به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل ازاروم نیوز، مسلمان مبارز و رهبر مجاهد جنبش اسلامی معاصر جمهوری آذربایجان، حاج علی اکرام علی یِف فرزند اسماعیل، در پنجم آوریل1940(16 فروردین 1319) در شهرک "نارداران" - 25 کیلومتری باکو- به دنیا آمد. خانواده او به دلیل گرایش مذهبی، ملتزم به آداب و رسوم سنّتی و تربیت دینی بودند. آنان علیرغم ترویج رسمی اصول نظام آموزشی در مدارس و نشر اندیشه های مادی در جمهوریهای شوروی و تربیت نسل های جوان به شیوه مارکسیستها، فرزندان خود را تحت تربیت خانوادگی و دینی بزرگ می کردند. حاج علی اکرام و پنج برادر و چهار خواهرش در آن محیط اجتماعی و در داخل چنین خانواده مذهبی پرورده شدند و نشو و نمو یافتند.
, به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل ازاروم نیوز، مسلمان مبارز و رهبر مجاهد جنبش اسلامی معاصر جمهوری آذربایجان، حاج علی اکرام علی یِف فرزند اسماعیل، در پنجم آوریل1940(16 فروردین 1319) در شهرک "نارداران" - 25 کیلومتری باکو- به دنیا آمد. خانواده او به دلیل گرایش مذهبی، ملتزم به آداب و رسوم سنّتی و تربیت دینی بودند. آنان علیرغم ترویج رسمی اصول نظام آموزشی در مدارس و نشر اندیشه های مادی در جمهوریهای شوروی و تربیت نسل های جوان به شیوه مارکسیستها، فرزندان خود را تحت تربیت خانوادگی و دینی بزرگ می کردند. حاج علی اکرام و پنج برادر و چهار خواهرش در آن محیط اجتماعی و در داخل چنین خانواده مذهبی پرورده شدند و نشو و نمو یافتند., به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل ازاروم نیوز، مسلمان مبارز و رهبر مجاهد جنبش اسلامی معاصر جمهوری آذربایجان، حاج علی اکرام علی یِف فرزند اسماعیل، در پنجم آوریل1940(16 فروردین 1319) در شهرک "نارداران" - 25 کیلومتری باکو- به دنیا آمد. خانواده او به دلیل گرایش مذهبی، ملتزم به آداب و رسوم سنّتی و تربیت دینی بودند. آنان علیرغم ترویج رسمی اصول نظام آموزشی در مدارس و نشر اندیشه های مادی در جمهوریهای شوروی و تربیت نسل های جوان به شیوه مارکسیستها، فرزندان خود را تحت تربیت خانوادگی و دینی بزرگ می کردند. حاج علی اکرام و پنج برادر و چهار خواهرش در آن محیط اجتماعی و در داخل چنین خانواده مذهبی پرورده شدند و نشو و نمو یافتند., شبکه اطلاع رسانی راه دانا, اروم نیوز, مسلمان مبارز و رهبر مجاهد جنبش اسلامی معاصر جمهوری آذربایجان، حاج علی اکرام علی یِف فرزند اسماعیل، در پنجم آوریل1940(16 فروردین 1319) در شهرک "نارداران" - 25 کیلومتری باکو- به دنیا آمد. خانواده او به دلیل گرایش مذهبی، ملتزم به آداب و رسوم سنّتی و تربیت دینی بودند. آنان علیرغم ترویج رسمی اصول نظام آموزشی در مدارس و نشر اندیشه های مادی در جمهوریهای شوروی و تربیت نسل های جوان به شیوه مارکسیستها، فرزندان خود را تحت تربیت خانوادگی و دینی بزرگ می کردند. حاج علی اکرام و پنج برادر و چهار خواهرش در آن محیط اجتماعی و در داخل چنین خانواده مذهبی پرورده شدند و نشو و نمو یافتند.,پدرش اسماعیل مردی دیندار، غیرتمند و زحمتکش بود و روزی خود و خانواده اش را از حاصل دسترنج خویش تأمین می کرد. او علاوه بر کار و تلاش، با ادبیات کلاسیک آذربایجان و آثار شاعران و نویسندگان بزرگ و مسلمان آن و با قرآن و معارف دینی نیز آشنایی داشت.
, پدرش اسماعیل مردی دیندار، غیرتمند و زحمتکش بود و روزی خود و خانواده اش را از حاصل دسترنج خویش تأمین می کرد. او علاوه بر کار و تلاش، با ادبیات کلاسیک آذربایجان و آثار شاعران و نویسندگان بزرگ و مسلمان آن و با قرآن و معارف دینی نیز آشنایی داشت., پدرش اسماعیل مردی دیندار، غیرتمند و زحمتکش بود و روزی خود و خانواده اش را از حاصل دسترنج خویش تأمین می کرد. او علاوه بر کار و تلاش، با ادبیات کلاسیک آذربایجان و آثار شاعران و نویسندگان بزرگ و مسلمان آن و با قرآن و معارف دینی نیز آشنایی داشت.,حاج علی اکرام میگوید: "پدر و مادرم در تربیت فرزندانشان بسیار حساس بودند و حتّی در جوانی هم آنها را به حال خود رها نمی کردند. آنان سعی داشتند به شیوة تعالیم اهل بیت(ع)، فرزندان خود را تربیت و از آنها همواره مراقبت نمایند. "
, حاج علی اکرام میگوید: "پدر و مادرم در تربیت فرزندانشان بسیار حساس بودند و حتّی در جوانی هم آنها را به حال خود رها نمی کردند. آنان سعی داشتند به شیوة تعالیم اهل بیت(ع)، فرزندان خود را تربیت و از آنها همواره مراقبت نمایند. ", حاج علی اکرام میگوید: "پدر و مادرم در تربیت فرزندانشان بسیار حساس بودند و حتّی در جوانی هم آنها را به حال خود رها نمی کردند. آنان سعی داشتند به شیوة تعالیم اهل بیت(ع)، فرزندان خود را تربیت و از آنها همواره مراقبت نمایند. ",فرزند بزرگ این خانواده "حاج مایل علی یف" (1378- 1314) شاعر برجسته اهل بیت(ع) و ادیب مشهور آذربایجان بود. حاج علی اکرام سوّمین برادر از شش پسر اسماعیل، تحصیلات خود را در رشتة تربیت بدنی در باکو به اتمام رساند، امّا وارد شغل دولتی نشد و به کار زراعت و پرورش گل پرداخت.
