به گزارش شبکه اطلاع رسانی دانا، به نقل از ابنا؛ 17 سال، 20 سال، پُر پُرش 25 سال، سن و سال جوان هایی بود که درس و مدرسه و دانشگاه را نیمه کاره رها می کردند و راهی جبهه ها میشدند. وصیت نامه هایشان را که می خوانی، گویا با چهل ساله هایی طرفی که دیگر چم و خم روزگار را یاد گرفته اند و بعد از یک راه طی شده ـ به قول آوینی ـ، نشسته اند وصیت نامه نوشته اند.
, شبکه اطلاع رسانی دانا,راه این شهدا همچنان ادامه یافت و مردم کشورهایی همچون بحرین٬ سوریه و لبنان برای رسیدن به عزت و آزادگی جانها بر کف دستهایشان گرفتند و جنگیدند.
راه شهادت هنوز هم بسته نشده و چه بسیار شیردلانی در توطئههای تروریستی کوردلان در همین سرزمین مادریمان به معنای واقعی "عاقبت به خیری" رسیدند.
در این بین٬ شهدایی بودند که هنگام دفن٬ لبخندی بر این دنیای فانی زدند و به لشگر سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) پیوستند. ما نیز نتوانستیم به سادگی از کنار این موضوع گذر کنیم.
شهید اول: «حسن تقیپور گلسفیدی»
فرازهایی از وصیتنامه این شهید: خیلی دوست دارم در مراسم و مجالسی که به خاطرم برگزار می نمایید، نوحه ی ابی عبدالله الحسین(ع) و روضه ی آن حضرت را بخوانید تا ملت منقلب و مسلمان به خاطر آن حضرت بگریند و دیگر آن که می خواهم در کنار دیگر یارانم در بهشت تازه آباد سلمانشهر آرام گیرم و با آنان تجدید بیعت نمایم و ضمناً به مدت دوازده روز روزه بدهکار هستم. لطفاً برایم آن ها را به جا آورید. همچنین نماز قضا بسیار دارم، اگر لازم باشد برایم انجام دهید. از مال دنیا چیزی ندارم، ولی اگر احیاناً مالی است که اکنون به خاطر ندارم، از خانواده تقاضا می کنم تا آن ها را در راه خدا انفاق کنند تا در آن دنیا با دست خالی از مادیات به دیدار پروردگارم بروم و خدای ناکرده چیزی مرا به خودش وابسته نگرداند.
پنج شنبه بیست و یکم مردادماه 1361 اهواز – پایگاه شهیدبهشتی – تیپ کربلا – گردان علی ابن ابی طالب(ع) – گروهان یکم
شهید دوم: محمدرضا حقیقی
این شهید شب 21 بهمن 1364 یعنی در هفتمین سالگرد انقلاب اسلامی، در ترکیب گردان کربلای اهواز در عملیات والفجر 8 فاو شرکت کرد و سرانجام درهمین عملیات در ساحل فاو به شهادت رسید. پیکر مطهرش پس از چند روز که در سرد خانه نگهداری شد به اهواز انتقال یافت و طی مراسمی با حضور خانواده و جمعی از مردم تشییع و در بهشت آباد اهواز در آغوش خاک آرام گرفت.
شهید سوم: شهید رضا قنبری
این شهید 19 دی ماه سال 65 در عملیات کربلای 5 درحالی که در شلمچه تیربارچی بود، پس از اصابت تیری به قلبش در دم به شهادت رسید.
فرازهایی از وصیتنامه این شهید: اگر تکه تکه هم بشوم دست از دین اسلام بر نمی دارم. بخدا قسم از من حقیر بشنوید مال این دنیا هیچ ارزشی ندارد و هیچ بهانه و دلیلی برای شرکت نکردن در جنگ را ندارید. ولی حب دنیا و سستی ایمان نمیگذارد شما بسوی خدای خود بشتابید. بترسید از اینکه هر هفته نامه اعمال ما دو مرتبه پیش امام زمان (عج) باز می شود. نکند خدای ناکرده امام زمان (عج) از دست ما ناراحت و شرمنده شود. مگر خون شما از خون امام حسین (ع) و یارانش رنگین تر است و یا از آ نان معصوم ترید. در راه اسلام شهید شدند تا این آزادی را برای شما بدست آورند. بیایید لااقل اگر ایمان ندارید آزاد مرد باشید. نگذارید که دشمن به خاک و ناموس شما تجاوز کند. قرآن می فرماید: هر کس خود را شناخت خدای خود را شناخته است. بیایید فکر کنید و ببینید که هستید،از کجا آمده اید و به کجا خواهید رفت.
