نقدی بر مناظره دو روحانی شیعه/ وقتی جهاد تبیین در دستور کار نیست

به گزارش خبرنگار فرهنگی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ مناظره اخیر میان حجت‌الاسلام والمسلمین حامد کاشانی و عبدالرحیم سلیمانی اردستانی پیرامون مسائل تاریخی صدر اسلام، به‌ویژه بحث حساس شهادت حضرت زهرا (س)، یکی از جنجالی‌ترین رویدادهای اخیر در فضای گفتمان دینی کشور بود. هدف اعلامی از این مناظره، تبیین دقیق‌تر مبانی تاریخی و اعتقادی مربوط به این واقعه عظیم بود. با این حال، آنچه پس از انتشار بخش‌هایی از این مناظره و به ویژه پس از اظهارات آقای اردستانی رخ داد، بحث را به سرعت از دایره نقد علمی و محتوایی خارج کرده و به عرصه‌ی جدل‌های اخلاقی، رفتاری و هویتی کشاند.

در فضای دینی، زمانی که پای اصول اساسی اعتقادی و مبانی مذهبی در میان باشد، اصل سکوت یا مماشات، خود به یک مسئله تبدیل می‌شود. در این بخش، بر اساس تحلیل‌های ارائه شده، به تعریف جایگاه تبیین و نقد در مناظرات پرداخته می‌شود.

حجت‌الاسلام یاوری به درستی مرز میان دو شیوه مواجهه فکری را مشخص نمود، مناظره واقعی، روشی است که هدف آن صرفاً پیروزی بر خصم نیست، بلکه کشف حقیقت از طریق به کارگیری ادله قوی و پذیرش حق در صورت اثبات آن توسط طرف مقابل است. سیره علمایی چون شیخ مفید، نمونه کامل این رویکرد است که در آن، اصالت با برهان است.

جدل، اغلب با هدف تخریب طرف مقابل، تقویت موضع شخصی، یا صرفاً فضاسازی خصمانه شکل می‌گیرد و غالباً از چارچوب‌های منطقی و اخلاقی خارج می‌شود.

تکلیف شرعی ورود به میدان تبیین

وی تاکید کرد که در مواجهه با شبهاتی که اصول اساسی اعتقادی شیعه، مانند عظمت و دفاع حضرت زهرا (س) از جایگاه ولایت، را مستقیماً مورد سؤال قرار می‌دهند، ورود یک کارشناس متعهد، «نه یک انتخاب، بلکه یک تکلیف شرعی» است. سکوت در این موارد به معنای خالی کردن میدان برای ترویج اشتباهات است و در نظام فکری شیعه، جایز نیست.

نقد ورود بدون تخصص: فقه و کلام

یکی از مهم‌ترین هشدارهای مطرح شده، مرتبط با ورود افراد فاقد صلاحیت علمی و تخصصی به مسائل پیچیده کلامی و تاریخی است. حجت‌الاسلام یاوری معتقدند که ورود بدون تخصص کافی به موضوعات حساس اهل‌بیت (ع)، به‌ویژه استناد به روایات غیرمستند یا تفاسیر نادرست متون اصلی، می‌تواند مصداق «حرام شرعی» باشد. این امر همچنین خلاف فتوای مراجع بزرگوار در پرهیز از ورود به مباحث تخصصی فقه و کلام بدون اجازه استاد یا اجازه مراجع، تلقی می‌شود.

خروجی مطلوب: اعتراف به حق و سیره حق‌جویی

بر اساس استاندارد مناظره حقیقی، خروجی مطلوب، حتی در مواجهه با نفوذ گسترده‌ی مطالب نادرست در فضای مجازی، همان «اعتراف نهایی طرف مقابل به اشتباه و ارائه عذرخواهی صادقانه» است. این اقدام، در سیره اهل بیت (ع)، نشان‌دهنده نهایت فضیلت و حق‌جویی است و باید مورد استقبال قرار گیرد، چرا که هدف اصلی، اصلاح معرفت عمومی است نه انتقام‌گیری شخصی.

