اسنپ‌بک؛ طلاق ژئوپلیتیکی ایران از غرب و آغاز عصر جدید همکاری‌های شرقی

به گزارش خبرنگار شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ با اعلام رسمی بازگشت تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران از مسیر مکانیزم اسنپ‌بک، بسیاری از تحلیلگران این رخداد را طلاق ژئوپلیتیکی ایران از غرب تعبیر کردند. به باور کارشناسان، این رویداد بیش از آنکه یک اتفاق فنی در عرصه دیپلماسی باشد، نقطه‌ی عطفی در راهبرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به‌شمار می‌آید.

ایران امروز در شرایطی قرار گرفته که نظم جهانی دیگر تک‌قطبی نیست؛ شرق با محوریت چین، روسیه و قدرت‌های نوظهور آسیایی، در حال شکل دادن به ترتیبات جدید سیاسی و اقتصادی است.
در چنین فضایی، تعریف جایگاه ایران در یکی از بلوک‌های قدرت جهانی، ضرورتی استراتژیک است. بی‌طرفی منفعلانه یا کنش‌های پراکنده، در این شرایط بی‌اثر خواهد بود.

پایان برجام؛ پایان رؤیای غربی

چه حامیان و چه مخالفان برجام، اکنون باید بپذیرند که این توافق – خوب یا بد – دیگر وجود خارجی ندارد.

زمان آن رسیده که جریان‌های موسوم به غرب‌گرا، به جای «گیتار زدن پشت پنجره‌ی معشوق از دست رفته» یعنی غرب، به تصمیم‌های عملی برای همکاری با شرق روی آورند.

در مقابل، نیروهای دلسوز انقلاب نیز به جای پرداختن به گذشته و یافتن مقصران، باید چشم‌انداز آینده‌ی ایران را در تعامل با همه ظرفیت‌های جهانی ترسیم کنند.

مطالبه‌گری مردم و انسجام ملی

ایران در نقطه‌ای ایستاده که مردم باید از مسئولان خود مطالبه‌ی تعیین تکلیف جایگاه کشور در نظم جهانی جدید را داشته باشند.

پیمان‌های راهبردی با شرق، از جمله همکاری‌های بلندمدت با چین و روسیه، باید از سطح تفاهم‌نامه و شعار عبور کرده و در قالب پروژه‌های اجرایی و اقتصادی ملموس وارد مرحله‌ی اجرا شوند.

در این مسیر، انسجام ملی و وحدت داخلی مهم‌ترین رکن موفقیت به شمار می‌آید.

شرق‌ستیزی یا غفلت تاریخی؟

در حالی که برخی از جریان‌های سیاسی داخلی با ذره‌بین به دنبال نقد رفتارهای گذشته‌ی روسیه و چین هستند، فراموش می‌کنند که تحریم، ترور، تهدید نظامی و خروج از برجام توسط غرب و متحدانش انجام شد.

واقع‌گرایی ایجاب می‌کند که ایران در نظم چندقطبی امروز، با حفظ استقلال، اما با اولویت منافع ملی، همکاری‌های خود با شرق را تعمیق بخشد.

با فعال شدن اسنپ‌بک، برجام رسماً به تاریخ پیوست و سیاست خارجی ایران وارد مرحله‌ای تازه شده است؛ مرحله‌ای که در آن جهت‌گیری راهبردی کشور میان شرق و غرب، دیگر انتخابی اختیاری نیست بلکه ضرورتی حیاتی است.

اکنون ایران باید با نگاهی آینده‌محور و با تکیه بر ظرفیت‌های داخلی و منطقه‌ای، جایگاه خود را در نظم جهانی نوین بازتعریف کند.

مسیر پیش‌رو شاید دشوار باشد، اما در پرتو انسجام ملی و رویکردی واقع‌بینانه، می‌تواند به فصل جدیدی از استقلال و تعامل هوشمندانه ایران در جهان بینجامد.

فعال شدن سازوکار موسوم به اسنپ‌بک از سوی غرب، نه تنها پایان رسمی برجام را رقم زد، بلکه نشانه‌ای روشن از آغاز تغییر پارادایم در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از «غرب‌گرایی» به سوی «شرق‌گرایی واقع‌بینانه» است؛ تغییری که می‌تواند سرنوشت جایگاه ایران در نظم نوین جهانی را رقم بزند.