از کوبیدن سر به محمل تا بیمار بودن امام سجاد(ع)
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی دانا  به نقل از مشرق- متأسفانه بسیاری از مردم نا آگاه که به زعم استاد مطهری اکثـراً ایرا نیان۱، اما م چهارم شیعیا ن را با نام امام بیمار می شناسند و از او به عنوان شخصی رنجور و نا توان با چهره ای زرد و روحی افسرده و … یاد می کنند ، اما واقیعت چیز دیگری است ، اما م تنها در کربلا آن هم مدت کوتاهی بیمار بودند، ما نند هرکس دیگری که در طو ل عمرش ممکن است چند روزی بیمار بوده با شد و سپس بهبودی یابد .

بیماری امام در آن مو قعیت چیزی جز مصلحت الهی نبود ، چرا که در غیر این صورت با ید امام ما نند هرکس دیگری طبق وظیفه در جهاد شرکت می کرد.۲

امام بنا به نقل مورخان در آن حادثه از شدت ضعف و بیماری حتی بر روی زانوها هم نمی توانست با یستـد ، چنانچه در تاریخ نقل می کنند : بعد از کشته شد ن امام حسین (ع) سپاهیا ن به خیام هجوم آوردند و علی بن الحسین (ع) را یا فتند و قصد کشتن ایشا ن را داشتند ، که به خاطر شدت مریضی ایشا ن که به زعم آنها « در حا ل مرگ است » دست از ایشا ن کشید ند .۳

بله به واقع اگر این گونه نبود پس چه کسی می بایست بعد از آن ردای پیا مبر (ص) را بر دوش گرفته و ما نند علی ( ع) در همه جا بو سیله خطبه های غرّ اء پیا م مظلو میت حسین (ع) و چگو نگی کشته شد ن حسیـن (ع) را به گوش همگا ن تا انتها ی تاریخ بر سا ند .

پس با ید گفت : بیـماری امام هرگز به معنای ضعف و ناتوانی همیشگی ایشان نبود ه و نمی باشد . بلکه در طول اسارت ملجا و پناهی محکم برای همه اسیر ان و آرامشی برای د لهای درد مند آنا ن بود ، چرا که در صحنه ها ی مختلف با شجا عت و شها مت با دشمنا ن برخورد می کند ، از آن جمله در مجلس ابن زیاد به دنبال گفتگویی که بین ایشا ن و آن لعین صورت گرفت ، ابن زیاد از پا سخن‌های کوبنده امام خشمگین شد و دستور داد : ایشان را به قتل برسانند . که اما م فرمودند:

« مرا با کشتن تهدید می کنی ؟! آ یا نمی دانی که کشته شدن ، برای ما یک امر عادی بوده و شهادت برای ما کرامت وفضیلت است؟۴»

سر بر محمل زدن
در نا سخ التواریخ خبری از شخصی به نا م « مسلم جصّا ص » ( گچکا ر ) نقل می کنند که :

« من از سو ی ابن زیاد مأ مور شد ه بود م که دار الماره کوفه [ یا به قو لی دروازه شهر ] را تعمیر و گچکاری کنم مشغو ل کار بودم که هیاهویی در شهر بلند شد . دست از کار کشیدم به سوی هیاهو رفتم . دیدم سرها را بر نیز ه ها کرده اند و همراه با اسرا که در چهل کجاوه بودند ، وارد شهر می کنند . زینب دختر علی ـ علیه السلام ـ خطبه می خواند و مردم کوفه را به باد ملا مت گرفته بود که نا گهان سر حسین ـ علیه السلا م ـ را با لا ی نیز ه کرد ه جلوی کجاو ه زینب آوردند . زینب چون چشمش به سر بریده برادر افتا د و دید ، باد موی محاسن برادر را گا ه به سمت راست و گاه به سمت چپ می‌برد. از شد ت تأثر و ناراحتی سرش را به چوب محمل کوبید ؛ چنا نکه خون از زیر
مقنعه اش جاری شد و با چشمان گریان رو به برادر کرد و اشعاری خواند …۵»

طبق دلا یلی این قو ل نادرست است :

۱ . شیخ عبا س قمی معتقد است در آن شرایط اسا سا ً هودج و محملی در آن مکا ن نبود که حضرت بخواهد چنین کاری کند۶٫

۲ . سلسله راویا ن این خبر در جایی ذکر نشده۷٫

۳ . منا بع اولیه و کتا بهای معتبر آنرا ذکر نکرده و تـنها در نا سخ التواریخ ، منتخب طریحی۸ و نور العین بیا ن شده که وضعیت و حجیـت تاریخی این کتابها مخدوش است۹ .