محکومیت صریح رفتارهای غیراخلاقی پس از مناظره

بزرگ‌ترین آسیب و زنگ خطر که در حواشی این مناظره بروز کرد، موجی از رفتارهای تند، ناسزاگویی و حملات شخصی از سوی برخی فعالان و هواداران هیئتی بود. این رفتارها به شدت با سنت اخلاقی و عقلانی مکتب تشیع در تضاد است. تأکیدات افراد شاخص بر این مسئله، نشان‌دهنده یک اجماع اخلاقی در میان نخبگان دینی است.

اساس شیعه بودن، منطق است و در منطق، فحش و ناسزا جایی ندارد

حاج محمود کریمی، از مداحان برجسته کشور، با اشاره به بنیادهای مکتب شیعه، موضع محکمی در برابر توهین اتخاذ کردند: ایشان هشدار دادند که این رفتارهای هیجانی و غیراخلاقی، نه تنها کمکی به تثبیت حقیقت نمی‌کند، بلکه می‌تواند به‌طور ناخواسته زحمات تاریخی علمایی چون امام خمینی (ره) و مجاهدت‌های شهدای راه ولایت را در ترویج دینداری مبتنی بر عقلانیت، با بی‌انصافی و «نبرد برده را باختن» مواجه سازد. 

مهدی رسولی نیز بر جنبه روشنگرانه دین تأکید کرد و ابراز داشت که قدرت اهل‌بیت (ع) همواره در سعه‌ی صدر، استدلال محکم و اخلاق حسنه بوده است:«با فحاشی هیچ حرف حقی به بار نمی‌نشیند و هیچ باطلی از رمق نمی‌افتد! با نور و روشنگری باید به مصاف حرف‌های تاریک رفت.»

این بدان معناست که برای مقابله با شبهه، باید از ابزار معرفتی و اخلاقی استفاده کرد، نه ابزار خشونت کلامی که خود زمینه‌ساز شبهات جدید علیه دینداری می‌شود.

تأکید بر سیره و حد شرعی

برخی روحانیون، مستقیماً به بعد شرعی این اعمال اشاره کردند. حجت‌الاسلام موسوی مطلق تأکید نمود که فحاشی و دشنام‌گویی، صراحتاً با سیره عملی و اخلاقی ائمه اطهار (ع) در تضاد است. ایشان به یک روایت کلیدی استناد کردند که نشان می‌دهد خداوند از افرادی که اهل دشنام‌گویی و تحریک دیگران به دشنام باشند، بیزار است:

خداوند دشمن دارد دشنام‌گویِ دشنام‌جو را

این توصیه نشان می‌دهد که دشنام‌گویی نه تنها اخلاقی نیست، بلکه در نگاه دینی نیز مذموم شمرده شده است.

 آسیب‌های تقلیل نقد علمی و سکوت نخبگان

واکنش‌های هیجانی و غیرمنطقی پس از مناظره، دو آسیب جدی و بلندمدت به بدنه جامعه مذهبی و فضای نقد علمی وارد آورد که نیازمند توجه جدی است.

تقلیل نقد علمی به نزاع هویتی

یکی از بزرگترین خطرات این رویکرد، تبدیل شدن یک نقد یا پرسش تاریخی به مثابه یک حمله همه‌جانبه به هویت دینی تلقی شد. زمانی که فردی یک روایت تاریخی خاص را مورد نقد قرار می‌دهد، برخی بلافاصله نقد محتوایی را مساوی با نفی ارادت، یا حتی دشمنی با دستگاه اهل‌بیت (ع) تفسیر کردند. این رویکرد، باعث می‌شود که هرگونه پژوهش سالم تاریخی و کلامی که در چارچوب‌های علمی صورت می‌گیرد، به سرعت متهم شده و راه برای گفت‌وگوی سازنده بسته شود.

