فرهنگ و آداب شب یلدا دستخوش تغییرات شده است/مراجعه به شکسته‌ بند خاطره تلخ اما ماندگار شب یلدا
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ جمشید مشایخی در گفت و‌گو با خبرنگار طنین یاس، به دوران کودکی و نوجوانی خود اشاره کرد و گفت: سال 1313 و در چند کیلومتری تهران در منطقه نظامی پارچین به دنیا آمدم. پدرم افسر ارتش و تحصیل‌ کرده از کشور آلمان و سوئد بود و در پارچین ریاست فنی کل کارخانجات صنایع دفاع را بر عهده داشت و ما هم بواسطه شغل پدرم در محله پارچین که محله خوش آب وهوا و در مجاورت با جاجرود بودسکونت داشتیم و تا دوران دبیرستان خاطرات کودکی من در آنجا رقم خورده است.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, ر طنین یاس,

وی ادامه داد: در سال 1336 به عنوان نفر اول در اداره هنر‌ استخدام شدم و همزمان با آن به کار تئاتر می‌پرداختم و همچنین فیلم کوتاهی در سال 1341 به نام گردباد به کارگردانی شادروان خشایار داریوش بازی کردم.

 

علاقه پای مرا به بازیگری باز کرد

مشایخی، از کشیدن شدن خود به سمت بازیگری به ما گفت: کشیده شدن من به سمت بازیگری بر می گردد به علاقه ای که من از دوران کودکی به این حرفه داشتم. یادم است که در سنین کودکی خودم به نوشتن نمایشنامه و کارگردانی می پرداختم و با شوق و علاقه این کار را ادامه می دادم، بنابراین علاقه ذاتی و استعدادی که در این عرصه  داشتم من را به سمت بازیگری سوق داد.

وی خاطر نشان کرد: به نظر من کار در تلویزیون و تئاتر هر کدام مقوله جدایی از یکدیگر است، تئاتر یک علاقه زنده است که در حضور مردم انجام می شود و خیلی کار مشکل و حساسی است. به نظر من هر کدام از آن‌ها جذابیت خاص خودشان را دارند.

این پیشکسوت تلویزیون و سینمای ایران به دوران شب‌های یلدا در زمان‌های قدیم اشاره کرد و افزود: در قدیم زمانی که شب یلدا نزدیک می شد خیلی مشتاق و آماده برای انجام مراسم این شب بودیم، به خاطر همین از چند روز قبل انار و هندوانه و آجیل تهیه می کردیم. گاهی به منزل همسایه می رفتیم و گاهی هم همسایه‌ها به منزل ما می آمدند و شب نشینی در کنار یکدیگر با خنده و شوق و ذوق خاصی به پایان می رساندیم، واقعا یک شب استثنایی بود و آب و ‌هوای شب یلدایی هم خیلی داشت. برف و باران بود و هوای سرد و زیر کرسی رفتن بسیار حال و هوای شب یلدایی داشت و هوا مثل این روز‌ها آلوده نبود و شاهد یک هوای پاک و تمییز بودیم. میوه و آجیل را روی کرسی می گذاشتیم و در هوای سرد زمستانی درست شبیه ایام نوروز لذت می بردیم.

فرهنگ شب یلدا را پاس می دارم

این هنرمند، برگزاری مراسم شب یلدا را مشروط به رعایت آداب و فرهنگ دانست و اظهار کرد: من هم مثل سایر مردم در این شب خرید آجیل و انار و هندوانه  داریم و با شب نشینی در کنار دوستان و گرفتن فال حافظ این شب را به پایان می رسانیم. من خودم به شخصه به آداب و رسوم کشورم بسیار احترام می گذارم و آن‌ها را به بهترین شکل پاس می دارم چون معتقدم ما ایرانی‌ها مسلمان هستیم و خودمان فرهنگ و آداب خاصی داریم و همین موجب شده تا در زندگی به فرهنگی که داریم با عشق و لذت ببالیم. به نظر من مراسماتی مثل چهارشنبه سوری، شب یلدا و عید نوروز اگر با آداب و سنن قدیمی خود اجرا شود لذت بخش است.

