به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از مُکریان، منتقد کلمه ای عربی از ریشه ن ق د به معنی کسی است که درست و نادرست (محاسن و معایب؛ حق و ناحق؛ سره و ناسره) را از همدیگر تشخیص می دهد و سوا می کند و کلمه نقد به معنی گزینش بهترین است و با انتقاد، تفاوت معنایی دارد. منتقد هم معنی با مفاهیمی مانند معترض، تخریب گر، عیب یاب، ایرادگیر، غوغاسالار، گنده دماغ یا مغرض و همیشه ناراضی نیست. متخصص و کارشناس کسی است که مهارت و مدرک معتبر برای انجام کاری را داشته باشد. یک منتقد باید هم کارشناس و هم متخصص باشد اما لزوماً یک متخصص یا کارشناس، منتقد نیست. بنابراین منتقد، چیزی بیشتر از متخصص و کارشناس دارد.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از مُکریان،,ویژگی های اصلی منتقدین
, ویژگی های اصلی منتقدین,الف- داشتن دانش و اطلاعات و مهارت کافی
, الف-,ب- جانبداری حق و حقیقت در هرصورت
, ب-,پ- شجاعت در موضع گیری و بیان و دفاع از آن
, پ-,ت- صداقت در بیان هم نقطه قوتها و مزیت ها و هم نقطه ضعفها و معایب
, ت-,ث- ارائه راهکار و پیشنهاد برای اصلاح و تغییر
, ث-,اما با وجود این، چرا غالباً منتقد در جوامع مختلف، از محبوبیت کمتری به نسبت سایر حرفه های مشابه (مثلاً در مقایسه با مشاور و...) برخوردار است؟ می توان چنین گفت که محبوبیت و موفقیت یک منتقد در ارتباط مستقیم با میزان عقلانیت و انصاف و ظرفیت حوزه عمومی آن جامعه است. به این معنی که اگر جامعه خواهان خیر و صلاح و پیشرفت باشد و بخواهد تا بداند که نقاط ضعف و قوتش کدامند و مهم تر از آن کسی یا منتقدی هست که برای بهترشدن اموراتش راهکار هم نشان می دهد پس در آن جامعه منتقد از جایگاه والا و محبوبیت زیادی برخوردار خواهد بود مانند کشور آلمان. اما اگر فردی یا جامعه ای بیشتر خواهان تعریف و تمجید و تائیدشدن باشد و حاضر نباشد قبول کند که کار و اموراتش دارای معایب و نقاط ضعف هم است در آنصورت منتقد در نزد چنین فردی و جامعه ای، یک خرمگس معرکه یا ایرادگیر تخریب چی محسوب می شود.مانند جوامع دیکتاتور با حوزه عمومی بسته. یک منتقد، جراحی زبردست است که به قصد سلامتی، برش می دهد و نسخه می پیچد. میزان مقبولیت و محبوبیت آن مستقیماً به میزان ظرفیت پذیرش حق و واقعیت در فرد و جامعه بستگی دارد. برخی ادیان، ایدئولوژی های مذهبی، احزاب سیاسی غیرمیانه رو، مسئولین متکبر و خودخواه، فرد حسود و تنگ نظر یا جامعه سنتی وابسته به سنن قومی غالباً نقد و منتقد را برنمی تابند و نمی پذیرند و در چنین بستری منتقدین زیادی رشد نمی کنند. هر منتقد به منزله تکه ای از آینه است که اگر در کنار هم قرار گیرند آن جامعه یا فرد یا اثر می تواند خود را تمام قد و چند بعدی در آینه ای بزرگ مشاهده کند اما کمبود منتقدین سبب گم شدن تکه هایی از آینه است که نتوان خود را – با تمام زشتی و زیبایی ها- در آن دید.
