به گزارش شبکه اطلاع رسانی دانابه نقل از مرآت نیوز به نقل از خبرنگار شاخه طوبی با نزدیکشدن به شب یلدا، شنیدن خاطرات مادربزرگ ها از بزرگترین شب سال، همیشه جذابیتهای خاص خودش را داشته و دارد.
امروز همیشه در شنیدن خاطرات، سخن از سالهای دور به میان میآید. 50 سال قبل، 30 سال قبل یا حداقل 20 سال قبل اما در متن زیر علاوه بر سیری در خاطرات 20 تا 50 ساله برخی خاطرات به زمانهای خیلی نزدیک تعلق دارند. وجود این خاطرات یک چیز را یادآوری میکند؛ اینکه این رسم هنوز که هنوز است، در میان مردم برقرار است و هر سال باعث زایش خاطراتی جدیدمیشود. امسال شب یلدا را با خاطرات دور و نزدیک این مادریزگ سمنانی به شب پرستاره خاطرهها تبدیل کنید.
,
, .
,
,
به مناسبت شب یلدا به سراغ مادری 92 ساله که از اهالی شهرسمنان بود رفتیم که گفتگو با وی به علت داشتن لهجه شیرین سمنانی، دلنشین و جذاب بود.
,
,
هاجر جهان با توجه به اینکه شب یلدا یکی از خاطره انگیزترین شب های زندگی اش است گفت: تا آنجا که به یاد دارم افرادی که در این شب پذیرای میهمان خود میباشند، کرسی خود را که تنها وسیله گرمایش در شبهای سرد روستا است، گرم میکردند.
,وی در ادامه خاطرنشان کرد: همه دور کرسی جمع می شدند و با هندوانه وانار و مخصوصاً آجیل که خودشان خشک کرده بودند از هم پذیرایی می کردند. در گذشته آجیل شب یلدا که شامل توت خشک، سنجد،کنجد،شاه دانه ،کشمش سبز، مویز،بادام، پسته، گردو، فندق، انجیر ، خرما، برگه ی زردآلو یا قیصی بود، در سینی های مسی یا همان"مجمر" روی کرسی قرار داده می شد. با حضور میهمانان، صاحب خانه این آجیلها را در سینی روی کرسی قرار میدهد تا از میهمانان پذیرایی کند
,
حاج خانم از پذیرایی آن شب بازگو کرد:با رسیدن میهمانان صاحب خانه آجیلها را روی کرسی میچید و از آنها میخواست که مشغول خوردن شوند. میهمانان ضمن خوردن آجیلها، گل می گفتند و گل می شنیدند.
,این مادربزرگ سمنانی از قرار دادن پشمک و شیرینی در سینی مسی در کنار استکان های کمرباریک چای برایمان گفت:انقدر پشمک ها را دوست داشتم که ظرف های هندوانه و انار دون کرده را نمی دیدم.
, . ,
,
وی معتقد بود که سمنانیها نیز هندوانه را در این شب به نیت خنکی و رفع تشنگی در فصل تابستان خورده و زنان برای شام سبزی پلو میپزند.
,هاجر خانم می گوید: در آن شب تا دیروقت دور هم بودیم و از هر دری حرف می زدیم و می خندیدیم و وقتی آخرین شب پاییز که طولانی ترین شب سال است تمام می شد ما خداحافظی می کردیم و هر کس به خانه خود می رفت.
,
به گزارشخبرنگار شاخه طوبی ، تابه حال از خود پرسیدهاید که چرا شیرینی شب یلدای دوران کودکی را هنوز با خود دارید؟ هنوز تک تک داستانهای پدربزرگان و بزرگ فامیل را ازبر هستید؟ داستانهایی که دور کرسی گفته میشد و میوه این محفل تنها هندوانه و سیبی بود که مادربزرگها از تابستان در صندوقچه نگه داشته بودند و آجیلش گردو و قیصیها(زردآلوی پیوندی) خشک مانده از تابستان بود؟ هنوز شیرینی آن در کامها هست، همه اینها ساده بودند و بیپیرایه.
سادهبودن این محفلها دلیل شیرینی و ماندگاری شبهای یلدای سالیان پیش است، اما این سادگی این روزها رنگ باخته است، تجملات به شبهای یلدا هم وارد شده و از این شبها تنها خاطرات گرانی در ذهنها میماند.
,
,
, .,
شب چله محفلی بود، برای حلقه ای رندانه و باب طنازی که خنده را چهره به چهره در بین کرسی نشینان توزیع می کرد.
, .,صفت خنده رویی ،در این جمع به همه نسبت داده می شد و صورت های سرخ سرما زده با نیم خنده های دندانه دار، بسان انارهای ترک خورده مجمر وسط کرسی بودند.
, .,اما پای تلویزیون که به وسط آمد،قصه ها و متل های مادر بزرگ و شاهنامه خوانی پدر بزرگ کنار کشیدند و صحفه های لامپی، هر کدام به وسع شان،جمع های کرسی نشینی را کاهش دادند.
, .,بعد از تلویزیون ها، سرفه های گاه و بی گاه تلفن همراه هم در وسط حرف بزرگترها دور کرسی افتاد تا صدا به صدا نرسد و بچه ها،به جای شاهنامه به مسیج بازی و پیامک فرستادن بسنده کردند.
, . ,
حالا نیز برای برخی از جوان ها، تمام شادباش های شب چله تنها به یک پیامک ختم شده است و این جمع بودن ها در چند، کلمه احساسی پیامکی خلاصه می شود،تازه اگر زبان فارسی پاس داشته شده باشد و کلمات،نصف و نیمه به دست مخاطب نرسیده باشد.
بیاد داشته باشید که حتی طولانی ترین شب نیز به خورشید می رسه . همه لحظه های پایانی پاییزتان پر از خش خش آرزوهای قشنگ.........
, .........,
انتهای پیام/
, انتهای پیام/]