شهید چهارم: علی المؤمن
مهندس شهید "علی المومن " جوان پاک باخته بحرینی که سلحشورانه در میدان دفاع از حق و حقیقت قدم نهاد و جان پاکش را در این راه فدا کرد.
نیروهای رژیم آلخلیفه در حال هجوم به جمعیت تحصن کننده در میدان "لؤلؤه" بودند که شهید علی المومن نجات جان زنان مستقر در میدان٬ خود را سپر تهاجم نمود.
شهید پنجم: حبیب لک زایی
سردار بی ادعا و گمنام زمین و نام آَشنای آسمانیها، در 25 مهر ماه 1391 در مأموریت کاری و در لباس سبز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در بیمارستان بعثت نیروی هوایی ارتش مصادف با سالروز شهادت حضرت امام جواد(ع) و در سومین سالگرد شهادت سرداران شهید نورعلی شوشتری و شهید رجبعلی محمدزاده ـ که به تعبیر سردار شهید لکزایی شهدای وحدت، امنیت و خدمت بودند ـ به فیض شهادت نائل شد و در سایه سپیدارهای ملکوت آرمید.
از مهمترین مسوولیتهای این شهید میتوان به "تک تیرانداز گردان کمیل لشکر 41 ثارالله در دشت عباس"٬ "حضور در جبهه با سپاه حضرت رسول(ص)"٬ "تلاش فراوان برای جذب و اعزام نیرو به جبهه"٬ "تک تیرانداز گردان 409 لشکر 41 ثارالله(ع) در جنوب اهواز"٬ "مسئول اکیپ گشت پایگاه زابل"٬ "مسئول بسیج پایگاه زابل در سال 61"٬ "فرمانده حوزه مقاومت نجف اشرف بخش مرکزی زابل در سال 63"٬ "مسئول ستاد گردان لشکر 41 ثارالله در جنوب شلمچه در سال 66"٬ "کمک فراوان به سیلزدگان زابل در سالهای 69 و 70"٬ "نقش تعیینکننده در عملیات نصر 3 در مقابله با اشراری که اموال عمومی سنگین را در سال 70 از منطقه دزدیده بودند"٬ "فرمانده سپاه زابل از سال 69 تا 79
معاون هماهنگ کننده منطقه مقاومت سیستان و بلوچستان از سال 79 تا 86"٬ "جانشین فرمانده منطقه مقاومت و جانشین فرمانده سپاه سلمان از سال 87 تا هنگام شهادت" اشاره کرد.
شهید ششم: سید وسام شرف الدین
«شهید سید وسام محسن شرف الدین» معروف به «سید نصرالله» از جمله نیروهای لبنانی بود که برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) و مردم مظلوم سوریه عازم این کشور شد.
این شهید سرانجام روز پنجشنبه هفتم آذرماه 92 در حومه دمشق به شهادت رسید.
راه این شهدا همچنان ادامه یافت و مردم کشورهایی همچون بحرین٬ سوریه و لبنان برای رسیدن به عزت و آزادگی جانها بر کف دستهایشان گرفتند و جنگیدند.
راه شهادت هنوز هم بسته نشده و چه بسیار شیردلانی در توطئههای تروریستی کوردلان در همین سرزمین مادریمان به معنای واقعی "عاقبت به خیری" رسیدند.
در این بین٬ شهدایی بودند که هنگام دفن٬ لبخندی بر این دنیای فانی زدند و به لشگر سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) پیوستند. ما نیز نتوانستیم به سادگی از کنار این موضوع گذر کنیم.
