حاشیه‌سازی روزنامه‌نگار آمریکایی پس از سفر به ایران؛این توهین‌ها پاسخ ندارد؟
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از سازمان بسیج جامعه پزشکی، مجید نوروزی در یادداشتی نوشت؛ چندی پیش روبین رایت نویسنده آمریکایی روزنامه نیویورکر گزارشی از سفر خود به ایران نوشت و ضمن شرح بازدید خود از برخی مناطق تهران به موضوع برنامه هسته‌ای ایران پرداخت و تعبیری قابل تامل را همراه با عکسی منتشر کرد که بررسی آن خالی از لطف نیست، این نوشته با عنوان «قول تهران» بر مبنای توافق هسته‌ای درج شده است!

مجله‌ى نیویورکر رویکردى فرهنگى دارد و فعالیت اصلى این مجله در مورد فرهنگ آمریکا و بخصوص فرهنگ اجتماعى نیویورک است و این نویسنده در شرح سفر خود می‌نویسد: همزمان با وارد شدن برنامه هسته‌ای ایران به مرحله آخر، من به ایران رفته و از آرامگاه آیت الله خمینی(ره) رهبر انقلاب اسلامی ایران را در تهران بازدید کردم؛ این یکی از باشکوه‌ترین مقبره‌های جهان بوده که گنبد براق آن از فاصله چند مایلی قابل رویت است؛ هنوز اتاق خالی خانه امام(ره) پس از درگذشت وی در سال ۱۹۸۹ در ادای احترام به تواضع وی، حفظ شده است.
 

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, به نقل از سازمان بسیج جامعه پزشک, به نقل از سازمان بسیج جامعه پزشک, سازمان بسیج جامعه پزشک, ی,
,
,
,
, , , ,
,

این نویسنده در ادامه، به بخشی از گفت‌وگوی خود با یک جوان ایرانی که حداقل سالی یکبار به زیارت آرامگاه امام خمینی(ره) می‌رود اشاره می‌کند و از قول او می‌نویسد: «در هر کشوری، یک فرد بسیار مهم وجود دارد؛ ممکن است در آمریکا این شخص اولین رئیس جمهور این کشور باشد، امام خمینی(ره) هم رهبر ما بوده است.» این جوان همچنین موسیقی پاپ را بسیار دوست می‌داشت و علاقه زیادی به آهنگ‌های انریکه ایگلسیاس و فیلم‌های کریستوفر نولان به ویژه اثر «بتمن شروع می‌کند» دارد؛ این جوان ایرانی بسیار از توافق هسته‌ای با آمریکا استقبال می‌کند و امید دارد با برداشته شدن تحریم‌ها افزایش اشتغال به‌وجود آید و معتقد است این توافق شرایط را در ایران بهتر از هر زمان دیگری می‌کند.

, این نویسنده در ادامه، به بخشی از گفت‌وگوی خود با یک جوان ایرانی که حداقل سالی یکبار به زیارت آرامگاه امام خمینی(ره) می‌رود اشاره می‌کند و از قول او می‌نویسد: «در هر کشوری، یک فرد بسیار مهم وجود دارد؛ ممکن است در آمریکا این شخص اولین رئیس جمهور این کشور باشد، امام خمینی(ره) هم رهبر ما بوده است.» این جوان همچنین موسیقی پاپ را بسیار دوست می‌داشت و علاقه زیادی به آهنگ‌های انریکه ایگلسیاس و فیلم‌های کریستوفر نولان به ویژه اثر «بتمن شروع می‌کند» دارد؛ این جوان ایرانی بسیار از توافق هسته‌ای با آمریکا استقبال می‌کند و امید دارد با برداشته شدن تحریم‌ها افزایش اشتغال به‌وجود آید و معتقد است این توافق شرایط را در ایران بهتر از هر زمان دیگری می‌کند., این نویسنده در ادامه، به بخشی از گفت‌وگوی خود با یک جوان ایرانی که حداقل سالی یکبار به زیارت آرامگاه امام خمینی(ره) می‌رود اشاره می‌کند و از قول او می‌نویسد: «در هر کشوری، یک فرد بسیار مهم وجود دارد؛ ممکن است در آمریکا این شخص اولین رئیس جمهور این کشور باشد، امام خمینی(ره) هم رهبر ما بوده است.» این جوان همچنین موسیقی پاپ را بسیار دوست می‌داشت و علاقه زیادی به آهنگ‌های انریکه ایگلسیاس و فیلم‌های کریستوفر نولان به ویژه اثر «بتمن شروع می‌کند» دارد؛ این جوان ایرانی بسیار از توافق هسته‌ای با آمریکا استقبال می‌کند و امید دارد با برداشته شدن تحریم‌ها افزایش اشتغال به‌وجود آید و معتقد است این توافق شرایط را در ایران بهتر از هر زمان دیگری می‌کند.,
,
,
, , , ,
,

به نظر می‌آید با کنار هم قرار دادن علایق یک جوان ایرانی، ادای احترام او به رهبر انقلاب از یک طرف و از طرفی دیگر علاقه‌مندی به موسیقی و فیلم‌های غربی، نویسنده سعی داشته تضاد در اعتقادات جوان ایرانی را نشان دهد.

