ذوق‌زده یا نگران نشویم؛ غرب به این توافق نیاز داشت
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی دانا، به نقل از جهان نیوز،1. اگر بخواهیم توافق هسته‌ای ژنو را تحلیلی جامع کنیم، باید زمینه‌ها، روندها و اقداماتی که در سابق انجام شده است و موجب شد که یک کلیّت و ساختار شکل بگیرد را مورد توجه قرار دهیم. این نوع نگاه به مسأله سبب می‌شود که این توافق را منتزع از کلیّت و سایر امور مربوط نبینیم و صرفاً عاملیّت دولت و نقش کارگزار را برجسته نکنیم. 

, شبکه اطلاع رسانی دانا, 1, . اگر بخواهیم توافق هسته‌ای ژنو را تحلیلی جامع کنیم، باید زمینه‌ها، روندها و اقداماتی که در سابق انجام شده است و موجب شد که یک کلیّت و ساختار شکل بگیرد را مورد توجه قرار دهیم. این نوع نگاه به مسأله سبب می‌شود که این توافق را منتزع از کلیّت و سایر امور مربوط نبینیم و صرفاً عاملیّت دولت و نقش کارگزار را برجسته نکنیم. ,

 
پیشرفت ها و مقاومت‌هایی که در دولت نهم و دهم صورت گرفته است، هدایت مقام معظم رهبری و حمایت مردمی از هسته‌ای شدن و حتی دو سال تعلیق نادرست در زمان دولت اصلاحات نیز یک تجربه و پیشنه سرمایه‌ای از لحاظ دیپلماتیک محسوب می‌شود. در کنار این‌ها نباید از مهارت و هوشمندی تیم هسته‌ای و نیز رعایت خطوط قرمز توسط آن‌ها غفلت کرد. تبعیت آن‌ها از اصول سیاست خارجه ایران یک مزیت و در عین حال عامل موفقیّت بوده است. نهایت امر این‌که باید نگاهی ساختاری به توافق مزبور افکند. توافق به مثابه یک کل دارای مسأله‌های خاص است.  
 
از ارتباط میان مسائل مختلف به منزله مفاصل و عناصر یا ارکان، «معنا» را باید کشف کرد. عناصر، مفاصل و ارکانی مانند مقاومت، تجربه دیپلماتیک، خودباوری، هوشمندانه عمل کردن و... همه و همه «معنای» مورد نظر ما که همانا نرمش قهرمانانه و احقاق حق و اذهاق باطل است را به نتیجه رسانیده است. نگاه صرفاً کاگزار‌محور و نقش افراطی قائل شدن برای تیم مذاکره‌کننده، اجحافی در حق انقلاب و ساختار کلی نظام است. 
 
دانیل لیتل از دو نوع تبیین ساختاری علّی و غیرعلّی سخن به میان می‌آورد. تبیین ساختاری علّی، اصالت را به ساختار، روندها، و زمینه‌ها می‌دهد و تبیین ساختاری غیر‌علّی صرفاً کشف معنا می‌کند و در ‌‌واقع بیشتر جنبه توصیفی دارد تا تبیینی (فارغ از تعلیل و چرایی جُستن). مثلا می‌گوییم روابط میان ایران و فلان کشور سرد است. این صرفاً یک کشف معناست که از مشاهده و توصیف روابط ظاهری ایران و آن کشور صورت گرفته است. اما اگر به سراغ علت‌ها، ریشه‌ها و واکای بسترها برویم، تبیین از نوع ساختاری علّی خواهد بود. آن‌چه در نگاه این یادداشت در ابتدای کار پیشنهاد شد، همانا گلچین و ترکیبی از دو نگاه تبیین ساختاری علّی و غیر علّی است. 
 
2. نباید خیلی ذوق‌زده شد یا از دیگر ‌سو خیلی نگران بود. جریان غرب به این توافق نیاز داشت. جان کری گفته بود که «اگر در سال 2003 با ایران توافق می‌کردیم بهتر بود، چون تعداد سانتریفیوژ ایران به تعداد انگشتان دست بود، اما اکنون 19هزار سانتریفیوژ دارند.» از طرفی همین کری می‌گوید که «تحریم‌ها نسبت به پیشرفت هسته‌ای در ایران بی‌اثر بوده است. پس ما باید به هر نحوی با ایران به توافق می‌رسیدیم که از پیشرفت هسته‌ای بیشتر ایران جلوگیری شود.» همه اینها به معنای نیاز آن‌هاست. طرف غربی به این نتیجه رسیده بود که از در تهدید، تحریم و تحقیر نمی‌تواند جلوی پیشرفت هسته‌ای ایران را بگیرد و بایستی از در دیپلماسی و تکریم وارد شود. از سوی دیگر شرکت‌های غربی، دولت‌های خود خصوصاً امریکا را تحت فشار قرار داده بودند که دیگر نمی‌توانند در اقدامات تحریمی علیه ایران مشارکت کنند و مایل به سرمایه‌گذاری در ایران یا در ارتباط با ایران هستند. 
 
نگرانی نسبت به مسأله غنی‌سازی و الفاظی که در متن توافق‌نامه آمده است وجود ندارد، چون آنها اصل غنی‌سازی را پذیرفته‌اند. کری می گوید «حق غنی سازی» در متن نیامده است و حال به این دلیل که عین کلمه حق نیامده است، نمی‌توان به پذیرفتن غنی‌سازی به گونه‌ای مصرح از سوی طرف غربی تشکیک وارد آورد. 
 
3. باید دید علت اظهارنظرهای غیراخلاقی آمریکاییان چیست؟ و سخنانی نظیر این ادعای کری که حق غنی‌سازی را برای ایران به رسمیت نشناخته‌ایم. واقع امر این است که جرثومه سلطه‌گری و پرستیژ سلطه‌گری آمریکا در میان است که می‌خواهد با هر ترفند تبلیغاتی که آن را حفظ کند. اما این روند می‌تواند جلوی تبلیغات ایران‌هراسی که خود آنها پی می‌گیرند را بگیرد و به ‌جای این مفاهیم منفی در تبلیغات غربی، منطق و استدلال ایران را جایگزین ایران‌هراسی کند. مضافاً این‌که موجبات اعتماد کشورهای منطقه به ایران و بی‌اعتمادی آنان به آمریکا را فراهم آورد.

,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,

انتهای پیام/

]
پیشرفت ها و مقاومت‌هایی که در دولت نهم و دهم صورت گرفته است، هدایت مقام معظم رهبری و حمایت مردمی از هسته‌ای شدن و حتی دو سال تعلیق نادرست در زمان دولت اصلاحات نیز یک تجربه و پیشنه سرمایه‌ای از لحاظ دیپلماتیک محسوب می‌شود. در کنار این‌ها نباید از مهارت و هوشمندی تیم هسته‌ای و نیز رعایت خطوط قرمز توسط آن‌ها غفلت کرد.