آرزوهایم را به عنوان پیش‌بینی مطرح می‌کنم/ اگر فساد مالی توکلی‌ثابت‌شود،لباس‌زنانه می‌پوشم و اسمم را می گذارم پریچهر!
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی دانا، روزنامه ابتکار در مصاحبه خود با صادق زیباکلام نوشت:

, شبکه اطلاع رسانی دانا,

آقای دکتر شما به مرد مناظره و مصاحبه تبدیل شدید و معمولا هم با روی باز از هر پیشنهاد مناظره و مصاحبه و تحلیلی هم استقبال می‌کنید. راز توجه رسانه‌ها و مخاطبین به حرف‌های شما چیست؟ 
-چیزی که شما گفتید من از اساس قبول دارم؛ شاید باور نکنید ولی خودم هم خیلی از بابتش خوشحال نیستم. برای اینکه چیزی که شخصا بیشتر علاقه دارم نوشتن است. ولی بحث مناظره هم به تدریج بوجود آمده. مناظره‌ها را مقدار زیادی از باب وظیفه دارم انجام می‌دهم. از باب تکلیف دارم انجام می‌دهم. فکر می‌کنم یک سری دیدگاهها و مطالبی دارم برای گفتن و باید آنها را بگویم و مصاحبه و مناظره یک کانالی است برای ابراز این حرفها. 
ولی به طور معمول عمده کسانی که با شما مناظره می‌کنند معمولا یک تشکیلات و جریان سیاسی مشخص را نمایندگی می‌کنند و حضورشان معطوف به قدرت است.مثلا قصد نمایندگی مجلس کرده اند و یا چیزی شبیه به آن. شما هم به قدرت فکر می‌کنید؟
-من به انگیزه آنها کاری ندارم ولی این برای من یک تریبونی است که یک سری مسائل را بگویم. شرکت در این گونه مناظره‌ها علاقه خودم هم هست اگرچه علاقه اصلی‌ام نوشتن است. ایده آل ترین روز برای من روزی است که نه تدریس در دانشگاه تهران و نه سخنرانی و نه مناظره و پرسش و پاسخ داشته باشم و گوشی موبایلم هم زنگ نخورد و من بنشینم و روی کارهایی که دارم متمرکز بشوم و بنویسم. منتهی من می‌دانم که یک؛ در یک دنیای ایده آل به سر نمی‌بریم. دوم اینکه یک وظیفه ای دارم. آن وظیفه مناظره و مصاحبه و شرکت در میتینگ‌های سیاسی دانشگاه هاست. دیروز من رفتم قم سخنرانی کردم و برگشتم. در این رفت و برگشت از تهران تا قم فقط فرصت کردم، رفتم حرم دو رکعت نماز خواندم. غیر از دو رکعت نماز در حرم که کار شخصی خودم بود بقیه وقتم در خدمت مردم بود. 
آیا کسی از شما تشکر می‌کند؟ در قبال زحمات شما و گفتمان سازی؟ مثلاً آقای روحانی یا آقای هاشمی از شما تا بحال تشکر کرده اند؟ 
-به قول آن ضرب المثل من «کمال تار زنم، تار می‌زنم. واسه خاطر یار می‌زنم». احترام هاشمی و روحانی سرجای خود، اما من به خاطر بچه‌ها و دانشجوها می‌روم. در همین مورد سفر قم که ذکر کردم آمفی تئاتر دانشگاه مفید پر شده بود. دو ساعت تمام دانشجویان سر پا ایستاده بودند. دختران با چادر مشکی 2 ساعت وایساده بودند. وقتی من صحبت می‌کردم یا پرسش و پاسخ می‌کردیم همین برای من کفایت می‌کند. 
یعنی مخاطب شما باید آقای زیباکلام را یک پدیده متفاوت در سپهر سیاست تعریف کند؟ کسی که نماینده هیچ جریان یا طیف فکری نیست و فقط برای خاطر دل خود در این سطح مواضع سیاسی می‌گیرد؟ 
-شما کاملا درست تشخیص دادید و کسر قابل توجهی از مردم هم درست تشخیص دادند. زیباکلام هرچه می‌گوید حرف دل خودش است. این حرف را نمی‌زند که آقای روحانی بگوید آقای زیباکلام بیا امشب باهم فالوده بخوریم. مردم می‌دانند که هرچه به نفع شان باشد و عقلم برسد من همان را می‌گویم. 