۴ . با توجه به شخصیت رفیع و والای آن حضرت که ایشان با نام عقیله بنی‌هاشم و در قول امام سجاد ـ علیه السلا م ـ « أ نتِ بـِحـَمدِ الله عـَـالـِـمـَـة ٌ غـَـیـرُ مـُـعـَـلـِّمـَةٍ و فـَـهـِـمـَـة ٌ غـَــیــرُ مُـفـَـهـِّـمـَـة۱۰»

عمه جان، شکر و سپا س خاص خداوند است که تو آبشار الهام ومشرق اشرا قی ؛ تو بزرگتر از آنی که نیاز به معلم یا مربی داشته با شی .

به عنوان عالم و شخصیت با فهم و شعوری یاد شده و همچمین در صبر و تسلیم امر خداوند اسوه و الگوی همگان نامیده می‌شود. بدون تردید با توصیفی که در ایـن قول آمده از زمین تا آسمان فرق دارد.

برای رد ایـن مطلب می‌توان گوشه‌هایی از صبر ایشا ن را مثال زد. این بانوی عزیـز و گرامی مقامی آنچنان والا دارند که امام زمانش از او درخواست می کند تا در نمازشبش، به یاد او باشد. و یا در گودال قـتلگاه هنگامی‌که تن پاره پاره امامش، برادر و پاره تنش را می بیند، دستان را به سوی آسمان بلند می‌کند می‌فـرماید: إلهـِـی تـقــبــَّـل منـّـا هذا القــُـربان؛ خدایا این قربانی را از ما قبول کن .۱۱ »

و همچنین در مجلس یزید در پاسخ آن لعین که پرسید:این جریان یعنی کشته شدن فرزندان و برادران و عزیزانت را چگونه دیدی؟ پاسخی بس کوبنده و رسا و زیبا داد و فرمود : مـَا رَ ایتُ الـّا جـَمیـِلا ؛چیزی جز زیبایی ندیدم.

زینب ـ سلام ا… علیــهما ـ خود را بنده حق و سربلندی‌اش را در گرو انجام وظیفه‌ی الهی خویش می‌داند ودر این مسیر( عمل به وظیفه )، شهادت انسان کاملی، چو ن حسین ـ علیه السلا م ـ و یاران فداکارش، اسارت وشکنجه و رنج و مصیبت و همه ناگواری‌ها، گوارا و شیرین و زیباست.

بله، این جهان‌بینی انسان‌های مؤمن است که هرآنچه از خداوند به آنان می‌رسد را خیـر و زیبایی می‌بینند: چرا که خداوند برای بندگا نش جز خیر نمی‌خواهد.
 

, شبکه اطلاع رسانی دانا, , مشرق, مشرق, -,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
, « مرا با کشتن تهدید می کنی ؟! آ یا نمی دانی که کشته شدن ، برای ما یک امر عادی بوده و شهادت برای ما کرامت وفضیلت است؟۴»,
,
, سر بر محمل زدن,
,
,
,
,
,
, طبق دلا یلی این قو ل نادرست است :,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالوده‌ام به بد دیدن
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافری است رنجیدن۱۲
, منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالوده‌ام به بد دیدن
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافری است رنجیدن۱۲
,
,
,
,


باری بینشی این چنین و باوری این‌گو نه به ذلت و زبونی نمی‌گراید و دشمن را به زانو در خواهد آورد۱۳ .

رقــیــه ـ سلام ا… علیهما ـ در خرابــه
در محافل روضـه خوانی، روضـه‌ای را به نام یکی از دختران امام حسین ـ علیه السلا م ـ که سه سال داشته در خرابه شا م نقل می کنند که بعضی در رد آن و بعضی درباره صحت آن مواردی را ذ کر کرده‌اند:

۱ . تنها روایت کننده این مو ضو ع عماد الدین حسن بن علی طبری صا حب کامل بهایی ؛ ص ۱۷۹ . می با شد که نامی از دختر متو فی ذ کر نکرده۱۴٫

۲ . شیخ عبا س قمی صا حب منتهی الآما ل در کتا بش از کا مل بهایی نقل می‌کند۱۵ .