شهید اول: «حسن تقیپور گلسفیدی»
فرازهایی از وصیتنامه این شهید: خیلی دوست دارم در مراسم و مجالسی که به خاطرم برگزار می نمایید، نوحه ی ابی عبدالله الحسین(ع) و روضه ی آن حضرت را بخوانید تا ملت منقلب و مسلمان به خاطر آن حضرت بگریند و دیگر آن که می خواهم در کنار دیگر یارانم در بهشت تازه آباد سلمانشهر آرام گیرم و با آنان تجدید بیعت نمایم و ضمناً به مدت دوازده روز روزه بدهکار هستم. لطفاً برایم آن ها را به جا آورید. همچنین نماز قضا بسیار دارم، اگر لازم باشد برایم انجام دهید. از مال دنیا چیزی ندارم، ولی اگر احیاناً مالی است که اکنون به خاطر ندارم، از خانواده تقاضا می کنم تا آن ها را در راه خدا انفاق کنند تا در آن دنیا با دست خالی از مادیات به دیدار پروردگارم بروم و خدای ناکرده چیزی مرا به خودش وابسته نگرداند.
پنج شنبه بیست و یکم مردادماه 1361 اهواز – پایگاه شهیدبهشتی – تیپ کربلا – گردان علی ابن ابی طالب(ع) – گروهان یکم
شهید دوم: محمدرضا حقیقی
این شهید شب 21 بهمن 1364 یعنی در هفتمین سالگرد انقلاب اسلامی، در ترکیب گردان کربلای اهواز در عملیات والفجر 8 فاو شرکت کرد و سرانجام درهمین عملیات در ساحل فاو به شهادت رسید. پیکر مطهرش پس از چند روز که در سرد خانه نگهداری شد به اهواز انتقال یافت و طی مراسمی با حضور خانواده و جمعی از مردم تشییع و در بهشت آباد اهواز در آغوش خاک آرام گرفت.
شهید سوم: شهید رضا قنبری
این شهید 19 دی ماه سال 65 در عملیات کربلای 5 درحالی که در شلمچه تیربارچی بود، پس از اصابت تیری به قلبش در دم به شهادت رسید.
فرازهایی از وصیتنامه این شهید: اگر تکه تکه هم بشوم دست از دین اسلام بر نمی دارم. بخدا قسم از من حقیر بشنوید مال این دنیا هیچ ارزشی ندارد و هیچ بهانه و دلیلی برای شرکت نکردن در جنگ را ندارید. ولی حب دنیا و سستی ایمان نمیگذارد شما بسوی خدای خود بشتابید. بترسید از اینکه هر هفته نامه اعمال ما دو مرتبه پیش امام زمان (عج) باز می شود. نکند خدای ناکرده امام زمان (عج) از دست ما ناراحت و شرمنده شود. مگر خون شما از خون امام حسین (ع) و یارانش رنگین تر است و یا از آ نان معصوم ترید. در راه اسلام شهید شدند تا این آزادی را برای شما بدست آورند. بیایید لااقل اگر ایمان ندارید آزاد مرد باشید. نگذارید که دشمن به خاک و ناموس شما تجاوز کند. قرآن می فرماید: هر کس خود را شناخت خدای خود را شناخته است. بیایید فکر کنید و ببینید که هستید،از کجا آمده اید و به کجا خواهید رفت.
شهید چهارم: علی المؤمن
مهندس شهید "علی المومن " جوان پاک باخته بحرینی که سلحشورانه در میدان دفاع از حق و حقیقت قدم نهاد و جان پاکش را در این راه فدا کرد.
نیروهای رژیم آلخلیفه در حال هجوم به جمعیت تحصن کننده در میدان "لؤلؤه" بودند که شهید علی المومن نجات جان زنان مستقر در میدان٬ خود را سپر تهاجم نمود.
شهید پنجم: حبیب لک زایی
سردار بی ادعا و گمنام زمین و نام آَشنای آسمانیها، در 25 مهر ماه 1391 در مأموریت کاری و در لباس سبز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در بیمارستان بعثت نیروی هوایی ارتش مصادف با سالروز شهادت حضرت امام جواد(ع) و در سومین سالگرد شهادت سرداران شهید نورعلی شوشتری و شهید رجبعلی محمدزاده ـ که به تعبیر سردار شهید لکزایی شهدای وحدت، امنیت و خدمت بودند ـ به فیض شهادت نائل شد و در سایه سپیدارهای ملکوت آرمید.
