هر شب با قرآن/ کجا باید سؤال کنیم!؟
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی دانا

, شبکه اطلاع رسانی دانا,
آیه 43 سوره نحل
وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِی إِلَیْهِمْ ۚ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ
اگر خود نمی‌دانید، از اهل کتاب بپرسید که ما، پیش از تو، به رسالت نفرستادیم مگر مردانی را که به آنها وحی می‌فرستادیم


* این آیه یک اصل کلی را که عقل هر بشری می پذیرد، مطرح می کند وآن مراجعه به اهل علم وکارشناس است، یعنی هر چه را نمی دانید از آگاهان واهل خبره‌ی آن سؤ ال کنید. البته در زمینه‌ی مسائل دینی، بهترین مصداقِ «اهل ذکر» اهل بیت پیامبرند. و روایات زیادی از طریق شیعه و سنّی به این مضمون وارد شده که در جلد سوم ملحقات احقاق الحق، صفحه‌ی 482 به بعد نقل شده است.

* طبری، ابن کثیر و آلوسی نیز در تفاسیرشان، ذیل این آیه، اهلِ ذکر را اهل بیت پیامبر معرفی کرده اند.

* در جلد 23 بحار صفحه 172 به بعد، حدود شصت روایت در این باره نقل شده که در برخی از آنها، امامان معصوم فرموده اند: «نحن وا اهل الذکر المسئولون» بخدا قسم ما هستیم، آن اهل ذکری که مردم باید سؤ الات خود را از آنان بپرسند.

* پیامبران الهی همه از جنس خود بشر بوده اند، نه از جنس فرشتگان. (و ما ارسلنا ...الاّ رجالاً)

* پیامبران، همه مرد بوده اند، آنهم مردانِ بالغ ورشید. (گرچه بعضی مثل عیسی و یحیی علیهما السلام در طفولیت به نبوت رسیده اند.) (رجالاً)

*نزول وحی الهی بر یک انسان تعجبی ندارد، این سنت خداوند برای هدایت بشر بوده است. (رجالاً نوحی الیهم)

*جهل عذر نیست، پرسیدن و دانستن وظیفه است. (فسئلوا)

* مسائل دین را باید از کارشناس دین پرسید، نه هر کس اندک آشنائی با دین دارد. (فسئلوا اهل الذکر)

* آنجا که انسان خود چیزی را می داند، سؤال معنی ندارد، مگر آنکه بخواهد از دانسته‌ی خود فرار کند. (فسئلوا ... ان کنتم لاتعلمون)

* اگر پرسش از اهل ذکر لازم باشد، پس پذیرش پاسخ او نیز لازم است، وگرنه سؤال لغو است. (فسئلوا اهل الذکر)

* آنجا سؤال کنیم که خود نتوانیم بدانیم، نه آنکه هر چه را نمی دانیم، بدون آنکه فکر و تآملی کنیم، فوراً پرسش کنیم. آیه نمی فرماید: «فسئلوا ...ان لم تعلموا» اگر نمی دانید بپرسید، بلکه می فرماید: «فسئلوا ...ان کنتم لاتعلمون» یعنی اگر نمی توانید بدانید، سؤال کنید.

انتهای پیام/

,
آیه 43 سوره نحل
, آیه 43 سوره نحل , وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِی إِلَیْهِمْ ۚ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ
اگر خود نمی‌دانید، از اهل کتاب بپرسید که ما، پیش از تو، به رسالت نفرستادیم مگر مردانی را که به آنها وحی می‌فرستادیم


* این آیه یک اصل کلی را که عقل هر بشری می پذیرد، مطرح می کند وآن مراجعه به اهل علم وکارشناس است، یعنی هر چه را نمی دانید از آگاهان واهل خبره‌ی آن سؤ ال کنید. البته در زمینه‌ی مسائل دینی، بهترین مصداقِ «اهل ذکر» اهل بیت پیامبرند. و روایات زیادی از طریق شیعه و سنّی به این مضمون وارد شده که در جلد سوم ملحقات احقاق الحق، صفحه‌ی 482 به بعد نقل شده است.