چهارشنبه سوری یا میدان جنگ؟

وی گلایه‌مند از برگزرای برخی مراسمات ایرانی بود و در این باره تصریح کرد:متاسفانه به نوعی از آداب و رسوم ایرانی که در قدیم بسیار خوب و عالی برگزار می شد دور مانده‌ایم و آن را دستخوش تغییراتی قرار داده ایم. به طور مثال در زمان قدیم چهارشنبه سوری با آداب خاصی مثل آتش روشن کردن و قاشق زنی همراه بود اما امروزه تبدیل به میدان جنگ شده و من بعضاً غصه می‌خورم.

استاد سینمای ایران؛ به خاطره ای از شب یلدا اشاره کرد و گفت : یک روز بعداظهر که از مدرسه  تعطیل می شدیم در همان محله پارچین پلی بود که طول زیادی داشت و یکی از بچه‌ها گفت چه کسی می تواند از روی پل بپرد؟ من آن زمان چون بچه بودم و غرور داشتم قبول کردم و پریدم اما به شدت  دچار درد از ناحیه پا شدم که آن شب هم مصادف با شب یلدا بود و من هم درد بسیاری داشتم، از یک طرفی نمی خواستم خانواده ام متوجه شود و از طرفی هم شب یلدا بود و کلی مهمان داشتیم. خلاصه آن شب مهمانان از روی صورت قرمزم متوجه شدند که من دچار درد عضله هستم و من را به پیش شکسته بند بردند و متوجه شدیم  که پایم در رفته است و این در رفتگی در شب یلدا که ناشی از غرور بچگیم بود در ذهن من سال‌ها است که به یادگار مانده است.

مشایخی در پایان صلح و آرامش را در جهان در این شب آرزو کرد و خاطرنشان کرد: من در این شب دعا می کنم که صلح درجهان حاکم شود و آرزوی من این است که روزی از خواب بیدار شوم و چشمم به این دنیا دوباره روشن شود و دیگر اثری از جنگ نبینم.

انتهای پیام/خ

,

وی ادامه داد: در سال 1336 به عنوان نفر اول در اداره هنر‌ استخدام شدم و همزمان با آن به کار تئاتر می‌پرداختم و همچنین فیلم کوتاهی در سال 1341 به نام گردباد به کارگردانی شادروان خشایار داریوش بازی کردم.

 

علاقه پای مرا به بازیگری باز کرد

مشایخی، از کشیدن شدن خود به سمت بازیگری به ما گفت: کشیده شدن من به سمت بازیگری بر می گردد به علاقه ای که من از دوران کودکی به این حرفه داشتم. یادم است که در سنین کودکی خودم به نوشتن نمایشنامه و کارگردانی می پرداختم و با شوق و علاقه این کار را ادامه می دادم، بنابراین علاقه ذاتی و استعدادی که در این عرصه  داشتم من را به سمت بازیگری سوق داد.

وی خاطر نشان کرد: به نظر من کار در تلویزیون و تئاتر هر کدام مقوله جدایی از یکدیگر است، تئاتر یک علاقه زنده است که در حضور مردم انجام می شود و خیلی کار مشکل و حساسی است. به نظر من هر کدام از آن‌ها جذابیت خاص خودشان را دارند.

این پیشکسوت تلویزیون و سینمای ایران به دوران شب‌های یلدا در زمان‌های قدیم اشاره کرد و افزود: در قدیم زمانی که شب یلدا نزدیک می شد خیلی مشتاق و آماده برای انجام مراسم این شب بودیم، به خاطر همین از چند روز قبل انار و هندوانه و آجیل تهیه می کردیم. گاهی به منزل همسایه می رفتیم و گاهی هم همسایه‌ها به منزل ما می آمدند و شب نشینی در کنار یکدیگر با خنده و شوق و ذوق خاصی به پایان می رساندیم، واقعا یک شب استثنایی بود و آب و ‌هوای شب یلدایی هم خیلی داشت. برف و باران بود و هوای سرد و زیر کرسی رفتن بسیار حال و هوای شب یلدایی داشت و هوا مثل این روز‌ها آلوده نبود و شاهد یک هوای پاک و تمییز بودیم. میوه و آجیل را روی کرسی می گذاشتیم و در هوای سرد زمستانی درست شبیه ایام نوروز لذت می بردیم.

