یا حسین(ع)! عاشقان بار دیگر در هوایت نفس تازه می‎کنند
[

مریم سرلک-یا حسین(ع) هر ساله تمام این شهر که نه تمام این ملت اسلامی عزادار تو می‎شوند، در کوچه‌های تاریک و بازارچه‌های تنگ، بیرق سیاه می‎آویزند و به کودکانشان سیاه می‌پوشانند، تا رسم عاشقی را در بند بند وجودشان تزریق کنند.
به گزارش، بیرق‎های عزا از صندوقچه‎های خاک گرفته بیرون آمده است، بوی اسپند آمیخته با نم باران نوید محرمی دیگر را می‎دهد، کودکان شهر به تکاپوی تدارک سربند مزین به نام سپهسالار عشق و علمدار آب‎ها افتاده‎اند،نی و سنج‎ و دمامه‎ها کوک می‎شوند، تا باری دیگر در عزای سید و سالار شهیدان نوای حزن و اندوه تاریخ را برای حماسه و ایثار بزرگ‎مردان فریاد زنند، تا تاریخ از دربرداشتن مردان خدایی به خود ببالد و آسمان و زمین دوباره مویه کنان به شیون آمده و زمین و زمان راغرق اشک و آه کنند.
پرچم‎های سرخ و سیاه دوباره به اهتزار در‎می‎آیند، خون تازه شرف دوباره در رگ‎های آزادگان جاری می‎شود،تا خط سرخی از رد قدم‎های خونین ثارلله مرز میان حق و باطل را ترسیم کند، همه می‎آیند به استقبال عزای سید و سالار شهیدان تا به اندازه تشنگی حسین(ع) را درک کنند، می‎آیند برای استقبال صاحب گهواره‎ای که خدا نامش را رمز ورود به فردوس قرار داد، بزرگ‎مردی که با آمدنش تمام ستاره‎ها منور شدند و در غم شهادتش آسمان رنگ خون گرفت و ستاره‎ها افول کردند.
در هوای نفس گیر کربلا، دوباره روضه حسین(ع) نفس تازه می‎کند، به یاد خیمه‎های سوخته و دستان در خون غلتیده، گوش زمان از فریاد عدالت خواهی سرسلسله عشق خالی نمی‎شود.
صد نوا خیزد ز نای نینوایت یا حسین نغمه‎های عشق باشد در نوایت یا حسین، می‎زند آتش به قلب دوستانت دم به دم، داستان جانگداز کربلایت یا حسین(ع)
آری دوباره آمده ماهی که خیمه‎ خاکستر شدند، دستانی که غرق در خون عشق شدند، از ثانیه‎های غم بار غروب عاشورا برگ دیگری ورق می‎خورد.
تداعی می‎شوند سرودهای عاشقانه روز وداع سرسلسله عشق با زمین و تکرار می‎شوند، غریبانه‎هایی که آسمان در حزن ثانیه‎های خون گرفته سر داد، لب‎ها دوباره خشکیده می‎شوند، چشم‎ها دوباره از سیلای نگاه عاشورایان غم می‎گیرد و نمناک می‎شود و عاشورایان دوباره بر خان حسین(ع) مهمان می‎شوند.
عاشقان مرثیه سر می‎دهند و در غم حسین (ع) می‎گریند، پرندگان شانه به شانه بر شاخساران عشق روضه حزن می‎خوانند، زمین دوباره زیر پای عاشورایان به لرزه در می‎آید و آسمان غم گرفته ظهر عاشورا را مرور می‎کند.
چه قصیده‎ها که در وصف تو سروده شد ای قلب متلاطم، ای سرسلسله مظلومان عالم و ای خون خدا که شمشیرهای آخته از شرم نگاهت به لرزه در آمدند.
دوستدارانت ای حسین(ع) پس از قرن‎ها هنوز نمی‌توانند آسمان غبار گرفته ظهر عاشورا را از یاد ببرند، زمانی که حنجره بریده‌ات خبر از برخورد عدل و جور می‌داد، یا حسین(ع) مگر می‎شود وعده انتقام از قاتلینت را که پروردگار در گوش فرشتگان زمزمه کرد، از یاد برد.