ولی در جامعه ما مردم بسیاری نفس کشیدن شان و نگاهشان معطوف به قدرت است.
-من اینجوری نیستم. من البته نذر نکردم که قدرت از من بدش بیاد چون خطرناک است و شوخی بردار نیست. ولی اصلاً در جهتی نیستم چیزی بگویم که خوششان بیاید. اگه من چیزی گفتم و باب طبعشان بوده، تصادفی بوده و اگه چیزی گفتم که ناراحتشان کردم این هم تصادفی بوده. 
پس شما بین خودتان و جریانات سیاسی معروف نسبت تعریف شده‌ای نمی‌بینید. بنظر شما مردم چنین تلقی از شما دارند؟ 
-بعضی از مردم چنین تلقی دارند. بعضی‌ها مرا مستقل می‌دانند. بعضی مرا نوکر حکومت می‌دانند. بعضی هم من را حقه باز می‌دانند که سرشان را کلاه گذاشته است. بعضی هم تردید دارند؛ یعنی نمی‌دانند من کی ام؟ چی ام؟ نمی‌دانند با پدیده ای مثل من باید چکار کنند. برای شما مثال می‌زنم. من همیشه از آقای هاشمی رفسنجانی دفاع کرده ام. بالاخره این یک چیز شناخته شده ای است. بعضی می‌گویند زیباکلام آدم رفسنجانی است. ولی شک هم می‌کنند که اگر دنبال قدرت بوده چرا آدم رئیس قوه قضائیه نشده. چرا آدم دیگری نشده؟ هاشمی که الان قدرتی ندارد. حدود یک ماه پیش بود که جریان مرگ بر امریکا پیش آمد. آقای هاشمی به نقل از امام در مورد شعارمرگ بر امریکا خاطره ای گفته بود. بعد کیهان و دیگران گفتند که آقای هاشمی دروغ می‌گوید. من یک یادداشت نوشتم و انتقاد کردم از آقای هاشمی. نوشتم آقای هاشمی یعنی چه که شما برمی گردی به 30 سال پیش که امام در رابطه با مرگ بر امریکا چه گفته یا نگفته؟ به فرض که امام گفته بد است. از کجا معلوم که اگر امام الان درقید حیات بود بگوید بد است؟ بعد از این مطلب خیلی‌ها در فیسبوک و سایت‌ها نوشته بودند که بالاخره ما این آقای زیباکلام را نشناختیم. بابا تو چرا از آقای هاشمی انتقاد می‌کنی؟ اینجایش جالب است که خیلی‌ها هم جواب دادند اتفاقاً حسن زیباکلام این است که اگر آقای هاشمی هم اشتباه کنه به او انتقاد میکند. 
ولی این مصونیتی که شما برای اظهار نظر دارید برای برخی ابهام و سوال ایجاد کرده است. چراکه مصونیت آقای زیباکلام بیشتر از مصونیت دیگر ان است. برخی می‌گویند مواضع آقای زیباکلام تدلیسی است نه واقعی. این آیا به این دلیل نیست که شما با بخشی از افراد متنفذ در حکومت فامیل اید؟ 
-درست است که من با بخشی از حکومت فامیل هستم. اما داستان انتقادات من از 76 شروع میشه. ولی من در سال 82 و 83 با آقای احمد توکلی فامیل شدم. 9 سال پیش دختر من عروس ایشان شد. حالا نمی‌دانم این از خوش شانسی من است یا بدشانسی. اما این را بدانید که آقای دکتر توکلی مطلقاً برای بستگانش هیچ قدمی بر نمی‌دارد. نه قدم سیاسی برمی‌دارد نه قدم اطلاعاتی و امنیتی بر می‌دارد. نه قدم اقتصادی بر می‌دارد. یعنی من هرچقدر که برای دکتر توکلی عزیز باشم، پسرانش که برایش عزیزترند. ایشان برای پسرانش هیچ اقدامی نکرده. یکی بگوید که مثلاً آقای توکلی یک نامه داده به آموزش و پرورش که این دختر من را به معلمی بپذیرید. اصلاً و ابداً. 
