تغییر دولتها در «میدان جابجایی قدرت» فرصت بزرگی است تا حرکت عمومی کشور در افق پیشرفتها شتاب بگیرد چرا که نتیجه اولیه تغییر میتواند به سمت و سوی برنامههای قویتر، تلاش و تحرک بیشتر توأم با خلاقیتها و ابتکارات جدید باشد.
این روزها که روزهای پایانی دولت دهم است و دولت یازدهم در آستانه شکلگیری میباشد آنچه که بیش از هر چیزی اهمیت دارد این است که این جابجایی که در پی حماسه سیاسی 24 خرداد رقم خورده به یک فرصت بزرگ و مبارک برای ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی منجر بشود. در این میان مردم با حضور پرشور و حداکثری در انتخابات اخیر و با مشارکتی 72 درصدی نقش خود را به بهترین شکل ایفا نمودهاند و نقشه دشمنان را نقش بر آب کردند.
از همین روی اکنون نوبت دولت برآمده از ملت است که باید نقش بیبدیل مردم در تحقق حماسه سیاسی را قدر بداند و اولویتها و انتظارات بحق آحاد جامعه را بر صدر بنشاند.
به اذعان روزنامه انگلیسی گاردین، مردم ایران در انتخابات اخیر نشان دادند به نظام و کشورشان باور دارند و حضور آنها معنادار بود. بنابراین آنچه که میتواند فرصت بزرگ تغییر دولتها را - خدای ناکرده- به تهدید و آسیب احتمالی تبدیل کند یکی به حاشیه رفتن اولویتهای اصلی کشور و دیگری انحراف از جهتگیریهای صحیح در مدیریت کشور است. در شرایط کنونی همچنانکه رهبر معظم انقلاب بارها و از جمله در بیانات اخیرشان در جمع کارگزاران نظام تاکید کردند؛ اولویت اصلی کشور حل مشکلات اقتصادی و تداوم پیشرفتهای علمی است. اما نکته مهم و کلیدی که ایشان در دیدار مورد اشاره تبیین و تشریح کردند موضوع جهتگیری صحیح مدیریت کشور است.
رهبر معظم انقلاب دراینباره تصریح کردند؛ «جهتگیریهای صحیح انقلاب و کشور براساس قرائت معتبر امام(ره) در همه زمینهها مشخص است و نیازی به بررسی مجدد جهتگیریها نیست» و افزودند؛ «جهتگیریهای صحیحی که امام مشخص کرده است باید در سیاستهای کلان و خرد مدیریتی کشور نقش برجسته و اساسی ایفا کند.» البته ایشان در این بیانات حکیمانه و راهگشا هشدار دادند؛ «گاه تفسیر غلطی از دیدگاههای امام(ره) ارائه میشود که کار بد و خطرناکی است.»
درباره آنچه که در بالا آمد نکاتی قابل اعتناست؛
1- براساس قرائت معتبر امام(ره) که رجوع به وصیتنامه بنیانگذار انقلاب، مفاد و محتوای آن قرائت را آشکارا روشن میکند جهتگیری صحیح انقلاب و نظام در راستای عدم وابستگی به غرب و شرق است. این همان نکتهای است که در شعار آحاد ملت ایران در آستانه انقلاب اسلامی بروز و ظهور کرد؛ «نه شرقی، نه غربی؛ جمهوری اسلامی». بنابراین ذیل این جهتگیری کلی میتوان نقشه راه امام راحل عظیمالشأن را نیز به درستی شناخت و درک کرد.
اصول امام(ره) در سیاست داخلی مبتنی بر تکیه به رای مردم و «وحدتکلمه» است. در سیاست خارجی نیز ایستادگی در مقابل سلطهگران، برادری با ملتهای مسلمان و مبارزه برای آزادی فلسطین از جمله این اصول است. در «فرهنگ» آنچه که به روشنی قابل استنباط است تذکر و هشدار امام(ره) نسبت به نفی فرهنگ اباحهگری غربی است. در «اقتصاد»؛ تکیه به خودکفایی و تولید ملی، عدالت اقتصادی در توزیع و تولید از جمله اصولی است که در مکتب امام خمینی عیان و نمایان است.