این نویسنده آمریکایی سپس به شرح مابقی روزهایی که در ایران به سر می‌برده می‌پردازد و در این حین، ادعاهای غلوآمیزی درباره برخورد کمیته با مردم می‌کند، وی در این‌باره می‌نویسد: در موقع شب ماشین‌ها در ایست‌های بازرسی متوقف می‌شوند تا نسبت و محرمیت زنانی که سوار ماشین شده‌اند با مرد‌ها چک شوند و کمیته به خانه‌هایی که مشکوک به مهمانی‌های شبانه هستند یورش می‌برد و همچنین ماموران در حال پرسه زدن در خیابان هستند تا با زنانی که رژ لب زده و یا شلوارهای کوتاهی به پا کرده‌اند که قوزک پای آن‌ها نمایان می‌شود، برخورد کنند.

, به نظر می‌آید با کنار هم قرار دادن علایق یک جوان ایرانی، ادای احترام او به رهبر انقلاب از یک طرف و از طرفی دیگر علاقه‌مندی به موسیقی و فیلم‌های غربی، نویسنده سعی داشته تضاد در اعتقادات جوان ایرانی را نشان دهد.

این نویسنده آمریکایی سپس به شرح مابقی روزهایی که در ایران به سر می‌برده می‌پردازد و در این حین، ادعاهای غلوآمیزی درباره برخورد کمیته با مردم می‌کند، وی در این‌باره می‌نویسد: در موقع شب ماشین‌ها در ایست‌های بازرسی متوقف می‌شوند تا نسبت و محرمیت زنانی که سوار ماشین شده‌اند با مرد‌ها چک شوند و کمیته به خانه‌هایی که مشکوک به مهمانی‌های شبانه هستند یورش می‌برد و همچنین ماموران در حال پرسه زدن در خیابان هستند تا با زنانی که رژ لب زده و یا شلوارهای کوتاهی به پا کرده‌اند که قوزک پای آن‌ها نمایان می‌شود، برخورد کنند.
, به نظر می‌آید با کنار هم قرار دادن علایق یک جوان ایرانی، ادای احترام او به رهبر انقلاب از یک طرف و از طرفی دیگر علاقه‌مندی به موسیقی و فیلم‌های غربی، نویسنده سعی داشته تضاد در اعتقادات جوان ایرانی را نشان دهد.

این نویسنده آمریکایی سپس به شرح مابقی روزهایی که در ایران به سر می‌برده می‌پردازد و در این حین، ادعاهای غلوآمیزی درباره برخورد کمیته با مردم می‌کند، وی در این‌باره می‌نویسد: در موقع شب ماشین‌ها در ایست‌های بازرسی متوقف می‌شوند تا نسبت و محرمیت زنانی که سوار ماشین شده‌اند با مرد‌ها چک شوند و کمیته به خانه‌هایی که مشکوک به مهمانی‌های شبانه هستند یورش می‌برد و همچنین ماموران در حال پرسه زدن در خیابان هستند تا با زنانی که رژ لب زده و یا شلوارهای کوتاهی به پا کرده‌اند که قوزک پای آن‌ها نمایان می‌شود، برخورد کنند.
,
,
,
,
,
, , , ,
,

وی در ادامه از زبان یکی از دوستان ایرانی‌اش که استاد دانشگاه است، می‌نویسد: این انقلاب در بحران میانسالی خود به سر می‌برد یعنی دوره آرمان گرایی و جوانی آن از بین رفته است و این انقلاب نمی‌خواهد بپذیرد که دیگر پیر شده و به آنچه می‌خواست برسد نخواهد رسید و یا برای ادامه حیات باید خود را منطبق با زمان کند.