۳ . سید بن طا ووس د ر اللهو ف گزارشی متفا وت آ ورد ه که نا م دختر در آن سکینه بود و به جای سر بریده، پیراهن پا ره پدر علت وفا ت ذ کر شده است۱۶٫

۴ . شایا ن ذ کر است در مقاتل معر وفی چو ن: الا رشا د ( شیخ مفید )، منا قـب آل ابی‌طا لب( ابن شهر آ شوب ) ، اعلام الوری ( طبر سی ) ، و … فقط از ۲ د ختر امام به نام فا طمه و سکینه یاد شده و در هیچ یک از رقیه یا فا طمه صغر ی نامی نیامده.

امّا در منا بع متأخر از قبیل نفس المهموم ( ص ۴۱۵ ــ ۴۱۶ ) ، معالی السبطین ( ج ۲ ، ص ۱۷۰ ) ، منتهی ا لآما ل ( ج ۱ ، ص ۸۰۷ ) و … این واقـعه بیان شده است .

ـ پار‌ه‌ای از محققین با اشاره به اشعار حضر ت زینب( س) و اشا ر ه به نام رقیه در آن۱۷ . و نیز سخن امام حسین ـ علیه السلا م ـ هنگا م مواجه با شمر و بردن نام رقیه، وی را شخصیتی حقیقی و تاریخی می دانند۱۸٫

********************************
پاورقی‌ها:

۱٫ مرتضی مطهری ،همان، ج۲،ص۱۸۶٫

۲٫ الف. مهدی پیشوایی ،سیره پیشوایان ،ص۲۳۵٫ –ب. رضارمضانی ، همان، ص۴۰٫

۳٫ مهدی پیشوایی ،همان ،ص۲۳۶؛ به نقل از : الطبقات الکبری ، ص۲۱۲٫

۴٫ همان فص۲۰۹؛ به نقل از : سیدبن طاووس ،اللهوف ، ص۶۸٫

۵٫ الف. محمدصحتی سردرودی ،همان ،ص ۲۰۹؛ به نقل از: ناسخ التواریخ ، ج۶،صص۵۴و۵۵و… .

- ب. محمد علی کوشا ، همان ،ص۳۹۱؛ به نقل از : محمد تقی سپهر ،ناسخ التواریخ ،همها .

۶٫ الف. محمد صحتی سردرودی ،همان ،ص۲۱۰٫ – ب. محمدعلی کوشا ،همان.

۷٫ همان.

۸٫ محمد علی کوشا ، همان.

۹٫ الف. محمد صحتی سردرودی ، همان. – ب. محمد علی کوشا ، همان.

۱۰٫ محمد صحتی سردرودی ، همان، ص۲۱۲؛ به نقل از : مقتل الحسین (ع)،للمقرم ،ص۳۰۷٫

۱۱٫ همان .

۱۲٫ دیوان حافظ.

۱۳٫ اکبراسدی ، زیباترین شکیب ،صص۱۴۵و۱۴۶٫

۱۴٫ محمد علی کوشا ، همان ،ص۳۹۹٫

۱۵٫ همان.

۱۶٫ همان.

۱۷٫ محمد باقر مجلسی ، همان ،ج۴۵،ص۱۱۵٫

۱۸٫محمد علی کوشا ، همان.

****************************************
 فهرست منابع:

• قرآن مجید

• 1. ابراهیمی ، ابراهیم ،آیین عزاداری ،

• 2. اسدی اکبر،رضایی مهدی،زیباترین شکیب زندگانی حضرت زینب (س)،دوم،قم، دفتر انتشارات اسلامی،۱۳۷۶٫

• 3. الشاوی،علی،باکاروان حسینی از مدینه تا مدینه امام حسین در مدینه منوره،ج۱،عبدالحسین بینش ،اول،قم،کوثر غدیر،۱۳۸۱٫