نمونههایی از آنچه که در چهار عرصه سیاست داخلی، سیاست خارجی، اقتصاد و فرهنگ از منظر قرائت معتبر امام(ره) و با رجوع به سندی چون وصیتنامه بنیانگذار انقلاب بیان شد نشان میدهد این جهتگیریها و پافشاری به اصول مورد اشاره قابل تحریف و تغییر نیست.
به تعبیر دقیق و عمیق رهبر انقلاب؛ نقشه راه امام که در کلام و نوشتار ایشان- بخصوص در وصیتنامه سیاسی و الهی بنیانگذار انقلاب- تجلی یافته است بینات و محکمات انقلاب بوده است و نه متشابهاتی که بتوان تحریف و یا تغییر داد.
2- سابقه و کارنامه یک طیف سیاسی در دوره اصلاحات بیانگر آن است که با قرائت معتبر امام(ره) فاصله پیدا کردند. ابتدا از میان همین طیف مدعی اصلاحطلبی بود که شخصی گستاخانه این سخن موهن را به میان کشید که؛ «امام خمینی باید به موزه تاریخ سپرده شود.»!
بعد آنچه که مطبوعات و رسانههای زنجیرهای که به تعبیر رهبر انقلاب برخی از آنها به پایگاههای دشمن تبدیل شده بودند نشان دادند که در سیاست داخلی تنها به دنبال منافع حزبی و قبیلگی هستند و حتی در این راه علیه رأی مردم نیز شورش میکنند!
انحلال و تعطیلی شورای شهر اول بخاطر آنکه دعواهای سیاسی و حزبی بر وظایف و کارکردهای شهری- اجتماعی غلبه کرد نمونه بارز این سیاسی بازیها است که جهتگیری صحیح در مدیریت شهری را به انحراف کشاند. در واقع شورای شهر که در حکم یک پارلمان شهری است به پاتوقی سیاسی و سهمخواهیهای حزبی و باندی تبدیل شد و یا نمایندگانی که باید رأی ملت را صیانت کنند و به وظایف نمایندگی خود بپردازند در پروژهای سیاسی، تحصن در مجلس ششم را کلید زدند. در عرصه سیاست خارجی نیز جهتگیری دولتی که بسوی سازش میل میکند و با اخم و لبخند حریف، استراتژی و تاکتیک تعریف مینماید بیشک با قرائت معتبر امام(ره) در خصوص مقاومت در برابر جبهه استکبار و باج ندادن به دشمن، فاصلهای پرناشدنی دارد.
اباحهگری در حوزه فرهنگ و ترویج ایده تسامح و تساهل در برابر اصول و ارزشهای لایتغیر اسلامی، را باید به مواردی اضافه کرد که با قرائت معتبر امام(ره) و رجوع به وصیتنامه بنیانگذار انقلاب فاصلهای عمیق دارد. در حوزه اقتصاد هم که تکلیف روشن است؛ جریان مدعی اصلاحطلبی بخاطر منافع و دعواهای سیاسی و حزبی، هیچ گاه به مقوله اقتصاد به عنوان اولویت اصلی کشور قائل نبودهاند.
اظهارات اخیر آقای محمد باقر نوبخت- مشاور اقتصادی حجتالاسلام روحانی- طی گفتوگو با یک نشریه اصلاحطلب که کالبدشکافی این ادعاست خواندنی به نظر میرسد؛ «من از تجاربی که در مجلس ششم و در گفتوگو با برخی از دوستان اصلاحطلب داشتم برایتان بگویم. در آن زمان ما درصدد بودیم با برخی طرحها مانند بیمه یا مستمری بیکاری از مشکلات معیشتی مردم بکاهیم، دقیقا به خاطر دارم که ما آن طرح را تهیه کردیم اما برخی از دوستانی که به آنها اشاره کردم از ما به شدت انتقاد میکردند که نباید اینگونه مباحث را در دستور کار مجلس قرار دهیم. اینکه ما راههای سهلالوصولتری برای تامین رضایت مردم داریم و آن پرداختن به مباحث سیاسی و توسعه سیاسی و آزادیهای اجتماعی است.»