, وی در ادامه از زبان یکی از دوستان ایرانی‌اش که استاد دانشگاه است، می‌نویسد: این انقلاب در بحران میانسالی خود به سر می‌برد یعنی دوره آرمان گرایی و جوانی آن از بین رفته است و این انقلاب نمی‌خواهد بپذیرد که دیگر پیر شده و به آنچه می‌خواست برسد نخواهد رسید و یا برای ادامه حیات باید خود را منطبق با زمان کند., وی در ادامه از زبان یکی از دوستان ایرانی‌اش که استاد دانشگاه است، می‌نویسد: این انقلاب در بحران میانسالی خود به سر می‌برد یعنی دوره آرمان گرایی و جوانی آن از بین رفته است و این انقلاب نمی‌خواهد بپذیرد که دیگر پیر شده و به آنچه می‌خواست برسد نخواهد رسید و یا برای ادامه حیات باید خود را منطبق با زمان کند.,
,
,
, , , ,
,

نویسنده در این نوشته؛ نکات زیادی را درباره توافق هسته‌ای ایران، انقلاب اسلامی و مردم از منظر دید خود بیان می‌کند، البته آنچه این نویسنده درباره ایران می‌نویسد خیلی جای تعجب ندارد زیرا سال‌ها است رسانه‌های آمریکایی درصدد نشان دادن جدایی مردم از انقلاب هستند اما جالب توجه این است که این‌بار از عکسی استفاده شده که بسیار متفاوت از تصاویری است که در تحلیل‌های ضد ایرانی پیشین نویسنده‌های آمریکایی استفاده می‌شد.

لازم است تحلیلی بر تصویر مجله نیویورکر داشته باشیم که در زیر به آن اشاره شده است:
- مصافحه‌ى بنیان‌گذار جمهورى اسلامى ایران با یک نماد زن همینطور اینکه این مجسمه همراه با مشعل رو به شرق قرار دارد.

- نوع دست دادن امام(ره) که با دست چپ است و همین دست دادن با دست چپ اشاره به رهبرى نیز دارد.

- امام در حال دست دادن نگاهش به تائیس(نماد آزادی آمریکا) است که نشانه از امیدوارى دارد و اینکه چشمش به یارى تائیس است، در صورتى که تائیس با بى محلى کامل دستش را سوى امام(ره) دراز کرده است..

- این نقاشى روى دیوار لانه جاسوسى و در ایران است که نشان دهنده‌ى قبول این دوستى از سمت جامعه‌ى ایران است.

- حذف نام الله از روى پرچم ایران که شاید معنى نادیده گرفتن دین در این رابطه‌ى سیاسی است.

- فردى که با ظاهرى مذهبى و دارای محاسن از سمت عکس امام(ره) در حال حرکت به سمت تائیس و نماد غرب است و می‌توان ناامیدى را از چهره این رهگذر کامل دریافت کرد.

- کفش‌هاى قرمز فرد عابر که شاید معنی آن این است که براى پیوستن به غرب و شکل‌گیرى این رابطه باید خطوط قرمز را زیر پا گذاشت.

-نوشته‌ى متن طرح: «Don» t judge Iran just by what the clerics say at Friday prayers.» یعنی (ایران را به وسیله آنچه روحانیون در نمازهای جمعه می‌گویند قضاوت نکنید!) که یعنى تفکر مردم ایران و جامعه‌ى آن با دینشان جداست.

- نام این گزارش «قول تهران» است، مبنى بر این اکه مردم ایران ابراز می‌کنند که اشتباه کرده‌اند و بعد از قبول اشتباه قول می‌دهند که دیگر اشتباهشان را تکرار نکننند!

- تنه دو درخت داخل تصویر که به شکل میله‌هاى زندان است و به نوعى محدودیت را نشان می‌دهد و جالب اینکه امام(ره) در این زندان است و رهگذر براى آزادى و رهایى از این زندان از سمت امام(ره) به سمت تائیس(نماد آزادی آمریکا) در حرکت است.

, نویسنده در این نوشته؛ نکات زیادی را درباره توافق هسته‌ای ایران، انقلاب اسلامی و مردم از منظر دید خود بیان می‌کند، البته آنچه این نویسنده درباره ایران می‌نویسد خیلی جای تعجب ندارد زیرا سال‌ها است رسانه‌های آمریکایی درصدد نشان دادن جدایی مردم از انقلاب هستند اما جالب توجه این است که این‌بار از عکسی استفاده شده که بسیار متفاوت از تصاویری است که در تحلیل‌های ضد ایرانی پیشین نویسنده‌های آمریکایی استفاده می‌شد.

لازم است تحلیلی بر تصویر مجله نیویورکر داشته باشیم که در زیر به آن اشاره شده است:
- مصافحه‌ى بنیان‌گذار جمهورى اسلامى ایران با یک نماد زن همینطور اینکه این مجسمه همراه با مشعل رو به شرق قرار دارد.

