به گزارش شبکه اطلاع رسانی دانا سایت حرف تو به نقل از وبلاگ انعکاس نوشت:
, شبکه اطلاع رسانی دانا, حرف تو, انعکاس,درست است که ما در این بخش به الگوسازی محتاجیم، اما نباید معروفها را شخص محور کنیم ،یا تیپ محور کنیم (تیپ ریشی و حزب اللهی و پیراهن روی شلوار انداز خوب بقیه بد) مثلا با تکیه بر شخص خاصی بخواهیم معروف در وجود او را تبلیغ کنیم ، غافل از اینکه اولا فرد مورد نظر ممکن است، اشتباه کند و با خود ان معروف را به قهقرا ببرد ، ثانیا این فرد نه جامع است و نه کامل بنابراین عیوب ایشان، نیز همراه معروف مربوطه اشاعه می یابد ودر واقع به نوعی ما با دست خود ، به اشاعه منکر پرداخته ایم ،از سویی دیگر فرد مورد نظر در گذر زمان دچار تغییر رفتار و گفتار و تناقض گردد و اصلا از راه خود برگردد ، انوقت باید کلی انرژی مصرف شود و هزینه معنوی صرف شود تا قضیه را جمع و جور کنیم ، در واقع ما قیف را برعکس گرفته ایم ، معیار و میزان و مکیال ما باید معروفها باشند و با انها افراد را اندازه بگیریم و وزن کنیم ، نه اینکه اشخاص معیار و میزان معروفها باشند
,2. 3.اشتباه در برخورد با مرتکبین منکر به جای منکر: در بحث نهی از منکر نیز همین اشتباه را انجام می دهیم، به جای برخورد با پدیده های منکر و ریشه های ان، با اشخاص برخورد می کنیم ، این میشود که تمام همت و تلاش و هزینه ها و سرمایه گذاریمان برای این میشود که مثلا یک تکه پارچه(همان حجاب) به زور بر روی سر فلان دختر بگذاریم ، برای این موضوع پلیس می اوریم و گشت راه می انداریم و اخر سر، هیچ !!ما باید در پدیده منکر و گناه با خود گناه و منکر، بدون توجه به عنوان و لباس وپست فرد خاطی برخورد کنیم(مثلا اگر یک جوان خطایی انجام دهد هزار بار باید به این آن پاسخ دهد ،اما میبینیم که گاهی افرادی با استفاده از موقعیت اجتماعی و سیاسی و مذهبی خود راحت و از روی عمد گناه میکنند ،اما پاسخگویی، در کار نیست) وقتی در بحث منکر با شخص درگیر شدید، شما نهایتا و در خوشبینانه ترین حالتش میتوانید ، فرد را حذف کرده یا به راه اورید، اما منکر همچنان در فضای جامعه جولان می دهند، اگر اینکار را بکنیم ، راه برای گناه بسته میشود و انوقت....از طرفی دیگر اگر تلویزیون و سینمای و نظام اموزشی ما خودشان مروج گناه و منکر هستند دیگر چه توقعی از جوانان داریم؟؟!! اگر مسئولین و خواص ما تکلیفشان و مرزشان را با منکر روشن و شفاف نمیکنند، دیگر توقع ریشه کنی منکر توقعی نا به جاست!!
,3. 4.محدود کردن دایره منکرات به مسائل جنسی: اولا منکرات جنسی خود ریشه در سایر منکرات دارند مثلا وقتی یک جوان تحصیل کرده به دلیل عدم پارتی سرکار نمیرود و فرصت ازدواج از او سلب می شود ، دیگر اشتباه است توقع عدم گناه را داشته باشیم 1 ، ثانیا منکرات دیگری هم هست، دزدی های میلیاری و استفاده های نامشروع از پست و مقام ، پارتی بازی ها و رابطه بازی ها وزمین خواری.... همه و همه منکراتی هستند که برای جامعه دردسر سازند ثالثا وقتی حوزه نهی از منکر را به مسائل مختلف جامعه تسری دادید اول حساسیت کاذب روی ان از بین میرود و بعد ، جامعه زیبا و سالم و شاداب می شود ،مثلا چرا در امور بهداشتی ، رانندگی و... نهی از منکر نکنیم ، مگر در غرب این هنجارها شکل نگرفته است مثلا اگر کسی بد رانندگی کند و قانون شکنی کند .......مورد نهی از منکر افراد جامعه قرار می گیرد
,,
5.امربه معروف و نهی از منکر فقط با فاکتور ایثار ممکن است : شمایی که درد گرسنگی نکشیده اید، شمایی که درد تمایل جنسی و عدم دسترسی به همدم را نکشیده اید و شمایی که خانه هایت در جای و جای شهر خودنمایی می کنند و شمایی که سرمای زمستان و گرمای تابستان را حس نکرده اید و همیشه مردم را از پشت شیشه های دودی ماشینت و بخاری گرم و کولر خنکش نگاه کرده ای و در طول عمرت برای یک جوان ،یک مشکل دار ،یک بدیخت و ناامید کاری نکرده ای و همیشه خودت بوده ای و خودت، شما حق نداری حرف از معروف و نهی از منکر کنی ، انهایی می تواند امر به معروف و نهی از منکر کنند، که مثل شهدا در راه خدا هستی از جان خود را ایثار مرده باشند نه شمایی که همیشه بیرون گود ایستاده ای و دست به کمر زده ایم به جوانان بیچاره و مظلوم میگویی ،مشکلات را ضربه فنی کن
,6.امر به معروف و نهی از منکر را نمیشود با یک داروی خاص درمان کرد: شما وقتی پیش دکتر می روید دکتر مجموعه ای از داروها را میدهد، چرا؟؟ چون دکتر می داند که تنها این مجموعه دارو ،که به صورت مکمل یکدیگر هستند، توان خوب کردن شما را دارند،در امر به معروف و نهی از منکر هم همینطور است ، اشتباه فاحش دیگر ما این بوده، که همواره یک داروی خاص را برای درمان منکرات و اشاعه معروفها تجویز کرده ایم، یکروز می گوییم فقط داروی برخورد و حدت و شدت لازم است، ماهواره جمع میکنیم و بدحجابها را ..... یک روز میگوییم نمایشگاه و سایت وغیره، یکروز می گوییم . .... ویکروز ..... اگر نهادهای انقلابی به جای موازی کاری و کارهای شتاب زده، قدری تامل می کردند ،قدری تقسیم کار می کردند و به داروی مکملی می رسیدند، که در ان هم قرص تلخ حدت و شدت بود، هم شیرنی شربت وام قرض الحسنه و وام ازدواج و اشتغال زایی و... و هم کپسول محبت و یکدلی .... انوقت ،بهانه دست خیلی ها نمیدادیم ،که دائم به ارزشهایمان دهن کجی کنند....