سکوت نخبگان و جولان تندروها

واکنش‌های هیجانی، همچنین موجب شد تا بسیاری از روحانیون محقق و نخبگان فکری، به دلیل دوری از جنجال و عدم تمایل به ورود به فضای مبتذل منازعات کلامی-رسانه‌ای، سکوت اختیار کنند. این سکوت، متأسفانه میدان را برای تندروهایی که از زبان توهین و احساسات خام استفاده می‌کنند، خالی گذاشت تا خود را به عنوان «نمایندگان راستین دین» معرفی نمایند. این امر، چهره دین را در نگاه مخاطبان متدین و غیرمتدین، مخدوش می‌سازد.

توصیه نهایی برای حفظ مرزبندی دینی و اجتماعی

بر اساس جمع‌بندی دیدگاه‌های کارشناسان و مسئولان فرهنگی، دو اصل اساسی برای برون‌رفت از این بحران‌ها و مدیریت فضای آینده مطرح می‌شود:

مرزبندی حیاتی؛ علم در برابر ادعا و تخصص در برابر عوام‌فریبی

ضرورت حیاتی؛ ایجاد مرزبندی شفاف میان دو حوزه است:

علم در مقابل ادعا: تشخیص کسانی که واقعاً صاحب تخصص و سابقه علمی مستند هستند، از مدعیانی که صرفاً با لحن تند و احساسی سعی در قبضه کردن فضای گفتمان دارند.

تخصص در برابر عوام‌فریبی: پرهیز از ورود افراد فاقد صلاحیت به مباحث حساس اعتقادی به بهانه «عشق و ارادت»، چرا که ارادت باید در چارچوب شرع و عقل ابراز شود.

توصیه به پژوهشگران و فعالان دینی

توصیه اخلاقی و عملی به تمام فعالان عرصه دین‌داری و پژوهش این است که منافع کوتاه‌مدت سیاسی یا کسب شهرت رسانه‌ای را بر منافع بلندمدت دین‌داری و آخرت خود مقدم ندارند.

اصل این است که افراد متخصص باید مطالعه عمیق کنند و کسانی که تخصص کافی ندارند، لازم است صرفاً پایبند به شریعت باشند؛ شریعت که زبان و اندیشه را تحت کنترل عقلانی و اخلاقی خود قرار می‌دهد.

این بدان معناست که اگر یک فعال دینی در رشته‌ای تخصص ندارد، باید موضع خود را مبتنی بر فتوای مراجع و توصیه‌های عالمان آن رشته اتخاذ کند و از اظهارنظر شتاب‌زده بپرهیزد.

در نهایت پایداری و تداوم مکتب اهل بیت (ع) در دنیای امروز، بیش از هر چیز در گرو حفظ اخلاق، عقلانیت و استدلال محکم است، نه در استفاده از زبان توهین، خشونت کلامی و برانگیختن احساسات عمومی بر خلاف موازین شرعی. مناظره اردستانی-کاشانی، صرف نظر از محتوای علمی آن، به مثابه یک زنگ خطر برای فعالان دینی عمل کرد تا بار دیگر اهمیت حفظ شأن تریبون‌های دینی و اخلاق در مناظرات را یادآوری کند. انتظار می‌رود این حواشی، زمینه‌ساز بازنگری جدی در سبک بیان فعالان دینی و تقویت فضای مبتنی بر احترام متقابل، سعه صدر و التزام به مبانی استدلال صحیح در جامعه مذهبی گردد.

مناظره اخیر میان حجت‌الاسلام والمسلمین حامد کاشانی و عبدالرحیم سلیمانی اردستانی پیرامون مسائل تاریخی صدر اسلام، به‌ویژه بحث حساس شهادت حضرت زهرا (س)، یکی از جنجالی‌ترین رویدادهای اخیر در فضای گفتمان دینی کشور بود.