, فرزند بزرگ این خانواده "حاج مایل علی یف" (1378- 1314) شاعر برجسته اهل بیت(ع) و ادیب مشهور آذربایجان بود. حاج علی اکرام سوّمین برادر از شش پسر اسماعیل، تحصیلات خود را در رشتة تربیت بدنی در باکو به اتمام رساند، امّا وارد شغل دولتی نشد و به کار زراعت و پرورش گل پرداخت., فرزند بزرگ این خانواده "حاج مایل علی یف" (1378- 1314) شاعر برجسته اهل بیت(ع) و ادیب مشهور آذربایجان بود. حاج علی اکرام سوّمین برادر از شش پسر اسماعیل، تحصیلات خود را در رشتة تربیت بدنی در باکو به اتمام رساند، امّا وارد شغل دولتی نشد و به کار زراعت و پرورش گل پرداخت.,
آشنایی با نام امام خمینی(ره)
حاج علی اکرام از حدود سال 1975(1354ش) از زبان یک دانشجوی شیعی مذهب و ترک زبان یمنی که در باکو تحصیل می کرد، نام امام خمینی(ره) را شنید و به اجمال با مبارزات ایشان و تبعید شدنش به نجف، آشنا گردید. در ایام اوج گیری مبارزات مردمی در ایران و پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام در سال 1357، حاج علی اکرام، از طریق رادیو تبریز تمام حوادث و وقایع و اخبار انقلاب را پیگیری می کرد و گاه از رسانههای مسکو مسائلی را می شنید. جذابیت شخصیت امام خمینی و شور انقلاب اسلامی، او را سخت تحت تأثیر قرار داد و مثل هزاران مسلمان آزاده و غیور جهان، او نیز دل به عشق امام داد و به طرفداران انقلاب اسلامی در خارج از ایران پیوست.
حاج علی اکرام از حدود سال 1975(1354ش) از زبان یک دانشجوی شیعی مذهب و ترک زبان یمنی که در باکو تحصیل می کرد، نام امام خمینی(ره) را شنید و به اجمال با مبارزات ایشان و تبعید شدنش به نجف، آشنا گردید. در ایام اوج گیری مبارزات مردمی در ایران و پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام در سال 1357، حاج علی اکرام، از طریق رادیو تبریز تمام حوادث و وقایع و اخبار انقلاب را پیگیری می کرد و گاه از رسانههای مسکو مسائلی را می شنید. جذابیت شخصیت امام خمینی و شور انقلاب اسلامی، او را سخت تحت تأثیر قرار داد و مثل هزاران مسلمان آزاده و غیور جهان، او نیز دل به عشق امام داد و به طرفداران انقلاب اسلامی در خارج از ایران پیوست., آشنایی با نام امام خمینی(ره)
حاج علی اکرام از حدود سال 1975(1354ش) از زبان یک دانشجوی شیعی مذهب و ترک زبان یمنی که در باکو تحصیل می کرد، نام امام خمینی(ره) را شنید و به اجمال با مبارزات ایشان و تبعید شدنش به نجف، آشنا گردید. در ایام اوج گیری مبارزات مردمی در ایران و پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام در سال 1357، حاج علی اکرام، از طریق رادیو تبریز تمام حوادث و وقایع و اخبار انقلاب را پیگیری می کرد و گاه از رسانههای مسکو مسائلی را می شنید. جذابیت شخصیت امام خمینی و شور انقلاب اسلامی، او را سخت تحت تأثیر قرار داد و مثل هزاران مسلمان آزاده و غیور جهان، او نیز دل به عشق امام داد و به طرفداران انقلاب اسلامی در خارج از ایران پیوست., آشنایی با نام امام خمینی(ره),
,
,
وی در داخل قلمرو حاکمیت شوروی و در زادگاهش نارداران، هسته طرفداران انقلاب اسلامی و حلقه مقلدان امام خمینی را تشکیل داد و رهبری کرد و فعالیت خود را در آشنا کردن مردم آذربایجان با انقلاب اسلامی ایران و امام خمینی، بازگشت به هویت اصیل اسلامی- شیعی کشور و ملت جمهوری آذربایجان، نشر معارف دینی و قرآنی، برپایی مخفیانه مجالسی در بزرگداشت شهدای انقلاب اسلامی ایران و جنگ تحمیلی و... گسترش داد.
همین فعّالیتهای او با انگیزه دینی و اعتقادی، روز به روز دامن گستر شد و مردم را در مناطق مختلف آذربایجان و جمهوری خودمختار نخجوان مجذوب خود ساخت.
بدین گونه در هر گوشه و کناری بویژه نارداران و باکو، جماعتی انبوه همگام با علی اکرام، حرکتی برای بازیابی هویت خویش آغاز کردند. در این میان سازمان امنیت شوروی(ک. گ. ب) نیز که متوجه قضایا شده بود، حاج علی اکرام را به دقت تحت نظارت و کنترل گرفت و از ترس اینکه مبادا به ایران بگریزد، او را از نزدیک شدن به مناطق جنوبی آذربایجان(مرز شمالی ایران) منع می کرد.
او نیز همواره در آرزوی سفر به ایران و دیدن امام خمینی به سر می برد. امّا این دیدار و زیارت در زمان حیات امام میسر نشد. چند ماه پس از وفات امام در سال 1368، هیئتی از آذربایجان از طریق مسکو برای نخستین بار به سفر زیارتی خارج از شوروی رفت که حاج علی اکرام نیز در ترکیب آن بود. هیئت زیارتی آذربایجان شوروی، پس از زیارت عتبات عالیات در عراق و حرم حضرت حضرت زینب(س) در سوریه، به ایران آمد و به زیارت حضرت امام رضا(ع) در مشهد و حضرت معصومه(س) در قم نیز نایل گردید و مقبره امام خمینی(ره) را در تهران زیارت کرد.
در حادثه زلزله گیلان به سال1369، حاج علی اکرام جزو نمایندگان کمک رسانی شوروی بود که از مسکو به ایران آمد و در این سفر، یک رحل بزرگ چوبی رمزدار و زیبای قرآن را که چند قرن قدمت دارد، با خود آورد و به حرم امام خمینی اهداء کرد که هنوز هم این اثر هنری ارزشمند بر روی قبر امام قرار دارد. او سالها پیش در زمان حیات امام خمینی نذر کرده بود که اگر به ایران برود و امام را ببیند، این رحل قرآن را به ایشان اهدا خواهد کرد، اما...
همین فعّالیتهای او با انگیزه دینی و اعتقادی، روز به روز دامن گستر شد و مردم را در مناطق مختلف آذربایجان و جمهوری خودمختار نخجوان مجذوب خود ساخت.
بدین گونه در هر گوشه و کناری بویژه نارداران و باکو، جماعتی انبوه همگام با علی اکرام، حرکتی برای بازیابی هویت خویش آغاز کردند. در این میان سازمان امنیت شوروی(ک. گ. ب) نیز که متوجه قضایا شده بود، حاج علی اکرام را به دقت تحت نظارت و کنترل گرفت و از ترس اینکه مبادا به ایران بگریزد، او را از نزدیک شدن به مناطق جنوبی آذربایجان(مرز شمالی ایران) منع می کرد.
