به گزارش خبرنگار شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ گسترش فقر در کشور دیگر یک گزاره انتزاعی در گزارشهای آماری و پژوهشهای دانشگاهی نیست؛ فقر امروز بهوضوح در کف جامعه، در خیابانها، بازارها، فروشگاهها و حتی پشت ویترین رستورانها قابل مشاهده است.
یکی از تازهترین و ملموسترین نشانههای این واقعیت تلخ، رواج گسترده فروش «غذای نیمپرس» در رستورانها و مراکز تهیه غذا است؛ پدیدهای که فعالان صنفی آن را محصول مستقیم سقوط قدرت خرید مردم و تداوم تورم افسارگسیخته میدانند.
وقتی مردم دیگر توان خرید یک وعده غذای کامل را ندارند
گزارش ها نشان میدهد که فروش غذای نیمپرس، اکنون به یک الگوی غالب مصرف تبدیل شده است. بسیاری از مشتریان نه از سر انتخاب، بلکه از سر اجبار اقتصادی، به خرید نیمپرس روی آوردهاند؛ زیرا توان پرداخت هزینه یک پرس کامل غذا را ندارند.
یکی از متصدیان یک رستوران در مرکز شهر میگوید: «قبلاً شاید هفتهای چند سفارش نیمپرس داشتیم، اما الان بیش از نیمی از سفارشها نیمپرس است. مردم صریح میگویند پول یک پرس کامل نداریم.»
این روایت تنها مربوط به یک رستوران یا یک منطقه خاص نیست؛ بلکه واقعیتی فراگیر است که از شمال تا جنوب شهر و از مراکز تجاری تا محلات کمبرخوردار به چشم میخورد.
تورم؛ متهم ردیف اول
بررسیها نشان میدهد که عامل اصلی این تغییر الگوی مصرف، افزایش سرسامآور قیمت مواد غذایی است. قیمت برنج، گوشت، مرغ، روغن، حبوبات و سایر اقلام اساسی در ماههای اخیر به شکلی بیسابقه افزایش یافته است. همین مسئله باعث شده قیمت یک پرس غذای معمولی در بسیاری از رستورانها به رقمی برسد که برای بخش قابل توجهی از جامعه غیرقابل پرداخت باشد.
به گفته کارشناسان اقتصادی «وقتی نرخ تورم خوراکیها چند برابر نرخ رشد دستمزدهاست، نتیجهاش همین است؛ مردم مصرف خود را به اجبار کوچک میکنند و حتی از نیازهای اولیه مثل غذا هم میزنند.»
رستورانها بین ورشکستگی و سازگاری با فقر
از سوی دیگر، رستورانداران نیز در شرایط دشواری قرار گرفتهاند. افزایش شدید هزینههای اجاره، انرژی، مواد اولیه و دستمزد کارگران، آنها را در تنگنای جدی قرار داده است. بسیاری از واحدهای صنفی برای جلوگیری از ورشکستگی، به ناچار به فروش نیمپرس روی آوردهاند تا حداقل بتوانند مشتریان خود را حفظ کنند.
کوچکشدن سفره؛ تصویری از فروپاشی معیشتی
آنچه امروز در قالب نیمپرس دیده میشود، در واقع نشانهای عینی از کوچکشدن سفره خانوار ایرانی است. کاهش مصرف گوشت، لبنیات، برنج و حتی نان، سالهاست در آمارهای رسمی ثبت شده، اما اکنون این کاهش بهصورت نمادین در منوی رستورانها نیز خودنمایی میکند.
جامعهشناسان هشدار میدهند که تداوم این روند، پیامدهای گستردهای برای سلامت جسمی، روانی و اجتماعی جامعه خواهد داشت. سوءتغذیه پنهان، افزایش اضطراب اقتصادی، کاهش نشاط اجتماعی و تشدید شکاف طبقاتی از جمله تبعات این وضعیت است.
اکنون در حالی که سفره مردم روزبهروز کوچکتر میشود، پرسش اساسی این است؛ سیاستهای اقتصادی دولت چهاردهم چه نسبتی با واقعیت معیشت مردم دارد؟ چرا مهار تورم، که بارها بهعنوان اولویت اصلی اعلام شده، هنوز به نتیجه ملموسی نرسیده است؟ چرا فاصله میان هزینههای زندگی و درآمد خانوارها هر روز عمیقتر میشود؟
کارشناسان معتقدند تا زمانی که سیاستهای پولی و مالی کشور بهصورت بنیادین اصلاح نشود و دولت به جای اقدامات نمایشی، تصمیمهای سخت اما ضروری برای مهار تورم اتخاذ نکند، نشانههایی مانند نیمپرس تنها یکی از جلوههای بحران خواهند بود و در آینده با نمودهای تلختری مواجه خواهیم شد.
هشدار یک تصویر ساده
«غذای نیمپرس» شاید در نگاه اول یک تغییر ساده در منوی رستورانها به نظر برسد، اما در واقع زنگ خطر یک بحران عمیق اقتصادی و اجتماعی است؛ بحرانی که اگر چارهای اساسی برای آن اندیشیده نشود، نهتنها سفره مردم بلکه اعتماد عمومی به کارآمدی سیاستهای اقتصادی را نیز بیش از پیش تهدید خواهد کرد.
امروز نیمپرس فروخته میشود، فردا شاید سفرهای برای پهنکردن باقی نماند.