فرهنگ شب یلدا را پاس می دارم

این هنرمند، برگزاری مراسم شب یلدا را مشروط به رعایت آداب و فرهنگ دانست و اظهار کرد: من هم مثل سایر مردم در این شب خرید آجیل و انار و هندوانه  داریم و با شب نشینی در کنار دوستان و گرفتن فال حافظ این شب را به پایان می رسانیم. من خودم به شخصه به آداب و رسوم کشورم بسیار احترام می گذارم و آن‌ها را به بهترین شکل پاس می دارم چون معتقدم ما ایرانی‌ها مسلمان هستیم و خودمان فرهنگ و آداب خاصی داریم و همین موجب شده تا در زندگی به فرهنگی که داریم با عشق و لذت ببالیم. به نظر من مراسماتی مثل چهارشنبه سوری، شب یلدا و عید نوروز اگر با آداب و سنن قدیمی خود اجرا شود لذت بخش است.

چهارشنبه سوری یا میدان جنگ؟

وی گلایه‌مند از برگزرای برخی مراسمات ایرانی بود و در این باره تصریح کرد:متاسفانه به نوعی از آداب و رسوم ایرانی که در قدیم بسیار خوب و عالی برگزار می شد دور مانده‌ایم و آن را دستخوش تغییراتی قرار داده ایم. به طور مثال در زمان قدیم چهارشنبه سوری با آداب خاصی مثل آتش روشن کردن و قاشق زنی همراه بود اما امروزه تبدیل به میدان جنگ شده و من بعضاً غصه می‌خورم.

استاد سینمای ایران؛ به خاطره ای از شب یلدا اشاره کرد و گفت : یک روز بعداظهر که از مدرسه  تعطیل می شدیم در همان محله پارچین پلی بود که طول زیادی داشت و یکی از بچه‌ها گفت چه کسی می تواند از روی پل بپرد؟ من آن زمان چون بچه بودم و غرور داشتم قبول کردم و پریدم اما به شدت  دچار درد از ناحیه پا شدم که آن شب هم مصادف با شب یلدا بود و من هم درد بسیاری داشتم، از یک طرفی نمی خواستم خانواده ام متوجه شود و از طرفی هم شب یلدا بود و کلی مهمان داشتیم. خلاصه آن شب مهمانان از روی صورت قرمزم متوجه شدند که من دچار درد عضله هستم و من را به پیش شکسته بند بردند و متوجه شدیم  که پایم در رفته است و این در رفتگی در شب یلدا که ناشی از غرور بچگیم بود در ذهن من سال‌ها است که به یادگار مانده است.

مشایخی در پایان صلح و آرامش را در جهان در این شب آرزو کرد و خاطرنشان کرد: من در این شب دعا می کنم که صلح درجهان حاکم شود و آرزوی من این است که روزی از خواب بیدار شوم و چشمم به این دنیا دوباره روشن شود و دیگر اثری از جنگ نبینم.

انتهای پیام/خ

,

وی ادامه داد: در سال 1336 به عنوان نفر اول در اداره هنر‌ استخدام شدم و همزمان با آن به کار تئاتر می‌پرداختم و همچنین فیلم کوتاهی در سال 1341 به نام گردباد به کارگردانی شادروان خشایار داریوش بازی کردم.