3- به قول اندیشکده بروکینگز آنچه در مواجهه با ایران باید در دستور کار آمریکا باشد، «تغییرات اساسی در رفتار جمهوری اسلامی» است. خب؛ سؤال این است که چرا حریف و مراکز مطالعاتی و اتاقهای فکر آن به این نتیجه رسیده که بر تغییرات اساسی در رفتار ایران متمرکز شود. پاسخ روشن است. چون ایران اسلامی بیرون از خواست و اراده قدرتهای غربی تصمیم میگیرد.
به تعبیر جروزالمپست خطر در اینجاست که نفوذ ایران و الهامگیری از این کشور در برابر هژمونی آمریکا گسترش یافته است. از همین روی اعتراف فارین پالیسی معنادار است که صراحتا مینویسد؛ «ایران به این دلیل که از آمریکا سرپیچی میکند مورد غضب قرار گرفته است و موضوع برنامه هستهای ایران بهانه است.» در همین خط، میتوان به نظرات تحلیلگران غربی اشاره کرد که همواره تاسف آمیخته با عصبانیت دارند که چرا ایران راه متفاوتی را طی میکند و از جمله اظهارنظر فرید زکریا که میگوید؛ «ایران تنها تمدن بزرگی است که به نظم جهانی- بخوانید هژمونی آمریکایی- تن در نداده است.»
بنابراین آنچه که از نمونههای یاد شده به روشنی قابل استخراج است اینکه دشمن با سوگیری تغییر اساسی در رفتار جمهوری اسلامی به دنبال انحراف در جهتگیریهای صحیح مدیریت کشور است. در این میان- خواسته یا ناخواسته- یک طیف سیاسی این سابقه را داشته که در این مسیر جدول دشمن را پر کرده باشد و اینجا محل عبرت از گذشته است.
دولت یازدهم با گفتمان اعتدال باید در عمل مواظب افراطیونی باشد که با دوری از قرائت معتبر امام(ره)، خط نفوذ به مراکز حساس و تلاش برای انحراف در جهتگیریهای صحیح انقلاب و کشور را دنبال میکنند.
, این روزها که روزهای پایانی دولت دهم است و دولت یازدهم در آستانه شکلگیری میباشد آنچه که بیش از هر چیزی اهمیت دارد این است که این جابجایی که در پی حماسه سیاسی 24 خرداد رقم خورده به یک فرصت بزرگ و مبارک برای ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی منجر بشود. در این میان مردم با حضور پرشور و حداکثری در انتخابات اخیر و با مشارکتی 72 درصدی نقش خود را به بهترین شکل ایفا نمودهاند و نقشه دشمنان را نقش بر آب کردند.,
, از همین روی اکنون نوبت دولت برآمده از ملت است که باید نقش بیبدیل مردم در تحقق حماسه سیاسی را قدر بداند و اولویتها و انتظارات بحق آحاد جامعه را بر صدر بنشاند.,
, به اذعان روزنامه انگلیسی گاردین، مردم ایران در انتخابات اخیر نشان دادند به نظام و کشورشان باور دارند و حضور آنها معنادار بود. بنابراین آنچه که میتواند فرصت بزرگ تغییر دولتها را - خدای ناکرده- به تهدید و آسیب احتمالی تبدیل کند یکی به حاشیه رفتن اولویتهای اصلی کشور و دیگری انحراف از جهتگیریهای صحیح در مدیریت کشور است. در شرایط کنونی همچنانکه رهبر معظم انقلاب بارها و از جمله در بیانات اخیرشان در جمع کارگزاران نظام تاکید کردند؛ اولویت اصلی کشور حل مشکلات اقتصادی و تداوم پیشرفتهای علمی است. اما نکته مهم و کلیدی که ایشان در دیدار مورد اشاره تبیین و تشریح کردند موضوع جهتگیری صحیح مدیریت کشور است.,
