به گزارش شبکه اطلاع رسانی دانا سایت هاشمی رفسنجانی با انتشار مطلبی تحت عنوان" پاسخ هاشمی به پیغام شورای نگهبان" همچون رویه سابق با آب و تاب فراوان و اعجاب انگیز از غلو گویی و بزرگ نمایی خارق العاده سعی کرده است از وقایع ثبت نام اکبر هاشمی آنچه را که در ذهنشان است را به عموم مردم ایران القا کند!
, شبکه اطلاع رسانی دانا,اما در بخش هایی از این نوشته از برخی وقایع و دیدارها و پاسخ های هاشمی اشاره شده است.
,
در بخشی از این نوشته است: دیدارکنندگان التماس و خواهش میکردند و آیتالله همچنان سعی میکرد آنان را قانع نماید. در همین ایام پیامهای جداگانهای از علما و مراجع قم و نجف به ایشان رسید که حضورشان را ضروری میدانستند......
, دیدارکنندگان التماس و خواهش میکردند , دیدارکنندگان التماس و خواهش میکردند ,همه این فشارهای پیدا، در کنار وعدههای فراوانی که از ناگفتههای انتخابات اخیر است، باعث شد که آیتالله هاشمی رفسنجانی در عصر جمعه 29 اردیبهشت، از عزم جدی برای نیامدن به تردید برسند. آنگونه که خود میگوید: «عصر آن روز احساس کردم دارم به استبداد رأی نزدیک میشوم که در مقابل این همه خواهش، بر حرف خود پافشاری مینمایم. به قرآن پناه بردم و استخاره نمودم که خوب آمد. اگرچه تأکید میکرد که کاری بسیار خوب است، اما به نتیجه نخواهی رسید. این راهنمایی مرا به تقاضای مردم نزدیک کرد تا اینکه صبح روز شنبه، از لحظه ورود به دفترم، افراد فراوانی میآمدند که همچنان بر نامنویسیام تأکید میکردند.»
,آنگونه که در خبرهای آن روز بود، پاسخ آیتالله هاشمی، لزوم هماهنگی با مقام معظم رهبری بود و بعدها اعلام شد که در آخرین ساعت مهلت قانونی و پس از یک تماس تلفنی با بیت رهبری، ایشان در وزارت کشور حاضر شدند و ثبتنام کردند.ثبتنام ایشان موجی از امید را در جامعه ایجاد کرد و همزمان بعضی از جریانها به چنان شوکی دچار شدند که تا دو روز بیشترین حرف آنها، سکوت بود و کمکم قلمها نوشتن آغاز کردند و زبانها باز شدند که خوب است برای داوری درباره اخلاقمداری بعضی از مدعیان اصولگرایی و پایبندی آنان به اخلاق اسلامی، بعضی از روزنامهها را در آن ایام ببینید.
,کمکم که شایعه ردّ صلاحیت بعضی از نامزدها در جامعه پخش شد، مردم به همدیگر دلداری میدادند که این تیغ نه میخواهد و نه میتواند صلاحیت آیتالله هاشمی رفسنجانی را ببرد. اما خبرسازیها در مورد تصمیم شورای نگهبان، بر دلنگرانیهای مردم میافزود. یکی میگفت: «ردّ صلاحیت بعضیها از عبادات ماه رجب بالاتر است» و یکی در خطبههای نماز جمعه میگفت: «صلاحیت کسی که بنز سوار میشود، تأیید نمیشود.»
,5 روز اول مهلت قانونی برای تأیید صلاحیتها تمام شد و چون نتوانسته بودند جامعه تشنه به حضور هاشمی رفسنجانی را با وعدههای خویش سیراب کنند و موج برخاسته از حضور ایشان را فروکش دهند، 5 روز دیگر مهلت گرفتند و در آخرین روز مهلت قانونی، رفت و آمدهایی از شورای نگهبان به مجمع تشخیص مصلحت نظام اتفاق افتاد که برگهای پنهان تاریخ معاصر ایران است.
,اول یکی از آقایان به دیدار آیتالله هاشمی رفسنجانی آمد و پیغام آورد که صلاح شما و انقلاب است که انصراف دهید. اما پاسخ آیتالله هاشمی چنان محکم بود که بنده خدا خیلی سریع رفت و برای بار دوم یکی از رؤسای قوا آمد و پیام را تکرار کرد و آیتالله گفت: «مردم با آمدن من امیدوار شدند و نمیخواهم به مردم خیانت کنم» او نیز با این نگرانی که «ردّ صلاحیت شما هزینه سنگینی برای نظام دارد» پاسخ شنید که «چرا اصرار بر تحمیل این هزینه بر نظام دارند؟!» که در نهایت قانع شد و دفتر ایشان را ترک کرد.
, اول یکی از آقایان به دیدار آیتالله هاشمی رفسنجانی آمد و پیغام آورد , اول یکی از آقایان به دیدار آیتالله هاشمی رفسنجانی آمد و پیغام آورد , که بنده خدا خیلی سریع رفت , که بنده خدا خیلی سریع رفت , بار دوم یکی از رؤسای قوا آمد و پیام را تکرار کرد , بار دوم یکی از رؤسای قوا آمد و پیام را تکرار کرد ,سؤالی که شاید آورنده پیام دلیلش را نمیدانست. او رفت و همه نگاهها به شورای نگهبان بود که سرانجام شبانه اعلام کردند که صلاحیت آیتالله هاشمی رفسنجانی احراز نشد.خبر آن قدر برای جامعه غیرمترقبه بود که علیرغم اعلام رسمی از صداوسیما، خیلیها باور نمیکردند. در دیدارهایی که جمعی از فضلا و مدرسین حوزه علمیه قم با حضرات آیات و مراجع عظام داشتند، همگی آن حضرات از عدم احراز صلاحیت آیتالله هاشمی رفسنجانی ابراز تأسف و تأثر و اظهار امیدواری کردند که زمینهی حضور ایشان در انتخابات فراهم گردد و برخی از فضلا و مدرسین حوزه علمیه قم، تأسف و عدم رضایت خود را از عدم احراز صلاحیت رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ابراز داشتند.
,نگارنده این مطالب جالبناک! در خاتمه در مثالی جالبتر می نویسد: شخص آیتالله هاشمی رفسنجانی که دلبستگیاش به نظام یادآور حکایت دو مدعی مادری برای تصاحب یک فرزند است!! که داوری را به امام علی(ع) بردند و امام هم برای آزمایش، دستور دو نیم کردن فرزند را داد و مادر واقعی از سهم خویش گذشت، در این داستان، با انتشار پیامی از مردم عذرخواهی کرد که نتوانست از موانع عبور کند و به امیدهای آنها، جامه عمل بپوشاند. البته هنوز ناگفتههای فراوانی هست که اقتضای مصلحت نظام ایجاب نمیکند باز گفته شود و مردم مطمئن باشند، تاریخ نمیگذارد گروهی با قلم و زبان بر واقعیتهای امروز غبار بنشانند.
,انتهای پیام/
]