 

علاقه پای مرا به بازیگری باز کرد

مشایخی، از کشیدن شدن خود به سمت بازیگری به ما گفت: کشیده شدن من به سمت بازیگری بر می گردد به علاقه ای که من از دوران کودکی به این حرفه داشتم. یادم است که در سنین کودکی خودم به نوشتن نمایشنامه و کارگردانی می پرداختم و با شوق و علاقه این کار را ادامه می دادم، بنابراین علاقه ذاتی و استعدادی که در این عرصه  داشتم من را به سمت بازیگری سوق داد.

وی خاطر نشان کرد: به نظر من کار در تلویزیون و تئاتر هر کدام مقوله جدایی از یکدیگر است، تئاتر یک علاقه زنده است که در حضور مردم انجام می شود و خیلی کار مشکل و حساسی است. به نظر من هر کدام از آن‌ها جذابیت خاص خودشان را دارند.

این پیشکسوت تلویزیون و سینمای ایران به دوران شب‌های یلدا در زمان‌های قدیم اشاره کرد و افزود: در قدیم زمانی که شب یلدا نزدیک می شد خیلی مشتاق و آماده برای انجام مراسم این شب بودیم، به خاطر همین از چند روز قبل انار و هندوانه و آجیل تهیه می کردیم. گاهی به منزل همسایه می رفتیم و گاهی هم همسایه‌ها به منزل ما می آمدند و شب نشینی در کنار یکدیگر با خنده و شوق و ذوق خاصی به پایان می رساندیم، واقعا یک شب استثنایی بود و آب و ‌هوای شب یلدایی هم خیلی داشت. برف و باران بود و هوای سرد و زیر کرسی رفتن بسیار حال و هوای شب یلدایی داشت و هوا مثل این روز‌ها آلوده نبود و شاهد یک هوای پاک و تمییز بودیم. میوه و آجیل را روی کرسی می گذاشتیم و در هوای سرد زمستانی درست شبیه ایام نوروز لذت می بردیم.

فرهنگ شب یلدا را پاس می دارم

این هنرمند، برگزاری مراسم شب یلدا را مشروط به رعایت آداب و فرهنگ دانست و اظهار کرد: من هم مثل سایر مردم در این شب خرید آجیل و انار و هندوانه  داریم و با شب نشینی در کنار دوستان و گرفتن فال حافظ این شب را به پایان می رسانیم. من خودم به شخصه به آداب و رسوم کشورم بسیار احترام می گذارم و آن‌ها را به بهترین شکل پاس می دارم چون معتقدم ما ایرانی‌ها مسلمان هستیم و خودمان فرهنگ و آداب خاصی داریم و همین موجب شده تا در زندگی به فرهنگی که داریم با عشق و لذت ببالیم. به نظر من مراسماتی مثل چهارشنبه سوری، شب یلدا و عید نوروز اگر با آداب و سنن قدیمی خود اجرا شود لذت بخش است.

چهارشنبه سوری یا میدان جنگ؟

وی گلایه‌مند از برگزرای برخی مراسمات ایرانی بود و در این باره تصریح کرد:متاسفانه به نوعی از آداب و رسوم ایرانی که در قدیم بسیار خوب و عالی برگزار می شد دور مانده‌ایم و آن را دستخوش تغییراتی قرار داده ایم. به طور مثال در زمان قدیم چهارشنبه سوری با آداب خاصی مثل آتش روشن کردن و قاشق زنی همراه بود اما امروزه تبدیل به میدان جنگ شده و من بعضاً غصه می‌خورم.

استاد سینمای ایران؛ به خاطره ای از شب یلدا اشاره کرد و گفت : یک روز بعداظهر که از مدرسه  تعطیل می شدیم در همان محله پارچین پلی بود که طول زیادی داشت و یکی از بچه‌ها گفت چه کسی می تواند از روی پل بپرد؟ من آن زمان چون بچه بودم و غرور داشتم قبول کردم و پریدم اما به شدت  دچار درد از ناحیه پا شدم که آن شب هم مصادف با شب یلدا بود و من هم درد بسیاری داشتم، از یک طرفی نمی خواستم خانواده ام متوجه شود و از طرفی هم شب یلدا بود و کلی مهمان داشتیم. خلاصه آن شب مهمانان از روی صورت قرمزم متوجه شدند که من دچار درد عضله هستم و من را به پیش شکسته بند بردند و متوجه شدیم  که پایم در رفته است و این در رفتگی در شب یلدا که ناشی از غرور بچگیم بود در ذهن من سال‌ها است که به یادگار مانده است.