• 4. باباپور گل افشانی محمد مهدی،جلوه های سبزوسرخ عاشورا،اول،قم، آل صمد،۱۳۸۱٫

• 5. پیشوایی، تحریف های عاشورا،اول،قم،مرکزمطالعات وپ‍‍‍ژوهشهای فرهنگی حوزه،۱۳۸۰٫

• 6. پیشوایی مهدی، سیره پیشوایان ،هفتم ،قم،قدس،۱۳۷۷٫

• 7. رضوانی علی اصغر،واقعه عاشورا وپاسخ به شبهات،چهارم،قم،مسجد مقدس جمکران،۱۳۸۶٫

• 8. رمضانی رضا ،آسیب شناسی دینی درنهضت عاشورا،جواد پورروستایی،اول،بی جا،صحیفه معرفت،۱۳۸۱٫

• 9. شعرانی میرزا ابوالحسن،حماسه کربلا ترجمه نفس المهموم،حسن اردشیری لاجیمی،اول،قم،قائم آل محمد،۱۳۸۴٫

•10.صحتی سردرودی محمد،تحریف شناسی عاشورا وتاریخ امام حسین(ع)،دوم،قم،امیرکبیر،۱۳۸۵٫

• 11.شهید فاتح درآئینه اندیشه،اول،قم،معارف ،۱۳۸۱٫

•12.عاشورا پژوهی بارویکردی به تحریف شناسی تاریخ امام حسین(ع)،اول ،قم،خادم الرسول،۱۳۸۴٫

• 13. صدوق ابوجعفربن علی بن حسین بن بابویه،الامالی،

• 14. علل الشرایع،قم، مکتبة الداوری،بی تا.

• 15.عیون الاخبارالرضا،بی جا،جهان ،۱۳۷۸ه ق.

• 16. طبسی محمدجعفر،مولایی عزت الله،باکاروان حسینی ازمدینه تا مدینه امام حسین(ع) رویدادهای کربلا،ج۴،عبدالحسین بینش،اول ،قم،زمزم هدایت،۱۳۸۳٫

• 17.طبسی نجم الدین، باکاروان حسینی از مدینه تا مدینه امام حسین در مکه مکرمه،ج۲،عبدالحسین بینش، دوم،قم، زمزم هدایت،۱۳۸۶٫

• 18.عاملی سیدمحسن امین،مقاله عزاداریهای نامشروع،جلال آل احمد.

• 19.عاملی

•20.کاشفی سبزواری،ملا حسین،روضةالشهداء،دکتر عقیقی بخشایشی، سوم،قم،نویداسلام،۱۳۸۲٫

• 21.کمالی حمید،عاشورا برای جوانان ،محمد معلی،اول،فرهنگ اهل البیت -علیهم السلام-، ۱۳۸۶٫

• 22. کوشا محمد علی، عاشورا عزاداری تحریفات،مجمع مدرسین حوزه علمیه قم،دوم،قم،بی نا،۱۳۸۶٫

• 23.مجلسی محمدباقر،بحارالانوار،ج۴۵،۴۴،۴۳،۴۲،بیروت،مؤسسه وفا ،۱۴۰۴ ه ق.

• 24.محدث نوری ،لؤلؤومرجان،دوم،بی جا،فراهانی،۱۳۶۴٫

• 25.محققین گروه تاریخ مرکز مطالعات حوزه،تحقیقی درنهضت عاشورا تحریفهاوشبهه ها،اول،قم،مرکز مطالعات وپژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه،۱۳۸۱٫

• 26.مطهری مرتضی،حماسه حسینی، ج۲،۱،چهل و پنج،تهران، صدرا، ۱۳۸۳٫

• 27. خدمات متقابل اسلام وایران،تهران،صدرا،بی تا.

• 28. مفید شیخ ،الارشاد،ج۲،قم،کنگره شیخ مفید،۱۴۱۳ ه ق.

• 29.واسعی سید علیرضا،نگاهی نو به جریان عاشورا،گروهی از پژوهشگران،اول،قم، مؤسسه بوستان کتاب قم،۱۳۸۳٫

,
,
,
, رقــیــه ـ سلام ا… علیهما ـ در خرابــه,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
, پاورقی‌ها:,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,  فهرست منابع:,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,

انتهای پیام/

]
بیماری امام در آن مو قعیت چیز ی جز مصلحت الهی نبود ، چرا که در غیر این صورت با ید امام ما نند هر کس دیگری طبق وظیفه در جهاد شرکت می کرد.۲