از مهمترین مسوولیتهای این شهید میتوان به "تک تیرانداز گردان کمیل لشکر 41 ثارالله در دشت عباس"٬ "حضور در جبهه با سپاه حضرت رسول(ص)"٬ "تلاش فراوان برای جذب و اعزام نیرو به جبهه"٬ "تک تیرانداز گردان 409 لشکر 41 ثارالله(ع) در جنوب اهواز"٬ "مسئول اکیپ گشت پایگاه زابل"٬ "مسئول بسیج پایگاه زابل در سال 61"٬ "فرمانده حوزه مقاومت نجف اشرف بخش مرکزی زابل در سال 63"٬ "مسئول ستاد گردان لشکر 41 ثارالله در جنوب شلمچه در سال 66"٬ "کمک فراوان به سیلزدگان زابل در سالهای 69 و 70"٬ "نقش تعیینکننده در عملیات نصر 3 در مقابله با اشراری که اموال عمومی سنگین را در سال 70 از منطقه دزدیده بودند"٬ "فرمانده سپاه زابل از سال 69 تا 79
معاون هماهنگ کننده منطقه مقاومت سیستان و بلوچستان از سال 79 تا 86"٬ "جانشین فرمانده منطقه مقاومت و جانشین فرمانده سپاه سلمان از سال 87 تا هنگام شهادت" اشاره کرد.
شهید ششم: سید وسام شرف الدین
«شهید سید وسام محسن شرف الدین» معروف به «سید نصرالله» از جمله نیروهای لبنانی بود که برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) و مردم مظلوم سوریه عازم این کشور شد.
این شهید سرانجام روز پنجشنبه هفتم آذرماه 92 در حومه دمشق به شهادت رسید.
راه این شهدا همچنان ادامه یافت و مردم کشورهایی همچون بحرین٬ سوریه و لبنان برای رسیدن به عزت و آزادگی جانها بر کف دستهایشان گرفتند و جنگیدند.
,راه شهادت هنوز هم بسته نشده و چه بسیار شیردلانی در توطئههای تروریستی کوردلان در همین سرزمین مادریمان به معنای واقعی "عاقبت به خیری" رسیدند.
,در این بین٬ شهدایی بودند که هنگام دفن٬ لبخندی بر این دنیای فانی زدند و به لشگر سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) پیوستند. ما نیز نتوانستیم به سادگی از کنار این موضوع گذر کنیم.
,شهید اول: «حسن تقیپور گلسفیدی»
,
فرازهایی از وصیتنامه این شهید: خیلی دوست دارم در مراسم و مجالسی که به خاطرم برگزار می نمایید، نوحه ی ابی عبدالله الحسین(ع) و روضه ی آن حضرت را بخوانید تا ملت منقلب و مسلمان به خاطر آن حضرت بگریند و دیگر آن که می خواهم در کنار دیگر یارانم در بهشت تازه آباد سلمانشهر آرام گیرم و با آنان تجدید بیعت نمایم و ضمناً به مدت دوازده روز روزه بدهکار هستم. لطفاً برایم آن ها را به جا آورید. همچنین نماز قضا بسیار دارم، اگر لازم باشد برایم انجام دهید. از مال دنیا چیزی ندارم، ولی اگر احیاناً مالی است که اکنون به خاطر ندارم، از خانواده تقاضا می کنم تا آن ها را در راه خدا انفاق کنند تا در آن دنیا با دست خالی از مادیات به دیدار پروردگارم بروم و خدای ناکرده چیزی مرا به خودش وابسته نگرداند.
پنج شنبه بیست و یکم مردادماه 1361 اهواز – پایگاه شهیدبهشتی – تیپ کربلا – گردان علی ابن ابی طالب(ع) – گروهان یکم
,
شهید دوم: محمدرضا حقیقی
,این شهید شب 21 بهمن 1364 یعنی در هفتمین سالگرد انقلاب اسلامی، در ترکیب گردان کربلای اهواز در عملیات والفجر 8 فاو شرکت کرد و سرانجام درهمین عملیات در ساحل فاو به شهادت رسید. پیکر مطهرش پس از چند روز که در سرد خانه نگهداری شد به اهواز انتقال یافت و طی مراسمی با حضور خانواده و جمعی از مردم تشییع و در بهشت آباد اهواز در آغوش خاک آرام گرفت.
