به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از طنین یاس، به قلم سمیرا خطیب زاده، همدلی و همزبانی بین دولت و ملت معنایی بدیع و مهم در فرهنگ سیاسی دارد. رهبر فرزانهی انقلاب نیز با توجه به درک ضرورتها و شرایط پیشروی کشور، این سال را به نام «همدلی و همزبانی دولت و ملت» نامیدهاند. این نامگذاری میرود تا فضای همکاری و تعامل میان دولت و ملت را به نحو شایستهای رونق بخشد و برگی دیگر بر دفتر مضامین بلند برخاسته از فرهنگ انقلاب اسلامی بیفزاید.
,
همدلی را «توانِ خود را جای دیگران گذاشتن» تعریف کردهاند. یکی از مولفههایی که نشان میدهد ملتی با دولت خویش همدل و همزبان میباشد آن است که مصائب و مشکلات دولت را مشکلات خود بداند. مردم باید دولت و کشور از آن خود بدانند. اگر در زمینهای نیازی جمعی وجود دارد آن نیاز را مانند نیازهای شخصی خود تلقی کنند و برای رفع آن همت و تلاش نشان دهند. برای روشن شدن بحث میتوان به مثالی اشاره کرد. به عنوان نمونه با توجه به تأکیدات مکرر مقام معظم رهبری بر اقتصاد مقاومتی، منحصر شدن مصرف مردم به کالاهای داخلی، اهتمام همدلانه و جدی مردم در امور اقتصادی با دولت و تلاش بیوقفه برای کاهش میزان مصرف و تبلیغ « انضباطِ مصرف» را میطلبد که شاید حداقل اقداماتی باشد که مردم میتوانند برای تحقق شعار سال 94 در دستور کار خویش قرار دهند و بدین ترتیب همدلی خویش را با دولت به نمایش بگذارند.
,
حال پرسش اساسی این است که بدانیم همدل و همزبانی بین دولت و مسئولان، بین حکومت و مردم از نگاه شهید مطهری چگونه بوده ؟ و این عالم متفکر این ارتباط را چگونه تشریح و تحلیل نمودهاند؟!
,
لازم است قبل از هر چیز به این موضوع اشاره شود که انسان در برابر همه مواهب طبیعت اگر چه حقی دارد به همان اندازه هم مسئولیت دارد لذا امیرالمؤمنین(علیه السلام) در نخستین روزهای خلافتش فرمودند:«انکم مسئوولون حتی عن البقاع و البهائم» (1) شما مسئولید (و حقوقی بر عهده شماست) ، حتی در قبال زمین و چهارپایان. این حق در مورد انسانها نسبت به یکدیگر و در روابط انسانها با حکومت نیز حاکم است لذا حضرت میفرمایند «لایجری لاحدالاجری علیه و لایجریعلیه الاجری له»(2) حقی برای کسی نیست مگر آن که به عهدهاش هم حقی هست و به عهده کسی حقی نیست مگر آنکه برای او و به نفع او حقی است (یعنی تکلیف و حق از یکدیگر جدا نیستند.» (3)
,
لذا از نظر شهید مطهری «حکومت در اسلام از نوع خدمتی است که یک امین صالح انجام میدهد. اعتراف حکومت به حقوق واقعی مردم و احتراز از هر نوع عملی که مشعر بر نفی حق حاکمیت آنها باشد از شرایط اولیه جلب رضا و اطمینان آنان است» (4)
,
,
با اشاره به آنچه از سخنان شهید مطهری بیان شد در مییابیم که از نظر ایشان مردم و حکومت در جامعه اسلامی علاوه بر اینکه در قبال یکدیگر مسئول و موظفند دارای حق و حقوق ویژه و تعریف شدهای نیز میباشند. لذا « همدلی و همزبانی» را نیز میتوان از جمله این وظایف و حقوق متقابل برشمرد. چنانچه دولت و مسئولین باید از نزدیک شدن به مردم، آشنایی با دغدغهها و نظرات آنان حتی پیرامون کوچکترین مسائل دریغ نورزیده و از این سرمایه همیشگی و ماندگار در جهت پیشبرد بهتر امور حداکثر استفاده را بنمایند.
,
شهید مطهری مردم را از ارکان حاکمیت دینی دانسته و هیچ گونه منافاتی بین دین و حاکمیت مردم نمیدیدند به طوری که در نوشتههای خویش ضمن انتقاد به استبداد کلیسا اینگونه بیان کردند: « درست در مرحلهای که استبدادها و اختناقها در اروپا به اوج خود رسیده بود و مردم تشنه این اندیشه بودند که حق حاکمیت از آن مردم است ، کلیسا یا طرف داران کلیسا و یا با اتکا به افکار کلیسا این فکر عرضه شد که مردم در زمینه ی حکومت فقط تکلیف و وظیفه دارند نه حق . همین کافی بود که تشن گان آزادی و دموکراسی و حکومت را بر ضد کلیسا بلکه بر ضد دین و خدا به طور کلی برانگیزد (5) .