- نوع دست دادن امام(ره) که با دست چپ است و همین دست دادن با دست چپ اشاره به رهبرى نیز دارد.

- امام در حال دست دادن نگاهش به تائیس(نماد آزادی آمریکا) است که نشانه از امیدوارى دارد و اینکه چشمش به یارى تائیس است، در صورتى که تائیس با بى محلى کامل دستش را سوى امام(ره) دراز کرده است..

- این نقاشى روى دیوار لانه جاسوسى و در ایران است که نشان دهنده‌ى قبول این دوستى از سمت جامعه‌ى ایران است.

- حذف نام الله از روى پرچم ایران که شاید معنى نادیده گرفتن دین در این رابطه‌ى سیاسی است.

- فردى که با ظاهرى مذهبى و دارای محاسن از سمت عکس امام(ره) در حال حرکت به سمت تائیس و نماد غرب است و می‌توان ناامیدى را از چهره این رهگذر کامل دریافت کرد.

- کفش‌هاى قرمز فرد عابر که شاید معنی آن این است که براى پیوستن به غرب و شکل‌گیرى این رابطه باید خطوط قرمز را زیر پا گذاشت.

-نوشته‌ى متن طرح: «Don» t judge Iran just by what the clerics say at Friday prayers.» یعنی (ایران را به وسیله آنچه روحانیون در نمازهای جمعه می‌گویند قضاوت نکنید!) که یعنى تفکر مردم ایران و جامعه‌ى آن با دینشان جداست.

- نام این گزارش «قول تهران» است، مبنى بر این اکه مردم ایران ابراز می‌کنند که اشتباه کرده‌اند و بعد از قبول اشتباه قول می‌دهند که دیگر اشتباهشان را تکرار نکننند!

- تنه دو درخت داخل تصویر که به شکل میله‌هاى زندان است و به نوعى محدودیت را نشان می‌دهد و جالب اینکه امام(ره) در این زندان است و رهگذر براى آزادى و رهایى از این زندان از سمت امام(ره) به سمت تائیس(نماد آزادی آمریکا) در حرکت است.
, نویسنده در این نوشته؛ نکات زیادی را درباره توافق هسته‌ای ایران، انقلاب اسلامی و مردم از منظر دید خود بیان می‌کند، البته آنچه این نویسنده درباره ایران می‌نویسد خیلی جای تعجب ندارد زیرا سال‌ها است رسانه‌های آمریکایی درصدد نشان دادن جدایی مردم از انقلاب هستند اما جالب توجه این است که این‌بار از عکسی استفاده شده که بسیار متفاوت از تصاویری است که در تحلیل‌های ضد ایرانی پیشین نویسنده‌های آمریکایی استفاده می‌شد.

لازم است تحلیلی بر تصویر مجله نیویورکر داشته باشیم که در زیر به آن اشاره شده است:
- مصافحه‌ى بنیان‌گذار جمهورى اسلامى ایران با یک نماد زن همینطور اینکه این مجسمه همراه با مشعل رو به شرق قرار دارد.

- نوع دست دادن امام(ره) که با دست چپ است و همین دست دادن با دست چپ اشاره به رهبرى نیز دارد.

- امام در حال دست دادن نگاهش به تائیس(نماد آزادی آمریکا) است که نشانه از امیدوارى دارد و اینکه چشمش به یارى تائیس است، در صورتى که تائیس با بى محلى کامل دستش را سوى امام(ره) دراز کرده است..

- این نقاشى روى دیوار لانه جاسوسى و در ایران است که نشان دهنده‌ى قبول این دوستى از سمت جامعه‌ى ایران است.

- حذف نام الله از روى پرچم ایران که شاید معنى نادیده گرفتن دین در این رابطه‌ى سیاسی است.

- فردى که با ظاهرى مذهبى و دارای محاسن از سمت عکس امام(ره) در حال حرکت به سمت تائیس و نماد غرب است و می‌توان ناامیدى را از چهره این رهگذر کامل دریافت کرد.

- کفش‌هاى قرمز فرد عابر که شاید معنی آن این است که براى پیوستن به غرب و شکل‌گیرى این رابطه باید خطوط قرمز را زیر پا گذاشت.

-نوشته‌ى متن طرح: «Don» t judge Iran just by what the clerics say at Friday prayers.» یعنی (ایران را به وسیله آنچه روحانیون در نمازهای جمعه می‌گویند قضاوت نکنید!) که یعنى تفکر مردم ایران و جامعه‌ى آن با دینشان جداست.

- نام این گزارش «قول تهران» است، مبنى بر این اکه مردم ایران ابراز می‌کنند که اشتباه کرده‌اند و بعد از قبول اشتباه قول می‌دهند که دیگر اشتباهشان را تکرار نکننند!