یا حسین(ع) هر ساله تمام این شهر که نه تمام این ملت اسلامی عزادار تو می‎شوند، در کوچه‌های تاریک و بازارچه‌های تنگ، بیرق سیاه می‎آویزند و به کودکانشان سیاه می‌پوشانند، تا رسم عاشقی را در بند بند وجودشان تزریق کنند.
زمین دوباره سرمست از عشق می‎شود، درختان دوباره شکوفه می‎کنند، زمستان دوباره بهار می‎شود اما زمان هیچگاه از فریاد تو خالی نخواهد شد، ای حسین(ع) فریاد زدی آن سان که خون عشق بر دیواره‎های آسمان پاشیده بود، فریاد زدی و فرمودی لَیْسَ الْمَوْتُ فِی‌ سَبِیلِ الْعِزِّ؛ إلاَّ حَیَوه خَالِدَه؛ وَلَیْسَتِ الْحَیَوه مَعَ الذُّلِّ؛ إلاَّ الْمَوْتَ الَّذِی‌ لاَ حَیَوه مَعَهُ مرگ‌ در راه‌ عزّت‌، چیزی نیست؛ مگر زندگانی‌ جاویدان‌ و زندگانی‌ با ذلّت‌؛ چیزی نیست؛ مگر مرگی‌ که‌ هیچ نشانی از زندگی در آن نیست.
شیعه چه کم دارد ای حسین(ع) وقتی تو ناخدای کشتی نجاتشان باشی، وقتی تو پاک کننده لوح سیئاتشان باشی و چه خوش سرود شاعر شوریده حالت ای حسین(ع)؛
نازم آن آموزگاری را که در یک نصف روز / دانش‌آموزان عالم را همه دانا کند/ ابتدا قانون آزادی نویسد بر زمین / بعد از آن با خون هفتاد و دو تن امضا کند.
انتهای پیام/

, مریم سرلک, مریم سرلک, مریم سرلک, -یا حسین(ع) هر ساله تمام این شهر که نه تمام این ملت اسلامی عزادار تو می‎شوند، در کوچه‌های تاریک و بازارچه‌های تنگ، بیرق سیاه می‎آویزند و به کودکانشان سیاه می‌پوشانند، تا رسم عاشقی را در بند بند وجودشان تزریق کنند.,
, به گزارش، بیرق‎های عزا از صندوقچه‎های خاک گرفته بیرون آمده است، بوی اسپند آمیخته با نم باران نوید محرمی دیگر را می‎دهد، کودکان شهر به تکاپوی تدارک سربند مزین به نام سپهسالار عشق و علمدار آب‎ها افتاده‎اند،نی و سنج‎ و دمامه‎ها کوک می‎شوند، تا باری دیگر در عزای سید و سالار شهیدان نوای حزن و اندوه تاریخ را برای حماسه و ایثار بزرگ‎مردان فریاد زنند، تا تاریخ از دربرداشتن مردان خدایی به خود ببالد و آسمان و زمین دوباره مویه کنان به شیون آمده و زمین و زمان راغرق اشک و آه کنند.,
, پرچم‎های سرخ و سیاه دوباره به اهتزار در‎می‎آیند، خون تازه شرف دوباره در رگ‎های آزادگان جاری می‎شود،تا خط سرخی از رد قدم‎های خونین ثارلله مرز میان حق و باطل را ترسیم کند، همه می‎آیند به استقبال عزای سید و سالار شهیدان تا به اندازه تشنگی حسین(ع) را درک کنند، می‎آیند برای استقبال صاحب گهواره‎ای که خدا نامش را رمز ورود به فردوس قرار داد، بزرگ‎مردی که با آمدنش تمام ستاره‎ها منور شدند و در غم شهادتش آسمان رنگ خون گرفت و ستاره‎ها افول کردند.,
, در هوای نفس گیر کربلا، دوباره روضه حسین(ع) نفس تازه می‎کند، به یاد خیمه‎های سوخته و دستان در خون غلتیده، گوش زمان از فریاد عدالت خواهی سرسلسله عشق خالی نمی‎شود.,