شما از آقای توکلی دفاع معنوی می‌کنید ولی این دفاع را از دیگر لیدرهای اصول گرا نمی‌کنید. به همین منوال احتمالاً آقای توکلی در محافل قدرت از شما دفاع معنوی می‌کند. 
-حالا این نتیجه را ممکن است شما بگیرید.ولی من میخواهم این جمله را بگویم که نوشته شود که اگه شما بطور واقعی - نه اینکه می‌گویند که ایشان(توکلی) پول چاپخانه روزنامه را خورده، پول دبیرستان را خورده، چیزهای واقعی- اگر شما با سند پیدا کردید که آقای دکتر توکلی یک ریال از اموال بیت المال را مستقیم و غیر مستقیم را بطور نامشروع برداشته و استفاده کرده باشد من اسمم را عوض می‌کنم و میذارم مثلاً پریچهر زیباکلام و لباس زنانه تنم می‌کنم. جهت اطلاعتان بگویم که داماد من یعنی پسر آقای توکلی مستاجراست و از قضا نصف پول اجاره اش را هم من داده‌ام. 
برخی معتقدند که در جامعه ای مثل ایران که خیلی ازمولفه‌ها متغیر و سیال است آدم سیاسی، خیلی نباید قضاوت صریح و به خصوص پیشگویی کند. یکی از ویژگی‌های شما این است که خیلی اهل پیشگویی و پیش بینی هستید و در این پیش بینی‌ها هم قاطعیت به خرج می‌دهید. چرا؟ به خصوص که شما استاد دانشگاه هم هستید و احتمالا به دانشجویان هم توصیه می‌کنید که نباید با قاطعیت درباره امور پیش گویی کرد.
-بله من قبول دارم. خیلی از این کار خودم دفاع نمی‌کنم. چون خیلی آسیب پذیر هست. ولی این کار را انجام می‌دهم برای اینکه بخشی از دلیل من شاید حقه بازی است وقتی پیش گویی می‌کنم. چیزی را که دوست دارم اتفاق بیفتد را به عنوان پیش بینی می‌گویم حتماً اتفاق می‌افتد و این به یک جریان تبدیل می‌شود.برای مثال روزهایی که تازه آقای هاشمی رد صلاحیت شده بود، من با یک روزنامه مصاحبه ای کردم که حاضر نشدند آن را منتشر کنند. مصاحبه را فرستادم برای یک روزنامه دیگر. آن‌ها از پیش بینی صریح من در این مصاحبه متعجب شدند و سه بار از من پرسیدند که حرفهایت را چاپ کنیم؟ گفتم چاپ کنید. چون من به صراحت گفته بودم که روحانی رئیس جمهور می‌شود. چون نگاهم این بود که چقدر خوب است که آقای روحانی رئیس جمهور شود نه جلیلی، ولایتی، رضایی یا قالیباف. به همین دلیل این روزها هم چون فکر می‌کنم که اگر آقای ناطق نوری رئیس مجلس دهم شود خیلی عالی است. بنابر این شاید بنظر نیاید ولی قرص و محکم می‌گویم که ناطق رئیس مجلس دهم می‌شود. 
ولی شما درباره احمدی نژاد قرص و محکم پیش بینی‌هایی کردید که اتفاق نیفتاد؟ 
-اخیراً آقای کامران دانشجو که از دوستان نزدیک احمدی نژاد محسوب می‌شود در مورد او گفته که من هنوز در در مورد قهر و خانه نشینی احمدی نژاد سوال دارم و حس میکنم با وجود این همه سال دوستی بعضی کارهای او را نمی‌توانم تحلیل کنم. وقتی که احمدی نژاد رفتارش طوری است که نزدیکترین آدم به ایشان شگفت زده می‌شود، شما چه توقعی از من دارید؟ 
شما که در موارد متعددی پیش بینی هایتان غلط از آب در آمده، نگران اعتبار خودتان نیستید ؟
-بینید قبول دارم که یک سیاستمدار هیچ وقت نباید با ضرس قاطع صحبت کند. یک سیاستمدار باید راه فراری برای خودش باز بگذاره. ولی من سیاستمدار نیستم. من یک ریال هم برای اینکه مردم در مورد من چه فکر می‌کنند –البته حمل بر توهین نشود - ارزشی قائل نیستم. 
