به گزارش شبکه اطلاع رسانی دانا، به نقل از کیهان، یکى از اعضاى کانون نویسندگان در این باره مىگوید: «به نظر من مهمترین کار بعد از دوم خرداد، مباحثى بود که در جهت تضعیف و تخفیف وزارت اطلاعات در جامعه مطرح شد؛ زیرا رسوا کردن نظام اطلاعاتى و کارکردها و سیاستهایش گام مؤثرى بود براى استحاله رژیم».۲۳۳
, شبکه اطلاع رسانی دانا,
بدین ترتیب پروژه تخریب وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران در قالب «قتلهاى زنجیرهاى» کلید زده شد. هدف این طرح انتساب یکسرى قتلهاى ظاهرا سیاسى به وزارت اطلاعات و سپاه بود که مىرفت تا ضمن تخریب و استحاله این دو نهاد، با تکیه بر آراى ۲۰ میلیونى خاتمى، در قالب یک کودتا علیه رهبرى ادامه مسیر دهد.
اجراى این طرح اینگونه بود که در اوّل آذر ۱۳۷۷ داریوش فروهر (دبیرکل حزب ملّت ایران) و همسرش در منزل مسکونى خود با ضربات چاقو به قتل رسیدند. دو هفته بعد نیز محمد مختارى و محمدجعفر پوینده (عضو شوراى مرکزى کانون نویسندگان ایران) به طور مشکوکى به قتل رسیدند. هرچند این قتلها مىتوانست مانند هر قتل دیگرى از طریق مراجع قضایى و دادگاهى پیگیرى شود، امّا از آنجا که یک سناریوى هدفمند در پس ماجراى قتلهاى زنجیرهاى بود، افراد قائل به نظریه رویارویى جریان دوم خرداد با اصل نظام جمهورى اسلامى از این ماجرا به عنوان حربهاى رسانهاى استفاده کردند. رسانههاى دوم خردادى با پخش شایعات مختلف، بمباران مستمر افکار عمومى و القاى ذهنیتهاى نادرست، عملا یک جنگ روانى براى رسیدن به اهداف پشت پرده خود به راه انداختند.۲۳۴
در اوج این جنگ روانى تجدیدنظرطلبان، بیانیهاى در تاریخ ۱۵/۱۰/۱۳۷۷ در دفتر خاتمى تهیه و به نام وزارت اطلاعات منتشر شد که ابعاد جدیدى را به سناریو بخشید. در این بیانیه آمده بود: «وزارت اطلاعات بنا به وظیفه قانونى و به دنبال دستورات صریح مقام معظّم رهبرى و ریاستجمهورى، کشف و ریشهکنى این پدیده شوم را در اولویت کارى خود قرار داد و با همکارى کمیته ویژه تحقیق رئیسجمهورى، موفق گردید شبکه مزبور را شناسایى، دستگیر و تحت تعقیب و پیگرد قانونى قرار دهد و با کمال تأسف، معدودى از همکاران مسؤولیت ناشناس، کجاندیش و خودسر این وزارت که بىشک آلت دست عوامل پنهان قرار گرفته و در جهت مطامع بیگانگان دست به این اعمال جنایتکارانه زدهاند، در میان آنها وجود دارند».۲۳۵
با انتشار این بیانیه رسانههاى اصلاحطلبان جنگ روانى خود را در فاز جدیدى پیش گرفتند. فاز جدید جنگ روانى آنها چیزى نبود جز هدف قرار دادن ولایت فقیه. عزتالله سحابى (رهبر ملى ـ مذهبىها) در اوّلین اظهارنظر پس از انتشار این بیانیه گفت: «نظریهپردازها، مبلغها، مجوز شرعى صادرکنها و فتوا بدهها، همه در این جناح مقابل قرار دارند».۲۳۶