او نیز همواره در آرزوی سفر به ایران و دیدن امام خمینی به سر می برد. امّا این دیدار و زیارت در زمان حیات امام میسر نشد. چند ماه پس از وفات امام در سال 1368، هیئتی از آذربایجان از طریق مسکو برای نخستین بار به سفر زیارتی خارج از شوروی رفت که حاج علی اکرام نیز در ترکیب آن بود. هیئت زیارتی آذربایجان شوروی، پس از زیارت عتبات عالیات در عراق و حرم حضرت حضرت زینب(س) در سوریه، به ایران آمد و به زیارت حضرت امام رضا(ع) در مشهد و حضرت معصومه(س) در قم نیز نایل گردید و مقبره امام خمینی(ره) را در تهران زیارت کرد.
در حادثه زلزله گیلان به سال1369، حاج علی اکرام جزو نمایندگان کمک رسانی شوروی بود که از مسکو به ایران آمد و در این سفر، یک رحل بزرگ چوبی رمزدار و زیبای قرآن را که چند قرن قدمت دارد، با خود آورد و به حرم امام خمینی اهداء کرد که هنوز هم این اثر هنری ارزشمند بر روی قبر امام قرار دارد. او سالها پیش در زمان حیات امام خمینی نذر کرده بود که اگر به ایران برود و امام را ببیند، این رحل قرآن را به ایشان اهدا خواهد کرد، اما..., وی در داخل قلمرو حاکمیت شوروی و در زادگاهش نارداران، هسته طرفداران انقلاب اسلامی و حلقه مقلدان امام خمینی را تشکیل داد و رهبری کرد و فعالیت خود را در آشنا کردن مردم آذربایجان با انقلاب اسلامی ایران و امام خمینی، بازگشت به هویت اصیل اسلامی- شیعی کشور و ملت جمهوری آذربایجان، نشر معارف دینی و قرآنی، برپایی مخفیانه مجالسی در بزرگداشت شهدای انقلاب اسلامی ایران و جنگ تحمیلی و... گسترش داد.
همین فعّالیتهای او با انگیزه دینی و اعتقادی، روز به روز دامن گستر شد و مردم را در مناطق مختلف آذربایجان و جمهوری خودمختار نخجوان مجذوب خود ساخت.
بدین گونه در هر گوشه و کناری بویژه نارداران و باکو، جماعتی انبوه همگام با علی اکرام، حرکتی برای بازیابی هویت خویش آغاز کردند. در این میان سازمان امنیت شوروی(ک. گ. ب) نیز که متوجه قضایا شده بود، حاج علی اکرام را به دقت تحت نظارت و کنترل گرفت و از ترس اینکه مبادا به ایران بگریزد، او را از نزدیک شدن به مناطق جنوبی آذربایجان(مرز شمالی ایران) منع می کرد.
او نیز همواره در آرزوی سفر به ایران و دیدن امام خمینی به سر می برد. امّا این دیدار و زیارت در زمان حیات امام میسر نشد. چند ماه پس از وفات امام در سال 1368، هیئتی از آذربایجان از طریق مسکو برای نخستین بار به سفر زیارتی خارج از شوروی رفت که حاج علی اکرام نیز در ترکیب آن بود. هیئت زیارتی آذربایجان شوروی، پس از زیارت عتبات عالیات در عراق و حرم حضرت حضرت زینب(س) در سوریه، به ایران آمد و به زیارت حضرت امام رضا(ع) در مشهد و حضرت معصومه(س) در قم نیز نایل گردید و مقبره امام خمینی(ره) را در تهران زیارت کرد.
در حادثه زلزله گیلان به سال1369، حاج علی اکرام جزو نمایندگان کمک رسانی شوروی بود که از مسکو به ایران آمد و در این سفر، یک رحل بزرگ چوبی رمزدار و زیبای قرآن را که چند قرن قدمت دارد، با خود آورد و به حرم امام خمینی اهداء کرد که هنوز هم این اثر هنری ارزشمند بر روی قبر امام قرار دارد. او سالها پیش در زمان حیات امام خمینی نذر کرده بود که اگر به ایران برود و امام را ببیند، این رحل قرآن را به ایشان اهدا خواهد کرد، اما...,
,
,
,
,
,
,
,
از آن پس سرنوشت او نیز همچون دیگر شیفتگان امام و انقلاب اسلامی در جهان (لبنان، فلسطین، عراق، افغانستان، مصر و اقصی نقاط دنیا) رقم خورد و در کشورش دل به آرمان رهایی بخش امام خمینی و رهبری آیتالله خامنهای داد و در این راه جهاد و پایداری کرد، تا آخر عمر در این عرصه عاشقانه استقامت ورزید و "هواداران کویش را چو جان خویشتن" عزیز داشت. تمام زندگی و مبارزات او این مدعا را ثابت میکند (نگاه کنید: خاطرات حاج علی اکرام، پیشین؛ "نامه هایی از زندان" با ترجمه مصطفی قلیزاده علیار، از انتشارات یاز، ارومیه با حمایت اداره کل تبلیغات اسلامی آذربایجان غربی، 1389)
تأسیس حزب اسلامی آذربایجان و گسترش مبارزه
با فروپاشی شوروی، آذربایجان در سال1991 (1370 ش) اعلام استقلال کرد. حاج علی اکرام با تأسیس رسمی "حزب اسلامی آذربایجان"(A. I. P) فعالیت دینی- اجتماعی خود را در نقاط مختلف آذربایجان گسترش داد. از بُعد فعالیت سیاسی و اجتماعی حزب اسلامی، میتوان به مخالفت این حزب با نفوذ غرب زدگی و اشاعه فرهنگ اروپایی و حضور تدریجی دولتهای استکباری غرب به سرکردگی آمریکا و دلّالی اسرائیل در آذربایجان اشاره کرد.