مشایخی در پایان صلح و آرامش را در جهان در این شب آرزو کرد و خاطرنشان کرد: من در این شب دعا می کنم که صلح درجهان حاکم شود و آرزوی من این است که روزی از خواب بیدار شوم و چشمم به این دنیا دوباره روشن شود و دیگر اثری از جنگ نبینم.

انتهای پیام/خ

,

وی ادامه داد: در سال 1336 به عنوان نفر اول در اداره هنر‌ استخدام شدم و همزمان با آن به کار تئاتر می‌پرداختم و همچنین فیلم کوتاهی در سال 1341 به نام گردباد به کارگردانی شادروان خشایار داریوش بازی کردم.

 

علاقه پای مرا به بازیگری باز کرد

مشایخی، از کشیدن شدن خود به سمت بازیگری به ما گفت: کشیده شدن من به سمت بازیگری بر می گردد به علاقه ای که من از دوران کودکی به این حرفه داشتم. یادم است که در سنین کودکی خودم به نوشتن نمایشنامه و کارگردانی می پرداختم و با شوق و علاقه این کار را ادامه می دادم، بنابراین علاقه ذاتی و استعدادی که در این عرصه  داشتم من را به سمت بازیگری سوق داد.

وی خاطر نشان کرد: به نظر من کار در تلویزیون و تئاتر هر کدام مقوله جدایی از یکدیگر است، تئاتر یک علاقه زنده است که در حضور مردم انجام می شود و خیلی کار مشکل و حساسی است. به نظر من هر کدام از آن‌ها جذابیت خاص خودشان را دارند.

این پیشکسوت تلویزیون و سینمای ایران به دوران شب‌های یلدا در زمان‌های قدیم اشاره کرد و افزود: در قدیم زمانی که شب یلدا نزدیک می شد خیلی مشتاق و آماده برای انجام مراسم این شب بودیم، به خاطر همین از چند روز قبل انار و هندوانه و آجیل تهیه می کردیم. گاهی به منزل همسایه می رفتیم و گاهی هم همسایه‌ها به منزل ما می آمدند و شب نشینی در کنار یکدیگر با خنده و شوق و ذوق خاصی به پایان می رساندیم، واقعا یک شب استثنایی بود و آب و ‌هوای شب یلدایی هم خیلی داشت. برف و باران بود و هوای سرد و زیر کرسی رفتن بسیار حال و هوای شب یلدایی داشت و هوا مثل این روز‌ها آلوده نبود و شاهد یک هوای پاک و تمییز بودیم. میوه و آجیل را روی کرسی می گذاشتیم و در هوای سرد زمستانی درست شبیه ایام نوروز لذت می بردیم.

فرهنگ شب یلدا را پاس می دارم

این هنرمند، برگزاری مراسم شب یلدا را مشروط به رعایت آداب و فرهنگ دانست و اظهار کرد: من هم مثل سایر مردم در این شب خرید آجیل و انار و هندوانه  داریم و با شب نشینی در کنار دوستان و گرفتن فال حافظ این شب را به پایان می رسانیم. من خودم به شخصه به آداب و رسوم کشورم بسیار احترام می گذارم و آن‌ها را به بهترین شکل پاس می دارم چون معتقدم ما ایرانی‌ها مسلمان هستیم و خودمان فرهنگ و آداب خاصی داریم و همین موجب شده تا در زندگی به فرهنگی که داریم با عشق و لذت ببالیم. به نظر من مراسماتی مثل چهارشنبه سوری، شب یلدا و عید نوروز اگر با آداب و سنن قدیمی خود اجرا شود لذت بخش است.