, رهبر معظم انقلاب دراینباره تصریح کردند؛ «جهتگیریهای صحیح انقلاب و کشور براساس قرائت معتبر امام(ره) در همه زمینهها مشخص است و نیازی به بررسی مجدد جهتگیریها نیست» و افزودند؛ «جهتگیریهای صحیحی که امام مشخص کرده است باید در سیاستهای کلان و خرد مدیریتی کشور نقش برجسته و اساسی ایفا کند.» البته ایشان در این بیانات حکیمانه و راهگشا هشدار دادند؛ «گاه تفسیر غلطی از دیدگاههای امام(ره) ارائه میشود که کار بد و خطرناکی است.»,
, درباره آنچه که در بالا آمد نکاتی قابل اعتناست؛,
, 1- براساس قرائت معتبر امام(ره) که رجوع به وصیتنامه بنیانگذار انقلاب، مفاد و محتوای آن قرائت را آشکارا روشن میکند جهتگیری صحیح انقلاب و نظام در راستای عدم وابستگی به غرب و شرق است. این همان نکتهای است که در شعار آحاد ملت ایران در آستانه انقلاب اسلامی بروز و ظهور کرد؛ «نه شرقی، نه غربی؛ جمهوری اسلامی». بنابراین ذیل این جهتگیری کلی میتوان نقشه راه امام راحل عظیمالشأن را نیز به درستی شناخت و درک کرد.,
, اصول امام(ره) در سیاست داخلی مبتنی بر تکیه به رای مردم و «وحدتکلمه» است. در سیاست خارجی نیز ایستادگی در مقابل سلطهگران، برادری با ملتهای مسلمان و مبارزه برای آزادی فلسطین از جمله این اصول است. در «فرهنگ» آنچه که به روشنی قابل استنباط است تذکر و هشدار امام(ره) نسبت به نفی فرهنگ اباحهگری غربی است. در «اقتصاد»؛ تکیه به خودکفایی و تولید ملی، عدالت اقتصادی در توزیع و تولید از جمله اصولی است که در مکتب امام خمینی عیان و نمایان است.,
, نمونههایی از آنچه که در چهار عرصه سیاست داخلی، سیاست خارجی، اقتصاد و فرهنگ از منظر قرائت معتبر امام(ره) و با رجوع به سندی چون وصیتنامه بنیانگذار انقلاب بیان شد نشان میدهد این جهتگیریها و پافشاری به اصول مورد اشاره قابل تحریف و تغییر نیست.,
, به تعبیر دقیق و عمیق رهبر انقلاب؛ نقشه راه امام که در کلام و نوشتار ایشان- بخصوص در وصیتنامه سیاسی و الهی بنیانگذار انقلاب- تجلی یافته است بینات و محکمات انقلاب بوده است و نه متشابهاتی که بتوان تحریف و یا تغییر داد.,
, 2- سابقه و کارنامه یک طیف سیاسی در دوره اصلاحات بیانگر آن است که با قرائت معتبر امام(ره) فاصله پیدا کردند. ابتدا از میان همین طیف مدعی اصلاحطلبی بود که شخصی گستاخانه این سخن موهن را به میان کشید که؛ «امام خمینی باید به موزه تاریخ سپرده شود.»!,
, بعد آنچه که مطبوعات و رسانههای زنجیرهای که به تعبیر رهبر انقلاب برخی از آنها به پایگاههای دشمن تبدیل شده بودند نشان دادند که در سیاست داخلی تنها به دنبال منافع حزبی و قبیلگی هستند و حتی در این راه علیه رأی مردم نیز شورش میکنند!,
, انحلال و تعطیلی شورای شهر اول بخاطر آنکه دعواهای سیاسی و حزبی بر وظایف و کارکردهای شهری- اجتماعی غلبه کرد نمونه بارز این سیاسی بازیها است که جهتگیری صحیح در مدیریت شهری را به انحراف کشاند. در واقع شورای شهر که در حکم یک پارلمان شهری است به پاتوقی سیاسی و سهمخواهیهای حزبی و باندی تبدیل شد و یا نمایندگانی که باید رأی ملت را صیانت کنند و به وظایف نمایندگی خود بپردازند در پروژهای سیاسی، تحصن در مجلس ششم را کلید زدند. در عرصه سیاست خارجی نیز جهتگیری دولتی که بسوی سازش میل میکند و با اخم و لبخند حریف، استراتژی و تاکتیک تعریف مینماید بیشک با قرائت معتبر امام(ره) در خصوص مقاومت در برابر جبهه استکبار و باج ندادن به دشمن، فاصلهای پرناشدنی دارد.,