, صد نوا خیزد ز نای نینوایت یا حسین نغمه‎های عشق باشد در نوایت یا حسین، می‎زند آتش به قلب دوستانت دم به دم، داستان جانگداز کربلایت یا حسین(ع),
, آری دوباره آمده ماهی که خیمه‎ خاکستر شدند، دستانی که غرق در خون عشق شدند، از ثانیه‎های غم بار غروب عاشورا برگ دیگری ورق می‎خورد.,
, تداعی می‎شوند سرودهای عاشقانه روز وداع سرسلسله عشق با زمین و تکرار می‎شوند، غریبانه‎هایی که آسمان در حزن ثانیه‎های خون گرفته سر داد، لب‎ها دوباره خشکیده می‎شوند، چشم‎ها دوباره از سیلای نگاه عاشورایان غم می‎گیرد و نمناک می‎شود و عاشورایان دوباره بر خان حسین(ع) مهمان می‎شوند.,
, عاشقان مرثیه سر می‎دهند و در غم حسین (ع) می‎گریند، پرندگان شانه به شانه بر شاخساران عشق روضه حزن می‎خوانند، زمین دوباره زیر پای عاشورایان به لرزه در می‎آید و آسمان غم گرفته ظهر عاشورا را مرور می‎کند.,
, چه قصیده‎ها که در وصف تو سروده شد ای قلب متلاطم، ای سرسلسله مظلومان عالم و ای خون خدا که شمشیرهای آخته از شرم نگاهت به لرزه در آمدند.,
, دوستدارانت ای حسین(ع) پس از قرن‎ها هنوز نمی‌توانند آسمان غبار گرفته ظهر عاشورا را از یاد ببرند، زمانی که حنجره بریده‌ات خبر از برخورد عدل و جور می‌داد، یا حسین(ع) مگر می‎شود وعده انتقام از قاتلینت را که پروردگار در گوش فرشتگان زمزمه کرد، از یاد برد.,
, یا حسین(ع) هر ساله تمام این شهر که نه تمام این ملت اسلامی عزادار تو می‎شوند، در کوچه‌های تاریک و بازارچه‌های تنگ، بیرق سیاه می‎آویزند و به کودکانشان سیاه می‌پوشانند، تا رسم عاشقی را در بند بند وجودشان تزریق کنند.,
, زمین دوباره سرمست از عشق می‎شود، درختان دوباره شکوفه می‎کنند، زمستان دوباره بهار می‎شود اما زمان هیچگاه از فریاد تو خالی نخواهد شد، ای حسین(ع) فریاد زدی آن سان که خون عشق بر دیواره‎های آسمان پاشیده بود، فریاد زدی و فرمودی لَیْسَ الْمَوْتُ فِی‌ سَبِیلِ الْعِزِّ؛ إلاَّ حَیَوه خَالِدَه؛ وَلَیْسَتِ الْحَیَوه مَعَ الذُّلِّ؛ إلاَّ الْمَوْتَ الَّذِی‌ لاَ حَیَوه مَعَهُ مرگ‌ در راه‌ عزّت‌، چیزی نیست؛ مگر زندگانی‌ جاویدان‌ و زندگانی‌ با ذلّت‌؛ چیزی نیست؛ مگر مرگی‌ که‌ هیچ نشانی از زندگی در آن نیست.,
, شیعه چه کم دارد ای حسین(ع) وقتی تو ناخدای کشتی نجاتشان باشی، وقتی تو پاک کننده لوح سیئاتشان باشی و چه خوش سرود شاعر شوریده حالت ای حسین(ع)؛,
, نازم آن آموزگاری را که در یک نصف روز / دانش‌آموزان عالم را همه دانا کند/ ابتدا قانون آزادی نویسد بر زمین / بعد از آن با خون هفتاد و دو تن امضا کند.,
, انتهای پیام/]
در هوای نفس گیر کربلا، دوباره روضه حسین(ع) نفس تازه می‎کند، به یاد خیمه‎های سوخته و دستان در خون غلتیده، گوش زمان از فریاد عدالت خواهی سرسلسله عشق خالی نمی‎شود.