- تنه دو درخت داخل تصویر که به شکل میله‌هاى زندان است و به نوعى محدودیت را نشان می‌دهد و جالب اینکه امام(ره) در این زندان است و رهگذر براى آزادى و رهایى از این زندان از سمت امام(ره) به سمت تائیس(نماد آزادی آمریکا) در حرکت است.
,
,
, لازم است تحلیلی بر تصویر مجله نیویورکر داشته باشیم که در زیر به آن اشاره شده است:,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
, , , ,


جای سوال است که چرا با اینکه تاکنون چندین بار در سال‌های اخیر از طرف خبرنگاران جاسوس آمریکایی و کشورهای غربی ضربه خورده‌ایم همچنان این افراد به راحتی وارد خاکمان می‌شوند و در خیابان‌های کشورمان تردد می‌کنند؛ چرا وزارت ارشاد اجازه ورود این‌ افراد را به داخل کشور می‌دهد در حالی که خبرنگاران ما در کشورهای غربی به ویژه آمریکا با محدودیت‌های بسیاری روبه‌رو هستند؛ همینطور مشخص نیست که چرا تاکنون عکس‌العملی به این گزارش از سوی مسئولین نشان داده نشده است.

انتهای پیام/خ

,
, جای سوال است که چرا با اینکه تاکنون چندین بار در سال‌های اخیر از طرف خبرنگاران جاسوس آمریکایی و کشورهای غربی ضربه خورده‌ایم همچنان این افراد به راحتی وارد خاکمان می‌شوند و در خیابان‌های کشورمان تردد می‌کنند؛ چرا وزارت ارشاد اجازه ورود این‌ افراد را به داخل کشور می‌دهد در حالی که خبرنگاران ما در کشورهای غربی به ویژه آمریکا با محدودیت‌های بسیاری روبه‌رو هستند؛ همینطور مشخص نیست که چرا تاکنون عکس‌العملی به این گزارش از سوی مسئولین نشان داده نشده است.

انتهای پیام/خ
, جای سوال است که چرا با اینکه تاکنون چندین بار در سال‌های اخیر از طرف خبرنگاران جاسوس آمریکایی و کشورهای غربی ضربه خورده‌ایم همچنان این افراد به راحتی وارد خاکمان می‌شوند و در خیابان‌های کشورمان تردد می‌کنند؛ چرا وزارت ارشاد اجازه ورود این‌ افراد را به داخل کشور می‌دهد در حالی که خبرنگاران ما در کشورهای غربی به ویژه آمریکا با محدودیت‌های بسیاری روبه‌رو هستند؛ همینطور مشخص نیست که چرا تاکنون عکس‌العملی به این گزارش از سوی مسئولین نشان داده نشده است.

انتهای پیام/خ
, جای سوال است که چرا با اینکه تاکنون چندین بار در سال‌های اخیر از طرف خبرنگاران جاسوس آمریکایی و کشورهای غربی ضربه خورده‌ایم همچنان این افراد به راحتی وارد خاکمان می‌شوند و در خیابان‌های کشورمان تردد می‌کنند؛ چرا وزارت ارشاد اجازه ورود این‌ افراد را به داخل کشور می‌دهد در حالی که خبرنگاران ما در کشورهای غربی به ویژه آمریکا با محدودیت‌های بسیاری روبه‌رو هستند؛ همینطور مشخص نیست که چرا تاکنون عکس‌العملی به این گزارش از سوی مسئولین نشان داده نشده است., جای سوال است که چرا با اینکه تاکنون چندین بار در سال‌های اخیر از طرف خبرنگاران جاسوس آمریکایی و کشورهای غربی ضربه خورده‌ایم همچنان این افراد به راحتی وارد خاکمان می‌شوند و در خیابان‌های کشورمان تردد می‌کنند؛ چرا وزارت ارشاد اجازه ورود این‌ افراد را به داخل کشور می‌دهد در حالی که خبرنگاران ما در کشورهای غربی به ویژه آمریکا با محدودیت‌های بسیاری روبه‌رو هستند؛ همینطور مشخص نیست که چرا تاکنون عکس‌العملی به این گزارش از سوی مسئولین نشان داده نشده است.,
,
]
به نظر می‌آید با کنار هم قرار دادن علایق یک جوان ایرانی، ادای احترام او به رهبر انقلاب از یک طرف و از طرفی دیگر علاقه‌مندی به موسیقی و فیلم‌های غربی، نویسنده سعی داشته تضاد در اعتقادات جوان ایرانی را نشان دهد.