تأسیس حزب اسلامی آذربایجان و گسترش مبارزه
با فروپاشی شوروی، آذربایجان در سال1991 (1370 ش) اعلام استقلال کرد. حاج علی اکرام با تأسیس رسمی "حزب اسلامی آذربایجان"(A. I. P) فعالیت دینی- اجتماعی خود را در نقاط مختلف آذربایجان گسترش داد. از بُعد فعالیت سیاسی و اجتماعی حزب اسلامی، میتوان به مخالفت این حزب با نفوذ غرب زدگی و اشاعه فرهنگ اروپایی و حضور تدریجی دولتهای استکباری غرب به سرکردگی آمریکا و دلّالی اسرائیل در آذربایجان اشاره کرد., از آن پس سرنوشت او نیز همچون دیگر شیفتگان امام و انقلاب اسلامی در جهان (لبنان، فلسطین، عراق، افغانستان، مصر و اقصی نقاط دنیا) رقم خورد و در کشورش دل به آرمان رهایی بخش امام خمینی و رهبری آیتالله خامنهای داد و در این راه جهاد و پایداری کرد، تا آخر عمر در این عرصه عاشقانه استقامت ورزید و "هواداران کویش را چو جان خویشتن" عزیز داشت. تمام زندگی و مبارزات او این مدعا را ثابت میکند (نگاه کنید: خاطرات حاج علی اکرام، پیشین؛ "نامه هایی از زندان" با ترجمه مصطفی قلیزاده علیار، از انتشارات یاز، ارومیه با حمایت اداره کل تبلیغات اسلامی آذربایجان غربی، 1389)
تأسیس حزب اسلامی آذربایجان و گسترش مبارزه
با فروپاشی شوروی، آذربایجان در سال1991 (1370 ش) اعلام استقلال کرد. حاج علی اکرام با تأسیس رسمی "حزب اسلامی آذربایجان"(A. I. P) فعالیت دینی- اجتماعی خود را در نقاط مختلف آذربایجان گسترش داد. از بُعد فعالیت سیاسی و اجتماعی حزب اسلامی، میتوان به مخالفت این حزب با نفوذ غرب زدگی و اشاعه فرهنگ اروپایی و حضور تدریجی دولتهای استکباری غرب به سرکردگی آمریکا و دلّالی اسرائیل در آذربایجان اشاره کرد.,
,
, تأسیس حزب اسلامی آذربایجان و گسترش مبارزه,
,
,
موضع گیری تند حزب اسلامی آذربایجان به رهبری حاج علی اکرام در مقابله با حضور آمریکا و رژیم صهیونیستی در باکو، آنقدر چشمگیر و در میان مردم تأثیرگذار بود که هیئت حاکمه غرب گرای باکو به رهبری حیدر علی یف، ابراز ناخرسندی کرد و در پی آن، فعالیت حزب اسلامی ممنوع و حاج علی اکرام به عنوان دبیرکل حزب و به جرم طرفداری از انقلاب اسلامی ایران و ترویج ارزشهای دینی در آذربایجان، به همراه دو تن دیگر از اعضای شورای مرکزی آن(حاج نوری و مرحوم حاج واقف) در سال 1996 (1375 ش) دستگیر، محاکمه و به حبس محکوم شدند، حاج علی اکرام به یازده سال و دو نفر دیگر هرکدام به ده سال. امّا سه سال بعد آزاد گشتند در حالی که سلامت جسمی حاج علی اکرام بر اثر شکنجه و فشارهای شدید جسمی و روحی، دچار آسیب و بیماریهای غیر قابل علاج شده بود که تا پایان عمرش با این بیماری و ضعف و ناراحتی سوخت و ساخت.
, موضع گیری تند حزب اسلامی آذربایجان به رهبری حاج علی اکرام در مقابله با حضور آمریکا و رژیم صهیونیستی در باکو، آنقدر چشمگیر و در میان مردم تأثیرگذار بود که هیئت حاکمه غرب گرای باکو به رهبری حیدر علی یف، ابراز ناخرسندی کرد و در پی آن، فعالیت حزب اسلامی ممنوع و حاج علی اکرام به عنوان دبیرکل حزب و به جرم طرفداری از انقلاب اسلامی ایران و ترویج ارزشهای دینی در آذربایجان، به همراه دو تن دیگر از اعضای شورای مرکزی آن(حاج نوری و مرحوم حاج واقف) در سال 1996 (1375 ش) دستگیر، محاکمه و به حبس محکوم شدند، حاج علی اکرام به یازده سال و دو نفر دیگر هرکدام به ده سال. امّا سه سال بعد آزاد گشتند در حالی که سلامت جسمی حاج علی اکرام بر اثر شکنجه و فشارهای شدید جسمی و روحی، دچار آسیب و بیماریهای غیر قابل علاج شده بود که تا پایان عمرش با این بیماری و ضعف و ناراحتی سوخت و ساخت., موضع گیری تند حزب اسلامی آذربایجان به رهبری حاج علی اکرام در مقابله با حضور آمریکا و رژیم صهیونیستی در باکو، آنقدر چشمگیر و در میان مردم تأثیرگذار بود که هیئت حاکمه غرب گرای باکو به رهبری حیدر علی یف، ابراز ناخرسندی کرد و در پی آن، فعالیت حزب اسلامی ممنوع و حاج علی اکرام به عنوان دبیرکل حزب و به جرم طرفداری از انقلاب اسلامی ایران و ترویج ارزشهای دینی در آذربایجان، به همراه دو تن دیگر از اعضای شورای مرکزی آن(حاج نوری و مرحوم حاج واقف) در سال 1996 (1375 ش) دستگیر، محاکمه و به حبس محکوم شدند، حاج علی اکرام به یازده سال و دو نفر دیگر هرکدام به ده سال. امّا سه سال بعد آزاد گشتند در حالی که سلامت جسمی حاج علی اکرام بر اثر شکنجه و فشارهای شدید جسمی و روحی، دچار آسیب و بیماریهای غیر قابل علاج شده بود که تا پایان عمرش با این بیماری و ضعف و ناراحتی سوخت و ساخت.,
در سال 81 مردم نارداران دست به قیام بر ضد سیاستهای نادرست حیدر علی یف زدند. حاج علی اکرام که هنوز آثار آسیب و شکنجه زندان را بعد از گذشت دوسال بر روح و جسم خود داشت و به سختی تحمل میکرد، باز هم به اتهام تحریک مردم به قیام، خرداد همان سال دستگیر شد و حدود هیجده ماه در حبس ماند. در این حبس روشنایی چشمهایش را تا حدّ زیادی از دست داد. زیرا در زندان مانع معالجه و مداوای بیماری قند او شدند و نگذاشتند مورد معالجه قرار گیرد. در نتیجه، بیماری قند در جسمش افزایش یافت و به چشمهایش آسیب اساسی رساند به طوری که دیگر حتی پس از عمل جراحی نیز بهبود نیافت.
خاطرات حاج علی اکرام
دو کتاب در باره زندگی و مبارزات حاج علی اکرام در زمان حیاتش در ایران و در شهر ارومیه به قلم نویسنده و محقق معاصر مصطفی قلیزاده علیار تألیف گردید که اولی در تهران و دومی در ارومیه منتشر شد، اولی کتاب "خاطرات حاج علی اکرام علی اف رهبر اسلامگرایان جمهوری آذربایجان" به قلم عبدالحسین شهیدی ارسباران است که در سال 1385 از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی، در تهران چاپ و منتشر گردید.