مجمع روحانیون مبارز نیز در ارتباط با قتلهاى زنجیرهاى همسو با جبهه دوم خرداد و تجدیدنظرطلبان بر تخریب و تضعیف
وزارت اطلاعات دامن زد. مجمع روحانیون مبارز با مطرح کردن شایعاتى فضاى موجود در جامعه را ملتهبتر مىکرد: «شنیده شد که در یکى از محافل تصمیمگیرى، پیشنهاد ارائه سناریوى عجیبى مطرح گردید که با ساختن مصاحبهاى، چند تن از زندانیان، تمامى قتلها را برعهده گرفته و بدین ترتیب ماجراى دردناک اخیر قبل از اطلاع ملّت خاتمه یافته و خون مقتولین بىگناه لوث شود که با مخالفت شدید ریاستجمهورى مواجه و به تشکیل کمیته تحقیق قتلهاى مشکوک انجامید».۲۳۷
گرچه این بیانیه مجمع روحانیون مبارز با اعتراض شدید، سیّد محمد خاتمى روبهرو شد امّا مهدى کروبى (دبیرکل وقت مجمع روحانیون مبارز) که ریاست قوّه مقننه را برعهده داشت، پس از ادعاى واگذارى رشوه به مهدى کروبى توسط شهرام جزایرى۲۳۸، در تریبون رسمى و علنى مجلس اعلام کرد :
«به قاضى محترم جناب آقاى حسینى (قاضى دادگاه اینجا ابلاغ مىکنم، به مسؤولان امنیتى (آقاى یوسفى) اعلام مىکنم، آقاى جزایرى یک متهمى است، خبر رسید در شرایط خاصى در سلول است. من اعلام مىکنم آقاى قاضى محترم و مسؤولین امنیتى باید حافظ جان آقاى جزایرى باشند. من اعلام مىکنم مبادا آنهایى که آقاى جزایرى را در اختیار گرفتهاند، یک وقت براى استحمام آن را حمام مىبرند و آن داروى نظافتى که به سعید امامى۲۳۹ دادند را به او هم بدهند (نمایندگان احسنت) چون آخر این داروها خیلى معجزه مىکند! داروهایى که ما در زندان دیدیم، بچهها هم خوردند، آوردند فورآ هم سالم شدند، امّا این دارو از سیانور هم محکمتر بوده است، چون به مجردى که سرباز چشم خود را برگردانده است، دارو را خورده و یکمرتبه مرده است. لذا مواظب باشید که این دارو را جزایرى نخورد».۲۴۰
اظهارات دبیرکل مجمع روحانیون مبارز درواقع متهم کردن افرادى به دست داشتن در قتل سعید امامى به عنوان متهم ردیف اوّل قتلهاى زنجیرهاى بود.
محمد نیازى (رئیس وقت سازمان قضایى نیروهاى مسلّح) در پاسخ به مهدى کروبى در بهمن ۱۳۸۰ گفت :
«شما با آن اظهارات در خصوص خودکشى سعید امامى [اسلامى] تلویحآ گروهى را به دست داشتن در قتل سعید امامى متهم مىکنید. در این صورت آیا مدارک و دلیل بر طرح این اتهام و اطلاع از مکانى که مبادرت به این خیانت کردهاند دارید؟ اگر دارید چرا تا کنون در اختیار مراجع قانونى ذیربط قرار ندادهاید؟ و اگر ندارید چرا دیگران را به قتل و جنایت متهم مىکنید؟»۲۴۱
این در حالى بود که گروه کارشناسان و بازجویان سعید امامى از مدیران و کارشناسان باسابقه وزارت اطلاعات و مسؤول این گروه (مصطفى کاشانى) از عناصر متمایل به دوم خرداد و مورد اعتماد رئیسجمهور خاتمى بود و گزارش وزیر اطلاعات دولت خاتمى نیز مؤید خودکشى سعید امامى بوده است.