,
,
بدین ترتیب استاد شهید مطهری با تفکر کلیسایی در مورد مردم به شدت مخالفت ورزید و این ادعا را که حکمران در مقابل مردم مسئول نیست بلکه او فقط در برابر خدا مسئول است ولی مردم در مقابل حکمران مسئولند و وظیفه دارند، کاملا ناسازگار با دین اسلام حتی همهی ادیان دانستهاند و معتقدند در پرتو دین مداری میتوان مردمدار بود و به خاطر ترس از خدا و عقوبت او کاملا حقوق مردم را رعایت کرد و نیز با الهام از کلام نورانی حضرت علی(علیه السلام) در این زمینه که به عامل آذربایجان فرمود :«و ان عملک لیس لک به طعمه و لکنه فی عنقک امانه وانت مسترعی لمن فوقک لیس لکان تفتات فی رعیته. مبادا گمان کنی حکومتی که به تو سپرده شده است یک شکار است که به چنگ تو افتاده ، خیر ، امانتی بر گردنت گذاشته شده است و مافوق تو از تو رعایت و نگهبانی و حفظ حقوق مردم را میخواهد . تو را نرسد که با خودکامگی و دلخواه در میان مردم عمل کنی.» (6)
,
از دیدگاه این شهید بزرگوار مسئولان دولتی باید مقام و پست حکومتی خویش را بزرگترین امانت الهی دانسته و از آن به عنوان وسیلهای برای خدمتگزاری بیشتر به مردم استفاده نمایند لذا باید حداکثر تلاش خویش را در اهتمام به امور مردم بکار گرفته و در دل و زبان رسیدگی به مشکلات مردم را بر خود فرض بدارند چرا که در چنین شرایطی است که جامعه راه صلاح و سلامت را خواهد پیمود. شهید مطهری همچنین نتیجه میگیرند:« قرآن کریم، حاکم و سرپرست اجتماع را به عنوان (امین) و (نگهبان) اجتماع میشناسد؛ حکومت عادلانه را نوعی امانت که به او سپرده شده است و باید آن را ادا نماید تلقی میکند . برداشت ائمه دین و بالخصوص شخص امیرالمؤمنین علی علیه السلام عیناً همان چیزی است که از قرآن کریم استنباط می شود.» (7) .
,
بنابراین استاد شهید مطهری با استناد به متون اسلامی حاکمان و دولتمردان را در برابر مردم مسئول دانسته و از آنان به عنوان امین و نگهبان مردم یاد میکنند و در مقابل برای مردم حق بازخواست از مسئولان و دولتمردان را قایل است .
,
,
در پایان با اشاره به راهبرد مقام معظم رهبری لازم به یادآوری است که همدلی گاهی راهبرد است گاهی روش. گاه صرفاً میخواهیم با رواج همدلی «منازعات موجود» را به پایان برسانیم، اما گاه قصدمان فراتر از این است و میخواهیم به «ریشهی درگرفتنِ منازعات» نگاه طبیبانه بیندازیم. حال که رهبر فرزانهی انقلاب امسال را به نام همدلی و همزبانی دولت و ملت مزین کردهاند شاید نگاه سطحی و غیر کارشناسانه باشد که آن را صرفاً یک «روش» در نظر بگیریم.
,
به نظر میرسد فرصتی مغتنم پیشروی ماست تا «همدلی و همزبانی» را به چشم «راهبردی ملی» نگاه کنیم. نگاه راهبردی به همدلی و همزبانی میتواند «شکافهای متراکمی» را که اثری جز تعمیق درهمریختگی و افزودن بر سطح تنشها در جامعه ندارند را به «شکافهای متقاطعی» تبدیل کند که اجازهی دوقطبی شدن را به جامعه را نداده و در جهت رشد و شکوفایی جامعه قدم بر میدارد.
,,
منابع:
,
1 ) نهجالبلاغه ؛ خطبه 166
2 ) همان خطبه 207
3 ) بیست گفتار ص 74 و 77 و حکمتها و اندرزها ص 108-106
4 ) ر. ک: همان ص 49 ، 30
5) سیری در نهج البلاغه، شهید مطهری، مرتضی، ص ۸۵
,
,
,
,
6) نهج البلاغه، نامه ی 5
,7) سیری در نهج البلاغه، شهید مطهری، مرتضی، ص 132
انتهای پیام/خ
7) سیری در نهج البلاغه، شهید مطهری، مرتضی، ص 132
انتهای پیام/خ
7) سیری در نهج البلاغه، شهید مطهری، مرتضی، ص 132
انتهای پیام/خ
7) سیری در نهج البلاغه، شهید مطهری، مرتضی، ص 132
انتهای پیام/خ
7) سیری در نهج البلاغه، شهید مطهری، مرتضی، ص 132
,,
انتهای پیام/خ
,]