این کتاب ارزشمند مشتمل بر خاطرات بسیار شیرین، خواندنی و تاریخی حاج علی اکرام در دوره های مختلف عمرش بویژه دوران مبارزاتی و سالهای زندانی شدن اوست و برگ پرافتخار و درخشانی از تأثیر انقلاب اسلامی در خارج از مرزهای ایران را تشکیل می دهد. این کتاب بی گمان از کتب تاریخی ماندگار و تأثیرگذار و نخستین منبع در این عرصه است و خواهد بود. این کتاب که نخستین منبع چاپی در موضوع زندگی حاج علی اکرام وجنبش اسلامی آذربایجان است، بلافاصله پس از انتشار، از سوی اهل قلم و تاریخ و پژوهش و تاریخ نگاران جنبشهای اسلامی معاصر جهان اسلام و عموم خوانندگان ایرانی و آذربایجانی مورد استقبال قرار گرفت و برخی نشریات ایرانی از جمله هفته نامه «امانت» و «آراز آذربایجان» و «دعوت» در ارومیه و روزنامه «سرخاب» در تبریز و روزنامه جمهوری اسلامی در تهران متن آن را ب] صورت پیاپی و پاورقی، به تدریج تجدید چاپ کردند.
در سال 81 مردم نارداران دست به قیام بر ضد سیاستهای نادرست حیدر علی یف زدند. حاج علی اکرام که هنوز آثار آسیب و شکنجه زندان را بعد از گذشت دوسال بر روح و جسم خود داشت و به سختی تحمل میکرد، باز هم به اتهام تحریک مردم به قیام، خرداد همان سال دستگیر شد و حدود هیجده ماه در حبس ماند. در این حبس روشنایی چشمهایش را تا حدّ زیادی از دست داد. زیرا در زندان مانع معالجه و مداوای بیماری قند او شدند و نگذاشتند مورد معالجه قرار گیرد. در نتیجه، بیماری قند در جسمش افزایش یافت و به چشمهایش آسیب اساسی رساند به طوری که دیگر حتی پس از عمل جراحی نیز بهبود نیافت.
خاطرات حاج علی اکرام
دو کتاب در باره زندگی و مبارزات حاج علی اکرام در زمان حیاتش در ایران و در شهر ارومیه به قلم نویسنده و محقق معاصر مصطفی قلیزاده علیار تألیف گردید که اولی در تهران و دومی در ارومیه منتشر شد، اولی کتاب "خاطرات حاج علی اکرام علی اف رهبر اسلامگرایان جمهوری آذربایجان" به قلم عبدالحسین شهیدی ارسباران است که در سال 1385 از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی، در تهران چاپ و منتشر گردید.
این کتاب ارزشمند مشتمل بر خاطرات بسیار شیرین، خواندنی و تاریخی حاج علی اکرام در دوره های مختلف عمرش بویژه دوران مبارزاتی و سالهای زندانی شدن اوست و برگ پرافتخار و درخشانی از تأثیر انقلاب اسلامی در خارج از مرزهای ایران را تشکیل می دهد. این کتاب بی گمان از کتب تاریخی ماندگار و تأثیرگذار و نخستین منبع در این عرصه است و خواهد بود. این کتاب که نخستین منبع چاپی در موضوع زندگی حاج علی اکرام وجنبش اسلامی آذربایجان است، بلافاصله پس از انتشار، از سوی اهل قلم و تاریخ و پژوهش و تاریخ نگاران جنبشهای اسلامی معاصر جهان اسلام و عموم خوانندگان ایرانی و آذربایجانی مورد استقبال قرار گرفت و برخی نشریات ایرانی از جمله هفته نامه «امانت» و «آراز آذربایجان» و «دعوت» در ارومیه و روزنامه «سرخاب» در تبریز و روزنامه جمهوری اسلامی در تهران متن آن را ب] صورت پیاپی و پاورقی، به تدریج تجدید چاپ کردند.,
در سال 81 مردم نارداران دست به قیام بر ضد سیاستهای نادرست حیدر علی یف زدند. حاج علی اکرام که هنوز آثار آسیب و شکنجه زندان را بعد از گذشت دوسال بر روح و جسم خود داشت و به سختی تحمل میکرد، باز هم به اتهام تحریک مردم به قیام، خرداد همان سال دستگیر شد و حدود هیجده ماه در حبس ماند. در این حبس روشنایی چشمهایش را تا حدّ زیادی از دست داد. زیرا در زندان مانع معالجه و مداوای بیماری قند او شدند و نگذاشتند مورد معالجه قرار گیرد. در نتیجه، بیماری قند در جسمش افزایش یافت و به چشمهایش آسیب اساسی رساند به طوری که دیگر حتی پس از عمل جراحی نیز بهبود نیافت.
خاطرات حاج علی اکرام
دو کتاب در باره زندگی و مبارزات حاج علی اکرام در زمان حیاتش در ایران و در شهر ارومیه به قلم نویسنده و محقق معاصر مصطفی قلیزاده علیار تألیف گردید که اولی در تهران و دومی در ارومیه منتشر شد، اولی کتاب "خاطرات حاج علی اکرام علی اف رهبر اسلامگرایان جمهوری آذربایجان" به قلم عبدالحسین شهیدی ارسباران است که در سال 1385 از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی، در تهران چاپ و منتشر گردید.
این کتاب ارزشمند مشتمل بر خاطرات بسیار شیرین، خواندنی و تاریخی حاج علی اکرام در دوره های مختلف عمرش بویژه دوران مبارزاتی و سالهای زندانی شدن اوست و برگ پرافتخار و درخشانی از تأثیر انقلاب اسلامی در خارج از مرزهای ایران را تشکیل می دهد. این کتاب بی گمان از کتب تاریخی ماندگار و تأثیرگذار و نخستین منبع در این عرصه است و خواهد بود. این کتاب که نخستین منبع چاپی در موضوع زندگی حاج علی اکرام وجنبش اسلامی آذربایجان است، بلافاصله پس از انتشار، از سوی اهل قلم و تاریخ و پژوهش و تاریخ نگاران جنبشهای اسلامی معاصر جهان اسلام و عموم خوانندگان ایرانی و آذربایجانی مورد استقبال قرار گرفت و برخی نشریات ایرانی از جمله هفته نامه «امانت» و «آراز آذربایجان» و «دعوت» در ارومیه و روزنامه «سرخاب» در تبریز و روزنامه جمهوری اسلامی در تهران متن آن را ب] صورت پیاپی و پاورقی، به تدریج تجدید چاپ کردند.,
,
,
,
, خاطرات حاج علی اکرام,
,
,
,
,
ناگفته نماند که پس از انتشار کتاب خاطرات حاج علی اکرام، وی سفری به برخی شهرهای مهم ایران از جمله قم، تهران، تبریز، ارومیه، اردبیل، کاشان، مشهد مقدس داشت و در شهر ارومیه، در اجتماع علمای شهر ارومیه با حضور حجت الاسلام حسنی، روز 29 دی ماه 1385 از زحمات و مجاهدتهای دینی وی تجلیل به عمل آمد.
