به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ آیت الله محمد تقی آملی – رحمه الله علیه – در شرح حال خود مینویسد: همواره از خستگی ملول و در فکر برخورد به کاملی وقت میگذاراندم و به هر کس میرسیدم با ادب و خضوع تجسسی میکردم که مگر از مقصود حقیقی اطلاعی بگیرم. و در خلال این احوال به سالکی ژنده پوش برخوردم و شبها را در حرم مطهر حضرت مولی الموالی – ارواحنا فداء عتبته- تاجار حرم با ایشان به سرم میبردم. و او اگر چه کامل نبود لکن من از صحبتش استفاداتی میبردم.
استاد حسن زاده آملی میفرماید: از جنابش پرسیدم که این سالک ژندهپوش چه کسی بودند؟ در جوابم نام او را به زبان نیاورد بلکه همین قدر فرمود که آدم خوبی بود و لکن جوابگوی ما نبود.[ تا آنکه موفق به ادراک خدمت کاملی شدم و به آفتابی در میان سایه برخوردم و از انفاس قدسیه او بهرهها بردم و در مسجد کوفه و سهله شبهائی تنها مشاهداتی کردم.... [استاد حسن زاده میفرماید: از حضرتش پرسیدم این «انسان کامل» کدام بزرگوار بوده است که سرکار عالی در محضرش زانو زدهاید و تسلیم او شدید و آن همه او را به عظمت یاد میفرمائید؟ فرمودند: جناب حاج سید علی آقای قاضی طباطبائی تبریزی – قدس سره-...]
کتاب اسوه عارفان – ص 51
,
,
,
,
,
انتهای پیام/
]