آقای سلیمی نمین گفته شما مقداری پوپولیستید...
-خوب اگر پوپولیست بودم باید برای اینکه مردم درباره من چه فکر می‌کنند باید چیزی قائل می‌شدم. 
ولی دکتر زیباکلام به عنوان استاد دانشگاه در دانشگاه می‌گوید پیشگویی غلط است ولی همین زیباکلام در مقام تحلیلگر و در رسانه پیشگویی می‌کند، آیا این درست است؟ 
-من گاهی یک پدرم به نام صادق زیباکلام، یک زمان من یک همسرم به اسم صادق زیباکلام، یک زمان برای مادرم یک پسرم به اسم صادق زیباکلام. گاه یک استاد دانشگاهم به نام صادق زیباکلام. من نقش‌های مختلفی دارم.
ولی ما با زیباکلام استاد دانشگاه و تحلیل گر سر و کار داریم .
-بسیار خوب. باید بیایید سر کلاس من. گاهی شما با صادق زیباکلام مدافع توسعه سیاسی، مدافع جامعه مدنی، مدافع دمکراسی سروکار دارید.اگر میروم قم، اگر دوندگی می‌کنم، به خاطر مخاطبینم این کارها را می‌کنم. شاید فکر کنند آدم حکومتم. هر فکری مردم در مورد من می‌کنند اشکال ندارد. می‌دانی چرا؟ چون من رای مردم را نمی‌خواهم. 
با این تفاسیر به نظر می‌رسد شما پیام تان را از خودتان بیشتر دوست دارید؟ 
-کاملاً درست است. من یک رسالت دارم. پیامبر نیستم. چیزهایی که من میگویم چیزهای بدیهی است. اینکه آدم‌ها من را دوست داشته باشند یا دوست نداشته باشند، مهم است، آهن که نیستم بالاخره دوست دارم آدم‌ها من را دوست داشته باشند. ولی بخاطر آن حاضر نیستم چیزهایی بگویم که آن‌ها خوششان بیاید. جان کلام این بود. 
برگردیم به بحث شیرین پیش بینی ها. به نظر می‌رسد نسبت مجلس نهم با روحانی شباهت زیادی دارد با نسبت مجلس پنجم باخاتمی. آیا به نظر شما اتفاقات آن دور دوباره تکرار می‌شود؟
-بخشی از شرایط ما شبیه 2 خرداد 76 است. یعنی بهر حال مجموعه ای که قدرت دستش است، پایگاه مردمی گسترده ای ندارد. 4 میلیون بیشتر نیست. ولی قدرت دستش است. ولی یک مجموعه ای که پایگاه مردمی اش خیلی گسترده است و19 میلیون رای آورده - که اگر خیلی‌ها انتخابات را جدی می‌گرفتند ممکن بود خیلی بیشتر رای می‌آورد- قدرت زیادی در دستش نیست. ما صرف نظر از اینکه این خوب است یا بد، زشت است یا زیبا، اسلامی است یا غیر اسلامی، صرفنظر از اینکه ما چه تفسیری از این وضعیت بکنیم این وضعیت کنونی ماست. دوم خرداد هم اینطور بود. دوم خرداد بخشی از قدرت قوه مقننه و قوه مجریه عملا نتوانست اهداف اصلاحات را تحقق ببخشد که در 17 میلیون رای آقای احمدی نژاد خودش را نشان داد. از یک منظر همان داستان تکرار شده روحانی 19 میلیون رای آورده که یک بخش از قدرت دستش افتاده ولی بخش‌های اصلی قدرت جای دیگری است. این که آیا این بار هم همان داستان اتفاق می‌افتد ؟ پاسخ من این است که خیر! نمی‌تواند آنطوری شود. چرا؟ برای اینکه معتقدم آن بخشی که من اسمش را می‌گذارم قدرت، متوجه اوضاع عمومی کشور شد و اتفاقاً دلیل اینکه روحانی انتخاب شد این است که آنها متوجه شدند که وضع خیلی خوب نیست. اما دوم خرداد غافلگیر شدند چون اصلاً و ابداً فکر نمی‌کردند که خاتمی 20 میلیون رای بیاورد. آقای ناطق نوری کابینه اش را هم چیده بود. همه چیز تمام بود. آن موقع جناح راست غافلگیر شد منتهی بعد از شش‌ماه- تا یک سال موجه شدند که خیلی هم اتفاقی نیفتاده. آنها