نامه هایی از زندان
کتاب دوم "نامه¬هایی از زندان" حاوی 30 نامه، 20 یادداشت در خصوص استخاره با قرآن و یک نوشته کوتاه در بار? پیامبران از حاج علی اکرام است که در زندان نوشته است. نامه ها در دو بخش جداگانه مربوط به زندان دوره نخست (1378 - 1375) و دوره دوم (1382 - 1381) است که به ترتیب، بخش های اوّل و دوّم کتاب را تشکیل می دهد. بخش سوم شامل یادداشتهای استخاره ای حاج علی اکرام می شود که یادگار انس و الفت او با قرآن در زندان دوره اول است. به یقین این نامه ها و یادداشتها تکمیل کننده کتاب "خاطرات حاج علی اکرام" است.
نامه ها اوراقی پراکنده امّا ماندگار از "ادبیات زندان" و حبسیّات یک مبارز حق طلب و مسلمان مجاهد است که به جرم دفاع از ارزشهای دینی و معنوی ملّت و کشورش، به زندان افتاده، متهم به اتهامات واهی شده و این نامه ها و یادداشتها را از پشت میله های آهنین زندان دشمنان اسلام و ستمگران حاکم بر آذربایجان نوشته است. برخی از نامه ها متضمن احوال شخصی و خانوادگی امّا دارای ارزش اجتماعی و اخلاقی برای عموم مردم است.
برخی دیگر هم ارزش و اهمیت تاریخی، سیاسی و ملّی دارد. امّا در تمام آنها ایمان به خدا و اندیشه توحیدی و آرمان دینی، اجتماعی و اعتقادی نویسنده موج می زند و نشان می دهد که او زندانی اعتقادی است نه سیاسی؛ و بیانگر این واقعیت آشکار است که او همه چیز را برای ارتقای معنوی مردمش و تحقق آرمانهای الهی خود در اجتماع می خواهد و از رنگ سیاسی و سیاست بازی مرسوم اهل دنیا به دور است. این "حبس نامه ها" و یادداشت ها را می توان نمونه هایی عالی و درخشان از ادبیات پایداری و مقاومت ملّت های مسلمان در تاریخ به شمار آورد.
لحن نامه ها بویژه نامه هایی که به خانواده و فرزندانش نوشته، نصیحت آمیز و امیدوار کننده و گاه با عبارات طنزآمیز و بذله گویی همراه است. او سعی داشته از طریق این نامه ها جای خالی خود را به عنوان پدر خانواده در کنار همسر و فرزندانش با سخنان ملاطفت آمیز پدرانه پر کند. از محتوای نامه ها می توان دریافت که حاج علی اکرام در هیچ شرایطی از زندان و شکنجه نا امید نیست و هرچه فشار روحی و جسمی و بیماری و مشکلاتش در زندان بیشتر می شد، امیدواری اش نسبت به فضل خداوند افزون تر می گشت، برای همین اثری از افسردگی روحی و یأس در کلامش مشاهده نمی شود.
نامه هایی از زندان
کتاب دوم "نامه¬هایی از زندان" حاوی 30 نامه، 20 یادداشت در خصوص استخاره با قرآن و یک نوشته کوتاه در بار? پیامبران از حاج علی اکرام است که در زندان نوشته است. نامه ها در دو بخش جداگانه مربوط به زندان دوره نخست (1378 - 1375) و دوره دوم (1382 - 1381) است که به ترتیب، بخش های اوّل و دوّم کتاب را تشکیل می دهد. بخش سوم شامل یادداشتهای استخاره ای حاج علی اکرام می شود که یادگار انس و الفت او با قرآن در زندان دوره اول است. به یقین این نامه ها و یادداشتها تکمیل کننده کتاب "خاطرات حاج علی اکرام" است.
نامه ها اوراقی پراکنده امّا ماندگار از "ادبیات زندان" و حبسیّات یک مبارز حق طلب و مسلمان مجاهد است که به جرم دفاع از ارزشهای دینی و معنوی ملّت و کشورش، به زندان افتاده، متهم به اتهامات واهی شده و این نامه ها و یادداشتها را از پشت میله های آهنین زندان دشمنان اسلام و ستمگران حاکم بر آذربایجان نوشته است. برخی از نامه ها متضمن احوال شخصی و خانوادگی امّا دارای ارزش اجتماعی و اخلاقی برای عموم مردم است.
برخی دیگر هم ارزش و اهمیت تاریخی، سیاسی و ملّی دارد. امّا در تمام آنها ایمان به خدا و اندیشه توحیدی و آرمان دینی، اجتماعی و اعتقادی نویسنده موج می زند و نشان می دهد که او زندانی اعتقادی است نه سیاسی؛ و بیانگر این واقعیت آشکار است که او همه چیز را برای ارتقای معنوی مردمش و تحقق آرمانهای الهی خود در اجتماع می خواهد و از رنگ سیاسی و سیاست بازی مرسوم اهل دنیا به دور است. این "حبس نامه ها" و یادداشت ها را می توان نمونه هایی عالی و درخشان از ادبیات پایداری و مقاومت ملّت های مسلمان در تاریخ به شمار آورد.
لحن نامه ها بویژه نامه هایی که به خانواده و فرزندانش نوشته، نصیحت آمیز و امیدوار کننده و گاه با عبارات طنزآمیز و بذله گویی همراه است. او سعی داشته از طریق این نامه ها جای خالی خود را به عنوان پدر خانواده در کنار همسر و فرزندانش با سخنان ملاطفت آمیز پدرانه پر کند. از محتوای نامه ها می توان دریافت که حاج علی اکرام در هیچ شرایطی از زندان و شکنجه نا امید نیست و هرچه فشار روحی و جسمی و بیماری و مشکلاتش در زندان بیشتر می شد، امیدواری اش نسبت به فضل خداوند افزون تر می گشت، برای همین اثری از افسردگی روحی و یأس در کلامش مشاهده نمی شود., ناگفته نماند که پس از انتشار کتاب خاطرات حاج علی اکرام، وی سفری به برخی شهرهای مهم ایران از جمله قم، تهران، تبریز، ارومیه، اردبیل، کاشان، مشهد مقدس داشت و در شهر ارومیه، در اجتماع علمای شهر ارومیه با حضور حجت الاسلام حسنی، روز 29 دی ماه 1385 از زحمات و مجاهدتهای دینی وی تجلیل به عمل آمد.
نامه هایی از زندان
کتاب دوم "نامه¬هایی از زندان" حاوی 30 نامه، 20 یادداشت در خصوص استخاره با قرآن و یک نوشته کوتاه در بار? پیامبران از حاج علی اکرام است که در زندان نوشته است. نامه ها در دو بخش جداگانه مربوط به زندان دوره نخست (1378 - 1375) و دوره دوم (1382 - 1381) است که به ترتیب، بخش های اوّل و دوّم کتاب را تشکیل می دهد. بخش سوم شامل یادداشتهای استخاره ای حاج علی اکرام می شود که یادگار انس و الفت او با قرآن در زندان دوره اول است. به یقین این نامه ها و یادداشتها تکمیل کننده کتاب "خاطرات حاج علی اکرام" است.
