بازگشت به تاریخ و عبرت گرفتن از فراز و فرودهای مردمان در مقاطع مختلف، اصلی مهم برای هر سیاستمداری است که سعی دارد به جلو پیش رود.
,غفلت از گذشته به معنای احتمال تکرار اشتباهات و پیچیده ساختن راه دستیابی به موفقیت است و فهم کامل تاریخ راه وصول به اهداف را سهلترمیسازد.
,یکی از رهبرانی که در کلام خویش به تاریخ اهمیت ویژهای میدهد، حضرتآیتالله خامنهای است. ایشان همواره در تحلیلها و تفسیرهای خود از مثالهای تاریخی بهره میگیرند. یکی از مثالهای تاریخی ایشان در رابطه با تحلیل فضای کنونی ایران در منطقه و جهان روایت غزوات پیامبر اکرم(ص) در صدر اسلام است. معظمله بارها از غزواتی همچون «بدر»، «احد»، «خندق» و «خیبر» یاد کردهاند و معتقدند مقابله نظام اسلامی ایران و دنیای استکبار نیز با شناخت دقیق این غزوات قابل ارزیابی و بررسی است. ایشان برخلاف عدهای که ایران را در شرایط «شعبابیطالب»میپندارند، معتقدند ما در شرایط «جنگ احزاب» قرار داریم و استقامت و صبر در این زمان میتواند نصرت الهی را نزدیک و حیله و مکر دشمنان را دور سازد.
,به زعم نگارنده روی کار آمدن دولت «تدبیر و امید» در مقطع کنونی دارای فرصتها و تهدیداتی در میانه جنگ احزاب است. ما اگر بتوانیم در میانه این جنگ صبر و استقامت در میان مردم و مسئولان را تقویت کنیم به پیروزی بسیار نزدیکتر خواهیم شد اما اگر خدایی ناکرده جو ناامیدی در میان افکار عمومی رواج یابد و مسئولان نیز از جنس گفتمان سازش با استکبار باشند آنگاه حادثه تلخ شکست «احد» قابل تکرار شدن است.
,بسیاری از پیروزیها و موفقیتهای کنونی جمهوری اسلامی ایران در سایه صبر و استقامت در برابر جریان سلطه به دست آمده است و مطمئنا اگر ایران با امریکاییها و اسرائیلیها وارد فاز مذاکره و معامله و. . . شده بود امروز نمیتوانست به عنوان سکاندار جریان آزادیخواه و مستقل جهانی در برابر غرب قد علم کند. غرب طی سهدهه گذشته با ترفندها و مکرهای بسیاری درصدد شکست وجهه الگوی جمهوری اسلامی ایران بوده است. کشورهایی مانند کوبا، لیبی و حتی کره شمالی نمونههایی از شکست پرستیژ مقاومت در برابر غرب میباشند و واشنگتن و تلآویو بسیار خرسند میشوند اگر ایران دست از مقابله با غرب برداشته و وارد فاز معامله با جریان استکبار شود. اما اکنون کشور ما به نقطهای حساس و ویژه در پروسه مقابله با غرب رسیده است و هر حرکتی در این میانه میتواند سرنوشت ساز باشد.
,متأسفانه تجربه سه دههای دگردیسی چپهای سابق و اصلاحطلبان امروز این هشدار را به دولت و مردم میدهد که حضور این جریان تندرو در عرصه کلان سیاستگذاری و تصمیمگیری میتواند واقعهای تلخ را رقم بزند و تمام نتایج صبر و استفامت این چند ساله را یک شبه بر باد دهد. برخی از چپهایی که در اوان انقلاب داعیه مبارزات ضدطبقهای با جریان امپریالیسم را داشتند در دهه 70 و 80 کارشان به پادویی برای سرویسهای جاسوسی غرب کشیده شد و اکنون نیز که آنها در سال 88 امریکایی بودن خود را اثبات کردهاند، به دنبال نفود در بدنه تصمیمگیری کشور هستند. این در حالی است که رهبر معظم انقلاب اسلامی صراحتاً در بیانات اخیرشان ممشای سیاستخارجی نظام را در خصوص مسئله تعامل با دنیا تنویر نمودهاند.
,ایشان میفرمایند: امریکایىها میگویند ما میخواهیم با ایران مذاکره کنیم. . . این یک فرصتى نیست که براى ما به وجود آوردند. من اول سال گفتم که خوشبین نیستم. . . . . امریکایىها، هم غیرقابل اعتمادند، هم غیرمنطقىاند، هم در برخوردشان صادق نیستند. . . . . تعامل با دنیا هیچ ایرادى ندارد، ما از اول هم اهل تعامل با دنیا بودیم. . . . . . ممکن است دشمنى سر راه شما را بگیرد، بگوید از اینجا نباید جلو بروید. سازش با او به این صورت نیست که شما قبول کنید، برگردید؛ هنر این است که شما کارى کنید که راهتان را ادامه دهید، او هم مانع کار شما نشود و الّا اگر چنانچه توافق و تفاهم به این معنا بود که او بگوید شما باید از این راه برگردید، شما هم بگویید خیلى خوب، اینکه خسارت است.
,(بیانات در دیدار مسئولان نظام30/04/92)
,لذا باید گفت وظیفه و مسئولیتی خطیر در میانه جنگ احزاب بر عهده دولت دکتر روحانی قرار دارد. ایرانیها ثمره سه دهه ایستادگی و مقاومت خویش را امروز به دست دولت یازدهم سپردهاند و انتظار دارند تا این دولت از ثمرات به خوبی امانتداری و راه را برای موفقیتهای آتی تسهیل کند. هرگونه عقبنشینی در مسائل هستهای آن هم تحت تاثیر نفود برخی وابستگان غرب به بدنه دولت میتواند خسارتی سنگین را برای کشور به بار آورد که جبران آن تقریباً غیر قابل امکان است. البته به زعم راقم این سطور دولت یازدهم و شخص دکتر حسن روحانی با هدایتهای مقام معظم رهبری در عرصه سیاست خارجی میتوانند بسیار موفق بوده و بخش عمدهای از فشارهای غرب علیه کشور را با دیپلماسی انقلابی و پویا خنثی نمایند و کشور را برای پیروزیهای بدری و خیبری آماده سازند. انشاالله
]