رفتند درفاز حمله و در مواردی هم موفق شدند. از آن سو اشتباهاتی که اصلاح طلبان کردند مثل زدن آقای هاشمی، جلوگیری از ورودش به مجلس، تقابل با رهبری و..... و الی ماشاءاله اشتباه‌های دیگر. مجموع این‌ها دست به دست هم دادند و عملاً قطار اصلاحات جلو نرفت. من معتقدم سال 92 این جور نیست. شرایط به گونه ای است که اگر خیلی جدی و خیلی زود تغییر و تحولاتی بوجود نیاید بحران در کشور جدی تر می‌شود. در کشور‌های جهان اول وقتی موقعیت بحرانی می‌شود وال استریت بوجود می‌آید. چه برسد به کشور‌های جهان سوم مثل ایران که بحران عمیق تر است. آنها چون متوجه شدند لذا کمک می‌کنند به اینکه مقداری اوضاع رو به بهبود برود. اتفاقاً من نظرم این است که مثل دوم خرداد 76 نخواهد شد. لذا این جنبه مثبت قضیه است. بهر حال کسانی که قدرت دستشان بوده در طول تاریخ خیلی دوست نداشتند قدرت را از دست بدهند و این واقعیتی است. قدرت شیرین است و باید مقاومت کرد.اول امید به حضرت باریتعالی است.امید دوم این که روحانی، خاتمی نیست و کسانی که با روحانی هستند پخته ترند. خیلی نگران مجلس نهم نیستم. معتقدم بخشی از مجلس نهم طیف جبهه پایداری هستند. این‌ها تحت هر شرایطی هر کاری که روحانی بکند مخالفت خواهند کرد. تعداد اینها بین 70 الی 110 نفر بیشتر نیست. آقای روحانی نباید خیلی از اینها خوف داشته باشد.(البته گویی متاسفانه تا حدودی دارد). مثلا در قضایای اخیر تهدید فرجی دانا به استیضاح، من اگر جای فرجی دانا بودم قرص و محکم سر جایم می‌ایستادم و هر جا می‌رفتم آقای توفیقی و میلی منفرد را هم با خود می‌بردم. می‌ماند مجلس دهم؛ مجلس دهم هم بستگی دارد به روابط بین روحانی و مجموعه ای که قدرت دارند و اینکه ظرف 6 سال آینده چقدر بتوانند با هم کار کنند. اگر روحانی نتواند با مجموعه حاکمیت تعامل کند و شورای نگهبان نامزد‌های اصلاح طلب را رد صلاحیت کند؛ مجلس دهم مجلسی خواهد بود که مثل دیوار بتنی در برابر دولت قرار می‌گیرد و ای بسا که خود آقای روحانی را هم استیضاح کند. ولی این حالت بدبینانه قضیه است. اگر شورای نگهبان نامزد‌های اصلاح طلب را رد صلاحیت نکند، بنده معتقدم که مجموعه‌ طرفداران آقای هاشمی و آقای خاتمی (دولت و جریان اصلاحات) حداقل دو سوم مجلس دهم را از آن خود خواهند کرد. این وضعیت خوش بینانه قضیه است. اما قبل از اینکه ما بدانیم کدامیک از این دوحالت اتفاق خواهد افتاد، یک اتفاق بنیادی دیر یا زود باید رخ دهد. آن هم مذاکرات ایران با 1+5 است. این اتفاق اگر نیفتد، یعنی ما با 1+5 به توافق نرسیم وضعیت کشور همین خواهد بود که در دوره هشت ساله احمدی نژاد بود. اما فکر می‌کنم نظام به این عقلانیت رسیده که باید از این تونل وگردنه بیرون برویم. توافق هسته ای به هیچ وجه مستلزم این نیست که ما یک پرچم سفید به دست بگیریم و بریا آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها تکان دهیم. این مسئله باید به طور جدی حل شود. حل به این صورت است که آنها دقیقا بدانند که ما داریم چکار می‌کنیم و چکار نمی‌کنیم. این یعنی چه؟یعنی اینکه ما پروتکل الحاقی را بپذیریم. باید به نقطه‌ای برسیم که آنها اعتماد کنند، باید آنها یقین پیدا کنند که ما چکار می‌کنیم.
