به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ طرح جرمانگاری استعمار فرانسه در الجزایر، که اخیراً به عنوان یک موضوع مهم حقوقی و سیاسی مطرح شده، بار دیگر مسألههای پیچیده و حلنشده میان دو کشور را به سطح دیپلماسی آورده است. این منازعه نه تنها به یک اختلاف حقوقی محدود نمیشود، بلکه نمادی از تقابل دو روایت متضاد از تاریخ، هویت و مسئولیت سیاسی در دوران پس از استعمار است. از یک سو، الجزایر در تلاش است تا فرانسه را به مسئولیتپذیری در قبال اعمال استعماری خود بکشد و از سوی دیگر، فرانسه به دلیل واکنشهای محتاطانه و گاهی تدافعی خود در برابر مطالبات الجزایر، موقعیت سیاسی و دیپلماتیک خود را در شمال آفریقا با چالشهای جدی مواجه کرده است.
مسأله استعمار فرانسه در الجزایر از زمان استقلال این کشور در سال 1962 همچنان یکی از موضوعات حساس و دشوار در روابط دو کشور بوده است. در حالی که فرانسه همواره از تلاشهای الجزایر برای به چالش کشیدن این دوران اجتناب کرده است، الجزایر بهویژه در سالهای اخیر با تأکید بر جنایات استعماری فرانسه، خواهان آشتی تاریخی و جبران خسارات شده است. پیشنهادات مختلفی از سوی مقامات الجزایری مطرح شده، از جمله درخواست برای پذیرش مسئولیت و حتی احقاق حقوق قربانیان دوران استعمار، که به نوعی نماد رنج و درد این کشور در برابر استعماریگری فرانسه است.
در این میان، طرح جرمانگاری استعمار فرانسه در الجزایر که از سوی برخی محافل الجزایری پیشنهاد شده است، نشاندهنده یک تحول مهم در نگاه این کشور به تاریخ خود و رابطه آن با قدرتهای استعماری است. این درخواست به نوعی خواهان حقوقیکردن جنایات استعمار فرانسه و معرفی آن به عنوان یک جرم بینالمللی است. این امر از سوی بسیاری از تحلیلگران به عنوان تلاشی برای بازتعریف هویت ملی و بازگرداندن اعتماد به نفس از دست رفته در پی سالها سلطه استعمار، دیده میشود.
واکنش فرانسه به این مسائل معمولاً محتاطانه و تدافعی بوده است. سیاستمداران فرانسوی تلاش کردهاند تا این خواستهها را به شکلی ملایم و ضمنی رد کنند یا آنها را به عنوان مسائلی "گذشته" مطرح کنند که دیگر نیازی به بررسی و پاسخگویی ندارد. با این حال، این رویکردهای تدافعی نه تنها به حل منازعه کمک نکرده بلکه روابط دوجانبه میان دو کشور را پیچیدهتر کرده است.
واکنش فرانسه در قبال خواستههای الجزایر به وضوح نشان میدهد که حافظه تاریخی در روابط بینالملل نقش روزافزونی ایفا میکند. کشورها نه تنها با واقعیتهای کنونی بلکه با میراثهای تاریخی خود نیز درگیرند. در دنیای پسااستعماری امروز، که بسیاری از کشورها در تلاشاند تا آثار و تبعات استعمار را جبران کنند، مسائل مربوط به مسئولیتپذیری تاریخی و حقوقی نقش مهمی در سیاستهای خارجی ایفا میکنند.
این منازعه بهویژه در شمال آفریقا و در روابط فرانسه با دیگر مستعمرات سابق این کشور نیز تأثیرگذار است. بسیاری از کشورهای آفریقایی که در گذشته تحت سلطه استعمار فرانسه بودند، امروز در حال بازتعریف هویت ملی خود و دستیابی به عدالت تاریخی هستند. در این میان، سیاستهای فرانسه در قبال این مسائل ممکن است به تقویت یا تضعیف موقعیت این کشور در منطقه منجر شود.
بهطور کلی، منازعه حقوقی و هویتی میان فرانسه و الجزایر نه تنها یک اختلاف تاریخی میان دو کشور است بلکه بازتابدهنده چالشهای بزرگتری در عرصه سیاستهای بینالمللی و دیپلماسی پسااستعماری است. این پرونده نشان میدهد که چگونه حافظه تاریخی و مفاهیم هویت ملی میتوانند به عوامل مؤثر در سیاست خارجی و روابط بینالملل تبدیل شوند و تأثیرات ژرفی بر روابط میان کشورهای مختلف داشته باشند.
امیرحسین مقیمی پژوهشگر مسائل حقوقی فرانسه