,
شهید سوم: شهید رضا قنبری
,این شهید 19 دی ماه سال 65 در عملیات کربلای 5 درحالی که در شلمچه تیربارچی بود، پس از اصابت تیری به قلبش در دم به شهادت رسید.
,فرازهایی از وصیتنامه این شهید: اگر تکه تکه هم بشوم دست از دین اسلام بر نمی دارم. بخدا قسم از من حقیر بشنوید مال این دنیا هیچ ارزشی ندارد و هیچ بهانه و دلیلی برای شرکت نکردن در جنگ را ندارید. ولی حب دنیا و سستی ایمان نمیگذارد شما بسوی خدای خود بشتابید. بترسید از اینکه هر هفته نامه اعمال ما دو مرتبه پیش امام زمان (عج) باز می شود. نکند خدای ناکرده امام زمان (عج) از دست ما ناراحت و شرمنده شود. مگر خون شما از خون امام حسین (ع) و یارانش رنگین تر است و یا از آ نان معصوم ترید. در راه اسلام شهید شدند تا این آزادی را برای شما بدست آورند. بیایید لااقل اگر ایمان ندارید آزاد مرد باشید. نگذارید که دشمن به خاک و ناموس شما تجاوز کند. قرآن می فرماید: هر کس خود را شناخت خدای خود را شناخته است. بیایید فکر کنید و ببینید که هستید،از کجا آمده اید و به کجا خواهید رفت.
,شهید چهارم: علی المؤمن
,مهندس شهید "علی المومن " جوان پاک باخته بحرینی که سلحشورانه در میدان دفاع از حق و حقیقت قدم نهاد و جان پاکش را در این راه فدا کرد.
,نیروهای رژیم آلخلیفه در حال هجوم به جمعیت تحصن کننده در میدان "لؤلؤه" بودند که شهید علی المومن نجات جان زنان مستقر در میدان٬ خود را سپر تهاجم نمود.
,شهید پنجم: حبیب لک زایی
,سردار بی ادعا و گمنام زمین و نام آَشنای آسمانیها، در 25 مهر ماه 1391 در مأموریت کاری و در لباس سبز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در بیمارستان بعثت نیروی هوایی ارتش مصادف با سالروز شهادت حضرت امام جواد(ع) و در سومین سالگرد شهادت سرداران شهید نورعلی شوشتری و شهید رجبعلی محمدزاده ـ که به تعبیر سردار شهید لکزایی شهدای وحدت، امنیت و خدمت بودند ـ به فیض شهادت نائل شد و در سایه سپیدارهای ملکوت آرمید.
,
از مهمترین مسوولیتهای این شهید میتوان به "تک تیرانداز گردان کمیل لشکر 41 ثارالله در دشت عباس"٬ "حضور در جبهه با سپاه حضرت رسول(ص)"٬ "تلاش فراوان برای جذب و اعزام نیرو به جبهه"٬ "تک تیرانداز گردان 409 لشکر 41 ثارالله(ع) در جنوب اهواز"٬ "مسئول اکیپ گشت پایگاه زابل"٬ "مسئول بسیج پایگاه زابل در سال 61"٬ "فرمانده حوزه مقاومت نجف اشرف بخش مرکزی زابل در سال 63"٬ "مسئول ستاد گردان لشکر 41 ثارالله در جنوب شلمچه در سال 66"٬ "کمک فراوان به سیلزدگان زابل در سالهای 69 و 70"٬ "نقش تعیینکننده در عملیات نصر 3 در مقابله با اشراری که اموال عمومی سنگین را در سال 70 از منطقه دزدیده بودند"٬ "فرمانده سپاه زابل از سال 69 تا 79
معاون هماهنگ کننده منطقه مقاومت سیستان و بلوچستان از سال 79 تا 86"٬ "جانشین فرمانده منطقه مقاومت و جانشین فرمانده سپاه سلمان از سال 87 تا هنگام شهادت" اشاره کرد.
,
,
شهید ششم: سید وسام شرف الدین
,«شهید سید وسام محسن شرف الدین» معروف به «سید نصرالله» از جمله نیروهای لبنانی بود که برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) و مردم مظلوم سوریه عازم این کشور شد.
,این شهید سرانجام روز پنجشنبه هفتم آذرماه 92 در حومه دمشق به شهادت رسید.
,,
,
,
,
]