به گزارش شبکه اطلاع رسانی دانا به نقل ازافکارنیوز، بد نیست پاسخ شبهاتی که مطرح می شوند را بدانید.
پرسش: چرا امامت را جزو اصول دین مى دانید در حالى که امامت فقط جزو فروع دین مى باشد؟
پاسخ: بزرگانى از علماى اهل سنت، نظیر ملاسعد تفتازانى در «شرح عقاید نسفى» و حمیدى در «جمع بین الصحیحین» از پیغمبر خدا صلى الله علیه و آله نقل کرده اند: «هر کسى که بمیرد و امام زمان خود را نشناخته باشد به درستى که مانند مردمان زمان جاهلیت مرده است». 1
اگر امامت جزو فروع دین بود، آیا پیغمبر مى فرمود: کسى که از امام زمان خود شناخت نداشته باشد و از دنیا برود به طریق اهل جاهلیت مرده است؟
بدیهى است که عدم معرفت و شناخت موردى از فروع دین، موجب تزلزل دین و مردن به سبک جاهلیت نخواهد شد. پس مطابق این برداشت، امامت باید جزو اصول دین باشد که عدم شناخت آن باعث مردن به شیوه جاهلیت مى گردد.
به همین دلیل است که علمایى چون قاضى بیضاوى- مفسر معروف اهل سنت- در کتاب «منهاج الاصول» با صراحت مى گوید: «امامت، از بزرگترین موارد اصول دین است که مخالفت با آن موجب کفر و بدعت مى گردد.» 2
ملا على قوشچى نیز در «شرح تجرید مبحث امامت» مى گوید «امامت، ریاست بر عموم مردم در امور دین و دنیا به طریق خلافت پیغمبر است.» 3
قاضى روزبهان نیز مى گوید: «در نزد اشاعره، امامت همان خلافت رسول اللَّه صلى الله علیه و آله در برپایى دین و حفظ حوزه ملت اسلام است. به طورى که متابعت او بر جمیع امت واجب است.» 4
آیا امام و امامتى با این ویژگى ها که ریاست عامه مسلمین را به عهده داشته باشد و اطاعتش بر همه واجب و در هر زمانى فقط یک نفر این مسئولیت را بر عهده داشته باشد، و جمیع صفات حمیده و اخلاق پسندیده، علم، زهد، تقوى و شجاعت را دارا باشد و علاوه بر این، هم معصوم و هم به وسیله رسول اللَّه منصوب پروردگار باشد به طورى که عدم شناختش مردن به سبک جاهلیت مى باشد، نباید جزو اصول دین باشد؟!! آیا تمام انحرافاتى که در امت واقع شد، حول مسأله امامت نبود؟!
منبع:
1- مسند احمد، ج ۴، ص ۹۶؛ مجمع الزواید، ج ۵، ص ۲۱۸؛ شبهاى پیشاور، ص ۲۷۹ «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّةً».
2- الصوارم المهرقة، ص ۲۶۳؛ شبهاى پیشاور، ص ۲۷۹ «إن الإمامة من أعظم مسائل اصول الدین التی مخالفتها توجب الکفر و البدعة»
شیعه اصول دین را سه تا مى داند توحید و نبوت و معاد. به همین دلیل اهل سنت را که به مسأله امامت و بعضى از آنان به عدل اعتقادى ندارند مسلمان مى داند. امامت و عدل را جزو اصول مذهب مى داند یعنى منکران امامت انتصابى از سوى پیامبر خدا و عدل الهى را در زمره شیعه نمى داند.
منکرین ولایت امیرالمؤمنین و اهل بیت از حقیقت دین و مرحله کمال آن أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ و تمام آن أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی محروم هستند.
3-مجمع الفائدة، ج ۳، ص ۲۱۵؛ شبهاى پیشاور، ص ۲۷۹ «و هی رئاسة عامّة فی أمور الدین والدنیا خلافةعن النبی صلى الله علیه و آله»
4- شبهاى پیشاور، ص ۲۷۹ «الإمامة عند الأشاعرة هی خلافة الرسول فی إقامة الدین و حفظ حوزة الملّة بحیث یجب اتباعه على کافة الأمة».
