام داخلی دامن زد و هم در سطح بینالمللی پیام روشنی از ایستادگی ایران ارسال کرد.
اکنون تیم ملی کشتی آزاد ایران با روحیهای مضاعف و اعتمادبهنفس بالا به سمت المپیک لسآنجلس ۲۰۲۸ حرکت میکند. کارشناسان معتقدند اگر انسجام مدیریتی در فدراسیون حفظ شود و مسیر حمایتی از نسل طلایی ادامه یابد، ایران میتواند نهتنها در سطح جهانی، بلکه در المپیک نیز به مدالهای متعدد دست یابد.
در واقع، زاگرب پایان راه نبود؛ آغاز مسیری تازه بود که میتواند کشتی ایران را به جایگاهی فراتر از یک قدرت سنتی برساند و آن را به ابزار دیپلماسی نرم جمهوری اسلامی ایران در عرصه جهانی بدل کند.
قهرمانی کشتی آزاد ایران در زاگرب ۲۰۲۵، یک پیروزی ورزشی ساده نبود؛ این رویداد در بستر سیاست جهانی معنا یافت؛ از احترام نظامی کشتیگیران تا بازتاب رسانهای متضاد، از پیام رهبر انقلاب تا واکنشهای خصمانه رسانههای خارجنشین، همگی نشان داد ورزش ایران در متن یک جنگ نرم رسانهای و سیاسی قرار دارد.
زاگرب اثبات کرد که ایران میتواند حتی از دل میدان ورزش، پیامی روشن به جهان بفرستد: ایران همچنان ایستاده است؛ با جوانانی پرانرژی، با غروری ملی و با اقتداری که دشمنان نمیتوانند آن را نادیده بگیرند.