چهارشنبه سوری یا میدان جنگ؟

وی گلایه‌مند از برگزرای برخی مراسمات ایرانی بود و در این باره تصریح کرد:متاسفانه به نوعی از آداب و رسوم ایرانی که در قدیم بسیار خوب و عالی برگزار می شد دور مانده‌ایم و آن را دستخوش تغییراتی قرار داده ایم. به طور مثال در زمان قدیم چهارشنبه سوری با آداب خاصی مثل آتش روشن کردن و قاشق زنی همراه بود اما امروزه تبدیل به میدان جنگ شده و من بعضاً غصه می‌خورم.

استاد سینمای ایران؛ به خاطره ای از شب یلدا اشاره کرد و گفت : یک روز بعداظهر که از مدرسه  تعطیل می شدیم در همان محله پارچین پلی بود که طول زیادی داشت و یکی از بچه‌ها گفت چه کسی می تواند از روی پل بپرد؟ من آن زمان چون بچه بودم و غرور داشتم قبول کردم و پریدم اما به شدت  دچار درد از ناحیه پا شدم که آن شب هم مصادف با شب یلدا بود و من هم درد بسیاری داشتم، از یک طرفی نمی خواستم خانواده ام متوجه شود و از طرفی هم شب یلدا بود و کلی مهمان داشتیم. خلاصه آن شب مهمانان از روی صورت قرمزم متوجه شدند که من دچار درد عضله هستم و من را به پیش شکسته بند بردند و متوجه شدیم  که پایم در رفته است و این در رفتگی در شب یلدا که ناشی از غرور بچگیم بود در ذهن من سال‌ها است که به یادگار مانده است.

مشایخی در پایان صلح و آرامش را در جهان در این شب آرزو کرد و خاطرنشان کرد: من در این شب دعا می کنم که صلح درجهان حاکم شود و آرزوی من این است که روزی از خواب بیدار شوم و چشمم به این دنیا دوباره روشن شود و دیگر اثری از جنگ نبینم.

انتهای پیام/خ

,

وی ادامه داد: در سال 1336 به عنوان نفر اول در اداره هنر‌ استخدام شدم و همزمان با آن به کار تئاتر می‌پرداختم و همچنین فیلم کوتاهی در سال 1341 به نام گردباد به کارگردانی شادروان خشایار داریوش بازی کردم.

,

 

,

, ,

علاقه پای مرا به بازیگری باز کرد

, علاقه پای مرا به بازیگری باز کرد,

مشایخی، از کشیدن شدن خود به سمت بازیگری به ما گفت: کشیده شدن من به سمت بازیگری بر می گردد به علاقه ای که من از دوران کودکی به این حرفه داشتم. یادم است که در سنین کودکی خودم به نوشتن نمایشنامه و کارگردانی می پرداختم و با شوق و علاقه این کار را ادامه می دادم، بنابراین علاقه ذاتی و استعدادی که در این عرصه  داشتم من را به سمت بازیگری سوق داد.

,

وی خاطر نشان کرد: به نظر من کار در تلویزیون و تئاتر هر کدام مقوله جدایی از یکدیگر است، تئاتر یک علاقه زنده است که در حضور مردم انجام می شود و خیلی کار مشکل و حساسی است. به نظر من هر کدام از آن‌ها جذابیت خاص خودشان را دارند.

,

این پیشکسوت تلویزیون و سینمای ایران به دوران شب‌های یلدا در زمان‌های قدیم اشاره کرد و افزود: در قدیم زمانی که شب یلدا نزدیک می شد خیلی مشتاق و آماده برای انجام مراسم این شب بودیم، به خاطر همین از چند روز قبل انار و هندوانه و آجیل تهیه می کردیم. گاهی به منزل همسایه می رفتیم و گاهی هم همسایه‌ها به منزل ما می آمدند و شب نشینی در کنار یکدیگر با خنده و شوق و ذوق خاصی به پایان می رساندیم، واقعا یک شب استثنایی بود و آب و ‌هوای شب یلدایی هم خیلی داشت. برف و باران بود و هوای سرد و زیر کرسی رفتن بسیار حال و هوای شب یلدایی داشت و هوا مثل این روز‌ها آلوده نبود و شاهد یک هوای پاک و تمییز بودیم. میوه و آجیل را روی کرسی می گذاشتیم و در هوای سرد زمستانی درست شبیه ایام نوروز لذت می بردیم.

