حفظ حجاب، هدیه به بابای مدافع حرم/ ارادت خاص شهید به حضرت زینب(س) مثال زدنی بود
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از اصفهان شرق، منزل شهید شیروانیان مدافع حرم که بودم، پسر کوچکی توجه من را به خودش جلب کرد. چهره پسر شبیه به شهید مدافع حرم از فاطمیون بود که مدتی قبل در گلستان شهدا ی اصفهان دیده بودم. بی اختیار به سمتش رفتم. بله او ابوالفضل پسر ۸ ساله شهید مدافع حرم داد محمد رحیمی بود که حدود دو سال و ۴ ماه قبل در دفاع از حرم زینب از ناحیه دو پا و سر به شهادت رسید.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, اصفهان شرق, داد محمد رحیمی,

با اندک صحبتی که با دختر و همسر شهید رحیمی داشتم، روحیه استقامت و صبوری را در این خانواده به خوبی یافتم به گونه ایی که با بردن نام حضرت زینب، دختر شهید به سرعت از روضه های عصر جمعه پدر برای بی بی جان زینب صحبت می کرد.

,

, , ,

دختر شهید از ثبت نام پدر و بی خبری خانواده از اعزامش اینگونه روایت کرد…
پدرم از طریق یکی از فامیل های دور مطلع شده بود که برای دفاع از حرم حضرت زینب ثبت نام می کنند و بی صبرانه برای رفتن تلاش می کرد.

وقتی کلیه مراحل ثبت نام را انجام داد به ما گفت سفر دوری در پیش دارم که تا ۳ ماه دیگر برمی گردم و تاکید داشت که کسی مانع او برای سفر نشود چراکه به حضرت زینب مدیون خواهد شد.

, دختر شهید از ثبت نام پدر و بی خبری خانواده از اعزامش اینگونه روایت کرد… , دختر شهید از ثبت نام پدر و بی خبری خانواده از اعزامش اینگونه روایت کرد…,
,
,
,

دختر دادمحمد با چشمان اشک آلود ادامه داد: زمانی که گلدسته حرم حضرت زینب را تیر زدند پدرم دائم می گفت که برای ما ننگ آور است که نام شیعه را یدک بکشیم و راحت اینجا نشسته و نگاه کنیم و مدام بر اثر این حادثه گریه و بی تابی می کرد تا اینکه اذن شهادتش را گرفت.

,

فاطمه ادامه داد: فامیل به پدرم می گفتند ۵ فرزند کوچک داری و از این سفر صرف نظر کن ولی برای پدرم گران بود که دشمن در حرم حضرت زینب قرار گرفته باشد و خودش در آسایش به سر ببرد. به این خاطر برای دفاع از حرم بی تابی می کرد.

,

دختر شهید از رفتن آخر پدر اینگونه تعریف کرد: بعد از اولین بازگشت از سوریه ۲ ماه در کنارمان بود و دوباره ثبت نام کرد و با نیت شهادت از بین ما بال گشود و به سوریه رفت.

,

۱۰ روز در سوریه بود که در یکی از عملیات های سخت در حالیکه در تانک بود به واسطه اصابت گلوله به تانک از ناحیه دوپا و سر به شهادت رسید.

مرتبه آخر پدرم حال و هوای دیگری داشت، انگار برای شهادت آماده شده بود و جالب بود که در آخرین تماس به مادرم گفته بود که منتظر خبری از سوریه باشید و غیر از خودت در این دو روز کسی تلفن را جواب ندهد زیرا خبری به شما خواهند داد.

,
,
,

*روضه های عصر جمعه شهید مدافع حرم
دختر شهید از نمازشب های پدر اینگونه بیان کرد: پدرم نماز شب می خواند و عصر جمعه ها من و ۴ برادرم را در اتاق جمع می کرد و لباس سفید می پوشید و روضه امام زمان و حضرت زینب می خواند و می گفت: شما سینه بزنید.

, *روضه های عصر جمعه شهید مدافع حرم, *روضه های عصر جمعه شهید مدافع حرم,
,

جالب بود که بعد از شهادت پدر همرزمانش بازگو کردند که دادمحمد رفتارش به کلی تغییر کرده بود و بسیار خوشحال به نظر می رسید و حتی برای شستن لباس بچه ها سبقت می گرفت.

,

دختر می گفت: پدرم شب رفتن آنقدر عجله داشت که یادش رفت از بچه ها خداحافظی کند، شوق حضرت او را از دنیای درونی و بیرونی خارج کرده بود. پدرم انگیزه اش حضرت زینب و وصال به اهل بیت بود.

,

*خوابی که تعبیر شد….
مادرم قبل از رفتن پدرم خواب دیده بود که کاروانی راهی کربلا بودند. پدرم جلودار کاروان شده بود و وقتی مادرم مانع رفتن پدرم شده بود، رئیس کاروان از مادرم خواسته بود مانع داد محمد نشوید زیرا او سرگروه این کاروان است و قرار است آنها را به کربلا ببرد.

, *خوابی که تعبیر شد…., *خوابی که تعبیر شد….,
,

وقتی از دختر شهید پرسیدم برای روز پدر چه برنامه ای دارید؟ با اندکی تامل اینگونه سخن گفت: سال گذشته آمدن این روز خیلی برایمان سخت سپری شد زیرا سایه پدرم بالای سرمان نبود، آنهم در شرایطی که فامیل می گفتند چرا خانواده را رها کرد و رفت.

,

ابالفضل برادر کوچکم درخواست می کرد که برای پدرم کفش بخریم تا وقتی امام زمان ظهور کرد با آن کفش های هدیه روز پدر، در لشگر امام زمان باشد.

جالب است که امسال هم دائم درخواست خریدن کفش برای پدرم را دارد.

,
,
,

*سخن پایانی فاطمه رحیمی
دختر شهید در پایان سخن با اشک و صدای لرزان در عین شهامت و صبوری گفت: پدرم از ما درخواست داشت که حجاب خود را به درستی حفظ کنیم، تاکید دیگر پدرم نماز اول وقت بود و امیدوارم بتوانم خواسته پدرم را جامه عمل بپوشانم تا به گفته پدر گره های زندگی ام در راه اسلام و اهل بیت باز شود.

, *سخن پایانی فاطمه رحیمی, *سخن پایانی فاطمه رحیمی,
,

, , ,

روایت زیبای دختر شهید رحیمی بوی عشق شیعه در دفاع از حرم آل الله می داد.

مهم نبود که روز پدر امسال با کدام قشر جامعه مصاحبه کنم ولی مُهر گزارش روز پدر امسال به دست فرزند شهید مدافع حرم از اتباع افغانی در رسانه ما زده شد.
پدر مدافع حرم روزت مبارک….

,
,
,
,

انتهای پیام/

]
فاطمه رحیمی دختر شهید مدافع حرم می گفت: امیدوارم بتوانم خواسته پدرم را جامه عمل بپوشانم تا به گفته پدر گره های زندگی ام در راه اسلام و اهل بیت باز شود.