* طبری، ابن کثیر و آلوسی نیز در تفاسیرشان، ذیل این آیه، اهلِ ذکر را اهل بیت پیامبر معرفی کرده اند.

* در جلد 23 بحار صفحه 172 به بعد، حدود شصت روایت در این باره نقل شده که در برخی از آنها، امامان معصوم فرموده اند: «نحن وا اهل الذکر المسئولون» بخدا قسم ما هستیم، آن اهل ذکری که مردم باید سؤ الات خود را از آنان بپرسند.

* پیامبران الهی همه از جنس خود بشر بوده اند، نه از جنس فرشتگان. (و ما ارسلنا ...الاّ رجالاً)

* پیامبران، همه مرد بوده اند، آنهم مردانِ بالغ ورشید. (گرچه بعضی مثل عیسی و یحیی علیهما السلام در طفولیت به نبوت رسیده اند.) (رجالاً)

*نزول وحی الهی بر یک انسان تعجبی ندارد، این سنت خداوند برای هدایت بشر بوده است. (رجالاً نوحی الیهم)

*جهل عذر نیست، پرسیدن و دانستن وظیفه است. (فسئلوا)

* مسائل دین را باید از کارشناس دین پرسید، نه هر کس اندک آشنائی با دین دارد. (فسئلوا اهل الذکر)
, وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِی إِلَیْهِمْ ۚ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ
اگر خود نمی‌دانید، از اهل کتاب بپرسید که ما، پیش از تو، به رسالت نفرستادیم مگر مردانی را که به آنها وحی می‌فرستادیم
, وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِی إِلَیْهِمْ ۚ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ,
, اگر خود نمی‌دانید، از اهل کتاب بپرسید که ما، پیش از تو، به رسالت نفرستادیم مگر مردانی را که به آنها وحی می‌فرستادیم,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
, , ,

* آنجا که انسان خود چیزی را می داند، سؤال معنی ندارد، مگر آنکه بخواهد از دانسته‌ی خود فرار کند. (فسئلوا ... ان کنتم لاتعلمون)

* اگر پرسش از اهل ذکر لازم باشد، پس پذیرش پاسخ او نیز لازم است، وگرنه سؤال لغو است. (فسئلوا اهل الذکر)

* آنجا سؤال کنیم که خود نتوانیم بدانیم، نه آنکه هر چه را نمی دانیم، بدون آنکه فکر و تآملی کنیم، فوراً پرسش کنیم. آیه نمی فرماید: «فسئلوا ...ان لم تعلموا» اگر نمی دانید بپرسید، بلکه می فرماید: «فسئلوا ...ان کنتم لاتعلمون» یعنی اگر نمی توانید بدانید، سؤال کنید.

, * آنجا که انسان خود چیزی را می داند، سؤال معنی ندارد، مگر آنکه بخواهد از دانسته‌ی خود فرار کند. (فسئلوا ... ان کنتم لاتعلمون)

* اگر پرسش از اهل ذکر لازم باشد، پس پذیرش پاسخ او نیز لازم است، وگرنه سؤال لغو است. (فسئلوا اهل الذکر)

* آنجا سؤال کنیم که خود نتوانیم بدانیم، نه آنکه هر چه را نمی دانیم، بدون آنکه فکر و تآملی کنیم، فوراً پرسش کنیم. آیه نمی فرماید: «فسئلوا ...ان لم تعلموا» اگر نمی دانید بپرسید، بلکه می فرماید: «فسئلوا ...ان کنتم لاتعلمون» یعنی اگر نمی توانید بدانید، سؤال کنید.
,
,
,
,
,

انتهای پیام/

, انتهای پیام/,

 

]
بر آنیم تا در این مجال، قطعاتی کوتاه و بلند از کتاب وحی را با نگاهی گزیده به انعکاس آن در ادبیات پارسی، پیشکش طالبان حق و جوینگان حقیقت کنیم تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.