5- پاسخ به شبهات در شبهاى پیشاور، ص ۷۳ .
پرسش: چرا امامت را جزو اصول دین مى دانید در حالى که امامت فقط جزو فروع دین مى باشد؟
پاسخ: بزرگانى از علماى اهل سنت، نظیر ملاسعد تفتازانى در «شرح عقاید نسفى» و حمیدى در «جمع بین الصحیحین» از پیغمبر خدا صلى الله علیه و آله نقل کرده اند: «هر کسى که بمیرد و امام زمان خود را نشناخته باشد به درستى که مانند مردمان زمان جاهلیت مرده است». 1
اگر امامت جزو فروع دین بود، آیا پیغمبر مى فرمود: کسى که از امام زمان خود شناخت نداشته باشد و از دنیا برود به طریق اهل جاهلیت مرده است؟
بدیهى است که عدم معرفت و شناخت موردى از فروع دین، موجب تزلزل دین و مردن به سبک جاهلیت نخواهد شد. پس مطابق این برداشت، امامت باید جزو اصول دین باشد که عدم شناخت آن باعث مردن به شیوه جاهلیت مى گردد.
به همین دلیل است که علمایى چون قاضى بیضاوى- مفسر معروف اهل سنت- در کتاب «منهاج الاصول» با صراحت مى گوید: «امامت، از بزرگترین موارد اصول دین است که مخالفت با آن موجب کفر و بدعت مى گردد.» 2
ملا على قوشچى نیز در «شرح تجرید مبحث امامت» مى گوید «امامت، ریاست بر عموم مردم در امور دین و دنیا به طریق خلافت پیغمبر است.» 3
قاضى روزبهان نیز مى گوید: «در نزد اشاعره، امامت همان خلافت رسول اللَّه صلى الله علیه و آله در برپایى دین و حفظ حوزه ملت اسلام است. به طورى که متابعت او بر جمیع امت واجب است.» 4
آیا امام و امامتى با این ویژگى ها که ریاست عامه مسلمین را به عهده داشته باشد و اطاعتش بر همه واجب و در هر زمانى فقط یک نفر این مسئولیت را بر عهده داشته باشد، و جمیع صفات حمیده و اخلاق پسندیده، علم، زهد، تقوى و شجاعت را دارا باشد و علاوه بر این، هم معصوم و هم به وسیله رسول اللَّه منصوب پروردگار باشد به طورى که عدم شناختش مردن به سبک جاهلیت مى باشد، نباید جزو اصول دین باشد؟!! آیا تمام انحرافاتى که در امت واقع شد، حول مسأله امامت نبود؟!
منبع:
1- مسند احمد، ج ۴، ص ۹۶؛ مجمع الزواید، ج ۵، ص ۲۱۸؛ شبهاى پیشاور، ص ۲۷۹ «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّةً».
2- الصوارم المهرقة، ص ۲۶۳؛ شبهاى پیشاور، ص ۲۷۹ «إن الإمامة من أعظم مسائل اصول الدین التی مخالفتها توجب الکفر و البدعة»
شیعه اصول دین را سه تا مى داند توحید و نبوت و معاد. به همین دلیل اهل سنت را که به مسأله امامت و بعضى از آنان به عدل اعتقادى ندارند مسلمان مى داند. امامت و عدل را جزو اصول مذهب مى داند یعنى منکران امامت انتصابى از سوى پیامبر خدا و عدل الهى را در زمره شیعه نمى داند.
منکرین ولایت امیرالمؤمنین و اهل بیت از حقیقت دین و مرحله کمال آن أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ و تمام آن أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی محروم هستند.
3-مجمع الفائدة، ج ۳، ص ۲۱۵؛ شبهاى پیشاور، ص ۲۷۹ «و هی رئاسة عامّة فی أمور الدین والدنیا خلافةعن النبی صلى الله علیه و آله»
4- شبهاى پیشاور، ص ۲۷۹ «الإمامة عند الأشاعرة هی خلافة الرسول فی إقامة الدین و حفظ حوزة الملّة بحیث یجب اتباعه على کافة الأمة».
5- پاسخ به شبهات در شبهاى پیشاور، ص ۷۳ ., افکارنیوز,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
انتهای پیام/
]