نامه ها اوراقی پراکنده امّا ماندگار از "ادبیات زندان" و حبسیّات یک مبارز حق طلب و مسلمان مجاهد است که به جرم دفاع از ارزشهای دینی و معنوی ملّت و کشورش، به زندان افتاده، متهم به اتهامات واهی شده و این نامه ها و یادداشتها را از پشت میله های آهنین زندان دشمنان اسلام و ستمگران حاکم بر آذربایجان نوشته است. برخی از نامه ها متضمن احوال شخصی و خانوادگی امّا دارای ارزش اجتماعی و اخلاقی برای عموم مردم است.
برخی دیگر هم ارزش و اهمیت تاریخی، سیاسی و ملّی دارد. امّا در تمام آنها ایمان به خدا و اندیشه توحیدی و آرمان دینی، اجتماعی و اعتقادی نویسنده موج می زند و نشان می دهد که او زندانی اعتقادی است نه سیاسی؛ و بیانگر این واقعیت آشکار است که او همه چیز را برای ارتقای معنوی مردمش و تحقق آرمانهای الهی خود در اجتماع می خواهد و از رنگ سیاسی و سیاست بازی مرسوم اهل دنیا به دور است. این "حبس نامه ها" و یادداشت ها را می توان نمونه هایی عالی و درخشان از ادبیات پایداری و مقاومت ملّت های مسلمان در تاریخ به شمار آورد.
لحن نامه ها بویژه نامه هایی که به خانواده و فرزندانش نوشته، نصیحت آمیز و امیدوار کننده و گاه با عبارات طنزآمیز و بذله گویی همراه است. او سعی داشته از طریق این نامه ها جای خالی خود را به عنوان پدر خانواده در کنار همسر و فرزندانش با سخنان ملاطفت آمیز پدرانه پر کند. از محتوای نامه ها می توان دریافت که حاج علی اکرام در هیچ شرایطی از زندان و شکنجه نا امید نیست و هرچه فشار روحی و جسمی و بیماری و مشکلاتش در زندان بیشتر می شد، امیدواری اش نسبت به فضل خداوند افزون تر می گشت، برای همین اثری از افسردگی روحی و یأس در کلامش مشاهده نمی شود.,
,
, نامه هایی از زندان ,
,
,
,
,
,
,
,
,
حاج علی اکرام در نامه هایش خانواده، فرزندان، دوستان و همفکرانش را به بردباری سفارش می کند و به صراحت میگوید که ما در این مبارزه وظیفه شرعی خود را در برابر خداوند و در قبال مردم و سرنوشت کشورمان و در برابر مسؤلبت خویش نسبت به همه مسلمانان جهان انجام می دهیم، امّا نتیجه مبارزه بسته به مشیت خداست، باید در این امتحان صبور و شکیبا باشیم.
از دیگر خصوصیات نامه ها، محتوای قرآنی و دینی آن است. او مراسم ایّام میلاد و وفات شخصیتها و رهبران دینی را در زندان برپا می داشت و به دوستان خود در خارج هم سفارش میکرد که مراسم خاص این ایّام را هرچه با شکوهتر برگزار کنند. همچنین آداب و شعائر ویژه ماه مبارک رمضان و ماههای محرم و صفر و رجب و شعبان را بیشتر مورد توجه قرار می داد. این حقایق به صراحت در نامه های او بیان شده است.
متن نامه ها با الفبای کریل و به خط خود حاج علی اکرام نوشته شده، تعدادی هم در زندان دوم به خط شخص دیگری و به امضای اوست، زیرا در زندان دوّم چشمهایش بشدت ضعیف شده بود. به هم بندهایش املا می کرد و خود امضا می گذاشت. نامه ها و یادداشتها نزد خانواده اش نگهداری می شد که پس از انتشار کتاب خاطرات او، دوستانه در اختیار مترجم (مصطفی قلیزاده علیار) قرار دادند و با کمک یکی از فرزندانش بازخوانی و ترجمه شد.
مرگی به رنگ شهادت
حاج علی اکرام سلسله جنبان خیزش اسلامی معاصر آذربایجان، ساعت 5 بعد از ظهر روز پنجشنبه 26 اسفند 1389 برابر با 17 مارس 2011، در منزل شخصی خود در نارداران ِ باکو بر اثر بیماری قند و ریه پس از 40 سال جهاد در راه ترویج اسلام و زندگی به رنگ خدا (صبغه الله)، در 71 سالگیدار فانی را وداع گفت و روز جمعه در کنار تربت "امام زاده رحیمه خاتون" در نارداران به خاک سپرده شد. رحمهالله علیه.
اما نکتهای را نباید از نظر دور داشت و آن اینکه مرگ حاج علی اکرام نوعی شهادت تدریجی در اثر شکنجههای دشمنان اسلام بود. با این توضیح که حاج علی اکرام حدود شش سال در زندانهای مخوف باکو متحمل سختترین شکنجهها شد و جسم و جانش صدمات غیر قابل جبرانی برداشت و تا آخر عمرش نیز مدام از این بیماریهای ناشی از زندان حیدر علی یف رنج میبرد و مینالید، گرچه خم به ابرو هم نمیآورد و با روحیهای شاداب که از علایم ایمان قوی او بود، زیست، ولی بیماریهای ناشی از شکنجههای وحشیانه عوامل شکنجه گر زندان، جسم این مجاهد نستوه را آزار داد و آزار داد و آزار داد... تا اینکه در اثر این دردهای فرساینده، جان سپرد.
گفتنی است از حاج علی اکرام پنج فرزند به یادگار مانده است یک پسر به نام حاج حسین و چهار دختر. راه حاج علی اکرام که به تعبیر خود او راه امام خمینی بود، بیشک در آذربایجان مستدام خواهد بود و آیندگان او و مجاهدتهایش را بهتر و بیشتر خواهند شناخت. حاج علی اکرام به حق مرد خدا، مجاهد راه اسلام و قهرمان ملّی آذربایجان بود، هر چند این لقب آخری خیلی دیر به او داده شود!...
رحمت خدا و سلام فرشتگان و درود اولیاءالله و نظر لطف اهل بیت پیامبر (ص) بر او باد تا ابد.
از دیگر خصوصیات نامه ها، محتوای قرآنی و دینی آن است. او مراسم ایّام میلاد و وفات شخصیتها و رهبران دینی را در زندان برپا می داشت و به دوستان خود در خارج هم سفارش میکرد که مراسم خاص این ایّام را هرچه با شکوهتر برگزار کنند. همچنین آداب و شعائر ویژه ماه مبارک رمضان و ماههای محرم و صفر و رجب و شعبان را بیشتر مورد توجه قرار می داد. این حقایق به صراحت در نامه های او بیان شده است.