در چنین شرایطى که تجدیدنظرطلبان پایههاى اقتدار امنیتى نظام جمهورى اسلامى را مورد هجمه قرار داده بودند، مقام معظّم رهبرى ضمن بیان این که عدّهاى در صددند از وزارت اطلاعات انتقام بگیرند. با طرح سؤالاتى چند و ارائه استدلالهاى متقن و منطقى، اساس سناریوى قتلهاى زنجیرهاى مورد ادعاى جریان تندروى دوم خرداد و مجمع روحانیون مبارز را زیر سؤال بردند :
«فروهر و همسرش ـ این دو مرحوم ـ دشمنان ما بودند؛ امّا دشمنان بىضرر و بىخطر. اینها هیچ ضررى نداشتند. نه به جایى وابسته بودند ـ که ما آن را مىدانستیم ـ و نه اقتدارى داشتند . . . کسى از مردم که او [فروهر] را نمىشناخت، کسى که با او آشنایى نداشت؛ کسى که تحت نفوذ و تأثیر حرفهاى او نبود. ایشان معروفیتى در میان مردم نداشت؛ نفوذى نداشت؛ دشمن بىخطرى بود، انصافآ آدم نانجیبى هم نبود، البته ما دشمنانى هم داریم که انصافآ نجیب نیستند؛ امّا مرحوم فروهر و مخصوصآ عیالش نه. آدمهاى نانجیبى نبودند. حالا شما فکر کنید، کسى که مثل فروهر را مىکشد، آیا مىتواند دوست نظام باشد؟! مىتواند براى نظام کار کند؟! چنین چیزى معقول است؟! من این را باور نمىکنم. آشنایى من با مسائل سیاسى این بیست ساله و قبل از این در دوران انقلاب ـ آشنایى با اشخاص، آشنایى با جریانات سیاسى، آشنایى با توطئههاى گوناگونى که از اطراف دنیا همیشه در جریانش بودهایم ـ اجازه نمىدهد که من باور کنم این کارِ عناصرى است که با نظام مسألهاى ندارند و نمىخواهند علیه نظام کار کنند. باید بگردند اینها را پیدا کنند ... ممکن است عواملى که جزو وزارت بودهاند، افرادى باشند که فریبخورده باشند و تحت تأثیر آنها قرار گرفته باشند، باید گشت و عوامل و سر نخها را پیدا کرد و نباید به این سادگى از آن گذشت».۲۴۲
با آغاز تحقیقات کمیته تحقیق و تفحص خاتمى درباره قتلها، در ابتداى امر سعید امامى از مشاوران وقت وزیر اطلاعات به اتهام انجام این جنایات دستگیر و بازجویى از او آغاز شد. امّا چون متهمین از مقامات رده بالاى وزارت اطلاعات بودند، براى تکمیل پرونده و محاکمه، تحویل سازمان قضایى نیروهاى مسلّح شدند.
بازجوییها نیمهکاره ماند و ناگهان اعلام شد سعید اسلامى با خوردن داروى نظافت خودکشى کرده است.
و ـ حمایت تلویحى از منتظری
ماه رمضان ۱۳۷۷ براى مردم اصفهان طور دیگرى رقم خورد. در شبهاى قدر این سال تعدادى از چهرههاى جریان دوم خرداد و نزدیک به مجمع روحانیون مبارز همچون: رسول منتجبنیا، مصطفى تاجزاده، عبدالله نورى و محسن کدیور با حمایت آقاى طاهرى (امام جمعه وقت اصفهان) در حسینیه اعظم اصفهان سخنرانیهایى را انجام دادند. زیر سؤال بردن ارزشها و دستاوردهاى انقلاب اسلامى از جمله موضوعاتى بود که سخنرانان شبهاى قدر در حسینیه اعظم اصفهان در لواى آزادى بیان، بیان کردند. به طور مثال محسن کدیور ضمن تشبیه نظام جمهورى اسلامى به رژیم شاهنشاهى پهلوى، بشدّت از منتظرى ـ قائم مقام خلع شده توسط حضرت امام(ره) ـ حمایت کرد.
اینگونه سخنان موجب اعتراض بسیارى از خانوادههاى معظّم شهدا و مردم شهیدپرور و حزباللهى اصفهان گردید! امّا حمایتهاى بىدریغ طاهرى از سخنرانان، خشم معترضین را بیش از پیش نمود تا این که، سرانجام دامنه اعتراضات به جایگاه نماز جمعه اصفهان کشیده شد.
در حالى که راهپیمایى روز قدس در سال ۱۳۷۷ در شهر اصفهان به آرامى برگزار شد. امّا حضور طاهرى که از سخنرانان حمایت کرده بود، نماز جمعه را با تشنج روبهرو ساخت و باعث تعطیلى آن شد.