, اباحهگری در حوزه فرهنگ و ترویج ایده تسامح و تساهل در برابر اصول و ارزشهای لایتغیر اسلامی، را باید به مواردی اضافه کرد که با قرائت معتبر امام(ره) و رجوع به وصیتنامه بنیانگذار انقلاب فاصلهای عمیق دارد. در حوزه اقتصاد هم که تکلیف روشن است؛ جریان مدعی اصلاحطلبی بخاطر منافع و دعواهای سیاسی و حزبی، هیچ گاه به مقوله اقتصاد به عنوان اولویت اصلی کشور قائل نبودهاند.,
, اظهارات اخیر آقای محمد باقر نوبخت- مشاور اقتصادی حجتالاسلام روحانی- طی گفتوگو با یک نشریه اصلاحطلب که کالبدشکافی این ادعاست خواندنی به نظر میرسد؛ «من از تجاربی که در مجلس ششم و در گفتوگو با برخی از دوستان اصلاحطلب داشتم برایتان بگویم. در آن زمان ما درصدد بودیم با برخی طرحها مانند بیمه یا مستمری بیکاری از مشکلات معیشتی مردم بکاهیم، دقیقا به خاطر دارم که ما آن طرح را تهیه کردیم اما برخی از دوستانی که به آنها اشاره کردم از ما به شدت انتقاد میکردند که نباید اینگونه مباحث را در دستور کار مجلس قرار دهیم. اینکه ما راههای سهلالوصولتری برای تامین رضایت مردم داریم و آن پرداختن به مباحث سیاسی و توسعه سیاسی و آزادیهای اجتماعی است.»,
, 3- به قول اندیشکده بروکینگز آنچه در مواجهه با ایران باید در دستور کار آمریکا باشد، «تغییرات اساسی در رفتار جمهوری اسلامی» است. خب؛ سؤال این است که چرا حریف و مراکز مطالعاتی و اتاقهای فکر آن به این نتیجه رسیده که بر تغییرات اساسی در رفتار ایران متمرکز شود. پاسخ روشن است. چون ایران اسلامی بیرون از خواست و اراده قدرتهای غربی تصمیم میگیرد.,
, به تعبیر جروزالمپست خطر در اینجاست که نفوذ ایران و الهامگیری از این کشور در برابر هژمونی آمریکا گسترش یافته است. از همین روی اعتراف فارین پالیسی معنادار است که صراحتا مینویسد؛ «ایران به این دلیل که از آمریکا سرپیچی میکند مورد غضب قرار گرفته است و موضوع برنامه هستهای ایران بهانه است.» در همین خط، میتوان به نظرات تحلیلگران غربی اشاره کرد که همواره تاسف آمیخته با عصبانیت دارند که چرا ایران راه متفاوتی را طی میکند و از جمله اظهارنظر فرید زکریا که میگوید؛ «ایران تنها تمدن بزرگی است که به نظم جهانی- بخوانید هژمونی آمریکایی- تن در نداده است.»,
, بنابراین آنچه که از نمونههای یاد شده به روشنی قابل استخراج است اینکه دشمن با سوگیری تغییر اساسی در رفتار جمهوری اسلامی به دنبال انحراف در جهتگیریهای صحیح مدیریت کشور است. در این میان- خواسته یا ناخواسته- یک طیف سیاسی این سابقه را داشته که در این مسیر جدول دشمن را پر کرده باشد و اینجا محل عبرت از گذشته است.,
, دولت یازدهم با گفتمان اعتدال باید در عمل مواظب افراطیونی باشد که با دوری از قرائت معتبر امام(ره)، خط نفوذ به مراکز حساس و تلاش برای انحراف در جهتگیریهای صحیح انقلاب و کشور را دنبال میکنند.]