متن نامه ها با الفبای کریل و به خط خود حاج علی اکرام نوشته شده، تعدادی هم در زندان دوم به خط شخص دیگری و به امضای اوست، زیرا در زندان دوّم چشمهایش بشدت ضعیف شده بود. به هم بندهایش املا می کرد و خود امضا می گذاشت. نامه ها و یادداشتها نزد خانواده اش نگهداری می شد که پس از انتشار کتاب خاطرات او، دوستانه در اختیار مترجم (مصطفی قلیزاده علیار) قرار دادند و با کمک یکی از فرزندانش بازخوانی و ترجمه شد.
مرگی به رنگ شهادت
حاج علی اکرام سلسله جنبان خیزش اسلامی معاصر آذربایجان، ساعت 5 بعد از ظهر روز پنجشنبه 26 اسفند 1389 برابر با 17 مارس 2011، در منزل شخصی خود در نارداران ِ باکو بر اثر بیماری قند و ریه پس از 40 سال جهاد در راه ترویج اسلام و زندگی به رنگ خدا (صبغه الله)، در 71 سالگیدار فانی را وداع گفت و روز جمعه در کنار تربت "امام زاده رحیمه خاتون" در نارداران به خاک سپرده شد. رحمهالله علیه.
اما نکتهای را نباید از نظر دور داشت و آن اینکه مرگ حاج علی اکرام نوعی شهادت تدریجی در اثر شکنجههای دشمنان اسلام بود. با این توضیح که حاج علی اکرام حدود شش سال در زندانهای مخوف باکو متحمل سختترین شکنجهها شد و جسم و جانش صدمات غیر قابل جبرانی برداشت و تا آخر عمرش نیز مدام از این بیماریهای ناشی از زندان حیدر علی یف رنج میبرد و مینالید، گرچه خم به ابرو هم نمیآورد و با روحیهای شاداب که از علایم ایمان قوی او بود، زیست، ولی بیماریهای ناشی از شکنجههای وحشیانه عوامل شکنجه گر زندان، جسم این مجاهد نستوه را آزار داد و آزار داد و آزار داد... تا اینکه در اثر این دردهای فرساینده، جان سپرد.
گفتنی است از حاج علی اکرام پنج فرزند به یادگار مانده است یک پسر به نام حاج حسین و چهار دختر. راه حاج علی اکرام که به تعبیر خود او راه امام خمینی بود، بیشک در آذربایجان مستدام خواهد بود و آیندگان او و مجاهدتهایش را بهتر و بیشتر خواهند شناخت. حاج علی اکرام به حق مرد خدا، مجاهد راه اسلام و قهرمان ملّی آذربایجان بود، هر چند این لقب آخری خیلی دیر به او داده شود!...
رحمت خدا و سلام فرشتگان و درود اولیاءالله و نظر لطف اهل بیت پیامبر (ص) بر او باد تا ابد., حاج علی اکرام در نامه هایش خانواده، فرزندان، دوستان و همفکرانش را به بردباری سفارش می کند و به صراحت میگوید که ما در این مبارزه وظیفه شرعی خود را در برابر خداوند و در قبال مردم و سرنوشت کشورمان و در برابر مسؤلبت خویش نسبت به همه مسلمانان جهان انجام می دهیم، امّا نتیجه مبارزه بسته به مشیت خداست، باید در این امتحان صبور و شکیبا باشیم.
از دیگر خصوصیات نامه ها، محتوای قرآنی و دینی آن است. او مراسم ایّام میلاد و وفات شخصیتها و رهبران دینی را در زندان برپا می داشت و به دوستان خود در خارج هم سفارش میکرد که مراسم خاص این ایّام را هرچه با شکوهتر برگزار کنند. همچنین آداب و شعائر ویژه ماه مبارک رمضان و ماههای محرم و صفر و رجب و شعبان را بیشتر مورد توجه قرار می داد. این حقایق به صراحت در نامه های او بیان شده است.
متن نامه ها با الفبای کریل و به خط خود حاج علی اکرام نوشته شده، تعدادی هم در زندان دوم به خط شخص دیگری و به امضای اوست، زیرا در زندان دوّم چشمهایش بشدت ضعیف شده بود. به هم بندهایش املا می کرد و خود امضا می گذاشت. نامه ها و یادداشتها نزد خانواده اش نگهداری می شد که پس از انتشار کتاب خاطرات او، دوستانه در اختیار مترجم (مصطفی قلیزاده علیار) قرار دادند و با کمک یکی از فرزندانش بازخوانی و ترجمه شد.
مرگی به رنگ شهادت
حاج علی اکرام سلسله جنبان خیزش اسلامی معاصر آذربایجان، ساعت 5 بعد از ظهر روز پنجشنبه 26 اسفند 1389 برابر با 17 مارس 2011، در منزل شخصی خود در نارداران ِ باکو بر اثر بیماری قند و ریه پس از 40 سال جهاد در راه ترویج اسلام و زندگی به رنگ خدا (صبغه الله)، در 71 سالگیدار فانی را وداع گفت و روز جمعه در کنار تربت "امام زاده رحیمه خاتون" در نارداران به خاک سپرده شد. رحمهالله علیه.
اما نکتهای را نباید از نظر دور داشت و آن اینکه مرگ حاج علی اکرام نوعی شهادت تدریجی در اثر شکنجههای دشمنان اسلام بود. با این توضیح که حاج علی اکرام حدود شش سال در زندانهای مخوف باکو متحمل سختترین شکنجهها شد و جسم و جانش صدمات غیر قابل جبرانی برداشت و تا آخر عمرش نیز مدام از این بیماریهای ناشی از زندان حیدر علی یف رنج میبرد و مینالید، گرچه خم به ابرو هم نمیآورد و با روحیهای شاداب که از علایم ایمان قوی او بود، زیست، ولی بیماریهای ناشی از شکنجههای وحشیانه عوامل شکنجه گر زندان، جسم این مجاهد نستوه را آزار داد و آزار داد و آزار داد... تا اینکه در اثر این دردهای فرساینده، جان سپرد.
گفتنی است از حاج علی اکرام پنج فرزند به یادگار مانده است یک پسر به نام حاج حسین و چهار دختر. راه حاج علی اکرام که به تعبیر خود او راه امام خمینی بود، بیشک در آذربایجان مستدام خواهد بود و آیندگان او و مجاهدتهایش را بهتر و بیشتر خواهند شناخت. حاج علی اکرام به حق مرد خدا، مجاهد راه اسلام و قهرمان ملّی آذربایجان بود، هر چند این لقب آخری خیلی دیر به او داده شود!...
رحمت خدا و سلام فرشتگان و درود اولیاءالله و نظر لطف اهل بیت پیامبر (ص) بر او باد تا ابد.,
,
,
,
,
,
, مرگی به رنگ شهادت ,
,
,
,
,
,
,
,
,
جواد قلیزاده علیار
, جواد قلیزاده علیار, جواد قلیزاده علیار,انتهای پیام/
, انتهای پیام/, انتهای پیام/]