,بسیاری فکر می کنند نقدکردن به معنای نادیده گرفتن تلاش ها و حرکت های انجام شده است در حالی که منتقد، اسلحه ای ندارد و هدفش ارائه دید و دیدنی بهتر و نظری عمیق تر برای انجام کم عیب تر کار(=معرفت) است. لذا اگر اینطور به قضیه نگاه کنیم منتقد کسی است که ایثارگرانه، خواهان پیشرفت و تعالی ما یا جامعه ماست و حتی می داند که در این راه ممکن است مغبوض و مورد خشم و طرد هم قرار گیرد. یکی از عللی که در جوامع در حال پیشرفت، تکرار اشتباهات و آزمودن آزمودنی ها زیاد روی می دهد و هر مسئولی کار مسئول قبلی را قبول ندارد و هرکسی به ساز خود می رقصد، همین کمبود منتقدین و عدم اثرگذاری کافی آنان در جامعه و دست اندرکاران است. یک منتقد حرفه ای، مشاور ارشدی است که بدون تعارف و رودربایستی، قضایا را می شکافد و تناقض ها را نمایان می کند و در نهایت تز و راهکار خود را ارائه می دهد. بنابراین جامعه نیازمند جریان نقد و شکل گیری منتقدین در عرصه های مختلف ادبی، هنری، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و... است و لازم است این روشنگری در میان مردم و مسئولین جامعه صورت گیرد که منتقد دارای جایگاه و اهمیت والایی است و می توان فضای گفتمانی ایجاد کرد تا عقاید و آراء و نظرهای مختلف و مخالف شنیده شوند و به بوته بررسی گذاشته شوند و زوایای ناروشن جریانات و مقادیر مجهول معادلات و معایب و محاسن کار مشخص و عمومی گردند.
,چگونه با یک منتقد برخورد کنیم؟
, چگونه با یک منتقد برخورد کنیم؟,اول- خود را آماده کنید که تمام ساختمان ذهنی ساخته شده تان در حال ریزش و ساخت مجدد باشد.
, اول-,دوم- با دقت به گفته های وی گوش فرا داده و برخی نکات را یادداشت برداری نمایید.
, دوم-,سوم- فرصت و مجال اندیشیدن و ساماندهی به پاسخ و بحث و مشورتهایتان را بخواهید و از آن استفاده کنید.
, سوم-,چهارم- دفاع کنید از نقاط قوت و تشکر کنید بخاطر معرفت یافتن بر نقاط ضعف.
, چهارم-,پنجم- این ارتباط دوسویه را استمرار و ادامه دهید و منتقد را در امور بعدی به مشاور ارشد خود تبدیل کنید.
, پنجم-,موارد تاریخی بسیاری از این فرایند قابل ذکرند. مثلاً کارل مارکس منتقد اصلی جامعه طبقاتی و تئوریسین مبارزه طبقه ندار با دارا بود. انگلستان که ارباب اصلی استعمار و استثمار و مورد نقد بود، به مارکس پناهندگی داد و منتقدش را درون خود گرفت و از نظریات وی راه حل های اساسی – از جمله بارورساختن بیشتر طبقه متوسط- را اتخاذ کرد. منتقد یک معترض صرف نیست که خواهان سهم و مقام و توجه و شهرت و غوغاسالاری باشد. اصلاح دیدگاه در خصوص نقد و منتقد در این جامعه ما امری لازم و ضروری است تا بتوان با هماهنگ کردن نیروها، تخصص ها و مهارت ها به سمت «هر روز بهتر از دیروز»شدن حرکت و اصلاح نماییم که آیه شریفه می فرماید:« ...فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَصْلِحُوا ذَاتَ بَیْنِکُمْ وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ (1)»
,این فرایند نقد و منتقد و نتیجه حاصل از مجال دادن به منتقد در جامعه به روشنی در دو آیه ذیل بیان شده است که خداوند متعال در سوره احزاب می فرماید:« یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِیدًا (70) یُصْلِحْ لَکُمْ أَعْمَالَکُمْ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَمَن یُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِیمًا (71)» ای کسانی که ایمان آورده اید تقوا پیشه کنید و سخن استوار (نقد) بگویید تا اعمال شما را به صلاح آورد و گناهانتان آمرزیده شود و هرکسی از خداوند و رسولش پیروی کند قطعا به رستگاری بزرگی نائل آمده است.
,امید است که انشاءالله روحیه نقد و انتقاد سازنده در تمام اقشار جامعه بیشتر شکل بگیرد و منتقدین بتوانند مسائل و مشکلات متعدد جامعه را با تخصص و مهارت و دلسوزی خود به چالش بکشند و از این پردازش و جریان، برونداد و نتیجه مثبت و مفید حاصل آید.
,دکتر غفور شیخی/ جامعه شناس
]