مجمع روحانیون مبارز با صدور بیانیهاى ضمن نسبت دادن تلویحى ایجاد درگیریها به برخى نهادهاى انقلاب اسلامى در عمل از جریان احیاگر شیخ سادهلوح حمایت کرد: «انا لله و انا الیه راجعون باکمال تأسف اطلاع یافتیم که روز جمعه گذشته مصادف با روز جهانى قدس در شهر مقاوم و شهیدپرور اصفهان، عده معدودى از اخلالگران و قانونشکنان مجهز به انواع وسایل، در حال سخنرانى استاندار محترم اصفهان و آغاز ایراد خطبه نماز جمعه توسط امام جمعه محترم با شعارهاى بسیار زشت و توهینآمیز و با پرتاب میله آهن، سنگ و چوب، به جایگاه نماز جمعه حملهور شدند . . . و موجب تعطیلى نماز جمعه شدند. این اقدام وحشیانه باعث برانگیخته شدن خشم و تحریک احساسات مردم مؤمن و وفادار اصفهان و سایر بلاد اسلامى گردیده است. بانهایت تأسف از مسؤولین موثق استان گزارش رسیده که طراحى و اجراى حمله به نماز جمعه اصفهان توسط بعضى از نهادهاى رسمى استان صورت گرفته. چگونه مىتوان پذیرفت که نهادهاى انقلابى، متولى حمله وحشیانه و توهینآمیز به نماز جمعه و . . . مبادرت ورزند».۲۴۳
صدور این بیانیه مورد اعتراض نیروهاى انقلابى قرار گرفت. به طور مثال روزنامه رسالت در نقد بیانیه مجمع روحانیون مبارز پیرامون تشنج نماز جمعه اصفهان، نوشت: «مجمع روحانیون باید بدانند امکان دارد با بیانیه آنها عدّهاى در دیگر استانها به شکل دیگرى به تفسیر وقایع اصفهان برسند، ولى مطمئن باشند مردم اصفهان به شکل دیگرى قضاوت مىکنند و حداقل خواهند گفت، این بیانیه گویاى بىاطلاعى از اقدامات خشونتطلبانه و ترورها و تخریبها و حرمتشکنىهاى عدّهاى در استان اصفهان و حمایت دستهاى دیگر در همین استان است. آیا براستى اگر به جاى آقاى طاهرى، امام جمعه موقتْ نماز را مىخواند این اتفاقات رخ مىداد؟ اگر جلسات شبهاى قدر با سخنرانى آقایان منتجبنیا، تاجزاده، عبدالله نورى، کدیور با مطالب ارائه شده، به محفلى جهت احیاء مجدد آقاى منتظرى تبدیل نمىشد و احساسات پاک مردم جریحهدار نمىگشت، آیا روز جمعه چنین اتفاقى رخ مىداد؟ قطعآ پاسخ منفى است».۲۴۴
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۲۳۳ -سوداى سکولاریسم، صص ۱۹۵ و ۱۹۶.
۲۳۴ -سوداى سکولاریسم، ص ۱۹۶.
۲۳۵ -رونامه همشهرى، به تاریخ ۱۶/۱۰/۱۳۷۷.
۲۳۶ -روزنامه خرداد، به تاریخ ۲۲/۹/۱۳۷۷.
۲۳۷ -روزنامه سلام، به تاریخ ۲۴/۱۰/۱۳۷۷.
۲۳۸ -شهرام جزایرى یک مفسد اقتصادى بود که . . .
۲۳۹ -متهم ردیف اوّل قتلهاى زنجیرهاى.
۲۴۰ -روزنامه نوروز، به تاریخ ۱۱/۱۱/۱۳۸۰.
۲۴۱ -روزنامه کیهان، به تاریخ ۱۵/۱۱/۱۳۸۰.
۲۴۲ -بیانات مقام معظّم رهبرى در خطبههاى نماز جمعه، به تاریخ ۱۸/۱۰/۱۳۷۷.
۲۴۳ -روزنامه سلام، به تاریخ ۲۷/۱۰/۱۳۷۷.
۲۴۴ -روزنامه رسالت، به تاریخ ۲۹/۱۰/۱۳۷۷.
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
انتهای پیام/
]