,7.لزوم تحقیق و پژوهش مستمر و به روز در عرصه امر به معروف و نهی از منکر: بسیاری از امر به معروفها و نهی از منکرهای ما بدون تحقیق و پژوهشند ،مصداق واقعی تیر به تاریکی انداختن هستند ، بنابر این بسیاری منابع مالی از بین میرود ،بسیاری فرصتهای اصلاح جامعه برباد می رود و بسیاری.......... یعنی ما نمیدانیم جامعه هدف ما کیست، چه دغدغه ها و مشکلاتی دارد ، ریشه رفتارهایش چیست، درمان احتمالی ان چیست، فقط و فقط در اتاقکهای مجازی خودمان نشسته ایم و برای مردم تصمیم می گیریم که چه بکنند و چه نکنند ، نتیجه اش چه میشود؟؟ لجبازی زیادتر می شود، از مخالفان معروفها به معاندان معروفها افزوده میشود ، دهان چند نفر امر به معروف را هم میبندیم، که اگر خواست کاری بکند ، این کارهای ناشیانه را چماق کنند و بر سرش بزنند، چرا در هر شهر یک پژوهشگاه کامل در مورد امربه معروف و نهی از منکر نیست؟؟ چرا نظرسنجی و افکار سنجی نمیشود؟؟ چرا در خلاء تصمیم گیری میشود؟؟در حالیکه دشمنان ما تک تک حملاتشان به جوانان ما از روی تحقیق و پژوهش است.
,8 .لزوم بازنگری در ابزار امر به معروف و نهی از منکر :نباید این را بگویم، اما میگویم، کمی هم از دشمنانمان یاد بگیریم ، چطور از ان سوی ابها ،طرز پوشیدن جوانان ما و زندگی کردن انها را ،مدل مویشان را را تعیین می کنند ، امروز امر به منکر دارای ابزار مختلفی شده است، از صنعت بازی های رایانه ای ،عروسک سازی(عروسک باربی نمونه اش) ، شبکه های ماهواره ای گرفته تا تبلیغ منکر بر روی اجناس ضروری مردم (مثلا عکسهای نیمه برهنه و برهنه بر روی صابون و جوراب و...)، در حالیکه روشهای سنتی ما در امر به معروف و نهی از منکر به سالها قبل برمی گردند و گاهی انقدر مضحک هستند که مورد تمسخر جامعه قرار می گیرند
,9. امر به معروف یا امر به من ؟؟ نهی از منکر یا نهی از بدآمدنهای من؟؟ : مرز من و خدا در امر به معروف و نهی از منکر کاملا باید مشخص و شفاف باشد ، در قبال اینکه چرا نباید فلانی اینکار را بکند( ولو اینکه ان کار از نظر شرعی هم حرام باشد)،باید مواظب لایه های پنهان ذهن و دلمان باشیم ، متاسفانه بعضی حزب اللهی ها دل محور هستند نه خدا محور ،یعنی میگویند ما اینکار را نمیکنیم و شما هم دلمان نمیخواهد بکنید ،یعنی چون دل ما نمیخواهد نباید انجام شود ....شاید در ظاهر هم حرف دین و دیانت و خدا باشد اما در واقع از هوسها و شهوات و عقده های خودشان نشات می گیرد، در حالیکه اگر خالصانه و فقط و فقط برای خدا کار کنیم و امر به معروف و نهی از منکر کنیم ،اکثر مردم میپذیرند ، زیرا خدا انها را فطرتا طوری طراحی کرده است که مقابل صداقت و محبت و یکرنگی واکنش مثبت نشان دهند ..
,خلاصه چشمها را کاش بشوییم و بیاییم امر به معروف و نهی از منکر را اسیب شناسی کنیم و بعد وارد عرصه این فرع دین شویم
,1.هر چند در نهایت همه باید عذرهایمان را به خدا عرضه کنیم و او هم این را قبول نمیکند و شاید یوسف را در کاخ فرعون مثال بزند.
,انتهای پیام/
]