فقط آن‌ها باید به ما اعتماد کنند؟
-اعتماد دو طرفه است. ما هم به غربیها بی اعتمادیم. رهبری هم در 12 آبان در دیدار دانش آموزان همه این مسائل را گفت. یعنی اگر از حقوق هسته ای کوتاه بیاییم ممکن است بگویند با حزب الله می‌خواهید چکار کنید؟ اگر بگوییم ما فقط به حزب الله آرد و نخود و مقداری نان میدهیم؛ دوباره می‌گویند حماس چی؟ یا مقتدا صدر را چگونه کمک می‌کنید؟ بعد می‌گویند که این حقوق بشر را می‌خواهید چکار بکنید؟ اما به نظر من آنها به خصوص اروپایی‌ها فقط در موضوع هسته‌ای اجماع دارند و کاری به بقیه چیزها ندارند. اگر اروپایی‌ها آمدند روبه روی ایران قرار گرفته اند برای مساله هسته ای است.
پیام 13 ابان امسال از نظر شما چه بود؟ 
- در 13 آبان امسال عده ای خودشان را کشتند که متفاوت باشد. یک گروه صادقانه فکر می‌کنند که اگر اینجا مرگ بر آمریکا بگوییم این شعار به روحانی وتیم مذاکره کننده کمک می‌کند. اما خیلی‌ها دارند از روحانی انتقام میگیرند که چرا 19 میلیون رای آوردی؟ چرا جواب تلفن اوباما را دادی؟ چرا فلانی را گذاشتی معاونت؟ ولی معتقدم زمان به نفع افراطیون نیست. افراطیون یا نمی‌فهمند که دارند چکار میکنند، یا واقعا قدرت مستشان کرده که شاخه ای را دارند می‌برند که خودشان روی آن نشسته اند.
شما به عنوان کسی که به آقای روحانی رای دادید ارزشیابی تان از 100 روزه اول ریاست چیست؟ 
-من به ایشان برای این 100 روز نمره قبولی میدهم. نمره بالای متوسط می‌دهم.حدود 16 می‌دهم. اما آنچه را که بیشتر دلم می‌خواست، عمل نکرد، دلم می‌خواست این قدر مماشات نمی‌کرد. من معتقدم مجلس عصاره ملت است. اساس نظام دموکراسی مجلس است. اگر من به روحانی می‌گویم که اینقدر به مجلس امتیاز نده، من یک آدم فاشیست نیستم. بلکه معتقدم آقای روحانی باید قرص و محکم تر بایستد و یک مقداری بیشتر با مردم صحبت کند ومشکلات ومصائب را بازگو کند. خطری که دارد می‌افتد این است که تلویزیون دارد علیه روحانی کار میکند، برخی ائمه جمعه و جماعات دارند علیه روحانی کار میکنند.البته اولش میگویند که ما به دولت اعتماد داریم ولی درنهایت علیه آن صحبت می‌کنند. اما مقام معظم رهبری گفتند که به دولت اعتماد داریم و آگاهانه هم حمایت می‌کنند.