,

فرهنگ شب یلدا را پاس می دارم

, فرهنگ شب یلدا را پاس می دارم,

این هنرمند، برگزاری مراسم شب یلدا را مشروط به رعایت آداب و فرهنگ دانست و اظهار کرد: من هم مثل سایر مردم در این شب خرید آجیل و انار و هندوانه  داریم و با شب نشینی در کنار دوستان و گرفتن فال حافظ این شب را به پایان می رسانیم. من خودم به شخصه به آداب و رسوم کشورم بسیار احترام می گذارم و آن‌ها را به بهترین شکل پاس می دارم چون معتقدم ما ایرانی‌ها مسلمان هستیم و خودمان فرهنگ و آداب خاصی داریم و همین موجب شده تا در زندگی به فرهنگی که داریم با عشق و لذت ببالیم. به نظر من مراسماتی مثل چهارشنبه سوری، شب یلدا و عید نوروز اگر با آداب و سنن قدیمی خود اجرا شود لذت بخش است.

,

چهارشنبه سوری یا میدان جنگ؟

, چهارشنبه سوری یا میدان جنگ؟,

وی گلایه‌مند از برگزرای برخی مراسمات ایرانی بود و در این باره تصریح کرد:متاسفانه به نوعی از آداب و رسوم ایرانی که در قدیم بسیار خوب و عالی برگزار می شد دور مانده‌ایم و آن را دستخوش تغییراتی قرار داده ایم. به طور مثال در زمان قدیم چهارشنبه سوری با آداب خاصی مثل آتش روشن کردن و قاشق زنی همراه بود اما امروزه تبدیل به میدان جنگ شده و من بعضاً غصه می‌خورم.

,

استاد سینمای ایران؛ به خاطره ای از شب یلدا اشاره کرد و گفت : یک روز بعداظهر که از مدرسه  تعطیل می شدیم در همان محله پارچین پلی بود که طول زیادی داشت و یکی از بچه‌ها گفت چه کسی می تواند از روی پل بپرد؟ من آن زمان چون بچه بودم و غرور داشتم قبول کردم و پریدم اما به شدت  دچار درد از ناحیه پا شدم که آن شب هم مصادف با شب یلدا بود و من هم درد بسیاری داشتم، از یک طرفی نمی خواستم خانواده ام متوجه شود و از طرفی هم شب یلدا بود و کلی مهمان داشتیم. خلاصه آن شب مهمانان از روی صورت قرمزم متوجه شدند که من دچار درد عضله هستم و من را به پیش شکسته بند بردند و متوجه شدیم  که پایم در رفته است و این در رفتگی در شب یلدا که ناشی از غرور بچگیم بود در ذهن من سال‌ها است که به یادگار مانده است.

,

مشایخی در پایان صلح و آرامش را در جهان در این شب آرزو کرد و خاطرنشان کرد: من در این شب دعا می کنم که صلح درجهان حاکم شود و آرزوی من این است که روزی از خواب بیدار شوم و چشمم به این دنیا دوباره روشن شود و دیگر اثری از جنگ نبینم.

,

انتهای پیام/خ

,

 

]
پیشکسوت سینمای ایران گفت: آداب و رسوم شب یلدا را دستخوش تغییراتی قرار داده ایم. به طور مثال در زمان قدیم چهارشنبه سوری با آداب خاصی مثل آتش روشن کردن و قاشق زنی همراه بود اما امروزه تبدیل به میدان جنگ شده و من بعضا غصه می خورم.