, آقای دکتر شما به مرد مناظره و مصاحبه تبدیل شدید و معمولا هم با روی باز از هر پیشنهاد مناظره و مصاحبه و تحلیلی هم استقبال می‌کنید. راز توجه رسانه‌ها و مخاطبین به حرف‌های شما چیست؟ ,
,
, ولی به طور معمول عمده کسانی که با شما مناظره می‌کنند معمولا یک تشکیلات و جریان سیاسی مشخص را نمایندگی می‌کنند و حضورشان معطوف به قدرت است.مثلا قصد نمایندگی مجلس کرده اند و یا چیزی شبیه به آن. شما هم به قدرت فکر می‌کنید؟,
,
, آیا کسی از شما تشکر می‌کند؟ در قبال زحمات شما و گفتمان سازی؟ مثلاً آقای روحانی یا آقای هاشمی از شما تا بحال تشکر کرده اند؟ ,
,
, یعنی مخاطب شما باید آقای زیباکلام را یک پدیده متفاوت در سپهر سیاست تعریف کند؟ کسی که نماینده هیچ جریان یا طیف فکری نیست و فقط برای خاطر دل خود در این سطح مواضع سیاسی می‌گیرد؟ ,
,
, ولی در جامعه ما مردم بسیاری نفس کشیدن شان و نگاهشان معطوف به قدرت است.,
,
, پس شما بین خودتان و جریانات سیاسی معروف نسبت تعریف شده‌ای نمی‌بینید. بنظر شما مردم چنین تلقی از شما دارند؟ ,
,
, ولی این مصونیتی که شما برای اظهار نظر دارید برای برخی ابهام و سوال ایجاد کرده است. چراکه مصونیت آقای زیباکلام بیشتر از مصونیت دیگر ان است. برخی می‌گویند مواضع آقای زیباکلام تدلیسی است نه واقعی. این آیا به این دلیل نیست که شما با بخشی از افراد متنفذ در حکومت فامیل اید؟ ,
,
, شما از آقای توکلی دفاع معنوی می‌کنید ولی این دفاع را از دیگر لیدرهای اصول گرا نمی‌کنید. به همین منوال احتمالاً آقای توکلی در محافل قدرت از شما دفاع معنوی می‌کند. ,
,
, برخی معتقدند که در جامعه ای مثل ایران که خیلی ازمولفه‌ها متغیر و سیال است آدم سیاسی، خیلی نباید قضاوت صریح و به خصوص پیشگویی کند. یکی از ویژگی‌های شما این است که خیلی اهل پیشگویی و پیش بینی هستید و در این پیش بینی‌ها هم قاطعیت به خرج می‌دهید. چرا؟ به خصوص که شما استاد دانشگاه هم هستید و احتمالا به دانشجویان هم توصیه می‌کنید که نباید با قاطعیت درباره امور پیش گویی کرد.,
,
,
,
, شما که در موارد متعددی پیش بینی هایتان غلط از آب در آمده، نگران اعتبار خودتان نیستید ؟,
,
, آقای سلیمی نمین گفته شما مقداری پوپولیستید...,
,
, ولی دکتر زیباکلام به عنوان استاد دانشگاه در دانشگاه می‌گوید پیشگویی غلط است ولی همین زیباکلام در مقام تحلیلگر و در رسانه پیشگویی می‌کند، آیا این درست است؟ ,
,
, ولی ما با زیباکلام استاد دانشگاه و تحلیل گر سر و کار داریم .,
,
, با این تفاسیر به نظر می‌رسد شما پیام تان را از خودتان بیشتر دوست دارید؟ ,
,
, برگردیم به بحث شیرین پیش بینی ها. به نظر می‌رسد نسبت مجلس نهم با روحانی شباهت زیادی دارد با نسبت مجلس پنجم باخاتمی. آیا به نظر شما اتفاقات آن دور دوباره تکرار می‌شود؟,
,
, فقط آن‌ها باید به ما اعتماد کنند؟,
,
, پیام 13 ابان امسال از نظر شما چه بود؟ ,
,
, شما به عنوان کسی که به آقای روحانی رای دادید ارزشیابی تان از 100 روزه اول ریاست چیست؟ ,
,

انتهای پیام

]
صادق زیبا کلام در مصاحبه خود با روزنامه ابتکار گفت: اگر شما با سند پیدا کردید که آقای دکتر توکلی یک ریال از اموال بیت المال را بطور نامشروع برداشته و استفاده کرده باشد من اسمم را عوض می‌کنم و میذارم مثلاً پریچهر زیباکلام و لباس زنانه تنم می‌کنم.